گذر زمان باعث تغییر، تحول و حذف برخی آداب و رسوم نوروزی شده است. شاید حذف این رسوم ناخواسته بوده و جریانی ساده به نظر برسد، اما اثراتی که در درازمدت به دنبال دارد، نشان میدهد محتوای آیینها و جشنها در این حوزهی نوروزی، در بسیاری از مناطق و قومها متفاوت است؛ تفاوتی که نباید آن را اختلاف دانست.
به گزارش خبرنگار فرهنگ ایسنا، در این خاک برتر از زَر، سالهاست آیینی به نام «نوروز باستانی» برگزار میشود که اتحاد و آشتی را به ارمغان میآورد؛ زمانی که مردم در آن کدورتها را دور میریزند و وفا و مهربانی را جایگزین میکنند.
«نوروز» یکی از کهنترین جشنهای بهجا مانده از دوران باستان است. آئینی که هرچند مدتهاست از روند سنتی خود دور مانده، اما با برنامهریزیهای سازمان میراث فرهنگی و پایلوت قرار دادن 12 نقطه در سراسر کشور، مکانهایی را به نام «نوروزگاه» برپا کرده تا مردم بومیِ هر استان با حضور در این مکانها با سنتها، آیینها، جشنها و بازیهای پیشینیان خود که شاید به فراموشی سپرده شده باشد، آشنا شوند.
شبان میرشکرایی - پژوهشگر حوزهی فرهنگ و مردمشناس - با تعریف «نوروز» به معنای واقعی به خبرنگار ایسنا میگوید: پرداختن دستگاههای دولتی به بحث نوروز به معنای آن نیست که حتما باید یک فعالیت دولتی خاص انجام و فعالیتاش به عنوان معیاری باشد که متوجه شویم نوروز داریم یا خیر؟
وی نوروز را جشنی میداند که مردم از دیرباز آن را برگزار کردهاند، به همین دلیل تحول در اجزای آن به مقتضای زمان و احوال روزگار جزو جدایی ناپذیر آن است و میگوید: پژوهشگران و اهل فن تنها باید به آگاهی افزایی بپردازند و مردم را از داشتههایشان آگاه کنند، از آن به بعد خود مردم هستند که نوروز و سایر آیینهایشان را ادامه میدهند.
میرشکرایی ادامه داد: همانطور که از گذشتههای دور تاکنون و در کشاکش اتفاقات تلخ و شیرینی که در این سرزمین رخ داده، همچنان نوروز زنده و پویاست و این خود مردم بودهاند که حیاتش را حفظ و حراست کردهاند.
او آیینها نوروزی را به سه مرحله اصلی شامل آیینهای پیش از تحویل سال، آداب لحظه تحویل سال و رسوم پس از تحویل سال تقسیم میکند و ادامه میدهد: در سرتاسر ایران آداب و رسوم مخصوص نوروز وجود دارد و هر قوم به رنگ و بوی خاص خود این رسمها را اجرا میکند، دلیل نمیشود اگر در پایتخت رنگ و بوی دولتی به این آئین داده شده، همه آن را یکسان اجرا کنند. به عنوان مثال اگر در تلویزیون هفتسین پهن شد یا توپ در کردند، نباید به این معنی باشد که هر کس این هفت سین را پهن نکرد یا توپ را در نکرد، نوروز ندارد.
تفاوت فرهنگهای نوروزی نشانِ اختلاف یا جدایی از فرهنگ نوروز نیست
این پژوهشگر حوزه فرهنگ با تاکید بر اینکه در بسیاری از نقاط حوزهی فرهنگِ نوروز، جشن و آداب و رسوم این روزها، به سیزده روز ختم نمیشود و حتی گاه تا نیمه بهار ادامه دارد، اظهار میکند : بسیاری از رسوم نوروز به خصوص آئینهایی که در موضوع «برکت خواهی و برکت افزایی» است تا نیمه بهار همچنان ادامه دارد. مانند جشنی در 26 فروردین که شبیه چهارشنبه سوری است. در آن جشن با جمع کردن و آتشزدن بوتهها و سپس دعا خواندن این مراسم را برپا میکنند. یا در آذربایجان که مردم آذری تا زمانی که توت از درخت بیافتد، نوروز را برقرار میدانند.
