محمد اطبایی با ابراز تاسف از نمایش همزمان شماری فیلمهای جشنواره فجر در خارج از کشور، این امر را اقدامی غیر حرفهای و غیر کارشناسانه از طرف سازمان سینمایی تلقی کرد.
این کارشناس امور بینالملل در گفتوگویی با خبرنگار سینمایی ایسنا، با اشاره به اکران سه فیلم جدید ایرانی در برنامهای خصوصی در فرانسه، آن را نوعی فرصت سوزی غیر قابل باور در عرصه بینالملل دانست و از رییس سازمان سینمایی درخواست کرد که ادامه این نمایشها متوقف شود.
اطبایی با اشاره به اکران سه فیلم «من»،«خانهای در خیابان چهل و یکم» و «متولد 65» که هر سه ازفیلمهای این دوره از جشنواره فجر هستند، در برنامهای در پاریس توضیح داد: من از جزییات این برنامه مطلع نیستم و شاید حتی این اقدام با توافق تهیهکنندههای هر سه فیلم صورت گرفته باشد اما تردیدی نیست که هر سه فیلم ظرفیت حضور در جشنواره های بین المللی را داشته و با این اقدام "پرمیر" و یا همان نمایش اول بین المللی فیلم از دست رفته و در نتیجه شانس حضور این آثار در جشنوارههای مهم و الف از دست میرود!
این کارشناس سینما اضافه کرد: طبق شنیدهها گویا قرار است این فیلمها بعد از فرانسه در 9 کشور دیگر هم به نمایش درآیند که واقعا تصمیم عجیبی است و نمیتوانم میزان شگفتی خود را از این فرصت سوزی بیان کنم!
وی با توضیح شرایط پذیرش فیلمها در جشنوارههای مطرح جهانی تصریح کرد: هر فیلمی که تقاضای حضور در جشنوارههای درجه الف سینمایی را دارد، طبق مقررات فیاپف نباید پیش از آن جشنواره، در خارج از کشور تولید فیلم، نمایش دیگری داشته باشد اما مسئولان سازمان سینمایی بدون توجه به این قانون، بعضی از فیلمهای جدید ایرانی را که میتوانند شانسی در جشنوارههای بینالمللی داشته باشند، از این فرصت بینصیب میکنند و توجیه دوستان خصوصی بودن و بلیت فروشی نکردن برای این برنامههاست و اینکه این اقدام مانعی برای از بین رفتن "پرمیر" فیلمها نیست.
این کارشناس امور بینالملل سینما یادآور شد: سال گذشته این اتفاق برای فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» کار هومن سیدی افتاد و این فیلم به دلیل نمایش در جشنواره فیلمهای ایرانی کلن، از دور انتخاب جشنواره مطرحی مانند ونیز کنار رفت.
این پخش کننده بینالمللی سینما درباره مطلع بودن صاحبان فیلمها از این تصمیمگیریها افزود: با کارگردان یکی از این فیلمها که صحبت کردم، اصلا خبر نداشت. نکته دیگر در اجرا این برنامهها نادیده گرفتن پخشکنندههای بینالمللی فیلمهاست. برای نمونه خود من پخش کننده بینالمللی فیلم «احتمال باران اسیدی» هستم و تمام مسئولیت حضور بینالمللی این فیلم به عهده من است اما باید از طریق رسانهها اطلاع پیدا کنم که این فیلم هم دراین برنامه پاریس دوستان حضور داشته است! پرسش بنده این است که آقای ایوبی اگر سازمان سینمایی پخش کننده بین المللی فیلم های ایرانی را به رسمیت نشناسد وای به حال دیگران!
وی تاکید کرد: وقتی فیلمی تحت قرارداد یک پخش کننده بینالمللی است، بدون تردید برنامه ریزی مشخصی برای آن فیلم در هر کشور وجود دارد و این نمایشهای بدون اجازه به استراتژی پخش لطمه جدی وارد میکند. اعتراض هم که میکنیم، میفرمایند موضوع به تهیهکننده خبر داده شده و وظیفه تهیهکننده بوده که به پخش کننده اطلاع دهد. چه باید گفت که درد ما هم یک دو تا نیست و از کجا باید نالید؟!!
