علی مغازهای در گفتوگو با ایسنا، درباره نقش موسیقی در مراسم مذهبی، اظهار کرد: در یک تقسیمبندی کلی برای موسیقی میتوان دو شاخهی اصلی، یعنی موسیقی آیینهای مذهبی و موسیقی آیینهای شادی را در جریان موسیقی مردم سراسر جهان از هم تفکیک کرد. در بررسیهای کاربردی و کارکردی موسیقی میتوان به گونههای آن از جمله لالایی و موسیقی برای کودک، کار، بازی یا رقص، رزم، موسیقی برای درمان، نمایشی و انواع دیگری اشاره کرد.
او ادامه داد: در شاخه اصلی موسیقیهای مذهبی، هیچ آیین مذهبی در هیچ کجای جهان وجود ندارد که موسیقی از عناصر اصلی آن نباشد. در واقع موسیقی، مهمترین یا اصلیترین عامل یا حامل جریان انتقال مفاهیم مذهبی است. مفاهیم مذهبی در قالببندی ادبیاتی بهصورت نوشتههای مختلف عقیدتی با ابزار موسیقی به لایههای بدنه هر جامعهای انتقال پیدا میکنند. پس در نتیجه این فرآیند بهنظر میرسد، دیدگاهها و اصل آیینهای مرتبط با ادیان به واسطهی موسیقی تداوم و گسترش مییابند.
این پژوهشگر موسیقی نواحی گفت: اگر این رویکرد را در انواع و اشکال آیینی بررسی و دنبال کنیم، متوجه میشویم آیینهایی که در طول زمان شکل گرفته، توانستهاند موسیقی متناسب خودشان را انتخاب یا ایجاد کنند. در واقع کارگزاران این آیینهای مذهبی برحسب موقعیت جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی جوامع خویش، موسیقی اثرگذاری را برای انتقال مفاهیم دینی یا آیینی خود یافته یا ساختهاند. آنها با بهرهگیری از قوانین و اصول موسیقایی جامعه، بهگونهای نقش و کارکرد اندیشههای مذهبی خود را رشد و گسترش دادهاند و به این روش، دیدگاهها و باورهای خود را اثرگذارتر میکنند.
مغازهای بیان کرد: بهعنوان نمونه در کشور میتوان چنین رابطهای را در آیینهای مذهبی پیش از اسلام و در دین زرتشت دید که موبدان برای خواندن و انتقال پیامهای مذهبی و دینی از گونههایی از موسیقی که گاه از نظر فرمهای موسیقی بسیار هم ساده بودند، بهره میگرفتند که گونههایی از این موسیقیهای آوازی هنوز توسط موبدان زرتشتی اجرا میشوند. البته آشکار است که چنین رابطهای در آیینهای مذهبی کلیمیان، مسیحیان و منداییان نیز برقرار است.
او ادامه داد: در ایران بعد از اسلام نیز انواع مناجات و عبادتها را میبینیم که همواره در جریان بوده و هستند و از همین قاعده تبعیت میکنند. حتی بعد از اسلام شاهد آن هستیم که در کنار کاربرد اشکال آوازی موسیقی در آیینهای مذهبی اسلامی، یکی از بهترین نمونههایی که از سازهای موسیقی در نوع مذهبی و آیینی استفاده میشود، نقارهکوبی در بارگاه امام هشتم (ع) در مشهد است.
این مستندساز افزود: البته آیین نقارهکوبی و ایجاد نقارهخانه یک بحث تاریخی است. اولین نقارهخانه در ایران براساس نوشتاری تاریخی در مشهد ایجاد شد. براساس شواهد تاریخی گفته میشود خاندان سلطنتی شاه سلطان حسین همراه گروهی نقارهچی از هرات برای زیارت امام رضا (ع) میآیند. هنگامی که خاندان شاه سلطان حسین میخواست به هرات بازگردد، اظهار میکند از نظر ما سلطان اصلی، حضرت امام رضا (ع) است، پس بهتر است اجازه دهیم نقارهزنها در مشهد باقی بمانند. از آن روز به بعد، نقارهخانه در بارگاه امام رضا (ع) شکل میگیرد که بعدها به نقاط مختلف ایران نیز منتقل میشود. این در حالی است که پیش از آن، نقارهچی در حوزه مذهبی ایران سابقه نداشته است.
مغازهای با بیان اینکه ساز و کار نقارهخانه در زمان شاه عباس صفوی رونق بسیاری پیدا کرد، گفت: شاه عباس دستور میدهد هر صبح و عصر بر نقاره بکوبند و به این شیوه برای شکست دشمنان اسلام دعا شود و به این ترتیب نقش یا کارکرد رسانه نیز به نقاره و کرنا افزوده میشود. اگرچه نقاره کوبیدن از گذشته در ایران مرسوم و دارای کارکرد بوده، اما در طول زمان و براساس تحولات سیاسی و حکومتی، این کارکردها و کاربردهای موسیقایی دچار تحولات ساختاری شدهاند.
