این پخشکننده بینالمللی فیلم و کارشناس سینما که یکی از غرفهداران بخش بازار جشنواره جهانی فجر امسال بود، در گفتوگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه با توجه به برگزاری منظم این دوره از جشنواره جهانی فجر، چه ارزیابیای از این رویداد و به ویژه بخش بازار آن دارد، آن هم در شرایطی که سومین سال تفکیک جشنواره جهانی و ملی فجر را شاهد بودهایم؟ بیان کرد: به نظرم تغییر و تحول و پیشرفت در این جشنواره محسوس است و البته نباید فراموش کرد که اصولا برگزاری جشنواره کار سختی است و برگزاری یک جشنواره بینالمللی خیلی سختتر. حال اگر قرار باشد چنین جشنوارهای با عنوان بینالمللی در ایران برگزار شود، با یک امر غامض و پیچیده روبرو خواهیم بود، اما آقای میرکریمی نشان داده از پس این کار برمیآید و ایدههای خیلی خوبی دارد.
بخشهای جنبی که سالها مغفول مانده بود
او افزود: کیفیت فیلمهای انتخاب شده در جشنواره امسال با توجه به محدودیتهایی که وجود دارد خیلی خوب بود. ضمن اینکه یک اتفاق مثبت، درنظرگرفتن بخشهای مختلف جنبی مثل سینمای وحشت، سینمای بالتیک یا سینمای کره بود واینها اتفاقا از مسائلی است که باید در یک جشنواره بینالمللی وجود داشته باشد درصورتی که سالها مغفول مانده بودند.
اطبایی ادامه داد: در این دوره از جشنواره کارگاههای آموزشی و تخصصی خیلی خوب پیگیری شدند وگرچه چندان از کیفیت آنها به طور دقیق مطلع نیستم، اما در جریان هستم که استقبال خوبی صورت گرفت و در کارگاهی که خودم در بازار فیلم داشتم هم مشاهده کردم که جوانان با انگیزه خوب حضور داشتند. همچنین از دیگر نقاط مثبت جشنواره مدرسه دارالفنون بود که ایده جذابی است و بالاتر از تمام اینها باید به آرامشی اشاره کرد که در جشنواره وجود داشت؛ آرامشی که به سادگی به دست نمیآید.
تحسین آرامش و فضای جشنواره جهانی فجر
وی با اشاره به اینکه «مطمئنا بخشی از این مسئله از شخصیت خود رضا میرکریمی میآید» گفت: واقعا در دیگر رویدادهای سینمایی ایران ما این آرامش را کمتر میبینیم و حتی گاهی اصلا نمیبینیم. به طوری که هر فرد برای سادهترین کارها مثل فیلم دیدن یا غذا خوردن هم با تنش روبرو میشود، اما اینجا به فضایی تبدیل شده که هنرمندان و سینمادوستان با اشتیاق در این مجموعه حضور داشته و از آن لذت میبردند و چارسو به عنوان محل برگزاری جشنواره جهانی فجر به یک پاتوق خوب تبدیل شده که از این جهت به نظرم قابل تحسین است.
اطبایی در ادامه بیان کرد: درباره بخش بازار هم باید بگویم که اولا شکل و شمایل هنری و گرافیکی این بخش دارای استاندارد بالایی است و البته این کیفیت بالای هنری را در تمامی اقلام، از پوسترها تا مواد تبلیغی میتوان مشاهده کرد. تنها نکتهای که در این بخش به عنوان یک نقطه منفی میتوانم اشاره کنم، کیفیت مهمانهای جشنواره و بازار است و فکر میکنم این موضوع آن طور که باید همگام با بخشهای دیگر جشنواره پیش نرفته است.
او در اینباره توضیح داد: دلیلم برای بیان این مسئله هم این است که ظرفیت سینمای ایران بسیار بالاست و در صورت استفاده از تمام ظرفیت سینمای ایران و با یک برنامهریزی بهتر در درازمدت میشد کیفیت مهمانان جشنواره و بازار را بالا برد. از مشکلات مربوط به صدور روادیدها و تنگناهای مهمانان برای سفر به ایران مطلعم اما باز هم باید گفت با برنامهریزی و بهره گیری حرفه ای از تمامی ظرفیتهای سینمای ایران، میتوان کیفیت مهمانها و شرکت کنندههای بینالمللی جشنواره و بازار را ارتقا بخشید. در همین جشنواره هم سینماگران سرشناسی مانند ویکتور اریسه، فردریک تور فردریکسون، محمد ملس، سمیح کاپلان اوغلو، یشیم اوستائوگلو و زکی دمیربوکوز حضور داشتند.
انتقاد از بزرگداشت کیارستمی در ایران
وی اضافه کرد: نقد دیگرم به بخش بزرگداشت آقای کیارستمی است که انتظار من بسیار بیشتر از این بود و سیفالله صمدیان زحمت خود را کشیده بود، اما شأن و جایگاه آقای کیارستمی توقع همگان را از برنامه بزرگداشت در کشور خودش بیشتر میکند. در این بخش هم از همه ظرفیتهای سینمای ایران استفاده نشده بود.
