در اختتامیه دهمین دوره کتاب سال شعر «خبرنگاران» علاوه بر توصیف علی باباچاهی بهعنوان کسی که بر ظرفیت شعری زبان فارسی افزوده است، نسبت به در محاق رفتن تلاشهای صورت گرفته در چند دههی اخیر برای پیشرفت غزل، هشدار داده شد.
به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر ایسنا، عصر روز جمعه (21 اسفند ماه) آیین اختتامیهی دهمین دورهی جایزهی کتاب سال شعر «خبرنگاران» با معرفی برگزیدگان برگزار شد. در ابتدای این مراسم که حسن گوهرپور - شاعر - اجرای آن را برعهده داشت، بهسیاق دورههای قبلی، جایزهی یک عمر دستاورد شعری به یکی از پیشکسوتان اهداء شد. در این دوره، این جایزه به علی باباچاهی بهپاس حدود نیم قرن انتشار کتاب شعر، استمرار در فعالیت ادبی و ارایه و تجربهی پیشنهادهای جدید در حوزهی شعر فارسی معاصر، با اهدای تندیس، لوح تقدیر و جایزه، تجلیل شد.
در این بخش، محمدهاشم اکبریانی دربارهی اندیشه، شعرها و کتابهای منتشرشدهی باباچاهی گفت: نگاه من به شعر باباچاهی، نگاه از بیرون است؛ یعنی شعر ایشان را نقد نمیکنم، بلکه نگاهی دارم به جایگاهی که باباچاهی در آن قرار دارد.
این نویسنده و شاعر در ادامه با اشاره به جریانهای شعری بعد از نیما اظهار کرد: یکی دو دهه بعد از نیما در فضای شعری ایران جریانی بهوجود آمد که اعلام میکرد، شعر نو دیگر نمیتواند به آن شکل ادامه پیدا کند و برهمین اساس، باید راه جدیدی باز شود. هوشنگ ایرانی سردمدار راهاندازی چنین جریانی بود. او به این نتیجه رسیده بود که جامعهی ادبی ایران باید شاهد جریان شعر جدیدتری باشد. با این حال، شاعرانی چون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و احمدرضا احمدی بهنوعی ادامهدهندگان راه نیما بودند و شعر میگفتند و در برابر آنها، هوشنگ ایرانی بود که امروز به رضا براهنی و علی باباچاهی رسیده است.
این روزنامهنگار با بیان اینکه باباچاهی در ادامه راه هوشنگ ایرانی حرکت کرده است، اظهار کرد: فعالیت خود باباچاهی در حوزه شعر نیز شامل دو بخش است؛ او در دوره اول بر محور شعر نو و نیمایی حرکت کرده ولی در دور دوم، مبنای کار خود را شعر آوانگارد، یا پستمدرن و یا شعر معناگریز قرار داده است.
اکبریانی سپس با خواندن دو شعر از دو دروه فعالیت شعری باباچاهی، به تفاوتهای این دو دوره اشاره کرد و گفت: منوچهر آتشی، مسؤول صفحهی ادبیات مجلهی «تماشا»، در دورهای که باباچاهی بر محور شعر نیمایی حرکت میکرد، او را شاعر جنوب، شاعر دلشورهها و تشویشها مینامد. با این حال، در این شرایط که بهنظر میرسد باباچاهی بهعنوان شاعر تثبیتشده، مطرح شد و میرفت که اثرگذار شود، این سؤال وجود دارد که چه شد باباچاهی از این فضا که مورد تایید شاعران برجسته بود، عبور کرد؟ خود آقای باباچاهی میگوید، «در دههی 70 که مقالات ترجمهای و تالیفی پستمدرن مطرح شد، من اولین کسی بودم که به این جریان حساس شدم». از این به بعد باباچاهی شعر نیمای را اشباعشده میبیند. به همین خاطر، به راه جدیدی میرود و در دههی 70 به رویکرد دیگری در شعر میرسد.