وی چهارشنبه سوری را جشن آشتی و دور کردن پلیدیها میداند و ادامه میدهد: براساس شکلهای مختلفی که این جشن در حوزه فرهنگی ایران برگزار میشود، یک پیام دارد و آن کنار گذاشتن و دور کردن ناخوشیهای سال گذشته و آرزوی آغازی خوش در نوروز پیشرو است که از آن جمله شکستن کوزهی کهنه و پر کردن آب پاک در کوزههای نو به نشان دور کردن کهنگیها و استقبال از روزی نو یا پر کردن آب داخل کوزهی نو از قنات یا نقطهای که به پاکی شُهره بوده است و با ریختن گلاب داخل کوزه آن را بر سر سفره نوروزی میگذاشتند.
به گفتهی وی نوروز یک فرایند تحول طبیعی است که اتفاقهای زیادی در آن رخ میدهد.
سفره نوروزی یا سفره هفتسین/ تفاوتها در آئین، اختلاف نیستند
میر شکرایی با بیان اینکه همهی حوزههای فرهنگی ایران آئین نوروزی خود را داشتهاند و به شیوهی خود آن را برپا میکردند، توضیح میدهد: در نوروز هر قوم یا استان برای گرفتن جشنِ نوروزیاش، سرِ سفره نوروزی یا در محلی که آیینها و رسمهای نوروزی برگزار میکردند، جمع میشدند و این آئین باستانی را جشن میگرفتند. حتی در بسیاری از نقاط که سفرهی هفت سین رسم نبوده است، بنابراین براساس رسمهای خود در سفره نوروزی طبیعت دور یکدیگر جمع شده و با خوردن غذا شادی کرده و بازیهای مخصوص خود را انجام میدادند.
این فعال دفتر ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی در ادامه با اشاره به آئین قوم بلوچ در نوروز ادامه میدهد: بلوچها «بهارگاه» دارند و این همان نوروزشان است و برای برگزاری آن، با فرارسیدن بهار و پس از آن برنامههایی مخصوص انجام میدهند، اگر بلوچها هفتسین ندارند، دلیل کمرنگ بودن نوروز نزد این قوم کهن ایرانی نیست. این تفاوتها، اختلاف نیست.
رسمهای استانداردشدهی دولتی، نوروز را محدود کردند
این عضو شورای سیاستگذاری آیین ملی نوروز بیان میکند: در اذهان عمومی و گاه شاید در میان برخی همکاران سازمان میراث فرهنگی، این فکر وجود داشته که برخی اقوام ایرانی نوروز ندارند! این امر ناشی از محدود کردن نوروز به رسمهای استاندارد شدهی دولتی است.
دیدگاه دولت به نوروز مثبت است
وی با تاکید بر اینکه رویکرد دولت نسبت به برگزاری جشن نوروز و توجه به آیینهای نوروزی بسیار مثبت است، اظهار میکند: حجت الاسلام یونسی- مشاور رئیس جمهور در حوزه اقوام و مذاهب- نیز در این زمینه تاکید کرده است؛ «نوروز اصل و اساس این اتحاد است». بنابراین اگر به آن بپردازیم میبینیم که نوروز با خود اتحاد به همراه میآورد. و این بحثی که در « رویداد فرهنگی نوروزگاه» در ١٢ استان به صورت پایلوت به آن پرداختهایم.
این پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی با بیان اینکه اگر تمام جشنها و تفاوتهای ظاهری در برگزاری نوروز را کنار یکدیگر بگذاریم، میبینیم که همهی آئینها در یک زمان، یک کارْ یعنی احترام گذاشتن به نوروز و باز زنده طبیعت را انجام میدهند، میافزاید: در این زمان، همه یک فرایند مشترک دارند و آن کنار گذاشتن کدورتهاست.
بازیها و رسمهایی که ایرانیان در نوروز برپا میکنند
وی تاکید میکند: قبل از تحویل سال، رسمهایی برگزار میشوند که بیشتر جنبه آیینی دارند و پس از لحظه تحویل سال، بازیها و رسم های شادی آفرین و آموزنده شروع میشود. رسمهایی مانند «کوسه گردی»، «گیشنیزو» یا «چهارشنبه سوری» قبل از نوروز و بازیهایی مانند «تخم مرغ بازی»، «چوگان»، «لی لی»، «الک دولک»، «کبدیکبدی» و مانند اینها پس از تحویل سال برگزار میشود.
