علیرضا داودنژاد ابراز امیدواری کرد سامانه نمایش درخواستی (VOD) غول چراغ جادو باشد و فیلمسازان را به آرزوهایشان برساند و از مخالفان این پروژه خواست به جای مخالفت، دلایل خود را مطرح کنند.
این فیلمساز در گفتگو با خبرنگار سینمایی ایسنا درباره ارزیابیاش از راهاندازی سامانه نمایش درخواستی گفت: حدود 20 سال پیش مقالهای با عنوان «توسعه سالنها، توسعه آنتنها» نوشتم که در روزنامه «سلام» منتشر شد. آن جا این بحث مطرح شده بود که توسعه آنتنها و اینکه داریم آنها را در سراسر کشور روی پشت بامها میکاریم چه آیندهای را برای ما می سازد و ما را به کجا میبرد؟
وی با اشاره به مطالب مندرج در آن مقاله ادامه داد: در آن مقاله این نکته مطرح میشد که اگر فردا روزی ماهوارهها در آسمان ایران پیدا شوند و بتوانند امواجشان را به گیرندههای خانگی برسانند، ایا به این ترتیب افزایش آنتنها در اصل تبدیل به فرش قرمز پهن کردن برای آن امواج نمی شود؟ آیا با سرازیر شدن امواج فیلم و سریال و برنامههای متنوع انها و رسیدنشان به خانهها و تلویزیونهای داخلی تولید کنندههای ایرانی محصولات سمعی و بصری بار دیگر وارد رقابتی نابرابر و سنگین با محصولات وارداتی نخواهند شد؟
داودنژاد یادآور شد: در آن مقاله سوال شده بود که اگر نخواهیم فضای دیداری و شنیداری کشور را یکسره تسلیم محصولات وارداتی کنیم،یعنی همان اتفاقی که در سالهای پیش از انقلاب در سینما افتاد و باعث ورشکستگی سینمای داخلی شد، چه باید بکنیم؟!
کارگردان فیلمهای «روغن مار» و «مرهم» ادامه داد: رقابت خوب است اما اینکه به طور کلی فضای دیداری و شنیداری کشور را به محصولات وارداتی واگذار کنیم، معنایی جز ورشکستگی فرهنگی ندارد و به همین دلیل در آن مقاله توصیه شده بود که در کنار توسعه آنتنها ما حتماً باید به فکر باشیم که سالنهای سینما را هم توسعه بدهیم و همراه آن جریان داخلی تولید فیلم و محصولات سمعی بصری راهم تقویت کنیم.
وی اضافه کرد: بعد از 10، 15 سال به تدریج متوجه شدیم توسعه سالنها رخ نمیدهد اما به جای آن تسلیم فضای دیداری، شنیداری به امواج ماهوارههایی که یک به یک از راه میرسند و سدها و موانع را درهم میشکنند و آنتنها و تلویزیونها را غرق درمحصولات وارداتی میکنند دارد اتفاق میافتد.
داودنژاد با ابراز تأسف از اینکه مخاطبان داخلی به شدت جذب برنامههای ماهوارهای شدهاند، ادامه داد: دهها میلیون مخاطب پای کانالهای ماهوارهای فیلم و سریال از جمله سریالهای ترکی نشستهاند به طوری که بعضی مخاطبان شبی سه، چهار ساعت این سریالها را تماشا میکنند و آن چنان به این برنامهها عادت کردهاند که بقیه ساعات روز را هم با هم به گفتگو از شخصیتها و روابط و ماجراها وقصههای این سریالها میگذرانند و کانالهای فراوان دیگری هم هستند که فیلمهای دوبله و زیرنویس را پخش میکنند یا کانالهایی که برای اقوام مختلف یا ردههای مختلف سنی طراحی شدهاند و حتی برای کودکان هم بیست و چهار ساعته فیلم و کارتون دوبله شده پخش می کنند. همه اینها نشان میدهد که اصولاً منظومه هنری و رسانهای ما کم وبیش قافیه را به رقیبان جهانی باخته است.
کارگردان فیلمهای «مصائب شیرین» و «نیاز» اضافه کرد: تازه اینها همه یک سوی مشکل است و ما در کنار به تاراج رفتن مخاطبانمان مشکل بزرگ دیگری داریم و آن به تاراج رفتن فیلمها و دیگر محصولات سمعی بصریمان توسط ماهوارهها و بازار سیاه فیلمهای ویدیویی خارجی است که فیلمهای ایرانی تولید شده در داخل را هم به سرقت میبرند و با تکثیر غیر قانونی انها را در سراسر کشور وحتی در سر چهارراهها یا در کنار پیاده رو خیابانها علناً به فروش میرسانند و این در حالی اتفاق میافتد که صاحبان این آثار و یا تولیدکنندگان آنها برای امرار معاش و گذران امور روز مره خود با انواع و اقسام مشکلات دست به گریبان هستند.
