خدايش بيامرزد روانش شاد. او بانويي بزرگ بود که تلاش و جد و جهدش در حوزه فرهنگ زير سايه مرگ مرتضي کيوان قرار گرفت.او بي نظير بود و بي نياز از آن است که هم چنان همسر مرتضي کيوان ناميده شود. کيوان جواني بود پرشور که دست بر قضا رفقاي وفاداري چون سايه و شاملو اين ها داشت... کيوان اين قد بزرگ نبود که مي گويند..

خدا رحمتش کنه و براي سالها به مرتضي کيوان وفادار ماند...

در خواندن کتاب خاطرات هوشنگ ابتهاج به بخش مرتضي کيوان و پوري که رسيدم از ته دل گريستم. خدا رحمتشون کنه

روحش شاد. روح تمام کسانيکه به اين مرز و بوم خدمت کردند و حالا اسير خاک هستند شاد باشه.

درگذشت پايه گذار علوم کتابداري و اطلاع رساني ايران بر تمامي کتابداران ايران زمين تسليت باد.

بانو پوري سلطاني انساني بزرگ بود و زندگي پر برکتش با کتاب گذشت. گذشت روزگاري که زن طفيلي نام شوهرش معرفي مي شد. پوري سلطاني از نسل زنان روشن انديش بود و بي نياز از آن است که براي معرفي اش به يکي شعرهاي تاريخ مصرف دار و بد شاملو استناد داده شود.لطفا اين پيام را سانسور نکنيد !آن شعر شاملو مانند بسياري از شعرهاي سياسي اش به تاريخ پيوسته است