برنامه «100 برگ» که از آن به عنوان مجله تصویری نیز یاد میشود، برنامهای شبانه است که هر شب با یک مجری متفاوت روی آنتن شبکه چهار سیما میرود؛ منصور ضابطیان، زهره هاشمی، امیرعلی نبویان، شاهین شرافتی و رشید کاکاوند مجریان این برنامه شبانه هستند که برای خیلیها تداعی کننده «رادیو 7» است.
با دعوت از عوامل این برنامه برای حضور در ایسنا، توانستیم تجربه فصل اول برنامه «100 برگ» را به همراه محمد صوفی (تهیهکننده)، منصور ضابطیان ( مجری و تهیهکننده) و همچنین زهره هاشمی، امیرعلی نبویان و شاهین شرافتی ورق بزنیم . مشروح این نشست به شرح زیر است:
گاهی سلیقهها کار را پیش میبرند
ضابطیان با بیان اینکه خود ما هم دقیق نمیدانیم چه شد که «رادیو ۷» تعطیل شد، ماجرای تعطیل شدن این برنامه را اینگونه روایت کرد: در دوره مدیریت قبلی (محمد سرافراز) ناگهان تغییراتی صورت گرفت که یکی از آنها الزام تولیدی بودن برنامههای تلویزیون بود و اینکه ماهیت برنامهها باید با ماهیت شبکههایی که از آنها پخش میشوند یکسان باشد. به ما اعلام کردند گروهی وجود دارد که مرتباً برنامهها را رصد میکند و آن گروه که ما هیچ وقت نفهمیدیم از چه اشخاصی تشکیل شده بودند، معتقدند که «رادیو ۷» ماهیت آموزشی ندارد؛ بنابراین برنامه یا نباید ادامه پیدا کند، یا اینکه باید ماهیت آموزشیاش را افزایش میداد.
او ادامه داد: آن زمان هم مثل امروز معتقد بودیم که «رادیو ۷» یکی از آموزشیترین برنامههای تلویزیون است؛ چون به نظرمان آموزش فقط به این معنا نیست که روی تخته سیاه فیزیک درس بدهی. «رادیو ۷» پُر بود از آموزههای مختلف در حوزههای اخلاق، هنر و فرهنگ که بخشی از آنها مستقیم و بخشی به صورت غیرمستقیم عنوان میشدند. از طرفی هم تصورمان این بود که ممکن است برنامه تولیدی حس و حال برنامه زنده را نداشته باشد. با این حال، با وجود همه این اعتقاداتی که داشتیم، کمی کوتاه آمدیم و قرار گذاشتیم که «رادیو ۷» در برخی شبها تولیدی و در شبهایی زنده باشد و کمی هم ماهیت آموزشی آن را افزایش دادیم؛ ولی پس از مدتی مدیریت شبکه آموزش و معاون سیمای وقت، به ما اعلام کردند که آن گروه همچنان معتقد است «رادیو ۷» باید آموزشیتر باشد. ما احساس کردیم که قرار نیست دیگر در مدیریت جدید این برنامه ادامه داشته باشد. بنابراین ترجیح دادیم با احترام به تمام تصمیمات تلویزیون، خداحافظی کنیم.
ضابطیان با اشاره به روند تولید برنامه «۱۰۰ برگ» یادآور شد: تقریبا 6 ماه از آخرین برنامه «رادیو ۷» گذشت و شبکه چهار سیما به دنبال برنامه جدیدی بود که هم تا اندازهای به حال و هوای «رادیو ۷» نزدیک باشد و هم «رادیو ۷» نباشد. در نهایت اتفاقاتی افتاد که منجر شد به تولید برنامه «۱۰۰ برگ»؛ میان «۱۰۰ برگ» و «رادیو ۷» تغییرات ساختاری زیادی وجود دارد. اینکه برخی تصور میکنند این دو برنامه به هم شباهت دارند به خاطر امضایی است که سازندگان این برنامهها دارند. به هر حال ما ابایی نداریم از اینکه بگوییم خیلی از بخشهای «۱۰۰ برگ» را همانند «رادیو ۷» طراحی کردیم. چون مردم آن بخشها را دوست دارند و حتی آگاهانه از ابتدای امسال تلاش کردیم تا حس و حال «رادیو ۷» را به برنامه «۱۰۰ برگ» اضافه کنیم.
