25 نوامبر روز جهانی رفع خشونت علیه زنان بود، اما رفع کدام خشونت؟ این خشونت که میگوییم چه تعریفی دارد و بهطور کلی اهمیت صحبت کردن دراینباره چیست؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)– منطقه خراسان، شاید بسیاری معنا و اهمیت نامگذاری این روز را درک نکنند. اگر از تاریخچه آن بگذریم باید لااقل اهمیت نامگذاری این روز را بدانیم؛ چرا این موضوع در جهان مطرح است؟
همانطور که میدانیم خشونت علیه زنان شکلهای مختلفی دارد، آنچه در این گزارش بیشتر به آن توجه شده، خشونتهای پنهانی است که اتفاقاً بیشتر در خانه رخ میدهد. خشونتهای خانگی که در بسیاری مواقع، خود قربانی نیز آن را ابراز نمیکند که البته علت آن میتواند ترس، تحمل برای از دست ندادن یکسری چیزها و خیلی موارد دیگر باشد.
با چند نفر از زنان درباره خشونتهای خانگی صحبت کردم. بعضی از آنها دلشان نمیخواست حقایق را بگویند و حتی از به زبان آوردن این مسائل ابا داشته و یا میترسیدند.
یکی از زنانی که مورد خشونت خانگی قرار گرفته بود، در گفتوگو با ایسنا گفت: من بارها مورد ضرب و شتم همسرم قرار گرفتم. 10 سال یک زندگی تحقیرآمیز را تحمل کردم برای اینکه بتوانم زندگی و خانوادهام را حفظ کنم. سکوت کردم. حتی یکبار که بدنم کاملاً کبود شده بود، میخواستم به دادگاه رفته و شکایت کنم، اما باز هم صبر کردم. همسرم همیشه با حرفهای رکیک و ضرب و شتم مرا آزار میداد تا بالاخره پس از تحمل سالها رنج و تحقیر، چند سال پیش از او جدا شدم.
یکی دیگر از زنان در گفتوگو با ایسنا ادامه داد: همسرم دوست ندارد با خانوادهام رفتوآمد داشته باشد. خیلی وقتها اصلیترین موضوع اختلاف ما همین است.
زن دیگری که شاغل است و اتفاقاً دارای موقعیت اجتماعی خوبی است، اما در خانواده خودش احساس خوبی ندارد. او درباره حقوق خود صحبت میکند که اجازه ندارد خودش تصمیم گرفته و دریافتی و حقوقش را مدیریت کند.
یکی دیگر از زنان به ایسنا گفت: زمانی که کودک بودم، پدر و مادرم بین دختر و پسر تبعیض قائل میشدند. حتی گاهی من برای بیرون رفتن و یا انجام یکسری کارها باید از برادرم اجازه میگرفتم، اینطور نبود که آنها اذیتم کنند ولی تبعیض مرا آزار میداد. الان هم از آنها گلایهای ندارم، اما حالا که بزرگ شدهام و در اجتماع هستم، مطالعه میکنم و تحصیلکردهام میفهمم که یکسری از تبعیضها و رفتارهای پدر و مادرم نسبت به من درست نبوده است ولی خب، من فکر میکنم فقط من نیستم، خیلیها مورد این تبعیض ناخودآگاه قرار گرفتهاند ولی بنا به هر دلیلی دوست ندارند بگویند ولی من میگویم.
زنانی که با آنها صحبت میکردم خارج از جامعه نبودند؛ مثل همه ما در همین جامعه زندگی میکردند. خیلیها تجربههای خودشان را گفتند که بعضی از آنها در این گزارش آمده و بسیاری از موارد دیگر به آن اشاره نشده است.
در ادامه برای واکاوی و اینکه بیشتر با این مسأله آشنا شویم با کارشناس ارشد روانشناسی گفتوگویی داشتم.
ناهید مهروش در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: بنا به تعریف سازمان ملل متحد، خشونت علیه زنان هرگونه رفتاری است که میتواند منجر به آسیب بدنی، جنسی یا روانی زنان شود. بر این اساس، علاوهبر خشونتهای فیزیکی که تظاهر بیرونی دارد، میتوان به ابعاد دیگری از خشونت شامل خشونت کلامی مانند توهین، تحقیر، تهدید و تمسخر و همچنین درباره خشونت غیر کلامی نیز میتوان به اطوار و اشارات و رفتارهای تحقیرآمیز اشاره کرد.
وی در پاسخ به اینکه چرا خشونت علیه زنان مورد توجه است، گفت: خشونت رفتار غیرانسانی است و هیچکس آن را پسندیده نمیداند. خشونت نسبت به مردان هم رخ میدهد، اما موضوع خشونت نسبت به زنان به عنوان موضوعی فراگیر و ساختاری مورد توجه جوامع قرار دارد.
مهروش همچنین در رابطه با اینکه چطور میشود به قربانیان کمک کرد، گفت: اغلب زنان قربانی خشونت خانگی هستند، بهویژه از سوی همسرانشان. بهترین کمک به آنها معرفی ابعاد خشونت و غیر طبیعی بودن این رفتارهاست؛ چراکه بسیاری از زنان با این پندار بزرگ شدهاند که خشونت مرد چه روانی و چه فیزیکی، حق مرد است و بیشتر به علت عدم مهارت ارتباط زن با مرد شکل میگیرد و به این ترتیب زن، رفتار خود را علت خشونت همسر میداند.