او اضافه میکند: در واقع ایرانیان در هر وجب این خاک برتر از زَر، بازیهای ارزشمندی دارند که در جشنها و مراسم مختلف به آنها می پردازند که هریک از این بازیها آموزهای در خود پنهان دارد که از دیرباز مردمان این مرز و بوم راچنین دلیر، شاد و مهمان نواز بار آورده است.
میرشکرایی دربارهی مزیت بازیهای نوروزی نیز اظهار میکند: بازیهای نوروزی در کل به صورت دسته جمعی و برای هر سنی وجود دارند. این بازیها باعث اتحاد و در کنار هم قرار گرفتن قومهای مختلف میشوند.
وی با اشاره به وجود یک اصل در روانشناسی که آموزش زندهی بازیها به افراد دیگر است؛ میافزاید: ایرانیها از دوران کهن به این موضوع آشنا بودهاند. در واقع هر آنچه میخواستند به بچههای خود یاد دهند، در قالب قصه، عروسک یا بازی بیان میکردهاند. بنابراین میتوان گفت که در آموزش زندهی بازیها، فرایندهایی وجود دارد که شما آن را نمیبینید، اما با دقت متوجه میشوید که نوروز همراه خود آموزشهایی چون دوستی، شادی، اتحاد و رزم دارد.
او همچنین دربارهی بازیهای «رزمی نوروزی» نیز میگوید: بازیهای رزمی به نوعی باعث میشود تا افرادی که این نوع بازی را انجام میدهند، رزم را برای دفاع از کشورشان یاد بگیرند. بسیاری از اقوام در نوروز «کمان کشی» و «اسب بازی»، «چوگان با اسب» را دارند. همچنین در نوروز، در زورخانهها حرکات نمایشی انجام میدهند.
برگزاری جشنهای نوروزی، اقدام پاسدارانه میراثی
این پژوهشگر اهمیت نوروز و آیینها و مراسم آن را عامل ایجاد شورای سیاست گذاری آیین ملی نوروز میداند و اظهار میکند: با ثبت جهانی نوروز به مدیریت ایران و حضور 12 کشور منطقه در این پرونده، براساس وظایفی مانند «اقدامات پاسدارانه» که ایران در قبال این پرونده دارد و با تشکیل شورای سیاستگذاری«آیین ملی نوروز»، پیشنهادهایی برای چگونگی برگزاری جشن نوروز در سطح کشور مطرح و براساس المانهای مشخص شده در آن، گزارشی مبنی بر انجام این اقدامات پاسدارانه ارائه شد.
به گفتهی وی با توجه به اشتراک 12 کشور حوزهی نوروز در این پروندهی جهانی، میتوان این پرونده را بزرگترین پرونده چند ملیتی میراث ناملموس یونسکو میداند.
او تاکید میکند: کشورهایی که از غرب دریای مدیترانه تا سین کیانگ چین واز سرزمینهای جنوبی سیبری تا سواحل جنوبی خلیج فارس و دریای عمان قراردارند جزء کشورهای حوزه نوروز هستند.
میرشکرائی با بیان اینکه در این محدودهی جغرافیایی، 12 کشور عضو پرونده و اکثر آنها تک قوم هستند، ادامه میدهد: ایران تنها کشوری است که از هر کدام از این کشورها یک قوم یا یک شبه قوم را در خود دارد و هر کدام از آنها نیز آئینهایی مخصوص به خود را دارند.
نوروزگاه جشنواره یا فستیوال نیست
او با بیان اینکه دیدگاه دولت نسبت به نوروز مثبت است، میافزاید: امسال سازمان میراث فرهنگی تصیم گرفت تا با استفاده از جنبههای وحدت بخش نوروز و به کمک همه مردم در سراسر کشور نوروزگاهها را برپا کند تا در این رویداد فرهنگی مردم نسبت به داشتههای خود در حوزه نوروز آشناتر شوند. این امر موجب تقویت وحدت اقوام و اتحاد ملی میشود.
این عضو شورای سیاستگذاری آیین ملی نوروز در بخش دیگری از صحبتهای خود به پروژهی نوروزگاه اشاره میکند و میگوید: نوروزگاه یک رویداد فرهنگی و محلی برای ارائه فرهنگ است. مکانی که نه جشنواره، نه نمایش، نه همایش و نه فستیوال است. بلکه هدف آن نشان دادن آداب و رسوم محلی نوروز به مردم خود آن منطقه است و فرصتی را فراهم میکند تا مردم با داشتههای سنتی خود آشنا شوند.
