خسته از کار یا بیحوصله از زندگی؛ جایی میخواهد برای پیدا کردن آرامش، دور شدن از محل کار و هیاهو. نه خانه برایش باغ دلگشاست و نه خیابانها دیگر جای ماندن. حوصله هیچ چیز را ندارد؛ میخواهد جایی بیفتد و غرق شود؛ در چیزی که مثل خودش نه آیندهای برایش تصور میکند و نه دیگر هیجانی که به آن بنازد. برایش فرقی ندارد اسمش را دیگران چه میگذارند؛ میخواهد برای لحظهای هم شده از این دنیا فرار کند تا دمی بیاساید.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه اصفهان، صرفاً برای فرار اینجا نمیآیند بلکه میخواهند تفریح کنند. اینجا زیر زمین است اما فرقی ندارد؛ هر جا که میخواهد باشد. جای دیگری برای مشتریانش قابل تصور نیست که کارکرد آن را داشته باشد.
فرقی ندارد که بالاشهری باشند و شلوار جین مارک دار بپوشند یا پایین شهری؛ در جامعه قشر فرهیخته نام گذاری شوند یا اراذل و اوباش. اینجا در چایخانهها از همه پذیرایی میشود. جایی که خیلیها آن را برای استراحت، تفریح و آرامش انتخاب کردهاند؛ استراحتگاه یا تفرجگاه؟!
"ذات انسان گرایش به تفریح و لذت دارد." این نخستین جملهای است که مهدی محبی، قائم مقام انجمن آسیبهای اجتماعی کشور در خصوص چرایی گرایش به چایخانهها در میان جوانان میگوید و معتقد است اگر این احساس سرخوشی از طریق کانالهای سالم به افراد برسد انسانی کارآمد و پویا شکل میگیرد که روال طبیعی زندگی را طی میکند و فرد سالمی از نظر جامعه است.
اما محبی تاکید میکند: اگر نیاز لذت و سرخوشی انسان به درستی برآورده نشود عملکرد او تحت الشعاع قرار میگیرد و قاعدتاً به سمت لذتهایی سوق پیدا میکند که راههای سریع ارضای نیاز را در اختیارش قرار میدهند.
این جامعه شناس اظهار میکند: نباید هیچگاه این نکته را فراموش کنیم که روزگاری همین چایخانهها مراکز فرهنگی این کشور محسوب میشدند و ادیبان و ریش سفیدان در آنجا حضور مییافتند، اما متاسفانه امروز چایخانه محلی برای وقت گذرانی شده و این نقش چایخانهها را به شدت تنزل داده است.
...روی دیوار چایخانه هنوز نقاشیهایی از دوران کهن خودنمایی میکند، در یک سو نقال ایستاده و معرکه گرفته و در سوی دیگر جوانان مشتاق به داستان شاهنامه به او گوش میدهند. آن سو تر بزرگان و ریش سفیدان شورا گرفتهاند و در سوی دیگر کسبه با یک چایی خستگی خود را از تن بیرون میکنند...
سرهنگ جهانگیر کریمی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان نیز معتقد است: جامعه در حال تغییر و تحول است و چایخانههایی که روزی مرکز رسانهای، فرهنگی و آموزشی جامعه محسوب میشد، با ورود رسانههای دیگر مانند سینما، سالن تئاتر و... و انبوهی مسائل را از دست دادیم زیرا با هجمههای مسائل جدید مواجه شدیم و نتوانستیم به درستی چایخانهها را مدیریت کنیم.
او ادامه میدهد: زمانی که از یک مکان غفلت میشود و درجه اهمیتش ناگهان نزول میکند و طرحهای فرهنگی و حمایتهای فرهنگی به درستی صورت نمیگیرد، قطع به یقین مکان از کارکرد اصلی خود خارج میشود مثل اتفاقی که امروز برای چایخانهها روی داده است. به طبع آن ناهنجاریها شکل گرفته و این اتفاق طی یک یا دو دهه گذشته رخ نداده بلکه در طول تاریخ در هنگام غفلت این رویدادها اتفاق میافتد.