همچنین صوفی درباره چرایی تعطیل شدن برنامه «رادیو ۷» به بیان توضیحاتی پرداخت؛ او اظهار کرد: هیچ وقت در سیما چه از طرف معاون ومدیران سیما و چه از طرف مدیران شبکه کسی به ما اعلام نکرد که با برنامه «رادیو ۷» مخالف است یا نمیخواهند این برنامه ادامه داشته باشند؛ فقط از ما خواستند که تغییراتی را در برنامه به وجود آوریم؛ البته باز هم با وجود تغییراتی که در برنامه ایجاد کردیم، به ما اعلام کردند که خودشان با بودن «رادیو ۷» موافق هستند، اما گروهی که ما نمیدانیم چه کسانی بودند، مخالف ادامه تولید «رادیو ۷» هستند.
ضابطیان در ادامه سخنان صوفی یادآور شد: تمام تلاشمان را کردیم که با شبکه ۷ سیما همراهی کنیم و به این خاطر که هم خودمان به برنامه «رادیو ۷» علاقهمند بودیم و هم به خاطر مسوولیتی که در قبال مخاطبانمان داشتیم، تقریبا سه ماه روز شب تلاش کردیم که برنامه بماند. ولی در نهایت ۳۱ خرداد ۹۳ به صورت رسمی به مخاطبان اعلام کردیم که دیگر «رادیو ۷» را نخواهیم داشت. برنامه ما فقط قرار بود در ساعات پایانی شب به مردم آرامش بدهد که میداد. اما وقتی مدام در صداوسیما تغییر مدیریت وجود دارد، یک بلاتکلیفی حاکم میشود. از طرفی باید این نکته را هم در نظر داشت که گاهی این سلیقهها است که کار را پیش میبرند و البته شجاعت مدیران شبکهها هم خیلی تأثیرگذار است. وقتی شما برنامهای دارید که ممکن است گاهی ساختارشکنانه باشد، نیاز به مدیری دارید که پشت شما بایستد.
«رادیو ۷» با سلیقه بعضی از مدیران همخوانی نداشت
صوفی که معتقد است «همان نگاهی که به اواخر برنامه «رادیو ۷» وجود داشت، در اوایل برنامه «۱۰۰برگ» هم حس میشد»، در این باره خاطرنشان کرد: ولی مدیر شبکه چهار سیما نگذاشت که این حملهها به ما برسد، شجاعانه ایستاد و از برنامه و تیم سازنده «۱۰۰ برگ» حمایت کرد و ما با خیال راحت کارمان را ادامه دادیم. شش ماه اول سال مدیریت وقت شبکه چهار (دکتر غلامی) پای برنامه «۱۰۰ برگ» ایستاد تا برنامه ریشه بدواند و جای خودش را پیدا کند. البته تغییرات مدیریت شبکه چهار هم تا کنون بر روی برنامه «۱۰۰برگ» تأثیری نگذاشته است و دکتر ملکی هم نگاه حمایتی خود را به برنامه دارد. فکر میکنم ار آنجایی که سمت و سوی برنامه کاملاً مشخص بوده و هست، مشکلی پیش نمیآید؛ البته به هر حال هر رفت و آمدی باعث ترمزهایی هم میشود.