وی با بیان اینکه براساس پیشبینیها و با توجه به اینکه قرار است مردم هر منطقه با سنتهای پیشینیان خود آشنا باشند، پایلوت نوروزگاهها در 12 نقطهی کشور تا پایان اسفند ماه برنامه خواهند داشت، میافزاید: اگر استانی تمایل داشته باشد نوروزگاه را پس از تحویل سال و در طول مدت تعطیلات نوروزی برای گردشگران نیز داشته باشد، آن صرفا یک تصمیمگیری داخلی و استانی است. اما جامعهی هدف نوروزگاه، مردم بومی مناطق انتخاب شده هستند.
«نوروزگاه» چگونه به وجود آمد؟
او دربارهی وجه تسمیه بهوجود آمدن کلمهی «نوروزگاه» نیز اظهار میکند: از ابتدا نام آن«نوروز بازار» بود، چون در مکان «بازار» یک میراث ناملموس، به عنوان قلب تپنده نوروز نهفته است. اما متاسفانه شبهه به وجود آمد که مردم به دنبال ایجاد بازارچههای نوروزی هستند، یعنی مکانی برای فروش. بنابراین بار دیگر سراغ کارکرد ملموس بازار میرفتند. به همین دلیل به این نکته رسیدیم که هنوز زود است تا مردم را با میراث ناملموس بازار همزمان با نوروز آشنا کنیم. درواقع همزمان کردن این دو به نوعی سنگ بزرگ برداشتن و رسیدن به انحراف بود.
وی بازار را محیطی میداند که امروزه مردم صرفا با جنبهی ملموس آن یعنی مکانی برای داد و ستد کالا آشنا هستند و میافزاید: این در حالی است که در کنار کلمهی بازار، یک میراث ناملموس با کارکرد بازار و نه به عنوان محلی برای تبادل اشیا وجود دارد، بلکه محلی برای تبادل فرهنگ است. چون در دوران قدیم و در کنار بازار نیز بسیاری از کارهای دیگر مانند نمایشها، بازیها، گفتوشنودها و قصه گوییهایی که در حال حاضر حذف شدهاند، وجود داشته است.
او ادامه میدهد: به همین دلیل نامی که انتخاب کردیم به نام «بازارهای نوروزی» یا «نوروز بازارها» به این دلیل بود که به جز اینکه به نوروز بپردازیم، توجهها را به این جلب کنیم که بازار یک میراث ناملموس هم دارد. از سوی دیگر هدف از این پیشنهاد برای نوروز این بود تا جامعه هدفی را انتخاب کنیم که مردم عادی باشند. نه قشر گردشگر، پژوهشگرو اقشار فرهنگی جامعه به عنوان مخاطبان خاص.
وی اضافه میکند: به همین دلیل در معنا نام این مکانها را به «نوروزگاه» تغییر دادیم، چون این کلمه یک نام کهن است که بسیاری از اقوام فرهنگی ایران، در چنین مکانی در روز نوروز در آن محل جمع شده و نوروز را جشن میگیرند. مانند بهارگاه بلوچها یا نوروزگاه تاجیکها.
اینجا فرهنگ ارایه میکنند
میرشکرایی تاکید میکند: دلیل انتخاب نام «نوروزگاه» به دلیل وجه تسمیه آن و به معنای نوروزگاه، مکانی برای جمع شدن دور یکدیگر نیست، بلکه مکانی برای ارائه فرهنگ است.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ با بیان این نکته که نوروزگاه قرار است به کل اجتماع مردم عام بپردازد میگوید: بنابراین عام مردم را در بازار میتوان دید . قلب تپنده نوروز پیش از لحظه تحویل سال و در بازار میتپد. همهی مردم چه بخواهند و چه نه، در روزهای پایان سال سری به بازار میزنند. بنابراین اگر جامعه هدفی وجود دارد و میخواهیم یک چیز مانند نوروز را نشانه بگیریم، پرجمعیتترین مکانی که ما را به هدف نزدیک میکند، «بازار» است.