اکبریانی با بیان اینکه معیار من برای موفقیت یک شاعر، جذب مخاطب نیست، گفت: چه بسا شاعرانی که مخاطبان بسیار زیادی دارند اما شاعران خوبی نیستند و برعکس، شاعران خوبی که مخاطب زیادی ندارند، اما شاعران خوبی هستند. بنابراین ملاک من برای موفقیت یک شاعر، میزان جذب مخاطب نیست، معیار من اضافه کردن چیزی به شعر جامعه است. شعر غیرنیمایی که امروز باباچاهی نمایندهی آن است، توانسته ظرفیتهایی را به شعر امروز ایران اضافه کند و از این بابت، موفق بوده است. او نمایندهی امروز شاعر غیرنیمایی است که توانسته ظرفیتهای زبانی شعر امروز ما را افزون کند. حتم دارم تا یکی دو دههی آینده به این نوع شعر اقبال عمومی نخواهد شد اما حتم دارم این شعر باعث میشود هم در زبان وهم مفاهیم و نوع نگاه به هستی، به ظرفیت شعر ایران افزوده شود.
در ادامهی مراسم با اهدای لوح و تدیس جایزه توسط افشین شاهرودی بهنمایندگی از هیات داوران، علیرضا بهرامی بهعنوان دبیر جایزه و محمدهاشم اکبریانی، از علی باباچاهی تجلیل شد. باباچاهی نیز پس از دریافت تندیس این جایزه در سخنانی گفت: خیلی خوشحالم که در جمع گزیده و جوان و در عین حال دوستان گرانسالی همچون منوچهر حسنزاده هستم. بابت برگزاری این جایزه از بنیانگذاران و برپاکنندگان این جلسه و هیات داوران این جایزه که بسیار زحمت کشیدهاند، تشکر میکنم و بابت دقت در داوریها که که کار بسیار پرزحمتی است، به آنها خسته نباشید میگویم و به دوستانی که برندهی جایزه شدهاند، تبریک میگویم.
او افزود: از آقای اکبریانی که به تعبیر خودشان دوربینی بر شعرهای من افکندند که در آن عجب تصویری هم افتاده شده بود، تشکر میکنم.
باباچاهی درپایان سخنان خود شعر بلندی از مجموعهی «باغ انار» خود را برای حاضران خواند.
به گزارش خبرنگار ایسنا، در ادامهی این مراسم، حمیده غلامی، محمد عسکری ساج، ساجد فضلزاده، امیر بختیاری و تارا محمدصالحی، نامزدهای بخش ویژهی دهمین دورهی جایزهی شعر خبرنگاران، به شعرخوانی پرداختند.
ادامهی مراسم به معرفی برگزیدهی بخش ویژهی دهمین دورهی جایزهی شعر خبرنگاران، با داوری علیرضا بهرامی، یزدان سلحشور و عبدالجواد موسوی اختصاص یافت. در این بخش تارا محمدصالحی بهعنوان برگزیده معرفی شد و از حمیده غلامی و ساجد فضلزاده تقدیر شد.
همچنین اعلام شد، برای رعایت آییننامه و فراخوان جایزه تا زمان اعلام نتایج و از آنجا که هدف این بخش کمک به انتشار آثار شاعران کتاب اولی است، با توجه به در شرف انتشار بودن مجموعه شعر محمد عسکری ساج، با احترام به او، تندیس جایزه به تارا محمدصالحی رسیده است.
جایزههای این بخش، توسط افشین شاهرودی، یاسین نمکچیان و علیرضا بهرامی، از داوران این دوره، آرش شفاعی، از داوران دورههای قبل و حامد ابراهیمپور، برگزیدهی کتاب سال دور قبل جایزه، اهداء شد.
سپس علیرضا بهرامی - دبیر دهمین دورهی جایزهی شعر «خبرنگاران» - با اشاره به سختیهای برگزاری چنین جایزهای گفت: ما هر سال در اختتامیهی جایزه به خود میگوییم، این دوره را هم برگزار کردیم و دیگر بس است، اما ظاهرا این بیماری قرار نیست ما را رها کند.
او افزود: اینکه جایزه به دهمین دوره رسیده است، یعنی اینکه ما به یک سطح از رکورد رسیدهایم.
این شاعر سپس گفت: قبل از هر چیز وظیفهی خود میدانم بگویم ایدهی این موجود که نامش جایزهی شعر خبرنگاران است و باعث شده عصر جمعهی بهاری در زمستان ما را کنار همدیگر جمع کند، از ذهن محمدهاشم اکبریانی تراوش کرد و تا دورهی ششم هم خود او دبیری این جایزه را برعهده داشت. همینجا از او تشکر میکنم. همچنین خوشحالم که پس از یک دهه در بخش تجلیل جایزه در خدمت آقای باباچاهی هستیم. شاعری که حدود نیم قرن کتاب شعر چاپ کرده که این خود شایان احترام است. وقتی به فعالیت مستمر ادبی و ارایهی پیشنهادهای او در عرصهی شعر نگاه میکنیم، ایشان را قطعا شایستهی احترام میبینیم.
