شب آرتور شنیتسلر داستاننویس و نمایشنامهنویس اتریشی در تهران برگزار شد.
به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش رسیده، انجمن فرهنگی اتریش با همراهی بنیاد ملت و مجلۀ بخارا در دویست و بیست و هفتمین نشست از مجموعه شبهای بخارا، میزبان شب «آرتور شنیتسلر»، داستاننویس و نمایشنامهنویس اتریشی بود؛ نویسندۀ نمایشنامههایی چون: آناتول، رقص، باراسلوس، طوطی سبز، راه تنها، سرزمین وسیع، پروفسور برنهاردی و دو رمان: بئاتریس و ترزه، وقایع زندگی زن. داستانهای کوتاه او هم شامل: مردن، برنا گارلن، ستوان گوستل، کور و برادرش، بازگشت کازانوا و فرار در تاریکی است.
در ابتدای این مراسم توماس کلویبر با ابراز خرسندی از حضور علاقهمندان ادبیات اتریش، با تشکر از علی دهباشی و دکتر سعید فیروزآبادی برای ترجمه سخنانش گفت: دو میهمان اصلی این مراسم به استثنای آقای شنیتسلر، جناب آقای حداد و کریستوف ف کروتسلر هستند که آقای حداد مجموعۀ داستانی را از شنیتسلر به فارسی ترجمه کردهاند.
او سپس متنی آلمانی درباره کریستوف ف کروتسلر خواند و گفت: کریستوف ف کروتسلر متولد 1978 میلادی در وین-اوتاکرینگ است که از سال 2005 تا 2014 عضو ثابت فولکس تئاتر وین بود و از سال 2014 به عنوان هنرپیشۀ آزاد در برگ تئاتر وین و جشنوارۀ زالسبورگ فعالیت میکند. همچنین او مدیر تئاتر «پینکه شتراند» در کنار جشنواره «پیکتورئون» است.
در بخشی دیگری از مراسم سعید فیروزآبادی به بیان بخشی از بیوگرافی آرتور شنیتسلر پرداخت و گفت: "آرتور شنیتسلردر ایران نام غریبهای نیست. وی در سال 1862 در شهر وین متولد شد. تحصیلات خویش را در رشتۀ پزشکی به پایان رساند، ولی به زودی از طبابت رویگردان شد و به نویسندگی و ادبیات علاقۀ زیادی نشان داد. شنیتسلر را نه تنها نویسندهای برجسته می دانند بلکه او روانشناس متبحری نیز بود که در بیشتر آثار خویش به تجزیه و تحلیل روانی مهمی دست زده و سعی کرده است آنچنان که باید روحیات حقیقی بشر را درک کند. اولین اثر خوبش را در بیست و چهارسالگی به رشتۀ تحریر درآورد و پس از آن آثار باارزشی انتشار داد که او را مشهور ساخت. در سال 1931 در وین درگذشت.
از دیگر اشخاصی که این نویسندۀ مشهور اتریشی را به ایرانیان معرفی کردند صادق هدایت و سیمین دانشور بودند. آقای دهباشی در بخارا مقالۀ ارزشمندی از حسن قائمیان و صادق هدایت چاپ کرده بودند که قائمیان همکار هدایت بوده است و هدایت با همراهی او آثاری را ترجمه کرده و منتشر ساخته است. هدایت داستان کور و برادرش اثر شنیتسلر را ترجمه کرد. وی معرف آرتور شنیتسلر و فرانتس کافکا بود و هر دو آنها میتوانستند در آن زمان بر ادبیات ایران بسیار تأثیرگذار باشند. همین داستان در سال 1356 توسط نعمت حقیقی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به عنوان فیلمی با نام «سکه» ساخته شد. در سال 1322 خانم سیمین دانشور آثار آرتور شنیتسلر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کردند. ایشان ترجمۀ بئاتریس را انجام دادند و این ترجمه زمانی به چاپ رسید که ایران در اشغال متفقین و پایان جنگ جهانی دوم بود اما در چاپ های بعد مکافات بسیاری داشت که مکاتباتش به عنوان سند در کتابخانۀ ملی موجود است و بعد از انقلاب به دلیل توصیف هایی از جمله عشق و مرگ و تعبیر رویا و بحث روانکاوی فروید اجازۀ چاپ نداشت. آقای حداد سال ها پیش این آثار را ترجمه کردند."
سپس علیاصغر حداد و کریستوف ف. کروتسلر، داستان «گلها» از مجموعۀ داستان «دیگری» اثر آرتور شنیتسلر را به دو زبان آلمانی و فارسی برای حاضران در جلسه خواندند.
پس از پایان داستانخوانی، اصغر حداد به ترجمۀ آثار این نویسندۀ اتریشی و فراز و فرودهای چاپ و نشرش اشاره کرد و گفت: در مورد ترجمۀ آثار آرتور شنیتسلر، تمام تلاشم را کردم تا آثاری را انتخاب کنم که کمتر با مسألۀ ممیزی روبهرو شوم. اما از 500 صفحه ترجمه کتاب «دیگری»، تنها یک جمله سانسور شده است.
درادامۀ جلسه علیاصغر حداد، سعید فیروزآبادی و کریستوف ف. کروتسلر به سوالات حاضران در جلسه پاسخ گفتند. حداد در پاسخ به این پرسش که آیا خودکشی فرزند آرتور شنیتسلر در سال 1928 بر روی او اثر گذاشت، و آیا بعد از خودکشی دخترش هم کتابی نوشت، گفت: قبل از اینکه به خودکشی دخترش بپردازم باید بگویم که خود آرتور شنیتسلر هم مشکلات ذهنی داشت و بیمار بود و سعی داشت خوددرمانی کند. البته مرگ دخترش هم بی تأثیر نبود. البته نمایشنامه هایش انتقاد شدیدی از جامعۀ آن زمان و سیاستمداران و هنرپیشگان بود، آثارش جنجالی بود و جلو چاپش را میگرفتند و حتی او را از عرصۀ تئاتر بیرون راندند. تا مدت زیادی به انزوا کشیده شد و بیشتر به نویسندگی روی آورد. از سال 1928 به بعد دیگر چیزی ننوشت.
کریستوف.ف.کروتسلر نیز در این باره گفت: حدود 150 سال پیش، پزشک ها کمتر متخصص بودند و بیشتر با عنوان حکیم طبابت می کردند. این نکته ای است که در مورد پزشکی اش می توان گفت. اما نکته بعدی ممنوعیت آرتور شنیتسلر در زمان جنگ جهانی دوم و زمان هیتلر بود که در آن دوره کل آثارش ممنوع و پس از جنگ فرصتی فراهم شد که دورۀ نوزایی آثار او به وجود بیاید. آن دوره شاید جذابیت آثار بیشتر بود. 1915 تا 1945 بعد از جنگ جهانی دوم هم دوباره علاقه به کارهای آرتور شنیتسلر بیشتر شد و هنوز هم در اتریش نمایشنامه هایش اجرا می شود. شاید متن خوانی هایش خیلی جذاب نباشد اما در وجودش قدرتی هست که می تواند جامعه را به حرکت دربیاورد و منفجر کند.
در پایان جلسه علاقه مندان این نویسندۀ اتریشی که کتاب مجموعه داستان های «دیگری» به ترجمۀ علی اصغر حداد را در دست داشتند با مترجم این اثر و چهرههای حاضر در جمع به گفتوگو نشستند.
انتهای پیام
نظرات