او اظهار کرد: برای توضیح این تحولات میتوان به شواهد و نوشتههای موجود از جمله هرودوت اشاره کرد که در نوشتههای تاریخی خود آورده است ایرانیها سازهای کوبهای عظیمی داشتند که در جنگها و لشگرکشیها از آن استفاده میکردند. در واقع میبینیم سازهایی مانند طبلهای بزرگ و کرنا که در ایران باستان در گروههای موسیقی کار یا اردوکشیها استفاده میشد، اینبار به آیینهای مذهبی بعد از اسلام وارد میشود. به مرور کاربرد این سازهای کوبهای و بادی در میان اقوام مختلف ایران به شکلی کاملا مشخص و متمایز در آیینهای مذهبی ماه محرم مورد استفاده واقع میشود، سازهای کوبهای بزرگی مثل نقاره و طبلهای مختلفی که رفته رفته به بزرگی و ابعاد آن از جمله حجم صدای آن نیز افزوده میشود.
دبیر هنری فستیوال آینهدار گفت: اجرای موسیقی مذهبی با طبلهای عظیم و سنج و بوق و شیپور در خیابانهای شهرها و روستاها، جدا از ارزشهای آیینی و مذهبی و اعتقادی آن، ارائه موسیقی خاصی در سطح و عرصههای وسیع جامعه از سوی یک گروه یا گروههای مختلف است که کارکردهای رسانهای هم دارند. از منظر جامعهشناسی همین موسیقیهای آیینی هم مشابه فستیوالهای بزرگ خیابانی است که در نقاط مختلف جهان اجرا میشوند و همه جنبههای مثبت و گاه منفی خود را دارند و میشود از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گیرند. شاید از یک منظر بتوان گفت مراسم مذهبی مرسوم امروزی حتی میتوانند یکی از جاذبههای گردشگری در جهان امروزی محسوب شوند.
مغازهای در پاسخ به اینکه آیا میتوان اجرای مراسم هیأتهای عزاداری در خیابان را که با طبل و سنج همراه است، نوعی کنسرت مذهبی دانست؟ توضیح داد: بله، میتوان اینطور گفت، اما مایلم پیش از پاسخ دادن به این پرسش بگویم اینجا یک موضوع خیلی مهمی پیش میآید که باید به آن توجه شود و آن تفسیر موضوع کنسرت در دیدگاه افراد است. اول بهتر است بررسی کنیم ببینیم کنسرت در ذهن کسانی که مخالف آن هستند چه تعبیر و تفسیری دارد؟ اگرچه درست آن است که مخالفت با رفتار شاید نابهنجار تعدادی از مخاطبان اجرای زندهی موسیقی نباید به اصل و اساس موسیقی تسری یابد، اما متاسفانه امروزه این قبیل برخورها با اجرای زنده موسیقی با همین بهانه دیده میشود. به باور من افرادی که میگویند کنسرت ممنوع است یا اشکال دارد، دقیقا بر مبنایی نادرست و براساس موسیقی برخورد میکنند و خواسته یا ناخواسته صورت مسأله را پاک کنند.
او ادامه داد: از نظر علمی و حتی عقیدتی، اساس موسیقی به رفتار شنونده آن ربطی ندارد. اجرای زنده موسیقی در تمام طول تاریخ در جریان بوده، هست و خواهد بود. اگر امروز یک پژوهشگر یا جامعهشناس و یا حتی یک عالم دینی بتواند ثابت کند که در همین مراسم آیینی سوگواری ماه محرم هم رفتارهای هنجارشکن اتفاق میافتد، آیا حاضر هستند همین مراسم مذهبی را کنار بگذارند؟ آیا خبر ندارند که در قالب هیاتها و دستههای سینهزنی، افرادی ولو معدود به رفتارهای ناشایست دست میزنند که ممکن است برخی جوانان هم به سمت چنین الگوهای ناهنجاری کشیده شوند؟ حال با علم و اطلاع از این قبیل رفتارهای نادرست، آیا باید این آیینهای مذهبی را از اساس تعطیل کرد یا باید با کار فرهنگی با موضوع مواجه شد؟
این پژوهشگر موسیقی نواحی با بیان اینکه فکر میکنم اگر نام «کنسرت» مثلا به «نمایش موسیقی» تغییر یابد، معضل حل شود، گفت: برخی فکر میکنند تمام کسانی که در کنسرتها شرکت میکنند، افرادی هستند که به دنبال موسیقیهای بیبندبار میروند و میتوان با پیشگیری از برگزاری کنسرت، از بروز فساد جلوگیری کرد. بر همین اساس، امر اجرای موسیقی یک جریان حرام تلقی میشود، چراکه به علت برگزاری کنسرت است که افرادی، رفتار نابهنجار از خود نشان دهند. در حالی که باید توجه داشت موضوع برگزاری کنسرت ناشی از یک امر فرهنگی و نیاز اجتماعی است، نه برآمده از یک پدیده هنری صرف! در این شیوه مخالفان به جای آنکه به اصلاح یک امر فرهنگی که با بخشی از آن مشکل دارند بپردازند، به نوعی روی آن سرپوش میگذارند.
