در متن یادداشت این کارگردان سینما آمده است:
«سینمای ملی ایران با سه چالش بزرگ روبهروست : ١-ممیزی ٢- امنیت بازار ٣- فیلم خارجی.
١- ممیزی:
سینمای ملی تحقق نمییابد مگر آنکه از زندگی، دغدغهها و آرمانهای ملت الهام بگیرد. اگر ممیزی تحت هر عنوان بین زندگی جاری مردم و سینما فاصله بیندازد و اجازه ندهد موضوعات، آدمها، برخوردها، روابط، ماجراها و داستانهای واقعی زندگی ایرانی با حالات، گفتار، کردار، لحن و نحوه حضور زنده و باورپذیر این مردم به سینمای ایرانی راه پیدا کند سینمای ایرانی هم به زندگی ایرانی راه پیدا نمیکند و همچنان منظومه هنری و رسانهای ما ناچار است در مقابل حریفان و رقیبان جهانی راه انفعال و تقلید و شکستگی را طی کند و مخاطبان فارسی زبان را به تاراج ماهوارهها و بازارهای سیاه سرقت و قاچاق فیلمها و سریالهای امریکایی و اروپایی و ترکی و هندی و کرهای و چینی بسپارد.
٢- امنیت بازار:
امنیت بازار برای سینمای ایران یعنی فراهم شدن امکان نظارت و کنترل اینترنتی و آنلاین تولیدکننده فیلم داخلی بر سالنهای نمایش و گیشههای فروش بلیط به نحوی که امکان دسترسی دایم به آمار ورود تماشاگران به سالنهای سینما وجود داشته باشد. امنیت بازار یعنی شبکه نمایش ویدیوی درخواستی (vod) با اینترنت کم هزینه و پرسرعت در سراسر کشور توسعه بیابد آنچنانکه ملت دیگر نیازی به خرید کردن از بازار سیاه نداشته باشند. امنیت بازار یعنی دسترسی تولیدکننده فیلم ایرانی به بازارهای تلویزیونی و دستیابی به امکان فراگیر معرفی و تبلیغ فیلمها در رسانههای محبوب و بیلبوردهای شهری در پایتخت و سراسر کشور. امنیت بازار برای سینمای ایران یعنی جلوگیری از نمایش غیرقانونی و مجانی فیلمهای ایرانی در اتوبوسها، قطارها، کشتیها و هواپیماها. امنیت بازار برای سینمای ایران یعنی بر چیدن بساط سایتهای اینترنتی داخلی که رسما به کار سرقت و دانلود غیرمجاز تولیدات ایرانی مشغول هستند. امنیت بازار برای سینمای ایران یعنی تمهیدساز و کار قانونی لازم بینالمللی برای جلوگیری از تاراج داراییهای سینمای ملی توسط شبکههای ماهوارهای و ... .
٣- فیلم خارجی:
یک بار در پیش از انقلاب فیلم خارجی توانست با واردات بی در و پیکر و در پناه سانسور رابطه فیلم ایرانی را با واقعیت زندگی ایرانی قطع کند و با کشاندن تولید داخلی به مسیر کپیبرداری و تقلید سینمای ایران را گرفتار تکرار و رکود و رخوت و ورشکستگی کند و تولید آن را از سالی حدود صد فیلم به دوازده فیلم در سال ١٣٥٦ بکشاند.
به نظر میرسد امروزه نیز در کنار نمایش قاچاق انبوه فیلم خارجی در کشور بار دیگر همان جریانهای کهنه اصرار دارند که با کوبیدن بر طبل ممیزی رابطه سینمای ایرانی را با زندگی ایرانی تضعیف کنند و با کشاندن جریان تولید به انغعال و کپیبرداری و تقلید روح ملی و بومی را از سینمای کشور بگیرند و همراه با سلب امنیت از بازار آن را به و ورشکستگی بکشانند و بار دیگر بساط سلطه فیلم خارجی بر ظرفیتهای نمایش سینمای داخلی را فراهم کنند.
برای مواجهه با این موقعیت یک اصل کلی را باید در همه احوال در نظر داشت و به خاطر سپرد که هر گونه واردات فیلم خارجی از لحاظ ساز و کارهای توزیع و نمایش و درآمد باید به گونهای باشد که برایند آن به تقویت تولید داخلی منجر شود.
روز ملی سینما بر همه آنها که برای پیروزی سینمای کشور در این سه چالش بزرگ از تلاش و مبارزه و فداکاری دریغ نمیکنند مبارک باشد.»
انتهای پیام
نظرات