این روزنامهنگار در ادامه با نام بردن از پیشکسوتانی که در دورههای پیشین این جایزه از آنها تجلیل شده است، گفت: تنوع طیفی شاعران تجلیلشده در این جایزه گویای نوع نگاه روزنامهنگاران به مقولهی شعر و ادبیات، بهعنوان بخشی از اجتماع است. قطعا در هر جامعهای یکی از انتخابهای قابل اتکاء، انتخابهای روزنامهنگاران است.
بهرامی همچنین از تمام کسانی که در جریان تکوین این جایزه در دههی گذشته بهنوعی مشارکت داشتهاند، تشکر کرد و از درگذشتگان جایزه یاد کرد و گفت: سرآمد این افراد اولین انتخاب جایزهی شعر خبرنگاران، زندهیاد غلامرضا بروسان است که یکی از بهترین و مؤثرترین انتخابهای این جایزه بوده است.
او سپس در بخش تجلیل نیز از سیمین بهبهانی، عمران صلاحی و محمدعلی سپانلو نام برد و گفت: در حوزهی داوری نیز در دورهای، در بخش ویژه، سهراب رحیمی را داشتهایم که متاسفانه چند هفته قبل، خبر درگذشتش در خارج از کشور، منتشر شد. همچنین باید از فتحالله بینیاز یاد کنم که در یکی از دورهها که دبیرخانهی جایزهی شعر خبرنگاران اعلام کرد نمیتواند به هیچکدام از برگزیدگان خود جایزهی نقدی بدهد، با اینکه همه میدانند فرد متمولی نبود، اما با ما تماس گرفت و پرداخت کل هزینهی جایزهی نقدی را تقبل کرد. حیف که ما از حضور این شخصیت با آن روشنبینی خاص در حوزهی ادبیات، محروم هستیم.
او در ادامه از داوران 10 دورهی جایزه تشکر کرد و گفت: با توجه به اینکه جایزه خبرنگاران از ابتدا بر استقلال اصرار داشته، تا بهحال شخصیتهایی فرهنگی و ناشرانی شریف حامی این جایزه بودهاند که باید از آنها سپاسگزاری کنیم.
این شاعر همچنین از دو کتاب «درختی که تکیه داده است» (گزیده آثار برگزیدگان بخش ویژهی نهمین جایزهی کتاب سال شعر خبرنگاران) و
«پرنده اگر برگردیم» (بهعنوان جایزهی برگزیدهی نخست بخش ویژهی دور قبل، محمد علینوری) که توسط حامی ثابت جایزه، انتشارات آرادمان منتشر شده است، رونمایی کرد.
بهرامی در ادامه با اشاره به رشد ارایهی آثار از سوی شاعران تاجیکستان به بخش ویژهی این جایزه اظهار کرد: امسال علاوه بر ارایهی آثار از سوی شاعران افغانستان، 6 مجموعه شعر از سوی شاعران تاجیکستان شرکت داشت که برای ما اتفاق امیدبخشی بود و امیدواریم ادامهی این روند مثل افغانستان بتواند بر ارتقای شعر فارسی تاجیکستان تاثیر بگذارد.
این شاعر در بخش دیگری از سخنانش، گفت: میخواهم در اینجا پرسش مشترکی تعدادی از دوستان را که در این دوره مطرح شده است، پاسخ بگویم. از ما سؤال میشود که آیا قصد نداریم جایزهی شعر خبرنگاران را به دوبخش کلاسیک و شعر نو تقسیم کنیم. در پاسخ به این پرسش لازم است بگویم که تجربهی برگزاری جایزهی کتاب سال غزل بیش از هر سند دیگری ثابت کرد که تصور کمتوجهی جایزههایی از جنس خبرنگاران به قالبهای شعر کلاسیک و غزل، یک سوء تفاهم است. قطعا دوستی که محتوای بسیار غمگینی را در قالب یک وزن فوقالعاده طربانگیز ارایه میکند، با وجود مشخصههای مثبت کارش، استاندارد انتخاب شدن در جایزهی شعر خبرنگاران را ندارد.
او با اشاره به وضعیت بد شعرهایی که این روزها در قالب غزل سروده میشود و دربین مخاطبان شبکههای اجتماعی مخاطبانی بهدست آورده است، گفت: این وضعیت که بهمیمنت مخاطبان ناپایدار از جنس شبکههای اجتماعی پدید آمده است، به ما هشدار میدهد، غزل زرد و عامهپسند در حال فراگیری است.