او همچنین تاکید کرد: برای مقایسه دو برنامه «۱۰۰ برگ» و «رادیو ۷» باید شیب جذب مخاطبان «۱۰۰برگ» را بررسی کرد؛ فکر میکنم در طول این چند ماه خیلی از مخاطبان، «۱۰۰برگ» را پیدا و به هم معرفی کردهاند و الان مخاطب جدی برنامه هستند. به طور کلی معتقدم که «۱۰۰برگ» کاملاًً برنامهای مستقل است و قرار نیست شبیه «رادیو ۷» باشد.
ضابطیان نیز با بیان اینکه در زمان مدیریت دکتر پورحسین در شبکه هفت سیما نیز حمایت از برنامهسازان وجود داشت، یادآور شد: از همان ابتدا برنامه «رادیو ۷» با سلیقه بعضی از مدیران وقت همخوانی نداشت و برنامه مورد هجمه بود، ولی به ما منتقل نمیشد؛ اگر مشکلی بود در همان سطح مدیریتی حل میشد و دیگر به برنامهسازان انتقال نمییافت.
مجری و تهیهکننده برنامه «۱۰۰ برگ» با اشاره به مقایسههایی که بین برنامههای «رادیو ۷» و «۱۰۰برگ» وجود دارد، یادآور شد: طبیعی است که نمیتوان یک برنامهای که ۵ سال روی آنتن بوده را با برنامهای که چند ماه روی آنتن بوده است، مقایسه کرد. در شرایط امروز مخاطب را با خود همراه کردن کار سختی است. به هر حال ما پنچ سال تلاش کردیم که «رادیو ۷» خودش را پیدا کرد و در نهایت به یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیونی تبدیل شد. حالا پس از شش ماه وقفه که مردم ما را گم کرده بودند، دوباره شروع به برنامهسازی کردیم؛ آن هم در شبکه چهاری که پیش از دوران مدیریت آقای غلامی همه شاهد بودیم به کجا کشیده شده بود و اصلاً بینندهای نداشت. اگر توقف «رادیو ۷»، وقفه ۶ ماهه، آمدن به شبکهای که بیننده حداقلی داشت را که کنار هم بگذاریم به این نتیجه میرسیم که ریزش مخاطب موضوعی کاملاً طبیعی است.
اول نقطه آرامش و بعد ساختارشکنی
برخی بر این باورند که یکی از علل محبوبیت برنامه «رادیو ۷» ساختارشکنیهایی بود که باعث جذب بیشتر مخاطب میشد؛ اما این ساختارشکنیها در برنامه «۱۰۰ برگ» کمتر دیده میشود.
ضابطیان که معتقد است «در برنامهسازی ابتدا باید به نقطه آرامشی رسید و بعد به سمت ساختارشکنی رفت»، در این باره یاداور شد: ظرف و شرایط تلویزیون در زمان تولید «رادیو ۷» با شرایط تلویزیون در یک سال گذشته کاملاً متفاوت بود. شرایط تلویزیون در سال گذشته یک شرایط نابسامان بود و خب طبیعتاً برنامهسازان در شرایط نابسامان نمیتوانند کاری انجام دهند، چون تکلیفشان مشخص نیست. زمانی که در هجوم اتفاقهای مختلفی هستید، متوجه میشوید که تمام وقتتان صرف این اتفاقات میشود؛ به طور مثال در زمان شروع «رادیو۷» در شبکه آموزش، چیزی به نام گروه وجود نداشت و همه چیز خیلی خودمانی حل میشد و همین باعث میشد برنامهها رشد پیدا کنند. این رفت و آمدها و تغییرات برنامهسازان را به نقطه آرامش نمیرساند. برای همین امیدوارم اگر در برنامه «۱۰۰ برک» ماندنی شدیم، بتوانیم به نقطه آرامش برسیم و بعد به سراغ ساختارشکنی برویم.