به اعتقاد وی، مشخصه بارز نوروزگاه آن است که هیچ چیز در این مکان فروخته نخواهد شد و هرچیزی که وجود دارد، دانش سنتی، مراسم، آیین و جشن است، نه مکانی برای خرید کالا.
این فعال حوزه فرهنگ از بارزترین اتفاقاتی که در این پایلوتهای نوروزگاهی رخ میدهد، را برگزاری بازی «چوگان» در میدان نقش جهان میداند که یک بازی ایرانی و کهن بوده است و میگوید: این بازی بخشی از جشن نوروز بود که امسال در میدان نقش جهان به سبک سنتی برگزار شد.
عضو شورای ثبت میراث ناملموس در ادامه پایلوتهای نوروزگاهی را به دو بخش ثابت و سیار تقسیم میکند و ادامه میدهد: در بخش ثابت، غرفههایی که رسمهای ثابت مردم آن منطقه مانند سمنو پزون را نشان میدهد و در بخش دیگر که ذات آن مانند «نوروزخوانی» یا «عروس گُله» حرکتی است، به صورت سیار برگزار میشوند.
میرشکرایی با بیان اینکه در کنار تبلیغات محیطی که در شهرهای مختلف انجام دادیم این بخش از نوروزگاه که ماهیت متحرک کننده دارد، یک آگاهیدهنده است، اظهار میکند: نوروزگاه به مردم نشان میدهد نوروز را با آداب و رسوم سنتی خود ببینید. لزومی ندارد هرچه در رادیو تلویزیون یا تهران انجام میشود را همهی اقوام و مردم یک کشور انجام دهند.
نوروزگاهِ سراسری در آیندهای نزدیک
این پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی در ادامه با تاکید بر اینکه اگر جامعه هدف ما مردم بومی هستند، باید به نقاطی مانند حاشیه بازارها و در محلهای پر رفتو آمد شهرها که حضور دارند، برویم؛ میافزاید: براساس تصویب شورای سیاست گذاری آئین ملی نوروز؛ در 12 استان کشور به صورت پایلوت این کار را آغاز کردیم تا کجو راستیهایش را به دست آوریم و سال آینده به صورت سراسری آن را برگزار کنیم.
او با بیان اینکه انتخاب این دوازده استان هیچ برتری نسبت به سایر استانها ندارند، اضافه میکند: این انتخابها صرفا به این دلیل بود که به پیشینه اقوام مختلف بپردازیم. هر کدام از این استانها شکل و رنگ مختلفی در نوع نوروزشان دارند.
این عضو شورای سیاستگذاری آیین ملی نووز معتقد است: اگر پژوهشگران اهل فن نه فقط در حوزه مردم شناسی بلکه در حوزههایی چون محیط زیست، اقتصاد، سیاست در سالهای آینده به این موضوع وارد شوند و بتوانند مسیرهایی را اصلاح کنند، علاوه بر حفظ سنت، با دنیا و وضعیت امروز میتوانند همخوانی پیدا کنند. به عنوان مثال شما نباید به بهانه اینکه ماهی قرمز باعث تولید آلودگی میشود، کلا آن را از سفره هفت سین و سفره نوروزی حذف کنید، تا در سالهای آینده، دیگر در آئینها وجود نداشته باشد.
شهرهای غنیها مغفول ماندند
میرشکرایی تاکید می کند: قرار است افراد مطلع و پژوهشگران دور یکدیگر جمع شده و به رسوم مخصوص به هر استان رسیدگی کنند، که خوشبختانه تا کنون این اتفاق افتاده است و در جریان این رسیدگی کردنها بسیاری از رسوم و آدابی مغفول مانده و مربوط به نوروز، حتی بسیاری از شیرینیهایی که در این ایام پخت میشدند در قالب پروندهای تهیه و برای ثبت در بررسی هستند.
او میگوید: پیش از نوروز پروندههایی با موضوع نوروز آمدند، ثبت ملی شدند و یکسری از برنامهها نیز در آیندهای نزدیک آماده شده و ثبت ملی میشوند. اما متاسفانه همهی استانهایی که مغفول به نظر میرسند، استانهای بسیار غنی در این حوزه بودهاند.
سفرهی نوروزی مخصوص اقوام ایرانی
پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی گستردن «سفرههای نوروزی» را یکی از مهمترین رسوم اقوام ایرانی در ایام نوروز میداند و میگوید: متاسفانه به غلط در کشور باب شده است که تنها «هفت سین» سفره ی نوروز است، در حالی که هفتسین نوعی «سفره نوروزی» است.