وی ادامه داد: معنای چنین وضعیتی چیست؟ آیا طرح موضوع ریزش مخاطب و نسبت دادن آن به کیفیت تولیدات داخلی یک مغلطه نیست؟ آیا معنای وضعیت موجود این نیست که سینمای ایران توسط ایرانیان و فارسی زبانان و آشنایان به این زبان دیده میشود اما منافع ان به جای جیب تولید کنندگان داخلی به جیب گردانندگان ماهوارها، شبکههای اینترنتی، سارقان ویدیو، بازار سیاه قاچاق فیلم و نهادهای نمایش دهنده غیر قانونی فیلم در کشور سرازیر می شود؟ آیا معنای چنین وضعیتی این نیست که اصلیترین مشکل سینمای ایران ناامنی در بازار نمایش و به عبارت دقیقتر ناامنی بازار کالاهای فرهنگی در کشور است؟ آیا مشکلاتی نظیر سانسور، فقدان سالن سینما در هزار شهر و یا استاندارد نبودن اغلب سالنهای موجود و کلاً مسایل چرخه سرمایه گذاری،تولید،توزیع و نمایش سینمای ایران را نباید ذیل همین عنوان "نا امنی بازار سینما و محصولات فرهنگی"در کشور بررسی کرد؟
داودنژاد با اشاره به پیگیری نهادهایی مانند موسسه رسانه های تصویری،شورای عالی تهیهکنندگان سینما، کانون کارگردانها و ... گفت: تلاش کردیم با کار صنفی این مسائل را مطرح کنیم و اصرار کردیم فکری برای این وضعیت بشود و تحت عنوان ایجاد امنیت در بازار کالای فرهنگی، اقداماتی صورت گیرد. بویژه اینکه در آغاز دولت آقای روحانی نامهای نوشتیم و درخواست کردیم فکری به حال این وضعیت بکنند و ظاهرا VOD جوابی به این تقاضاست. یعنی نوعی سیستم دفاعی برای بازار کالاهای فرهنگی.
کارگردان «ملاقات با طوطی» خاطر نشان کرد: قرار شده یک فضای نمایش در داخل کشور داشته باشیم که بتوانیم محصولات دیداری و شنیداری رابه منزله بازار وارد آن کنیم آن چنان که نتوان این آثار را کپی و دانلود کرد و هر کسی از این محصولات استفاده میکند، در قبال آن رقمی را بپردازد که بتوان یک گردش مالی منظم و تحت کنترل و نظارت صنفی ایجاد کرد و به چرخه سرمایه گذاری و تولید و توزیع و نمایش سر و سامان منطقی،حرفهای و منصفانه داد.
داودنژاد درباره ابراز برخی مخالفتها با راهاندازی VOD که بیشتر از سوی صداوسیما مطرح شده است، ابراز تأسف کرد: اصلا معنای آن را نمیفهمم! یعنی باید همچنان مخاطب داخلی و محصولاتی که با خونِ دل تولید میشود به تاراج برود؟! تلویزیون هم که حق پخش فیلمها را نمیخرد و با تولید آثاری که جذابیتی ندارد، اجازه میدهد مخاطب نسل به نسل به بازار قاچاق بپیوندد و پای ماهواره بنشیند.
وی افزود: چرا وقتی کاری میکنیم که منافع ملی در آن است و میتواند به جریان تولید فرهنگی کمک و نیرو تربیت کند و کمی ما را از حالت وادادگی در مقابل منظومههای هنری و رسانهای جهانی بیرون میآورد، با این موضعگیریها با آن مخالفت میشود؟!
داودنژاد در عین حال خاطر نشان کرد: شخصا هنوز تصور روشنی از نتیجه راهاندازی VOD ندارم اما پیش خود فرض میکنیم همان غول چراغ جادوست که قرار است بیرون بیاید تا تولیدکنندگان داخلی را به آرزوهایشان برساند و برایشان بازار امن کالای داخلی ایجاد کند.
وی ادامه داد: به هر حال این پروژه کاری است که با پیشبینی و فکر صورت گرفته و میتواند ما را صاحب بازاری امن و امان کند و امیدوارم کارشناسان و اهل فن نیز با مهندسی درست فکری کنند که این غول همچنان خدمتگزار کسی باشد که او را از چراغ جادو بیرون میآورد.
علیرضا داودنژاد در پایان به ایسنا گفت: امیدوارم مخالفان این طرح اگر دلایلی دارند که VOD با این کم و کیف به ضرر منافع ملی و تولیدکننده داخلی است و نمیتواند بر ایجاد یک بازار امن کالای فرهنگی تأثیرگذار باشد، دلایل خود را مطرح کنند و به جای مخالفت، ما را توجیه کنند و همچنان امیدوارم پیشرفت فناوری هر چه زودتر بتواند در اختیار تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی در داخل کشور قرار بگیرد و کمک کند از تاراج محصولات و مخاطبان فرهنگی جلوگیری شود.
انتهای پیام
نظرات