فقط چهار ماه یعنی تا 10 دی ماه فرصت دارید تا پنهلوپه «عاشق غمگین» را که 20 سال برای بازگشت عشقاش چشم انتظاری کشید را ببینید، بانویی که این روزها با سه همجنس مشابهاش در موزهی ملی ایران همچنان چشم انتظار است.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، درست کنار گیشهی فروش بلیت موزهی ملی ایران، سالنی است که چهار «پنهلوپه» از یک جنس و یک احساس انتظار میکشند، انتظاری که این روزها به یک سمبل تبدیل شده و البته به قول معاون رئیس جمهور ایران این روزها زنان قهرمان زیادی در نقش «پنهلوپه»های ایرانی زندگی میکنند.
به گفته جبرئیل نوکنده، رئیس موزهی ملی ایران، برای دیدن این مجسمههای عاشق هر روز از ساعت 9 صبح تا 6 بعدازظهر میتوانید به این موزه در خیابان امامخمینی (ره) نبش خیابان سیتیر بروید. و البته طبق اطلاعات ارائه شده از سوی وی، هر گردشگر داخلی باید برای دیدن این پنهلوپههای عاشق 2000 تومان و هر گردشگر خارجی 10 هزار تومان پرداخت کند.
بر اساس مستندات تاریخی، این مجسمهها که سمبل بانوی سوگوار و وفادار در قرن پنج پیش از میلاد هستند، یادآور داستان اُدیسه اثر هومر نویسندهی معروف و حماسهنویس سدهی هشتم پیش از میلاد یوناناند.
اولیس یا اُدیسه فرمانروای ایساکا بود که با زن زیبایی به نام «پنهلوپه» ازدواج میکند. حاصل این ازدواج پسری به نام تلماک است. هنگامیکه تلماک یک ساله بود، اولیس برای جنگ با تروا فرا خوانده میشود. این جنگ 20 سال طول کشید و ماجراهای زیادی برای اُولیس و سربازانش پیش آمد. از سوی دیگر «پنهلوپه» همسر باوفای او در غیبتاش خواستگاران زیادی داشت و به رسم بیوهزنان یونان باید همسری انتخاب میکرد.
اما پنهلوپه در قلب خود امید به بازگشت همسر خود داشته و از خواستگارها فرصتی میخواهد تا لباسی را ببافد و پس از کامل شدن به خواستگارها پاسخ دهد. پنهلوپه روزها میبافت و هر شب آن بافته را میشکافت تا کار بافتن تمام نشود. اما سرانجام رازش فاش شد و اعلام کرد همسر کسی میشود که بتواند کمان اولیس را خم کند. سرانجام اُدیسه پس از 20 سال از جنگ تروا بازگشت و در قالب یک چوپان به زندگیاش ادامه داد. او با استفاده از تیر و کمان و مهارتش در این رشته، در لباس گدایان توانست در مسابقه خم کردن کمان شرط را ببرد و تکتک خواستگارها را که در این مدت اموالش را به سرقت برده بودند، بکشد.
عشق پنهلوپه به همسرش اُدیسه و انتظار او برای بازگشت همسرش او را به سمبل بانویی وفادار و سوگوار در هنر یونان تبدیل کرده است.
با حملهی اسکندر مقدونی در 331 پیش از میلاد و تاراج و غارت سپاهیانش، این مجسمه مانند سایر آثار تخریب و از مکان اصلی خود خارج و به دلیل سنگینی زیاد تا راهرو 31 کشیده شد و در همانجا رها شد. این تندیس در محل سر، بازوها و پاها به شدت آسیب دیده و علاوه بر شکستگیهای عمیق که در زیر گردن، شانه و بخشی از بالاتنه دیده میشود، قسمت بیشتر هر دو دست، سر و پاهای مجسمه نیز مفقود شده است.
همچنین در بخش میانی دست شیاری دیده میشود که به نظر میرسد مجسمه در دست خود میلهای را به طور عمودی نگاه میداشته که با توجه به داستان ریسندگی پنهلوپه، احتمال دارد این حفرۀ میانی محل نگه داشتن میله دوک بافندگی باشد.
موسسه شرقشناسی شیکاگو در سال 1314 (1935 میلادی) در کاوش تخت جمشید در راهرو 31 خزانه، به نیمتنهای شکسته از سنگ مرمر برخورد کرد که با مجموعههای مکشوفه در کاخ بسیار متفاوت بود. کاوشگر این مجموعه بر اساس کشف قسمتی از دست مجسمه در تالار ستوندار شماره 38، معتقد بود محل اصلی نصب این مجسمه، که پنهلوپه (Penelope) نامیده میشود، راهرو شمارهی 31 نبوده و این مجسمه پس از هدیه از سوی یونانیان به پادشاه ایران در تالار ستوندار شمارهی 38 قرار داده شده است.
و از 6 مهر این مجسمه همراه با سه مجسمهی دیگر، دو مجسمه از موزهی ایتالیا و یک مجسمه از موزه کاتولینی در نمایشگاه «پیکرهای برای صلح، مجسمههای پنهلوپه از تخت جمشید تا رم» تا چهار ماه آینده برای بازدید چشم به در است.
انتهای پیام
نظرات