صوفی نیر درباره شرایط ساختار شکنی در برنامههای تلویزیونی اظهار کرد: ممکن است که امروز همه «رادیو ۷» را یکپارچه به یاد آورند، در حالی که برنامه را در مرداد ماه ۸۹ شروع کردیم، ولی آن اتفاق «رادیو ۷» که همان دیده شدن است، در نیمه دوم سال ۹۰ رخ داد؛ در واقع بعد از گذشت یک سال به نقطه آرامش رسیدیم و سپس شروع کردیم به ایجاد تغییراتی که مد نظرمان بود. به طور کلی منظورم این است که هر برنامهای نیاز به یک زمانی دارد تا ببینده خودش را پیدا کند و جا بیافتد.
او با تاکید بر اینکه برنامههای «۱۰۰ برگ» و «رادیو ۷» به طور کلی از لحاظ ساختاری با هم متفاوت هستند، یادآور شد: در «رادیو ۷» اغلب بخشهای برنامه در یک بلک باکس اتفاق میافتاد، اما در «۱۰۰ برگ» پخش مستند و آیتم باعث شد تا به طور کلی فضای برنامه متفاوت شود؛ البته من اعتقاد برخی مبنی بر اینکه حال و هوای این دو برنامه مشابه هم هستند را میپذیرم و علت این موضوع هم امضای سازندگان آنها میدانم.
«۱۰۰ برگ»؛ یکی از سختترین برنامهها برای اجرا
حضور پنج مجری در یک برنامه شبانه یکی از مهمترین ویژگیهای برنامه «۱۰۰ برگ» محسوب میشود. هر کدام از مجریان درباره خوبیها و فواید این ساختار به بیان توضیحاتی پرداختند.
زهره سادات هاشمی با بیان اینکه معمولاً در برنامههای تلویزیونی نویسنده وجود ندارد، یادآور شد: اگر برخی برنامههای خاص را که تعدادشان به شمار انگشتان دست میرسد را کنار بگذاریم، شخصی به نام نویسنده در برنامههای تلویزیونی ما حضور ندارد و بالغ بر ۹۰ درصد اجراها بداهه هستند. اینکه برخی مجریان روی آنتن تلویزیون باری به هر جهت صحبت میکنند، به این خاطر است که پشت آن برنامه هیچ اتاق فکری وجود ندارد. این اتفاق حتی گاهی در رادیو هم میافتد. من بارها برایم پیش آمده بود که تا دقیقه ۹۰ فقط میدانستم که موضوع برنامه چیست.
او ادامه داد: به همین دلایل است که معتقدم برنامه «۱۰۰برگ» یکی از سختترین برنامهها برای اجرا است؛ مجری باید برای ثانیه به ثانیه آن زمانی که روی آنتن است، فکر کند. به هرحال امروز از اینکه این فرصت در اختیارم قرار گرفته است تا در برنامه «۱۰۰ برگ» حضور داشته باشم خوشحالم و فکر میکنم ۹۰ درصد مجریان خانم دوست دارند در این برنامه اجرا کنند.
هاشمی با بیان اینکه «۱۰۰ برگ» برایم یک چالش بزرگ است، افزود: اینکه مجری با تهیهکننده فهیم و باسواد کار کند خیلی مهم است. تهیهکنندگانی وجود دارند که حتی خودشان هم نمیدانند که در برنامهشان جه مطالبی باید عنوان شود. من نسبتاً سابقه زیادی در حوزه اجرای برنامههای زنده رادیویی و تلویزیونی دارم و بسیار دیدهام که برخی از برنامهسازان اصلاً نمیدانند که در برنامهشان چه هدفی را دنبال میکنند. نمیخواهم بگویم که اصلاً فکر پشت برنامهها نیست، ولی اتاق فکر برنامه «۱۰۰ برگ» واقعاً برایم متفاوت است. مجریان باید بتوانند زوایای آشکار و پنهان یک موضوع را دربیاورند و از زوایای گوناگون به موضوعات نگاه کنیم
دیده شدن به هر قیمتی خطرناک است
امیر علی نبویان درباره حضور پنج مجری در برنامه «۱۰۰ برگ» گفت: شاید یکی از دلایلی که پنج مجری در برنامه حضور دارند، این است که هر شب حال و هوای متفاوتی برای مخاطبان داشته باشد. طبیعی است که هر کدام از مجریها به یک شکلی به موضوعات نگاه میکنند و این برای مخاطب جذاب است. جنس افراد و دیدگاههای متفاوتشان باعث میشود تا برنامه هر شب حال و هوای خاص خودش را داشته باشد.