وی ادامه داد: برخی زنان قربانی هم که میدانند همسرشان حق خشونت را ندارد، ولی راهی برای رهایی از این موضوع سراغ ندارند و به دلایل عرفی، خانوادگی یا شخصی سازش میکنند.
مهروش با اشاره به قربانیان خشونتهای مدرن نیز گفت: در بین مراجعان، قربانیان خشونتهای مدرن نیز به چشم میخورند که تحت آزار و فشار از سوی مردان در جوامع مجازی و فضاهای اینترنتی قرار گرفتهاند. از بیشترین خشونتهایی که قربانیان به من مراجعه داشتند، خشونتهای ناشی از اعتیاد، چندهمسری و خیانت بوده است.
این روانشناس بیان کرد: عاملان خشونت معمولاً قربانیان را برای درمان همراهی نمیکنند و مسئولیت رفتارهای خود را متوجه همسران خود میکنند و اگر هم بهندرت حضور پیدا کنند، از رفتارهای خود دفاع کرده و معتقدند با توجه به رفتار زن چارهای جز تنبیه، فشار و... نداشتهاند و معدودی نیز از رفتار خود پشیمان شده و میگویند دست خودم نبود!
وی اضافه کرد: متاسفانه در خشونت علیه زنان چرخه پیچیدهای از علل و عوامل دخالت دارد و بیشتر عاملین این خشونتها که در بسیاری از موارد رفتار خود را با دلایل انسانی، عقیدتی، حیثیتی و... توجیه میکنند، بهراحتی نمیتوانند بپذیرند که رفتارشان کاملاً غیرانسانی، غیرقانونی و غیردینی است.
مهروش تصریح کرد: بنابراین برای آگاهسازی ایشان باید تمام عوامل بسترساز این موضوع دست به دست هم دهند تا بتوانند بر جنبه ساختاری خشونت غلبه کنند. هر راهکاری جهت کنترل و پیشگیری از خشونت، باید توان مقابله با ساختار ایجاد کننده آن را داشته باشد وگرنه حرکتهای موضعی و مقطعی نمیتواند این پدیده را سرکوب کند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سئوال که پیامدهای خشونت خانگی بر خانواده و جامعه چیست، عنوان کرد: دامنه و پیامدهای منفی خشونت تنها به قربانی برنمیگردد، بلکه همه افراد خانواده و جامعه را دربرمیگیرد. یکی از واضحترین این پیامدها تشدید روابط سلطهطلبانه در جامعه و بروز مشکلات اجتماعی است، زیرا خشونت زنجیردار، توسعه مییابد و مانند بیماری مسری به اجتماع لطمه میزند.
مهروش ادامه داد: علاوهبر این تصور کنید میزان از کارافتادگی، کاهش کیفیت کار به دلیل کاهش انگیزه، هزینههای درمان جسمانی و روانی مضروبین، فرزندانی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به دلایل خشونت در خانواده از چرخه تولید سرمایه خارج میشوند، چگونه به اقتصاد کشور صدمه میزند. بهطور مختصر میتوان گفت هزینههای جسمانی و روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... خشونت در جامعه فراتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
اما در رابطه با خشونتهای خانگی که بر اثر اختلافات خانوادگی رخ میدهد با رئیس اداره بهزیستی شهرستان نیشابور نیز صحبت کردم و اینکه اورژانسهای اجتماعی چه کمکی میتوانند به موارد این چنینی داشته باشند و آیا آماری در این زمینه وجود دارد یا خیر؟!
محمد علیزاده در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: آمار درستی در این زمینه در دست نیست؛ چراکه اکثر قربانیان به دلایلی نظیر ترس، به گفته خودشان آبروریزی و مواردی از این قبیل، اینکه مورد خشونت قرار گرفتهاند را بروز نمیدهند.
وی ادامه داد: اورژانسهای اجتماعی نیز برای مشاوره اینگونه موارد در شهرستان در کنار وظایف دیگری که دارند، انجام وظیفه میکنند، ولی همانطور که گفتم افراد خیلی وقتها اینگونه موارد را بروز نمیدهند و یا اگر فشار بر آنها بیاید به دادگاه مراجعه میکنند.
آنچه در این گزارش به آن اشاره شد موضوعی است که همه ما آن را از نزدیک دیدهایم، اما باید از خود بپرسیم در برابر این چنین رفتارهایی سکوت جایز است؟ آیا هر کدام از ما نسبت به جامعه و آگاهسازی موارد اینچنینی مسئول نیستیم؟
گفتنی است؛ 25 نوامبر روز جهانی رفع خشونت علیه زنان است. کشتن بیرحمانه خواهران «میرابال» از مخالفان "رافائل لئونیدس تروخیو"، دیکتاتور جمهوری دومینیک که در سال 1960 از سوی مأموران امنیتی این کشور ماهها مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفتند و سرانجام در 25 نوامبر این سال به قتل رسیدند، علت نامگذاری این روز بهعنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان است. بر اساس زندگی آنها رمان " در زمانه پروانهها" نیز نوشته شده است.
گزارش از سیمین سلیمانی، خبرنگار ایسنا- منطقه خراسان
انتهای پیام
نظرات