فعالان مدنی در اعتراض به خشک شدن چشمه «طاقبستان» زنجیرهی انسانی تشکیل دادند، البته قبل از جوشان شدن دوبارهی چشمه، با این حال هنوز نگرانند.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، حدود دو هفته قبل چشمهی «تاقبستان» خشک شد. یک خشکی ناگهانی، که مدیران شهری، دوستداران میراث فرهنگی و مردم منطقه را نگران کرد، پس از آن اظهار نظرهای فراوانی در این زمینه مطرح شد، حتی مدیران شهری کرمانشاه خشکسالی را عامل این رویداد دانستند، اما فعالان مدنی و باستانشناسان شیوهی مدیریت کلان استان را باعث بروز آن اعلام کردند.
اگر چه دو روز گذشته بار دیگر این چشمه فوران کرد و چشمه پرآب شد، اما زمینشناسان معتقدند برای اطمینان بیشتر از احیای این چشمه، باید چند روزی صبر کرد تا مشخص شود این آب ماندگار است یا به صورت موقت از چشمه جوشیده است!
با این وجود هنور برخی زمینشناسان، باستانشناسان و دوستداران میراث فرهنگی نظراتی را در این زمینه مطرح میکنند...
سیامک فتاحی، زمینشناس و دوستدار میراث فرهنگی در کرمانشاه در این زمینه میگوید: به نظر میرسد بازگشت آب به حوضچهی چشمه پایدار نباشد، معمولا چنین فعل و انفعالاتی در پدیدههای زمین شناسی رخ میدهد، بنابراین باید منتظر بررسیهای کارشناسی بود.
او ادامه میدهد: خشک شدن چشمه حتی اگر به دلیل خشکسالی باشد، احیای آن در این فصلِ کمآب، بعید به نظر میرسد. بنابراین احتمالا این اتفاق به دلیل برداشت بیرویه از سفرههای آب زیر زمینی در پایین دست پیش آمده است.
وی میافزاید: چشمهای مانند چشمه «بلهجیج» که سوراخ دارد، به دلیل انحلال لایهها و سنگهای آهکی دریچههایی در دل زمین بوجود آورده است که آب در آن جاری میشود، چشمه تاقبستان نیز از اینگونه است و ساختار «کارستی» (مناطق کارستی؛ مناطقی هستند که سنگ های آهکی در آن مناطق دچار انحلال شدهاند.) دارد.
او اضافه میکند: لایههای آهکی زاگرس بیشتر «کارستیک» است، بنابراین احتمالا مجاری خروجی آن تغییر پیدا کرده و چشمه خشک شده است. گاهی زمانیکه شیب هیدرولیکی زیاد و در مسیر آب رسوبات هم زیادی باشد این شیب تند باعث میشود، بنابراین فشار آب رسوبات را به سمت دریچهی خروجی میبرد و دریچه را میگیرد.
فتاحی با تاکید بر اینکه همهی این احتمالها در این زمینه وجود دارد، بیان میکند: برای احیای چشمهی «طاقبستان» علاوه بر این که به بارش باران نیاز دارد، مدیریت آب منطقه باید برای نظارت روی چاههای منطقه «نوژیوران» و پشت «تاق بستان» قاطعیت داشته باشد و از سوی دیگر ادارهی میراث فرهنگی استان باید برنامهریزی مناسبی برای نجات چشمه انجام دهد.
او شعار دادن، یا شبانه و با تانکر آب داخل چشمه ریختن را راهحل مناسب برای نجات چشمه نمیداند.
در «طاقبستان» فاجعههای زیادی رخ داده است
به گزارش ایسنا، مرتضی گراوند، باستانشناس نیز در این زمینه اظهار میکند: براساس اظهارنظر مسئولان میراث فرهنگی و شرکت آب منطقهای، خشکسالی و حفر چاههای غیر مجازی که در محدودهی «طاقبستان» صورت گرفته است، باعث شده تا چشمهی «طاق بستان» ناگهان خشک شود.
او میگوید: به دلیل وجود مدیران ناکارآمد در میراث کرمانشاه در طول سالهای گذشته، این اداره کل رو به انحطاط و نابودی رفته است و بسیاری از آثار و محوطههای باستانی ثبت شده در این منطقه بدون هر اعتراضی تخریب یا نابود شدهاند. همچنین بسیاری از محوطههای ناشناخته مانند معدن سنگ «رستم آباد» در کنگاور کاملا تسطیح و نابود شد، یا واگذاری حریم و عرصهی «چغا بابانه» و تکیهی «معاون الملک»، یا صدور مجوز ساختوساز در محوطهی «دستک» پس از کشف یک تابوت سنگی، که باعث تخریب این محوطههای تاریخی شد.
وی بروز هر کدام از این اتفاقات را یک فاجعه میداند و بیان میکند: تخریب «تاق بستان» از زمانی شروع شد که این نوع اتفاقات مطرح شدند، در حالی که برنامهی ثبت جهانی این محوطه در دست برنامهریزی است.
گراوند ادامه میدهد: این که بخواهند با لودر و بیل مکانیکی به یک اثر باستانی کم نظیر حمله کنند، چه ارتباطی به ثبت جهانی دارد؟ در قوانین یونسکو نیامده است که برای ثبت جهانی یک اثر باید آن را به حالت اولیه برگرداند، اگر اینگونه بود داریوش و خشایار باید تخت جمشید را دوباره میساختند.