این کارشناس سینمایی در پاسخ به اینکه چطور میتوان ضعف اشاره شده را برطرف کرد؟ گفت: از زمانی که بحث جدایی بخش ملی و بینالملل جشنواره فجر مطرح شد یکی از پیشنهاداتم این بود که روی سینمای منطقه متمرکز شویم، منظور سینمای خاورمیانه، آسیای میانه و قفقاز است و اگر این تمرکز صورت گیرد هم جشنواره و هم بازار هویت پیدا میکنند.
وی ادامه داد: در این صورت راهبرد ما هم مشخصتر میشود؛ یعنی با یک تلاش و با توجه به کیفیت و جایگاه سینمای ایران میتوانیم از ظرفیت موجود استفاده کنیم و تهران و جشنواره جهانی فجر را به مرکز سینمای منطقه تبدیل کنیم. آن وقت دیگر طبیعی است که اگر فردی اعم از خریدار، پخشکننده، منتقد، برنامهریز یا مدیر جشنواره که به دنبال یک فیلم از این منطقه باشد، به این فکر کند که تهران و جشنواره جهانی فجر بهترین جا برای رسیدن به مقصود است. بنابراین هویت بخشیدن به جشنواره مهمترین گامی است که در سیاستگذاری این رویداد باید برداشته شود.
جشنواره را هویتمند کنیم
محمد اطبایی اضافه کرد: من به نظر دوستان احترام میگذارم ولی واقعا بخش مسابقه بینالملل چقدر به کار سینمای ایران میآید؟ البته نمیگویم نباید این بخش وجود داشته باشد اما معتقدم با توجه به امکانات مالی و انسانی و اینکه نمیتوانیم جشنوارههای بینالمللی متعدد برگزار کنیم، بودجه تعریف شده برای جشنواره جهانی فجر را کمی هویتمندتر هزینه کنیم؛ یعنی حتی بخش مسابقه را نیز ویژه تولیدات منطقه کنیم یا بخشهای جنبی را هم به همین شکل دنبال کنیم.
وی گفت: البته میتوان یک بخش جنبی هم برای سینمای جهان داشت ولی جا دارد که تمرکز بیشتر جشنواره روی سینمای منطقه باشد و بهتبع آن، بخش بازار هم به همین شکل پیش خواهد رفت و به این ترتیب جشنواره سنگ بنایی برای کار در منطقه میشود که برنامههای مختلفی میتوان برای آن طراحی کرد و از جمله صندوقهای مالی برای تولیدات مشترک در میان کشورهای منطقه.
این پخشکننده بینالمللی فیلمهای سینمایی که عرضه خارجی فیلمهایی همچون «عصبانی نیستم» و «لانتوری» را دراختیار دارد، در پاسخ به اینکه با توجه به موفقیت فیلمهای ایرانی در جشنوارههای اروپایی و آسیایی آیا باز هم باید تمرکز جشنواره جهانی فجر فقط روی کشورهای منطقه باشد؟ اظهار کرد: در راس جشنوارههای سینمایی آسیا جشنواره "پوسان" کره جنوبی قرار دارد که به نظرم خوب جا افتاده است، هر چند آنها روی کشورهای شرق آسیا متمرکز میشوند و فکر میکنم جشنواره فجر میتواند با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، امالقرای سینمای منطقه شود. این ایدهای است که خیلی خوب میتواند پرورانده شود و به موفقیت برسد چون ما در منطقه یک رویداد سینمایی به آن شکل جدی که تولیدات همه مناطق وکشورها را پوشش دهد، نداریم. گرچه جشنواره فیلم دبی یکی از نمونهها است ولی روی تولیدات خاورمیانه متمرکز است و راهبرد متفاوتی هم دارد و روی فیلمهای غیرعرب خاورمیانه چندان متمرکز نیست. حتی جشنواره هایی مانند باتومی و تفلیس در گرجستان، زردآلوی طلایی در ارمنستان، دوشنبه در تاجیکستان و اروسیا در قزاقستان هم نتوانسته اند سینمای منطقه را به خوبی پوشش دهند.
اطبایی درباره حضور بازرس فیاپف برای ارزیابی و امتیازدهی جشنواره جهانی فجر و اینکه آیا این رویداد سینمایی میتواند امتیاز خوبی بگیرد هم گفت: به نظرم باید توقعات را منطق بر واقعیتهای جشنواره بالا ببریم و نباید این اشتباه را هم کرد که فیاپف جشنوارهها را براساس کیفیت در درجههای A و B و غیره تقسیم بندی میکند، چون این یک اشتباه مصطلح است. این فدراسیون، جشنوارهها را در عناوینی تحت "جشنواره های فیلم بلند رقابتی" (شامل کن، برلین، ونیز،لوکارنو، سن سباستین، کارلو وی واری، توکیو، شانگهای، مسکو، مادل پلاتا، مونترال، قاهره، ورشو، شب های سیاه تالین، ورشو، هند در گوآ)، "جشنوارههای فیلم بلند رقابتی تخصصی" (شامل 25 جشنواره) ، "جشنوارههای فیلم بلند غیر رقابتی" (شامل تورنتو و وین) و "جشنوارههای فیلم کوتاه و مستند" (شامل تامپره، اوبرهاوزن، بیلبائو، کراکو، سن پترزبورگ) تقسیمبندی میکند که در این تقسیمبندیها جشنوارههای معتبری مانند سان دنس، ترایبکا، تلوراید، رتردام، کلرمون فران، هات داکس و... قرار نگرفتهاند.