مغازهای اظهار کرد: به عبارتی امروز هنر موسیقی، خواه از سوی افراد هنجارشکن باشد خواه از سوی افراد مسوول یا دلسوزان اجتماع، قربانی نوعی سوءتفاهم اجتماعی میشود که در درک و دریافت فرهنگی ریشه دارد. در باور من، موسیقی ایران دچار شکلی از بیماری «زار» شده است. برخی آدمها و برخی رفتارها مثل بیماری یا عارضهای میمانند که موسیقی ایران را دستخوش آسیب و گرفتاری کردهاند در حالی که موسیقی در این بین، هیچ گناهی ندارد. همه جای دنیا موسیقی وجوهی دارد که یکی از آنها جنبه سرگرمی موسیقی است و وجه متمایز و عالی آن هم امر هنر و زیباییشناسی هنر و انتقال پیامهای انسانی در قالب ادبیات است.
این پژوهشگر موسیقی نواحی درباره اینکه آیا میتوان همین موسیقی مذهبی را به سالنها برد و برای آن کنسرت برگزار کرد؟ اظهار کرد: ممکن است این کار انتقادهایی را از طرف افراد مذهبی بهدنبال داشه باشد؛ اما ما میدانیم همه اقوام ایرانی، موسیقی آیینهای مذهبی خود را دارند. همانطور که پیشتر گفتم، آیینهای اصلی ما یا آیینهای سوگ هستند یا شادی و کارکردهایی مانند موسیقی کار یا لالاییها و صورتهای دیگر موسیقی را در چرخه زندگی انسان باید مورد بررسی قرار دهیم؛ اما در شکل اجرای نمادین و نمایشی موسیقی مذهبی برای نمونه در فستیوال آینهدار همواره به موسیقی آیینی سوگ و عزا نیز توجه میشود. در فستیوال آینهدار امسال و در میان اقوام بختیاری و بویراحمدی و ممسنی، شاهد اجرای ساز چپ یا چپی بودیم که به آن «مُقوم» یا «طُول چپ» هم میگویند که یک مقام مشخص و ویژه در آیین سوگواری این اقوام و ایلات دارد و هر کسی که آن را میشنود از نفوذ این نوع موسیقی، مو بر بدنش راست میشود.
او ادامه داد: «شروهخوانی» نمونه دیگری از موسیقی آوازی و یکی دیگر از آیینهای مذهبی جنوب ایران است که در اجرای صحنهای آینهدار سال گذشته شاهد این گونه موسیقی بودیم. اگر برای موسیقیهای آیینی مذهبی حتی بلیت فروخته شود، بسیاری از مخاطبان حاضرند پول بپردازند و موسیقیهای این مراسم را از نزدیک ببینند.
مغازهای گفت: موسیقیهایی را که در انواع مراسم مذهبی در ماه محرم و صفر برگزار میشوند، میتوان بهعنوان نمونههایی عالی از موسیقی با کارکرد مذهبی معرفی کرد تا جایی که میتوان وجوه نمایشی و آیینی و تاریخی آن را به تمام دنیا نشان داد.
دبیر هنری فستیوال آینهدار درباره اینکه آیا نمونههای مشخصی از موسیقیهای مذهبی و آیینی که شکلی نمایشی داشته باشند نیز وجود دارد؟ اظهار کرد: بله، مثلا باید به آیین تعزیه توجه کنیم. ما نباید هرگز از موسیقی تعزیه و نقش تاریخی و هنری و حتی عقیدتی آن غافل شویم. هنرمندان بزرگی مانند استاد صبا معتقدند در چند قرن گذشته این تعزیه بوده که موسیقی رسمی رایج امروزی ما را حفظ کرده است.
مغازهای با بیان اینکه از نظر استاد صبا آنچه بهعنوان دستگاه و ردیف موسیقی در حال حاضر داریم، زیر چتر تعزیه توانسته از گزند آسیبهای مختلف سیاسی و عقیدتی حفظ شود، گفت: در آن دوره، تعزیهخوانها، هنرمندان و خوانندههای بسیار توانایی بودند که صدای قرایی داشتند. اشعار مذهبی به وسیله آیین تعزیه، سوار بر ردیف موسیقی امروزی ما بوده است که شاید در مقاطعی از تاریخ حتی نامهای مشخصی هم نداشته و میدانیم بعدها گردآوری، اسمگذاری و تبدیل به ردیفهای هفت دستگاه موسیقی کنونی شد. پس میبینیم که تعزیه یکی از بهترین نمونههای موسیقی مذهبی و نمایشی است که وجوه هنری و زیباییشناسی آن انکارناپذیر است، اما باز میبینیم عدهای حتی با اسم نمایشی بودن آن مشکل دارند. البته در سالهای گذشته حتی آیینهای مذهبی عاشورایی در قالب جشنوارههای متعددی برگزار شدهاند، بویژه جشنواره نغمههای عاشورایی که یک فستیوال معروف و برجستهای محسوب میشود.
انتهای پیام
نظرات