او در پاسخ به این پرسش که اگر مجریان «۱۰۰ برگ» تنها یک شب در هفته روی آنتن باشند، از بیشتر دیده شدن آنها جلوگیری نمیشود، اظهار کرد: به هر کدام از ما پیشنهادهایی شده است که در برنامههای روتین شبانه حضور داشته باشیم، اما به هر دلیلی نپذیرفتیم. به نظرم دیده شدن به هر قیمتی نه تنها خوب نیست، بلکه خطرناک هم است. علاوه بر این به طور کلی از زیاد دیده شدن میترسم.
نبویان خاطرنشان کرد: «۱۰۰برگ» یک برنامه تخصصی متشکل از موسیقی، اجرای زنده، مستند و... است. در این برنامه به ما میتوانیم به سراغ علاقهمندیهایمان برویم و نگاهمان را نسبت به آن موضوعات بیان کنیم و به همین شیوه، یک موضوع در «۱۰۰ برگ» با پنج نگاه متفاوت نمایش داده میشود. اینکه فقط یک شب در هفته اجرا داشته باشیم، باعث میشود تا هر کدام از ما یک هفته تمام وقت بگذاریم تا دست پُر به برنامه بیاییم. اینکه هر شب در یک برنامه تلویزیونی حضور داشته باشم، یک سوال مهم ایجاد می شود که اصلاً مگر چقدر حرف برای گفتن دارم؟
او ادامه داد: گرچه در روزهای اول آزمون و خطاهایی وجود داشت و به بیراهه میرفتیم، اما الان دیگر با ساختار برنامه آشنا شدیم. تیم به ما این اجازه را میدهد که با در نظر گرفتن چهارچوبها در انتخاب موضوعات خلاقانه عمل کنیم. فکر میکنم در «۱۰۰ برگ» هر کسی در قالب پستی که به او داده شده است، حق دارد ستاره باشد.
گاهی سر ثانیهها با هم چانه میزنیم
شاهین شرافتی با تاکید بر اینکه «۱۰۰برگ» برنامه سختی برای اجرا کردن است، بیان کرد: اگر کسی رسانه را درست بشناسد، ترجیح میدهد در یک برنامه در پنج دقیقه صحبت کند، ولی آن ۵ دقیقه دیده شود. همه ما میدانیم که روزنامهنگاران، عکاسان و فیلمسازان خوب، پُر کار نیستند؛ بلکه زمان میگذارند تا یک کار خوب ارائه دهند. تنها در چند برنامه رادیویی دیدم که تهیهکننده با مجری سر زمان چونه بزند. در برنامه «۱۰۰برگ» گاهی سر ثانیهها با هم چونه میزنیم.
او در ادامه مطلب بالا یادآور شد: معمولاً در برنامهها به مجری میگویند باید ۱۵ دقیقه حرف بزنی، حالا هر چه میخواهی بگو. برای خیلی از همکاران من این اتفاق مقبول است؛ ولی ما در «۱۰۰ برگ» تلاش میکنیم دو دقیقه طلایی داشته باشیم تا مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. این موضوع که فقط در یک بخش باید یک دقیقه و ۱۵ ثانیه صحبت کنیم، واقعاً سخت است. به همین خاطر میزان وقتی که باید بگذاریم و میزان خلاقیتی که باید در انتخاب کلمات به کار ببریم، روز به روز بالاتر میرود.