این باستانشناس تاکید میکند: عملا روشی که در کرمانشاه به کار گرفتند یک کار اشتباه بود، کاری که فقط برای منفعت آن را انجام داند. کسی که شبانه در «طاقبستان» اقدام به لایروبی حجمی از انباشتهای مواد هزاران ساله به عمق دو نیم تا سه متر میکند، به دنبال چیست؟
او توضیح میدهد: مدیران آب منطقهای و میراث فرهنگی چون نمیخواهند همه مسایل را مطرح کنند، اظهار میکنند خشکسالی شده است، اما مطالعات صورت گرفته توسط زمین شناسانِ «کارست» نشان از این واقعیت دارد که دریل و متههای برقی باعث شده تا تودههای «کارست»ی که در ساختار کوه طاقبستان شکل گرفته، شکسته شود و با توجه به کم شدن بارندگی و ذخیرههایی که از ذوب برف به جا مانده، تودههای معلقی که در داخل زمین با ذوب برف نگهداری میشدند، توسط متهها تخریب شدند و در نهایت باعث ریزش و مسدود شدن مجاری خروجی که از هزاران سال پیش وجود داشته، شد.
مدیران قبول نمیکنند عاملِ خشکی، «خشکسالی» نیست!
وی این اتفاقات را باعث خشک شدن چشمهی «طاقبستان» میداند و بیان میکند: مدیران میراث فرهنگی برای نادیده انگاشتن اصل مسئله نمیخواهند قبول کنند که دلیل خشک شدن این چشمه تنها گزینه خشکسالی نیست.
گراوند مقصر اصلی در این زمینه را مسئولان میراث و آب منطقهای استان میداند و میگوید: اگر این گفته را بپذیریم، باید توجه داشته باشیم اصول علمی این اتفاق باید اینگونه باشد؛ آغاز خشکشدن یک منطقهی «کارستی» طغیان است، یعنی به واسطهی فشار گرما، برفها ذوب میشود، ذخیرهها خارج میشود، رودخانه طغیان میکند و پس از آن بلافاصله فروکش میکند. این در حالی است که با چنین اتفاقی در «طاقبستان» مواجه نشدیم. در واقع حفرههای چشمههایی که در زمان قاجار بسته شده بود با گودبرداری و تخریب محوطهی «طاق بستان» باز شد و ظاهرا خوشحال بودیم که آب چشمه در یک سال گذشته بیشتر شده است، در حالی که میزان بارش با میزان خروجی آب همخوانی نداشت و بازشدن این مجاری و تخریب متهها باعث شد ذخیره آب درون کوه خارج شود و باعث شود تا اکنون چشمه کاملا خشک شود.
به گفتهی او در تعطیلات امسال حجم خروجی آب به یک هزار و 947 متر مکعب در ثانیه رسیده بود.
این دانشجوی دکترای باستان شناس معتقد است: کاری برای «تاقبستان» نمیتوان انجام داد چون تخریبهای صورت گرفته در محوطه باعث تغییر مسیر آب شده و حفرهای در دل این کوه وجود داشته که میزان حجم آب را کاهش داده است.
پژوهشکده باستانشناسی هم مقصر است
گراوند با تاکید براینکه شکوه ساسانی ایران بر اساس سوء مدیریت در کرمانشاه نابود شد، اظهار میکند: آن زمان که جامعهی باستان شناسی اعلام کرد استفاده از بیلمیکانیکی در محوطهی تاریخی خلاف مقررات میراثی است کسی گوش نداد. در واقع پژوهشکدهی باستان شناسی هم مقصر است چون ناظرانی که فرستاد، از فعالیت بیلمکانیکی جلوگیری نکردند، حتی مسئولان «طاقبستان» شبانه کار کردند و شواهد نابود شد.
این باستانشناس با اشاره به پیدا کردن تکهای الههی «نیکه» در منطقهی «طاق بستان» قبل از خشک شدن دریاچه، میگوید: شواهد باستانشناسی و مدارک تاریخی نشان میدهد که در دورهی صفویه «الهه» فرو میریزد و زمانیکه در دورهی قاجار میخواهند «عمارت مسعودیه» را بسازند، همهی چشمهها در جلوی «طاقبستان» را می بندند و ساختار را تغییر میدهند، بنابراین بخشی از الهه روی انباشتها و خاکهایی ریخت که در دوره قاجار ریخته شده بودند، به همین دلیل زمانی که با بیل میکانیکی این انباشتها را خارج کردند، سند و شواهد نابود شد و حالا از بدشانسی مسئولان میراث فرهنگی کرمانشاه، بخشی از بال فرشته جا مانده است.
وی اضافه میکند: اگر یک تیم علمی و باستانشناسی قبل از گودبرداری در این محوطه کار میکرد و در این بخش متمرکز میشد، آثار نابود نمیشدند و احتمال داشت بخشهایی از «الله» را کامل کنیم.
گراوند بیان میکند: حتی پس از خشک شدن چشمه، کف آن پر از سفال بودف در واقع مواردی وجود دارد که نشان میدهد با لایروبی، بسیاری از دادههای باستانشناسی را از بین بردیم. درحال حاضر نیز در مقابل ایوان کوچک قطعه سنگ مکعبی وجود دارد که جای زخم تیشه و و قلم روی آن نمایان شدهاند. به همین دلیل میگویم بخش بزرگی از دادههای فرهنگی و میراث را با سوء مدیریت از بین بردهایم.
به گزارش ایسنا، با وجود همهی این حرفها و صحبتهای کارشناسی؛ حسین زندی، یکی از فعالان میراث فرهنگی خبر داد فعالان مدنی و دوستداران میراث فرهنگی سراسر کشور هم چند روز گذشته نگرانیشان را با بستن یک زنجیرهی انسانی مقابل کتیبهی «طاقبستان» نشان دادند و از مسئولان خواستند تا برای اطمینان بیشتر از احیای این چشمه، چند روز بیشتر صبر کنند تا مشخص شود آب فوران شدهی داخل چشمه،آب ماندگار است یا به صورت موقت از چشمه جوشیده است!
انتهای پیام
نظرات