او افزود: هرچند این قالب کهن، فراز و نشیبهای بسیاری را از سر گذرانده و حتا از دورهی بازگشت که به وضعیت اکنون بسیار شبیه بوده است هم درنهایت رد شده، اکار اگر پیروان و دوستداران راستین، برای این وضعیت فکری نکنند، شاید در ادامه، حاصل تلاشهایی که در چند دههی اخیر بهدست آمده است، بهکل، به محاق رود.
به گزارش ایسنا، بخش پایانی مرسم اختتامیهی دهمین جایزهی شعر «خبرنگاران»، به معرفی برگزیدهی کتاب سال، با داوری علیرضا بهرامی، افشین شاهرودی، حسن گوهرپور، پونه ندائی و یاسین نمکچیان، اختصاص داشت. در این بخش با تقدیر از لیلا کردبچه، شاعر کتاب «غمزیستی»، پس از اعلام برگزیده شدن کتاب «مثل جوهر در آب» عباس صفاری، به این دلیل که خود او در خارج از کشور اقامت دارد، تندیس و لوح جایزهی کتاب سال شعر خبرنگاران توسط علی باباچاهی به منوچهر حسنزاده - مدیر انتشارات مروارید و ناشر کتاب - اهداء شد.
حسنزاده نیز در سخنانی، با تشکر از برگزارکنندگان این جایزه، از برگزیده شدن کتاب «مثل جوهر در آب» ابراز خوشحالی کرد و به حاضران گفت: بهعنوان آدمی که عمری را سپری کردهام عید 7 اسفند را تبریک میگویم. این تاریخ یک دستاورد فرهنگی و اجتماعی برای ملت ایران است.
به گزارش ایسنا، در ادامه پیام عباس صفاری بهمناسبت برگزیده شدن کتابش در این جایره توسط یاسین نمکچیان - عضو هیات داوران - خوانده شد.
در این متن آمده بود:
«شاعری که سر و کارش با زبان است، بهمرور و چه بسا ناخودآگاه، دیواری به دور خود میکشد از جنس همان زبان؛ دیواری شیشهای و "کریستالیزه" که هرچه ضخیمتر میشود، شفافتر شده، عمق و گسترهی بیشتری از هستی را در برابر او میگشاید. دیگر فرقی نمیکند ساکن و باشندهی این پناهگاه شیشهای، مقیم کرمان و کاشان باشد یا کالیفرنیا و آلمان. من طی سی و چند سال گذشته یکی از باشندگان چنین پناهگاهی بودهام که هر چه را از ورای آن دیده یا حس و اندیشه کردهام، سر و سامان داده، در حکم «نامههایی به خانه پدری» آنها را به پست سپردهام. انتشار آنها چه در ایران و چه خارج از مرز، برای من نه فقط در حکم برداشتن باری از دوش، بلکه اسباب رهائیام از رخوت و روزمرگی و غیابهای هراسانگیزی بوده است که جز دامن زدن به «غم غربت» و همرنگ زمانه شدن، ثمرهی دیگری نمیتوانستند داشته باشند. طی این
سالها حس اینکه این اعتراف"نامهها" بهدست گیرندگانی رسیده است که با دقت و علاقه آنها را خواندهاند، خستگی این شنای خلاف جهت را از تن و روان من بهدر برده است.
اما تعلق گرفتن جایزه معتبری به آن در شرایطی که نامزدهای دیگر جایزه یا از چهرههای درخشان و ماندگار شعر معاصر هستند یا از چهرههایی که بیتردید قافلهسالارهای این کاروان هزارساله در آیندهای نه چندان دور خواهند بود، بیش از توقع و انتظار من است. حق و حقیقت این است که این جایزه به تمام نامزدهای خلاق آن تعلق دارد؛ بویژه به سپانلوی عزیزم که میدانم جسارت گرفتن آن را در حضور نام بزرگوارش بر من خواهد بخشید.
اعتبار هر جایزهای گذشته از مقام همکاران و بنیانگذاران آن، در گرو تداوم و ماندگاری آن است. ضمن آرزوی ماندگاری این جایزه، برای دبیر محترم آن آقای علیرضا بهرامی عزیز و دیگر دستاندرکاران و داوران محترم آن آرزوی موفقیت و تندرستی دارم».
انتهای پیام
نظرات