او با تاکید مجدد بر اینکه در طول سفرهای بیش از یک ماه گذشتهاش به استانهای مختلف کشور برای به دست آوردن آنچه از آئینهای نوروزی در استانهای مختلف کشور وجود داشته است، ادامه میدهد: هر قوم باید سفره نوروزی مخصوص خود را بیندازند. به عنوان مثل مردم شیراز به جز «هفت سین»، «هفت میم» هم دارند. خوزستانیها و بلوچها نیز «سفره نوروزی» مخصوص خود را دارند.
میرشکرایی در ادامه با بیان اینکه سفرههای نوروزی چند اِلِمان ثابت مانند آب، آیینه، چراغ، کتاب مقدس و یک عامل برکت دارند، بیان میکند: بسیاری از نقاط ایران محتویات سفرههای نوروزی را پس از تحویل سال میخورند، چون اعتقاد دارند که اگر از آن سفره بخورند، باعث برکت سالشان میشود. اگر روز دوم به دیدن آنها بروید، در سفرهی نوروزیشان فقط آینه وشمع، سبزه است. در بسیاری از نقاط ایران با توجه به این خصوصیت تصور میکنند آن قوم چون سفره هفتسین ندارند، نوروز ندارد.
سفرههای نوروزی هنوز منسوخ نشدهاند
میرشکرایی همچنین با بیان این پرسش که نتیجهی این اشتباه چه تاثیر منفی در جامعه، در نگاه مردم و در خود آن قوم میگذارد؟ اظهار میکند: هر قوم به مرورِ زمان، خودش را تافته جدا تافته میبیند و در ادامه این موارد باعث افتراق می شود. بنابراین یکی از کارکردهای اصلی این «نورزوگاه» ایجاد وحدت ملی است.
به گفتهی وی در سراسر فرهنگ ایرانی و فرهنگ نوروز اجزایی که سر سفر نوروز گذاشته میشود، همگی عامل برکت آن قوم، محل و منطقه هستند.
او با این وجود تاکید میکند: سفرههای نوروزی منسوخ نشدهاند، بلکه در هالهای از اغفال فرو رفتهاند و مردم به سیستم سنتی خود عمل نمیکنند.
چالشی چند ساله به نام «ماهی قرمز»
میرشکرایی در ادامه با اشاره به بحثهایی که هر سال در اواخر اسفند ماه برای جلوگیری از خرید «ماهی قرمز» توسط مردم مطرح میشود، میگوید: ماهی قرمز به یک چالش تبدیل شده است و محیط زیستیها کمپین میدهند که ماهی قرمز نخرید. این در حالی است که «ماهی قرمز» به سبک و سیاق امروز مشکلساز است.
او سپس این پرسشها را مطرح کرد که آیا صرفا وجود ماهی قرمز سر سفره هفت سین چیز عجیبی است؟ آیا اصولا ماهیت ماهی در فرهنگ ما چیز بی تعریفی است؟ و ادامه میدهد: به اعتقاد من جواب خیر است. به دنبال نام ماهی هزاران هزار نشان اسطورهای وجود دارد. اما زمانی که بخواهید کارکردش را تغییر دهید و میکنید ماهی قرمز را در حالت تجاری استفاده میکنید و همهی ایران را وادار میکنید که ماهی قرمز بخرند، بنابراین هشتاد میلیون نفر برای اینکه بخواهند به این سبک و سیاق عمل کنند، ناچار میشوند این ماهی را تکثیر کنند. بنابراین کشورهایی که در خارج از این آب و خاک مانند چین هستند، با پرورش چنین ماهی، محیط زیست ایران را آلوده میکنند.
«سبزه» چالش جدید ایرانیها در نوروز
این پژوهشگر میگوید: کارکرد سبزه متفاوت است حتا زمانیکه آن را به طبیعت میسپارند. در این شرایط باید بررسی شود که چه راهکاری برای رسم سنتی سبزه به آب دادن باید اندیشیده شود تا دچار آلودگی محیط زیست و مسائل حاشیهای آن نشویم و در عین حال کارکرد خود را حفظ کند.
