هر موزه هویت هر جامعه و به نوعی زبانِ گفتار فرهنگهاست. «موزه فرش» هم از این قضیه مستثنی نیست، موزهای که ذوق و سلیقه ایرانیان در آن به وضوح مشخص است.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، «فرش» یکی از با ارزشترین اشیاء در خانههاست و حتی خارج از ایران وقتی حرف از فرهنگ و هنر ایرانیان میشود، نخستین چیزی که به ذهن میرسد «فرش ایرانی» است. با توجه به اینکه ادعا داریم ما ایرانیان بهترین فرشها را داریم، ولی هنوز ابتدای راه هستیم... نمونه بارز این ادعا، نبود بروشور و کتابی برای معرفی این موزه با ارزش است.
22 بهمن 1356 وقتی طرح ساخت بنای موزه فرش ارائه و ساخته شد، به فکر ایجاد نمادی از فرش در این موزه افتادند و به همین دلیل چند حجم سیمانی که به گواه نوشتهی معرفی روی در موزه، «دارقالی» هستند جلوی در موزه نصب شد، هر چند در نگاه نخست چیزی شبیه «حوضچه» است.
موزه را نردههای سبز رنگ احاطه کرده، رنگ سبزی که تا باغچههای داخل فضای باز موزه هم کشیده شده و نقش و نگارهای محیط را به فرشهای داخل فضای موزه پیوند میدهد. چند قدم جلوتر سمت راست ورودی، اتاقی سیمانی و خالی از هر گونه وسیله وجود دارد و جلوی بنا یک جفت نعلین از جنس آهن به زمین میخکوب شده که بیشتر تداعی کننده نمازخانه است تا هر محیطی، چون به گفته یکی از نگهبانان محوطه، آن نعلینها؛ قبلهنما هستند.
براساس اسناد تاریخی، نمای کلی ساختمان اصلی موزه به شکل «دار قالی» است که در دو طبقه و به مساحت سه هزار و 400 متر مربع ساخته شده است.
وارد فضای موزه که میشوید، جای تابلوی معرفی فرش و شروع یک قصه برای موزه را به صندوق خیریه و دستشویی و صندلی پلاستیکی دادهاند، صحنهای که به نظر میرسد ارزش موزه فرش به عنوان یکی از موزههای تخصصی دنیا در این حوزه را زیر سوال میبرد.
نورپردازی تاریک و سقف بلند، متفاوت بودن محیط را نشان میدهد. پس از عبور از راهرویی کم مساحت، به فضای بازتری میرسید با حوضچهای پر از آب و دیوارهایی که در هر چهار جهت فرشی زیبا و نفیس روی آن و داخل قاب ویترینها نصب شدهاند.
در این فضا که بیشتر شبیه «حوضخانه» است، علاوهبر فرشها، حوض و سنگهای مرمر کفِ حوضخانه، راهرویی کوچک برای پذیرایی از مهمانان و یک غرفهی صنایع دستی دیده میشود. محصولات فروشگاه موزه، مجموعهای بیربط از صنایعدستی این موزه هستند.
در ورودی تالار اصلی موزه، باید روکشِ کفش پوشید تا موکتهایی که پس از 38 سال تعویض شدهاند، دستکم برای مدتی تمیز بمانند.
در سالن اصلی موزه، هر قسمت از آن به صورت جداگانه به هر شهر اختصاص داده شده است. در وسط هر بخش از موزه یک فرش نمونه از آن شهر پهن شده و دور تا دور آن را فرشهای دیگرِ همان شهر به صورت منظم و استاندارد احاطه کردهاند.
حدود 135 تخته فرش از شهرهایی چون کرمان، اصفهان، تبریز و خراسان در فضای موزهای قرار دارند، حتی انواع گلیم و فرش دستبافت با توجه به مرغوبیت و قدمت و در نظر گرفتن ویژگیهای قالی مانند رنگ، طرح، نقش، بافت و تنوع مناطق مختلف وجود دارند.
کپسول آتشنشانی، تهویه مناسب، نورپردازی لازم و داشتن دوربینهای مدار بسته و دماسنج روی دیوار، نشانی از وجود برخی استانداردهای موزهای در تنها موزهی فرش ایران است.
فرشهای نصب شده روی دیوارها با تنوع طرح همراه است که برخی دارای ترنجهای خاص و تعدادی دیگر دارای لچکهای منحصر به فرد است. در گوشهی از موزه ویترین شیشهای قرار دارد. محتوای ویترین کلافهای رنگ شده و تمام ابزارهایی است که برای بافت فرش و گلیم لازماند که درون مکعبی شیشهای جای گرفتهاند.
«موزهی ملی فرش ایران» موزهای منحصربهفرد در دنیاست، موزهای که به لحاظ تخصصی بودن در دنیا بینظیر است، اما متاسفانه در طول دههایی که پشت سر گذاشته، هنوز جایگاهی که باید به این موزه اختصاص یابد، داده نشده است. به امید روزی که این موزه جایگاه اصلی خود را پیدا کند.
گزارش از خبرنگار ایسنا: فاطمه رشیدی
انتهای پیام
نظرات