اطبایی یکی از اساسیترین مشکلات سینما را تهیهکنندگی و تولید ذکر میکند و اضافه میکند که علی رغم فعالیت شماری از تهیه کنندههای حرفهای و کار بلد، بخش بزرگی از دوستان تهیه کننده تنها به منافع لحظهای و کوتاه مدت فکر کرده و به خصوص فیلم در مرحله پخش، چه داخلی و چه خارجی رها میشود و در اولین مواجه با یک پیشنهاد حتی حقیرانه مالی، تعهدات و قراردادهای خود با پخش کنندهها را به فراموشی میسپارند.
وی در ادامه درباره ارزیابی کلیاش از این دوره از جشنواره فجر توضیح داد: طبیعی است که در این مقطع نمیتوان ارزیابی کاملی از جشنواره داشت و باید پس از پایان آن و قدری فاصله گرفتن، به تحلیل آن پرداخت. من امسال هنوز به هیچ یک از سینماهای مردمی نرفتهام اما دیدن دوباره صفهای طولانی تماشاگران مقابل سینماها و فروش همه بلیتهای پیش فروش در یک زمان کوتاه بسیار شوق برانگیز است و همچنین دیدن ساختههای نسلهای مختلف سینماگران باعث خوشحالی است.
او که این روزها برای دیدن فیلمهای جشنواره فجر در کاخ جشنواره حضور دارد، از شرایط برگزاری جشنواره فجر در برج میلاد ابراز تاسف کرد و به ایسنا گفت: من شخصا در سالهای حضور در مرکز هنرهای نمایشی با دبیر جشنواره فجر و دیگر همکاران ایشان مانند آقای غریبپور که مدیریت کاخ جشنواره را بر عهده دارد و آقای پارسایی همکاری داشتهام و به تواناییها و قابلیتهای این دوستان اعتقاد کامل دارم اما این برج میلاد گویا مدیر سوز است و هیچ کسی نمیتواند در این فضا نظمی ایجاد کند.
او ادامه داد: کارت جشنواره بنده در پایان روز سوم به دستم رسید، آن هم به لطف حسین پارسایی و با اسم اشتباه!با احترام به همه آن دوستان شرایط حضور و فیلم دیدن در برج میلاد یک چالش بزرگ برای همه است. موقعیت جغرافیایی برج، وقت بسیاری را در ترافیک شهری از همگان میگیرد، پارک خودرو در پارکینگ طبقاتی امری است محال، ورود به سالن و پیدا کردن یک جای مناسب چالشی است از همه بزرگ تر و شرایط پخش فیلم هم اسفناک. با همه این مسایل دیگر چرا باید برای حضور در جشنواره و لذت از فیلم دیدن به برج میلاد رفت و مطمئن هستم افراد زیادی و از جمله خودم از سال آینده در این فضا لذت از جشنواره را برای خودمان حرام نخواهیم کرد.
او ادامه داد: جشنواره فیلم فجر جشن سینمای ایران است که باید همه از آن لذت ببریم اما این شرایط فیلم دیدن، جشن را به عذاب تبدیل کرده است. نیت از این حرفها تنها یک انتقاد نیست، چرا به خوبی میدانم برگزار یک جشنواره آن هم در ابعاد جشنواره فجر چه قدر مشکل و پر چالش است اما حیف که این زحمات با چند تصمیم اشتباه منجر به زیر سوال بردن همه اجزای جشنواره بشود.
محمد اطبایی در پایان با اشاره به ترکیب هیات داوران و هیات انتخاب این دوره از جشنواره فجر، از جای خالی جوانان و خانمها در این ترکیب انتقاد کرد و به ایسنا گفت: چه ایرادی دارد که یک فیلمساز جوان و موفق هم در این ترکیب حضور داشته باشد؟! چرا به محض اینکه صحبت هیات انتخاب و داوری به میان میآید، به سرعت فکرمان به افراد بالای پنجاه سال می رود؟! همچنان که جای خانمها در این ترکیبها خالی است و رفتاری را که در این سی و اندی دوره جشنواره انجام شده، نوعی جفا به خانمها و جوانان میدانم.
انتهای پیام
نظرات