«حاجی فیروز» به سبک امروزی رسم کهن نوروزی نیست
میرشکرایی در ادامه به بیان برخی رسم ها که به اشتباه وارد بحثهای آئینی نوروزی شدهاند، اشاره میکند.
او حاجی فیروز را نیز جزو رسمهای کهن نوروزی نمیداند و این پرسش را مطرح میکند که آیا حاجی فیروز یک رسم سنتی است؟ ما در ایران سیستم برده داری داریم؟ و می گوید:حاجی فیروز در ایران عمومی نیست هیچ گاه چنین رسوماتی در ایران نبوده است. این یکی از وجوه تمایز ایرانیها نسبت به کل اقوام کهن دنیا است. همه آنها بردهداری میکردهاند، اما ایرانیها برده نداشتهاند.
وی ادامه میدهد: نظام ارباب و رعیتی ما با نظام بردهداری آمریکا بسیار متفاوت است. یعنی رعیتِ یک ارباب، نسبت به آن زمین، حق آب و گل دارد. یک حس متقابل بین ارباب و رعیت وجود دارد. پس اگر این کارکرد اجتماعی را حذف کنند، متوجه میشوید که چه اتفاق ناخوشایندی در سیستم کشاورزی و زمینداری رخ میدهد و مهاجرت به شهرها چقدر زیاد میشود.
او وضعیت نوروز را نیز اینگونه میبیند و میگوید: بسیاری از کارکردهای نوروز را حذف میکنند و میخواهند استانداردسازی کنند، بنابراین به جامعه آسیبهایی وارد میشود، که دیگر قابل برگشت نیست.
این عضو شورای دفتر ثبت آیین ملی نوروز سپس با بیان اینکه حضور «حاجیفیروز» در نوروز رسم زیاد قدیمی نیست، ادامه میدهد: بسیاری از پژوهشگران تصور میکنند حاجی فیروز بازمانده «آتش افروز»هاست، اما اینگونه نیست. حاجی فیروز براساس اسنادی که وجود دارد یک شخص است که در دوره قاجار زندگی میکرده و یکسری کارهایی را انجام میداده و پس از گذشت زما ن برخی افراد به طبع آن این کارها را انجام دادند و در نهایت آن همهگیر شد.
او می گوید: حاجی فیروز جزو نمادهای کهن نوروز نیست. کسانی که پیام نوروز را میآوردند نوروزخوانها بودند. کسانی که به نوعی جشنهای پیش از نوروز را برگزار میکردند.
«چهارشنبه سوری» مربوط به قبل از اسلام نیست
میرشکرایی در ادامه به آیین «چهارشنبه سوری» میپردازد. آئینی که به اعتقاد او مانند گذشته برگزار نمیشود.
او توضیح میدهد : یکی از این جشنهایی که امروزه به صورت تغییر یافته، برگزار میشود «چهارشنبه سوری» است. رسمی که ذاتا یک جشن قبل از اسلامی نیست. این یک اشتباه است که فکر میکنند، آن رسمی مربوط به پیش از اسلام است که برخی افراد نیز با آن مخالفند.
وی میافزاید: اصولا پیش از اسلام شنبه و چهارشنبه نداشتهایم. هر کدام از روزهای ماه، اسم خاص خود را داشتهاند. بنابراین شرایط به گونهای نبوده که در نهایت آیینی با نام «چهارشنبه سوری» داشته باشیم.
او چهارشنبه سوری را یک فرایند تغییر شکل یافته میداند و میافزاید : یکی از اقدامات شورای سیاستگذاری نوروز در «نوروزگاه» برگزاری چهارشنبه سوری به سبک و سیاق واقعی خود است. آداب و رسومی که به هیچ عنوان به آتش پرستی، افتراقات و اختلافات مذهبی ارتباط ندارد. فقط یک جشن است که بسیاری از بازیها و آداب و رسوم و دعاهای مخصوص خود را دارد. بازیهایی مانند «قاشق زنی»، «بازی شال اندازی»، «رسم فال گوش واستادن» و «کوزه شکستن و خاکستر به آب ریختن» .
سواستفاده چین از چهارشنبه سوری ایرانیها
به گفتهی این پژوهشگر؛ مجموعه اتفاقاتی که انجام میشود، یک رسم با نام «چهارشنبه سوری» را رقم میزند، این در حالی است که در حال حاضر در چهارشنبه سوری، سری اتفاقاتی رخ میدهد که مراسم را به صحنه جنگ تبدیل کرده است. در این ماجرا یک کشور سودجو مانند چین اجناسی وارد میکند و مردم از آن استقبال میکنند.