شرافتی که معتقد است دیده شدن در دنیای امروز کار دشواری نیست، در این باره اظهار کرد: امروز دیده شدن کار آسانی است. کافی است هر کدام از ما از طریق فضای مجازی کاری عجیب انجام بدهیم تا همه از آن مطلع شوند. دیده شدن به هر قیمتی اتفاق مناسبی نیست. شغل اجرا دیر بازده است. زود دیده شدن ممکن است یک روزی بر علیه همان آدم استفاده شود و باز با یک اتفاق دیگر، دیده نشود.
این مجری تلویزیونی خاطرنشان کرد: برنامههای «رادیو ۷» و «۱۰۰ برگ» برای من درست همانند یک کلاس درس هستند و از طریق آنها با مطالب مختلفی آشنا شدم، زاویه دید جهان بینیام رشد و دانشام در حوزههای گوناگون افزایش پیدا کرد. معتقدم که در این دو برنامه این فرصت برای مجریان وجود داشته است که در کنار تیم ستاره و دیده شوند
تعریف درستی از کار تیمی ارایه کردیم
ضابطیان نیز درباره تاثیرات حضور چند مجری در برنامه بیان کرد: در برنامه «۱۰۰برگ» نویسنده به شکلی گه مثلا در برنامه رادیو۷ بود وجود ندارد و مجریان خودشان مطالبی که میخواهند در برنامه بگویند را طراحی میکنند. در واقع موضوعات را با هم هماهنگ میکنیم و تهیه مطالب بر عهده خود مجریان است. برای همین هم نمیتوانیم هر کسی را به عنوان مجری در «۱۰۰برگ» بپذیریم. اینکه یک مجری بیاید و متنی که در اختیارش قرار گرفته را در خلال برنامه بگوید، موضوعی است که در برنامه ما تعریف نشده است؛ ولی اصلا ً به این معنی نیست که آن مجری بد است؛ صرفاً با ساختار برنامه ما همخوانی ندارد.
او ادامه داد: دطی این سالها توانستیم تعریف درستی از کار تیمی ارائه دهیم. تلاش کردیم که همیشه همه تیم دیده شوند و تلاششان نشان داده شود. همانقدر که مجریان اهمیت دارند، بچههای پشت صحنه هم مهم هستند. ما روی کار تیمی سرمایهگذاری مالی و زمانی انجام دادیم و فکر میکنم یکی از گروههایی هستیم که تقریباً بیشتر بودجهای را که از تلویزیون دریافت میکند، صرف خود پروژه کرده است.
همچنین صوفی نیز یادآور شد در «۱۰۰برگ» بیشتر بحث طراحی است تا تولید یک متن نوشته شده. برای ما خیلی مهم است که از دقیقه به دقیقه برنامه چگونه استفاده کنیم. جدول پخش برنامه ثانیهای زمانبندی شده است. معتقدیم جدول پخش درست باعث میشود تا ریتم سریع شود و مخاطب متوجه نشود که یک ساعت از برنامه چطور گذشته است. موضوع متن فقط در برخی از بخشهای برنامه کاربرد دارد.
صوفی درباره تغییرات جدید مدیران در صدا و سیما خاطرنشان کرد: به نظرم این تغییر و تحولاتی که اخیراً اتفاق افتاد، فضای بهتری را نوید میدهد و در تصمیم گیری ها و انتخاب ها عقلانیت بیشتری دیده میشود که امیدواریم همین روال در آینده و تصمیم گیری های آتی نیز دیده شود. البته در دوره قبلی مسائل مختلفی دست به دست هم دادند که شرایط آنطور شد. کما اینکه در همان دوره که اینقدر به آن انتقاد وارد میشود، آقای غلامی مدیر شبکه چهار شد که به نظر یکی از متفاوتترین مدیرانی بود که در تمام این سالها ما با آنها کار کرده بودیم.
انتهای پیام
نظرات