به گزارش ایسنا، به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، حضور به موقع و مستندسازیها توسط کارشناسان پژوهشکده باستانشناسی باعث پایش اطلاعات و تبیین دقیق موقعیت تاریخی و معرفی آثاری شد که تا کنون در نتیجه گودبرداریهای مجریانِ طرح عمرانی به دست آمده است .
فرشید مصدقی، عضو هیأت علمی پژوهشکده باستانشناسی پس از مطالعه و بررسیهای اولیه در مسیر لولهگذاری شهری در خیابان صفی علیشاه با اشاره به حاصل بازدید و بررسیهای مقدماتی اما مستدل و تحلیلی در این مورد گفت: محل شناسایی آثارِ زیرسطحی در خیابان صفی علیشاه به لحاظ تاریخی و بافت شهریِ تهرانِ دوره قاجار محدودهای شناخته شده با ساختوسازهای تفرجگاهی، مسکونی و ارتباطی و به طور کلی نشانههای شهری ملموس بوده است.
این باستانشناس افزود: در جریان حفاریهای مجری طرح لولهگذاری فاضلاب در خیابان صفی علیشاه تهران آثار معماری، مدارک سفالی و بقایای اسکلتی بازمانده از ساختوسازها و برههی بهرهبرداریهای زیستی و استقراری از این ناحیه تهران در پیش از روزگار معاصر شناسایی شد.
وی درباره نوعِ ویژگی و پراکنش آثار فرهنگی ـ تاریخی در خیابان صفی علیشاه چنین ادامه داد: در یکی از گودهای واقع بر محورِ میانی خیابان صفی علیشاه که مجاور با ضلع غربی محدوده اداری ـ دیوانی نهادهای دولتی و برابر با چشماندازِ شرقی معبرِ ارتباطی مقابل «ساختمان نادر» است، بقایای چندپاره جمجمه و بخشی از فک یک انسان، دو تکه سفالِ ساده و غیرشاخص نخودی و آجری رنگ و تکه دو نیم شدهای از ظرفِ چینیِ بشقابی شکلی حین خاکبرداری پیمانکارِ پروژه عمرانی پیدا شده است.
این باستانشناس گفت: ارتباط هرکدام از این مدارک سفالی با هم یا مجموعه آنها با بقایای استخوانی به دلیل درهم ریختگی بستره، گسیختگی جایمان و نامعلومی همبودیها روشن نیست .در واقع، آشفتگیهای بافتاری در گودالها و دستخوردگیهای چندباره در موقعیت آثار مادیِ به جا مانده از فعالیتهای زیستی - تاریخی گذشته، امکانی برای اظهار نظرهای مستند و پایهای باقی نمیگذارد.
به گفته مصدقی، در گودال دیگری در جنوب همین گودال و در کنار خاکریزهای دهانه گود، آجرهای چهارگوش شکسته فراوانی - قدیمی و معاصر - ریخته شده که از ساخت وسازهایی معنادار و البته قدیمیتر در لایهای زیر سطح فعلی خیابان صفی علیشاه خبر میدهد.
او اظهار کرد: مشاهده رد و نشانهای منفرد، متمرکز، پیوسته و حجیمِ سازههای آجری در مقطع یا دیواره برخی گودهای مشابه مؤید وجود پدیدارهای ساختمانیِ دستکم همزمان با دوره تاریخی رونق و شکوه باغ ـ قصر نگارستان در دوره قاجار است.
وی آگاهی از ماهیت و خواناسازی نقشه این ساختارها را در گروی توجه دقیقتر به نوع و چینش مصالح و بررسی ریخت، جهت، امتداد، همجواری و ترکیب سازهها و به طور کلی بسته به بازگشایی فضایی و محیطی آنها و کاوش روشمند در محدوده وقوعشان اعلام کرد.
به گفته این باستان شناس، بقایای دیواره و قوسی آجرچین در اضلاع جنوبی و شرقی یکی از گودها مصادیقی بارز برای استنباط و استدلال طرح شده هستند.
مصدقی با اشاره به آثار نمایان شده در حفاریهای شرکت فاضلاب تهران گفت: در سطح خاکریزِ گودالی که آجرهای شکسته بسیاری در آن وجود داشت، قطعه سفال درپوش مانندی جلبنظر میکرد که به دنبال بررسیهای سطحی بیشتر، تکه سفالهای دیگری شامل ساده و لعابدار، گاه با نقش کنده ساده خطهای موازی و تکهای از لبه، شانه و دسته اتصالدهنده هر دو قسمت (متعلق به ظرفی خمرهای شکل یا سبومانند) به دست آمد، اما جالبترین نمونه، همان قطعه درپوش مانندی است که پس از پاکسازی و شستشو، نوشتهها و طرحهای هندسی سادهای بر سطح خارجی آن نمایان شد.
او گفت: بررسی دقیقتر تکه سفال نخودی رنگِ درپوشی شکل، جدولی ترسیم شده از چهارخانهها و اعداد و واژههای نوشته شده در میان آنها و نامهایی در کنار شبکه هندسی را آشکار کرد که هدف از طرح و نگارش آنها نه «تفنن و سرگرمی» و نه «یادکرد و یادگاری» که «طلب درخواستی» و «انتظار آرزویی» با توسل به عوامل و نیروهای غیرمادی بوده است.
