این شاعر و سردبیر مجله ادبی «آذری» در گفتوگو با ایسنا، درباره ادبیات فولکلور آذربایجان اظهار کرد: یکی از شاخههای مهم فولکلور آذربایجان موسیقی «عاشیقی» است که در ایران بسیار شناختهشده است. این موسیقی برجستهترین بخش فولکلور آذربایجان است که همه آن را میشناسند.
او ادامه داد: به هر جای ایران و جهان بروید عاشیقهای ما حضور دارند. در این موسیقی از شعرهای عاشیقی که بخش مهمی از ادبیات فولکلور ما را تشکیل میدهد، استفاده میشود. در دوران شاه اسماعیل ختایی مهمترین کاری که او برای فولکلور آذربایجان انجام داد جمعآوری عاشیقها از تمامی نقاط تحت حکومت بود.
ریاضی با بیان اینکه «فولکلور آذربایجان یکی از فولکلورهای غنی ملل جهان است»، اظهار کرد: این فولکلور قدمت و پیشینه زیادی دارد که ریشهاش به جوامع ابتدایی بازمیگردد. از نظر شکل و تنوع آیینها، مراسم، شعرها، داستانها، افسانهها، گفتار نیاکان، بایاتیها و... فوقالعاده غنی و حیرتانگیز است.
او همچنین متذکر شد: فولکلور آذربایجانی به قدری غنی و گسترده است که نمیتوان در زمان کوتاه به بررسی و واکاوی آن پرداخت. خلاصهوار بگویم که این فولکلور به بخشهای مختلف آیینی، جشنها و مراسم، فولکلور روایی مثل افسانهها و قصهها تقسیم شده است.
این منتقد ادبی درباره پژوهشهای انجامشده در این زمینه بیان کرد: تا کنون چندین جلد از قصههای ادبیات فولکلوریک آذربایجان وچندین جلد از داستانهای حماسی مثل «کوراوغلی» و «بابک» به فارسی ترجمه شده است. دو جلد از افسانههای آذربایجان را صمد بهرنگی و بهروز دهقانی ترجمه کردهاند. در کل میتوان گفت تا کنون مقدار قابل توجهی از ادبیات عامه آذربایجان تدوین یافته و منتشر شده است.
او درباره تقسیمبندی ادبیات عامه آذربایجان گفت: داستانهای فولکلوریک آذربایجان در دو گروه، نوعبندی میشوند؛ اول حماسی مثل کوراوغلو و قاچاق نبی و... و دسته دوم عاشقانه - نه صرفاَبزمی - مثل «اصلی و کرم»و «عاشیق غریب» و... . قهرمانهای مردمی که برای مردم کار میکردند و در خدمت مردم بودند در سیمای کوراوغلیها تجسم یافتهاند و سیمای قهرمانان عاشقپیشه هم بیشتر با فرهنگ، دانش بومی، دیدگاههای عرفانی و مذهبی و حقیقی مردم آذربایجان عجین شده است.
ریاضی (ایلدیریم) درباره خصوصیتهای ادبیات فولکلور آذربایجان اظهار کرد: از ویژگیهای مهم فولکلور آذربایجان مردمی بودن آن است و در چهرههای مثبت، تلاش و کاردوستی، همکاری، عشق و همه خصلتهای نیک انسانی ستوده شده و در شخصیتهای منفی هم مانند روباه، وزیر و ... که تیپهای منفوری هستند خصلتهایی همچون تزویر، ریا، کلکبازی، دروغ، مفتخوری و...تقبیح می شود. اینها تنها شمایی از فولکلور آذربایجان است. ما نیز در بخش ائل دیلی و ادبیاتی فصلنامه «آذری» به صورت مفصل به ادبیات فولکلوریک میپردازیم.
او ادامه داد: شاهان صفوی عاشیقها را به سرای خود آوردند و برایشان ارج و قرب قائل شدند. درست از همان زمان عرفان اسلامی وارد ادبیات عاشیقی شد و بسیاری از اشعار عامیانه ما در مدح حضرت علی (ع)، پیامبر اسلام (ص)، مذهب و تفکر شیعه سروده شده و توسط عاشیقها در تمام کشور پراکنده شده است.
این شاعر درباره شباهت فولکلورها اظهار کرد: هر فولکلوری در هر جای جهان که شکل بگیرد در عین نزدیک بودن با فولکلور سایر ملل جهان تفاوتهایی هم دارد. ترانههای مردمی در ایران، ایتالیا، قفقاز و... وجود دارد که از نظر ماهیت یکی هستند، اما ویژگی زبانی و بومی هر ملت در آن تجسم یافته است که باعث تفاوت آنها میشود.
او درباره ادبیات آذربایجان در مقایسه با ادبیات عامه گیلان شرح داد: ادبیات عامه گیلان بیشتر به دامداری و کشاورزی توجه میکند و مراسمها هم این سبک زندگی را نشان میدهد زیرا در دورانی ریشه دارد که مردم به کشت و کار میپرداختند. اما نزدیکترین و همسازترین فولکلور آذربایجان با اکثر ملل جهان جشن سال نو مثل سایر مناطق اما با شکل و رنگ آذربایجانی مثل بازی کوسا-کوسا، انواع و اقسام فالگیری و مراسم تحویل سال نو است.
وی با بیان اینکه «اکثر موضوعات و مسائل عموم بشری در فولکلور ما دیده میشود» گفت: در ادبیات مردمی ما نمونههای زیادی برای موضوعاتی مثل خشم، شادی، غم، دوستی، نفرت و ... دیده میشود. موضوعات عام است و نمیتوان گفت که سایر موضوعات در ادبیات عامیانه ما وجود ندارد.
ریاضی همچنین افزود: در فولکلور آذربایجان به تمامی وجوه زندگی انسان پرداخته میشود و هنوز هم کارکرد خود را از دست ندادهاند. مثلاَ در مراسم عزا «اوخشاما» میخوانند که ترانههای سوزناک است و برعکس در عروسیها ترانههای شاد سر میدهند. برای تقبیح زشتی و تأیید خوبی و نیکی انواع ضربالمثلها را داریم.
او در پایان تصریح کرد: این چند کلمه قطرهای از دریاست و درصدی از حق مطلب را نیز ادا نمیکند. درباره ادبیات عامه آذری کتابهای زیادی نوشته شده است و باید در دانشگاه چند واحد درسی به این موضوع اختصاص داده شود.
انتهای پیام
نظرات