قرارگیری بعضی جشنوارهها در فیاپف مثل سَم است
او ادامه داد: براین اساس اتفاقا معتقدم جشنواره جهانی فجر نباید چندان به دنبال قرار گرفتن در این رده بندی باشد چرا که آنگاه ملزم به رعایت مقررات سفت و سخت فیاپف خواهد بود. قرار گرفتن در ردیف جشنوارههای فیلم بلند رقابتی بسیار دشوار است و از طرفی این برای بعضی از جشنوارهها مثل سم است! رعایت مقررات فیاپف مانند الزام اولین حضور جهانی و یا بینالمللی فیلمها در بخش مسابقه اصلی برای بسیاری از جشنواره مانند ورشو، قاهره، تالین، هند و ... تبدیل به یک کابوس شده است و بدون رودربایستی مگر ما چقدر میتوانیم در این وضعیت فیلمهایی با کیفیت را آن هم با توجه به محدودیتهایی که داریم برای جشنواره انتخاب کنیم.
وی خاطرنشان کرد: این ردهبندیها همیشه به نفع ما نیست در حالی که یک جشنواره تخصصی و متمرکز در سطح منطقه میتواند ما را به هدفهای واقع بینانه رسانده و در ارتقاء صنعت سینما ایران موثر باشد.
اطبایی در پاسخ به اینکه برای ارتقاء سطح جشنواره و متمرکز شدن آن در سطح منطقه چقدر رسانههای خارجی میتوانند تأثیرگذار باشند؟ گفت: واقعا رسانهها یکی از ستونهای جشنوارههای بینالمللی فیلم هستند ونبود رسانههای خارجی شاخص در جشنواره امسال برای ما قابل درک است چون بخشی از مهمانان هم نتوانستند ویزا دریافت کنند و همزمانی جشنواره امسال با ایام انتخابات حساسیتها را برای ورود مهمانان خارجی بیشتر کرد؛ به طوری که حتی یک مهمان انگلیسی هم نتوانسته ویزا بگیرد و از میان آمریکاییها هم تنها دو نفر تصور می کنم توانستند مجوز ورود به کشور را پیدا کنند و غالب رسانه های تاثیرگذار دنیا از آمریکا و انگلستان هستند.
او تاکید کرد: این درحالی است که اگر براساس ارزیابی فیاپف یک جشنواره بینالمللی شناخته شویم اصلا چنین بهانههایی قابل قبول نیست و آنها نمیپذیرند که مثلا فیلمی در بخش مسابقه باشد، فیلمسازش هم اهل انگلستان باشد و ما نتوانیم او را به کشور دعوت کنیم.
تاثیر رسانههای خارجی در معرفی جشنواره فجر
وی یاداور شد: در دهه 60 و 70 رسانههای بینالمللی زیادی در جشنواره فجر داشتیم به خصوص از ورایتی و هالیوود ریپورتر که پوشش جشنواره توسط این رسانههای معتبر سینمایی بسیار در شناخته شدن جشنواره فجر کمک کرد، پس بیتردید حضور رسانههای بینالمللی لازم است.
این کارشناس افزود: البته امسال یک اتفاق خوب در جشنواره افتاد و آن هم راهاندازی داوری "نتپک" (شبکه ارتقای سینمای آسیا) بود که داوران آن در جشنواره حضور داشتند و جا دارد "فیپرشی" هم بتواند هیأت داوران خود را در جشنواره جهانی فجر شکل دهد و این داوری ها در بین المللی تر شدن جشنواره کمک زیادی می کنند.
زمان برگزاری جشنواره؛ بهمن یا اردیبهشت؟
اطبایی در پایان این گفتوگو درباره اینکه آیا بازگشت این جشنواره به شکل قبل و همزمان با بخش ملی میتواند بهتر باشد؟ گفت: همچنان فکر می کنم دو بخش ملی و بین المللی باید در یک مقطع زمانی برگزار شوند و زمان فعلی جشنواره جهانی فیلم فجر و نزدیکی آن به جشنواره کن شماری از مهمانان جشنواره را از سفر به تهران منصرف می کند. به همین دلیل فکر میکنم جشنواره جهانی و ملی میتوانند در همان بهمن ماه اما در مدتی طولانی تر، مثلا 15 روز برگزار شوند، پنج روز اول به بخش جهانی و ده روز بعدی به بخش ملی اختصاص یابد.
انتهای پیام
نظرات