به گزارش ایسنا، این نوازنده کمانچه و استاد موسیقی لری، با بیان اینکه ما نمیدانیم موسیقی صد سال گذشته لرستان چه بوده است، اظهار کرد: اما موسیقی مانند یک موجود زنده نفس میکشد. اگر افرادی به طور عمدی یا ناآگاهانه در دستگاهها و پردهبندیهای آن تغییر ایجاد میکنند، دستی هست که آن را نگه میدارد.
وی ادامه داد: از طرفی نباید جلوی تجربه را گرفت، موسیقیدانها اول باید خود را تربیت کنند و بعد کار جدید بسازند. اگر تغییرات باعث شود کاری خوب از آب درنیاید، در نهایت مردم آن را یکبار گوش میدهند و تمام میشود. از طرفی دیگران یاد میگیرند که این کار را انجام ندهند.
شکارچی اضافه کرد: من در این مورد جای نگرانی نمیبینم، اگر ما سختگیر و بیرحم نباشیم، میبینیم آثار قابل تحملی نیز در میان این تغییرات خلق میشود و باید ببینیم چه از آن درمیآید.
این آهنگساز بیان کرد: جوانان امروز جرات و جسارت دارند که از موسیقی دستگاهی، در موسیقی محلی استفاده بکنند. توصیه میکنم کسانی که موسیقی سنتی کار میکنند، حتما موسیقی محلی و قومی خود را یاد بگیرند. دانستن موسیقی دستگاهی و دانش تئوری برای کسانی که موسیقی محلی میدانند و میخواهند دست به خلق بزنند، بسیار مهم است و کمک میکند، همانطور که میبینیم خروجی کار کسی که موسیقی قوم خودش و موسیقی دستگاهی را نداند، زیاد به دل نمینشیند.
شکارچی درباره نحوه ایجاد موسیقی و ترانههای محلی، اظهار کرد: کارکرد ترانهها، آداب، رسوم و اندیشه موجب تغییراتی است که در پردهبندیهای موسیقی لری ایجاد میشود.
او با بیان اینکه حزن و اندوه در موسیقی محلی لری و موسیقی دستگاهی وجود دارد، گفت: این حزن و اندوه حتی در ترانههای عروسی عشایر دیده میشود. من زمانی که کودکی 8 ساله بودم در یک عروسی عشایری، ترانهای حزنانگیز را شنیدم که با وجود اینکه انتهایش به «کل کشیدن» ختم میشد، من را بسیار تحت تاثیر قرار داد به شکلی که گریه کردم.
این استاد موسیقی ادامه داد: باید ریشه این حزن و اندوه را پیدا کرد، اگر مدتی را با ایلات و عشایر زندگی کرده باشید، آنها را مردمانی پر از طنز، هجو و فکاهی در لحظه میبینید گویی که تمام دنیا برای آنها است، اما از طرفی میبینیم ملودی عروسی آنها حزنانگیز است. من بر این باورم، انسانهایی که خیلی عمیق به زندگی نگاه میکنند، غم و اندوهی را پر از دلیری و رشادت دارند.
شکارچی بیان کرد: موسیقی اقوام ایران به اندازهای شبیه به یکدیگر هستند که گویی همه یک درد داشتهاند. این موسیقیها، موسیقی کار و زندگی است. ترانههای محلیای وجود دارند که امروزه کارکرد خود را حفظ کرده، یا از دست دادهاند. آنها از دیرباز به شکل طبیعی، خلاق و پاک از میان مردم آفریده شدهاند. ما باید کشف کنیم که مردم آن دوره چگونه توانستهاند با این ترانهها دوران خود را معرفی کرده و از آن رد شوند.
وی افزود: ما امروزه نظمدهنده این موسیقی هستیم و اگر بتوانیم آنها را کشف کنیم، میتوانیم با این ترانهها حرف دوران خود را بزنیم. این موسیقی و ترانهها گنجینهای است که به ذوق و خلاقیت احتیاج دارد، ما باید خودمان را برای خلق چیزهای بهتر آماده کنیم.
این آهنگساز که عصر 25 تیر در نشست تخصصی فستیوال موسیقی آینهدار سخن میگفت، درباره موسیقی محلی اظهار کرد: سرعت و تعیین ریتم این نوع موسیقی، در خدمت بیان اندیشههاست. مردم محلی کلمه یا تجزیه تحلیلی برای موسیقی نداشتند و آنچه که فعالیت روزانه و آمال و آرزوهایشان بود را اجراء میکردند.
او در میان صحبتهای خود، رو به حاضرین گفت: هر زمانی که صدایی آزارتان داد، به سکوت پس از قطع شدن صدا، گوش دهید و ببینید که چقدر خوشایند است.
او موسیقی دستگاهی، شعر کهن، ترانههای محلی و موسیقی محلی را مانند اضلاع یک لوزی دانست و اظهار کرد: آنها بازو در بازو کمک و یار یکدیگر هستند.
شکارچی همچنین در بخش تخصصی سخنان خود، به مواردی مانند استخراج چهار نوع پردهبندی در موسیقی لرستان، انطباق دانگها بر موسیقی دستگاهی و محلی، سیال بودن قابل پذیرش و گردش ملودی در موسیقی محلی، توجه به گردش ملودیها و تنوع پردههای موجود در موسیقی اقوام بهویژه موسیقی منطقه لرستان و نقش موسیقی دستگاهی در موسیقی محلی اشاره کرد.
انتهای پیام
نظرات