...دلیل رفتن به چایخانهها متفاوت است اما بسیاری بر این عقیدهاند که "جای دیگری برای رفتن ندارند". پس اینجا آخرین پناهگاه است. پناهگاهی با بنیانی بر دود؛ اگر قلیان نباشد سیگار میکشند؛ چایخانه نباشد، باغ را برای استنشاق دود مثال میآورند؛ خسته که باشند چایخانه اولین جایی است که انتخاب میکنند؛ مشتریها میگویند" چه جایی بهتر از اینجا؛ یک گوشه مینشینم و قلیانمان را میکشیم."
قائم مقام انجمن آسیبهای اجتماعی کشور میگوید: چایخانهها مراکزی هستند که لذت یک جوان را سریع برآورده میکنند، هرچند این برآورده کردن لذت کوتاه مدت است.
محبی با بیان اینکه پر کردن خلاهای زمانی یک فرد بیکار بسیار اهمیت دارد، تصریح میکند: وقتی قشر جوان بیکار است، سینمای کافی ندارد و جوان جایی برای تولید کردن ندارد، قلیان سراها اوج میگیرند و به مکانی برای خوشگذرانی تبدیل میشوند.
او خاطرنشان میکند: خلأ مراکز فرهنگی و نبود امکانات شادی و تفریح در جامعهای که همواره مقابل انواع آسیبهای اجتماعی قرار دارد و سینما و پارک برای جوان به خوبی فراهم نیست با چایخانهها پر میشود.
نبود تفریح و سرگرمی، رفتن به جایی برای استراحت، نداشتن جایی برای اوقات فراغت. اکثرا مشتریهای چایخانه دلیل میآورند که چایخانه بهتر است. اینجا درکنار خستگی در کردن و تفریح با دوستانشان مینشینند و گپ میزنند. ورود به محیطی پر دود دلچسب نیست ولی برای آنها که اذعان دارند، جایی ندارند که بروند، اینجا "باغ دلگشا"ست. برخی از چایخانه چنان تعریف میکنند که انگار مهمترین جای دنیاست و بهتر از آن پیدا نمیشود!
تقریباً همگی میدانند که قلیان مضر است اما باز هم میکشند. همه میدانند که سینما، کافی شاپ و استخر در اصفهان هست ولی برخی دلیل بر گران بودن خدمات این مکانها و برخی بی کیفیتی مکانها را نمونه میآورند و سؤال طرح میکنند؛ "مگر فیلم قشنگ هم روی پرده سینما هست؟" "مگر استخر ارزان خوب هم هست؟"، "مرکز فرهنگی دیگه چیه؟"
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان در جواب این سوال که آیا نبود مکان تفریحی دیگر جوانان را به چایخانهها کشانده است؟ میگوید: هنگامی میتوان چنین موضوعی را عنوان کرد که ورزشگاهها، کتابخانهها و مراکز فرهنگی جایی برای ثبت نام بیشتر افراد نداشته باشند اما زمانی که متاسفانه کتابخانهها و مراکز علمی فرهنگی با تعداد کم مراجعه کننده مواجه هستند و استخرها و مراکز ورزشی ظرفیتی بیش از جمعیت ثبت نام کننده دارند، نمیتوان چنین موضوعی را قبول کرد.
کریمی میافزاید: آنچه نباید از دایره انصاف خارج شود وجود مراکز متعدد تفریحی حداقلی در شهر اصفهان است بنابراین باید در خصوص میزان و معیار و تعریف اوقات فراغت از افرادی که در پاسخ به علت استفاده از چایخانه نبود تفریحگاه را مطرح میکنند پرسید "این شهر پر از مراکز تفرجی و تفریحی علمی و فرهنگی است، منظور از تفریح چیست؟ در اصفهان بهترین اکوتوریسم موجود است پس نیازمند یک کار جامعه شناسی هستیم که چرا با وجود همه این مراکز تفریحی هنوز جوانان از نبود مراکز تفریحی صحبت میکنند.
...بسیاری از مشتریهای چایخانه در خانه هم یک قلیان دارند. اگر چایخانه نباشد در خانه قلیان میکشند. بیکاری یا داشتن کارهای متزلزل نا امیدی را در دلشان کاشته است. زندگی برای برخی همچون دودی است که در پیش روی آنها ظاهر میشود و چند لحظهای بیشتر باقی نمیماند. دستمزدهایشان، وضعیت مالی، نداشتن شادی و هزاران مورد ناگفتهای دیگر بر زبانشان جاری است.