این عضو هیأت علمی پژوهشکده باستانشناسی گفت: در واقع چنین آثاری در شمار بقایایی هستند که در نوشتههای باستانشناسی و تاریخنگاری اجتماعی از آنها با نام «تعویذ» یا «چشم پناه» یا ذیل مباحث «طالع بینی» و «دعانویسی» نام برده شده و مضامینشان در برخی منابع و نوشتهها در چارچوب «علم جَفر» یا «علم حروف» مطرح میشود.
او ادامه داد: نویسنده یا طرح کننده شکلها، رقم ها و نامها بر تکه سفال مورد بحث به اتکای تفکر، ذهنیت و اعتقاد رایج در میان رمالان، فالگیران و دعانویسان و با استفاده از روشها و حتی به استناد برخی مکتوبات مرسوم بین همنوعان خود در صدد «گشایش بخت»، «جلب اقبال»، «تحقق خواسته دور از دسترس یا ممکن نشده» یا به دنبال «گرهاندازی در کار» یا «فروبستگی» در امور و روابط انسانیِ افرادی — از درِ دشمنیِ پنهان یا بدخواهیِ نهانِ خود یا خواهان یا رجوع کننده به او — بوده است.
به گفته این باستان شناس، از آنجا که هیچ گونه شکستگی، بریدگی، خردشدگی یا ترک خوردگی تازهای بر لبههای تکه سفال منتخب برای فالگیری دیده نمیشود، میتوان نتیجه گرفت که نگارنده نقشها، اعداد و واژهها نیت خود را بر قطعه سفالی نگاشته و با اجرای اعمالی پس از آن به انتظار نتیجه کارش نشسته بود.
مصدقی که تجربه کاوش ها و پژوهش های باستان شناختی متعددی را در تهران و ری در کارنامه خود دارد، سخنش را با نتیجهگیری از گفتهها، توجه به اهمیت محدوده مکانی آثار به دست آمده و تأکید بر ارزش علمی ـ فرهنگی اجرای پژوهش در خیابان صفی علیشاه ادامه داد .
او افزود: بدین ترتیب، همه آنچه گذشت ما را متوجه آثاری دست کم به قدمت دوره قاجار یا اصلیترین برهه فرهنگی ـ تاریخی تأثیرگذار بر دگرگونی، رشد، تطور و پایتختی شهر تهران میکند، احتمال وجود آثار قدیم تر در گرو بررسیها، بازدیدها، پیگردیها و گمانهزنیهای علمی بعدی است.
به گفته مصدقی، از دیدگاه تاریخِ شهری تهران، خط سیر لولهگذاری منطقه چهار شرکت آب و فاضلاب منطبق با بخشی از امتداد شمال ـ جنوب کناره غربی باغ نگارستانِ دوره قاجار است که این کرانه شامل یک معبر و اراضی بایر در فاصله فضاهای مسکونی و درختان انبوه باغ نگارستان در شرق و چند خانه شخصی در غرب می شده است.
عضو هیأت علمی پژوهشکده باستانشناسی اظهارکرد: کمی بالاتر از موقعیت شناساییِ آثار زیرسطحی گودها و منطبق با گوشه شمال غربی باغِ تاریخیِ نگارستان — حوالی تلاقی گاه غیرمستقیم خیابانهای امروزی «شریعتمدار رفیع» و «مصباح» — پارک ظل السلطان قرار داشت و کمی دورتر، در شمال شرقِ باغ نگارستان یکی از دروازههای دومین حصار معروف تهران (حصار ناصری) یعنی دروازه شمیران برپا بود.
او گفت: در نتیجه، محل شناسایی آثارِ زیرسطحی در خیابان صفی علیشاه به لحاظ تاریخی و بافت شهریِ تهرانِ دوره قاجار محدودهای شناخته شده با ساخت و سازهای تفرج گاهی، مسکونی و ارتباطی و به طور کلی نشانههای شهری ملموس (معبر، مِلک، باغ صاحب منصبان، مبدا و مقصد مسافران برون-شهری و ترددکنندگان درون شهری) بوده است. این ناحیه در دوره پیش از قاجار (حصار طهماسبی) خارج محدوده اصلی شهر تهران قرار داشت و تمرکز و انسجام مشهود و خاصی از نظر استقرارگاه ها (مسکونی، خدماتی و ارتباطی) در آن به چشم نمیخورد.
او افزود: شاید تنها نشانههای مکان شناسانه در مورد محدوده مورد بحث تا پیش از تثبیت و فعالیتهای عمرانی قاجاریان در تهران باغ ها، فضاهای سبز و روان آبهای جاری به سوی شهر بوده باشد.
این باستانشناس وجود نهشتهای انبوه و متراکم با لایههای قطور و انواع گوناگون خاک ماسهای (از بادی، ریز، نرم تا درشت و قلوهای) را تأییدی بر گذر سیلابها و روان آبهای محلی با سرعت و شدت متغیر در طول زمان اعلام کرد .
مصدقی افزود: شناخت تاریخی از محل بازدید و پدیدارهای نمایان و دست ساختههای پرشمار در گودهای حفرشده، طرح پیگردی و گمانهزنی در محل و نظارت بر عملیات عمرانی و مستندسازی شواهد و اطلاع از دورههای فرهنگی قدیمتر را برای بازبینی، خواناسازی و تشخیص علمی آنچه تاکنون مشاهده شده ضروری میکند.
انتهای پیام
نظرات