شیخ مرتضی ریزی یکی از بزرگترین علمای زمان قاجار است که حوزه علمیه اصفهان را پس از یک دوره رکود به رونق درآورد و هم زمان در مسجد ذکرالله نیز به تدریس علوم دینی پرداخت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه اصفهان، شیخ مرتضی ریزی فرزند عبدالوهاب ریزی از علما و مدرسان حوزه علمیه اصفهان در قرن 13 هجری قمری است. او در اصفهان و نجف تحصیل کرد و پس از بازگشت در وطن خویش ساکن شده و به ترویج دین و اجرای احکام پرداخت. از آثار وی رسالاتی در احکام و کتاب القسطاس المستقیم که تعلیقهای مفصل بر قوانین الاصول است را میتوان نام برد که نسخهای از جلد اول آن در کتابخانه دانشگاه اصفهان موجود است.
مرتضی ریزی فرزند عبدالوهاب ریزی در دهه پنجم قرن سیزده قمری در روستای ریز (زرین شهر) از توابع اصفهان در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. پدرش شیخ عبدالوهاب ریزی مجتهد بود. وی پس از مرگ در مسجد خودش یعنی مسجد رحیمخان در اتاقی مخصوص دفن شد.
مراسم احیای شیخ ریزی، زبانزد خاص و عام
ریزی از شاگردان شیخ انصاری و نخستین کسی است که در اصفهان کتاب "فراید" شیخ انصاری را تدریس میکرد و مراسم احیای شبهای جمعه و قرائت دعای کمیل ایشان در تخت فولاد بین مردم اصفهان معروف بود. مهمترین کارهای او رسم احیای شبهای جمعه در تخت فولاد و قرائت دعای کمیل در آنجاست که تاکنون که قریب یکصد سال از ابتدای آن میگذرد، برقرار است.
چنانکه نقل است جمعیتی متجاوز از 10 هزار نفر در پای منبر او حاضر میشدند و چنان "الهی العفو" و "یا نور یا قدوس" میگفتند که صدای ایشان در اصفهان شنیده میشد.
او از ابتدای تولد در حوزه درس پدر در محل مسجد رحیمخان ریز و حوزه علمیه اصفهان حاضر و تحت تعلیم و تربیت قرار گرفت و پس از طی مراحل مقدماتی جهت تکمیل علوم، به حوزه علمیه نجف رفت و مدت دو سال از درس مرتضی انصاری حاضر شد و در مجالس درس آقا سید حسین ترک و جمعی دیگر از علما نیز حاضر و موفق به کسب درجه اجتهاد از آنان شد. سپس به دعوت روحانیان عازم اصفهان شد و به همراه آیتالله درچهای حوزه علمیه اصفهان را پس از یک دوره رکود به رونق درآورد و همزمان در مسجد ذکرالله نیز به تدریس علوم دینی پرداخت.
از آثار او میتوان به شرح تقریرات درسش اشاره کرد که با دست شاگرد بارزش سید حسن مدرس به عنوان شرح رسایل نگاشته شده و نسخه خطی آن موجود است.
از شاگردان او میتوان سید حسین طباطبایی بروجردی از مراجع تشیع، سید حسن مدرس، میرزا عباس خان شیدا، شیخ علی مدرس یزدی، میرزا سید ابراهیم شمسآبادی، ملأ محمدحسین ادهم، ملا محمد همامی، آیتالله سید عبدالعلی مریدی، آیتالله شیخ اسماعیل معزّی، میرزا حبیبالله نیّر، آیتالله میرزا محمد طبیبزاده فرزند میرزا ابوالقاسم طبیب و همچنین برادر خودش، شیخ ابوالفضل ریزی و ملا لطفالله شمسالواعظین ریزی نام برد.
شیوه مبارزه شیخ ریزی با بیگانگان
وی همچنین بهمنظور مبارزه با سلطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بیگانگان در اواسط جمادیالاول ۱۳۲۴ و در آستانه مهاجرت علمای تهران به قم (مهاجرت کبرا) ، به همراهی ۱۳نفر از علمای تراز اول اصفهان از جمله آقا نجفی اصفهانی، نورالله نجفی اصفهانی، محمدحسین فشارکی، ابوالقاسم دهکردی، میرزا محمدتقی مدرس، سیدمحمدباقر بروجردی، میرزا محمد مهدی جویبارهای، میرزا ابوالقاسم زنجانی، آقامحمدجواد قزوینی و رکنالملک شیرازی موارد زیر را متعهد میشود: این خدام شریعت با همراهی رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهماامکن بعد ذلک تخلف نکنیم، چهار فقره این تعهد به شرح ذیل بود:
اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ما به این روش متعهدیم.
ثانیاً: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچههای دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم برآن میت، نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه نماز بر آن میت بخواهند ما را معاف دارند.
ثالثاً: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیر ایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیر ایرانی را، اما ما ملتزم شدهایم. حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ما نداشته باشند. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعاً: مهمانیها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ما را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی مینماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ما خواهد بود.
او در شب ۱۷ رمضان ۱۳۲۹ قمری در سن حدود هشتاد سالگی درگذشت و جسدش با اصرار مردم اصفهان و ممانعت جهت دفن در زادگاهش از ریز تا اصفهان تشییع و در تخت فولاد به خاک سپرده شد.
نقل است موقعی که جنازه به دروازه اصفهان میرسد شهر که به حالت تعطیل و عزادار درآمده بود با طنین اذان به استقبال از جنازه میرود و با احترام فراوان شیخ را تا تخت فولاد تشییع و در محل محراب عبادت شبهای جمعه خود مدفون میکنند و حاج محمدحسین کازرونی (از تجار خوشنام و از فعالان نهضت مشروطیت در اصفهان) بر مزار وی تکیه و بقعهای را بنا نهاد که معروف به تکیه ریزی شد و در ادوار بعدی بسیاری از مریدان ایشان و بازاریان با ساخت رواقهایی دور تا دور تکیه را محصور کرده و مقبره شیخ را بهصورت نگینی دربرگرفتند.
انتهای پیام
نظرات