محبی، آسیب شناس اجتماعی با اشاره به اینکه به دلیل باورهای غلط در جامعه قبح قلیان ریخته شده است، اظهار میکند: خانوادهها به دلیل اینکه جوانشان بیکار است و نمیتوانند خواستههای او را برآورده کنند، مجبورند برخی کارهای او را تحمل و در مقابل آن سکوت کنند.
او نا امیدی را موضوع مهم دیگر در جامعه میداند و میافزاید: نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور باید امید را به جامعه تزریق کنند. متاسفانه ناامیدی از تحصیل، اشتغال و پیشرفت و جبهه گیری عدهای در مقابل پیشرفتهای امروزی کشور و کوچک شمردن دستاوردهای مهم دولت ناامیدی را به شدت در جامعه القا میکند و همین امر باعث میشود تا جوان سر از ناکجاآبادهایی همچون چایخانههای امروز درآورد.
این آسیب شناس خاطرنشان میکند: اگر بتوانیم تجربه و مهارت را در کنار علم به جوان امروزی آموزش دهیم و در کنارش ابزار شادی و تفریح را برای آنها فراهم و ورزشهای همگانی را همه گیر کنیم؛ بحثهای پژوهشی و آمارهای مهم را برای جامعه بازگو کنیم و همچنین مباحث اجتماعی و علمی را با یکدیگر به جامعه ارایه دهیم به طور قطع میتوانیم شاهد کاهش ورود افراد به چایخانه باشیم. زیرا امروز همه از آسیب چایخانه با خبرند، اما چون از نظر علمی و اجتماعی مسئله برای آنها درست تعیین نشده و خوشگذارانی این مکانها غالب شده است، متوجه مشکلات آنها نیستند.
...بارها و بارها قلیانها از چایخانهها جمع آوری شده، اما هر بار مخالفانی سر بر آوردند. از جامعه شناسانی که گفتند پلمب چایخانه فرصت را به تهدید تبدیل میکند تا رییس اتحادیه این صنف که تعطیلی چایخانهها را مساوی با بیکاری 250 هزار نفر و بی خانمان شدن کارکنان چایخانهها میداند. با این حال هر کدام از طرفین همچنان بر طبل خود میکوبند...
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان میگوید: در زمینه فرهنگ سازی وظیفه هر دستگاه به طور مشخص معلوم شده است. اولین دستگاههایی که باید وارد میدان شوند بهزیستی و مهدهای کودک و آموزش و پرورش و مدارس هستند که این اتفاق در حال رخ دادن است و باید مثل یک تیم دو امدادی در یک زمان مشخص و با یک حرکت مشخص بتوانیم فرهنگ سازی را جلو ببریم، اما متاسفانه همپوشانیهای شدید و نبود تعامل بین سازمانی مناسب در این زمینه باعث شده تا هنوز در روند فرهنگ سازی دارای مشکلاتی باشیم.
سرهنگ کریمی با تاکید بر اینکه سیگار و قلیان اتوبان مواد مخدر است، میگوید: 90 درصد کسانی که بعداً به سوء مصرف مواد مخدر دچار میشوند از قلیان و سیگار شروع میکنند که متاسفانه همین معتادان 70 درصد سرقتها و نابسامانیهای اجتماعی را ایجاد میکنند.
کریمی تاکید میکند: امروز اعتیاد از اولویتهای یک اجتماعی کشور محسوب میشود و یکی از راهکارهای جلوگیری از اعتیاد برخورد با سرمنشأ آن یعنی سیگار و قلیان است. متاسفانه قبح قلیان به دلیل اینکه عوام تصور بدی نسبت به آن ندارند، در جامعه ریخته و مبارزه با آن بسیار سخت شده است و به همین دلیل باید با عرضه و ارائه قلیان در مراکز عمومی و چایخانهها برخورد شود تا از رفتن به سمت آن جلوگیری شود.
گزارش از میلاد مرتجی و علیرضا پویانسب، خبرنگاران ایسنای منطقه اصفهان
انتهای پیام
نظرات