وی ادامه میدهد: مردم برای اینکه آتشی بزرگ برای چهارشنبهسوری درست کنند، مبل خانه خود را آتش میزنند، این در حالی است که این آئین حساب و کتاب دارد. باید براساس اعدادی مشخص شامل سه، پنج، هفت یا 9 بوته (که هر کدام از این اعداد در فرهنگ ایرانی یک نماد هستند)، بوته خشک درست کرد و آتش زد.
میرشکرایی همچنین تاکید میکند: فرایند پریدن از آتش یک رسم سنتی نیست، بلکه پریدن از روی آتش نیز مفهوم خود را دارد.
«چهارشنبه سوری» در آئین کهن
این پژوهشگر حوزه فرهنگ با تاکید بر اینکه سنت پریدن از روی آتش در ایران باستان مربوط به لحظات قبل از تحویل سال بوده است؛ میگوید: در آن شب همهی کدورتها را دور میریزند و یکی از آهنگهایی که همزمان با ریختن خاکسترِ آتش به آب میخوانند این است که «ما کدورتهای سال پیش را به آب دادیم و امیدواریم سال جدید سال خوبی باشد همراه با دوستی مهر وفا و اتحاد باشد».
روز طبیعت یک نام «ناقص» است
سیزده بهدر یکی از رسوماتی است که در ایران در آخرین روز تعطیلات نوروزی برگزار میشود. روزی که با عنوان «روز طبیعت» شناخته شده است، د ر حالی که به گفتهی این کارشناس حوزهی فرهنگ نام این روز با آدابی که مردم در آن روز به جا میآورند، مطابقت ندارد.
این عضو شورای سیاستگذاری آیین ملی نوروز در این زمینه نیز اظهار میکند: زمانی که تحویل سال میگذرد، بازی آغاز میشود، مراسمی مانند «سیزده به در». بسیاری از اقوام ایرانی پس از سیزده به در هنوز کارهایی را انجام میدهند که مرتبط با نوروز است.
او تاکید میکند: این در حالی است که مراسم «سیزده به در» فقط این نیست که به طبیعت برویم و برگردیم. اینکه میگویند روز طبیعت، آن یک اسم ناقص است که برای سیزده به در استفاده میشود.
«سیزده به در» به اشتباه، در کردن نحسی قلمداد شده
میرشکرایی تاکید میکند: اصولا فرهنگ ایرانی نحسی را نمیشناسد و روزهای ماه در ایران همگی دارای نامهای مقدس و مورد احترام بودهاند. سیزده به در در واقع «تیر روز است» و با آب در ارتباط است. سیزده به در همراه خود آیینهایی مانند «سبزه گره زدن» دارد. آئینی که یک نوع تفعل و آرزو خواهی از سبزی و گیاه که پاکترین عنصرِ خاک است دارد. در این آیین میخواهند زندگیشان طراوت داده شود و آرزوهایشان برآورده شود...
این مردمشناس در پایان با اشاره به برخی مخالفتها که دربارهی انجام برخی از رسوم قدیمی ایرانیان باستان مطرح میشود، اظهار میکند: مخالفت کردن صرف درست نیست، مخالفت کردن باید اصولی باشد. باید نخست راهکار جایگزین آن را شناخت و به این نکته رسید که آیا واقعا نیازی به این مخالفت است یا خیر؟
او با بیان اینکه مخالفت باید اساس داشته باشد میگوید: اگر قرار باشد یک آئین به خاطر این نوع مخالفتها کنار گذاشته شود ، شاید ساده انگاری باشد. باید به اثرات طولانیمدت هر رسم در چندین سال آینده فکر کرد.
مسئول کمیته نوروزگاه تاکید میکند: نوروزگاه فرصتی برای رسیدگی علمی به انحرافات جشن نوروز از مسیر سنتی آن و بازیابی کارکردهای مفید آن است که از آن جمله میتوان به تقویت اتحاد ملی اشاره کرد، نه ایجاد آن.
انتهای پیام
گفتوگو از خبرنگاران ایسنا؛ فاطمه رشیدی و سمیه ایمانیان
نظرات