اوایل هفته جاری حسن روحانی رییسجمهور کشورمان میزبان همتای افغان خود بود که در راس هیاتی بلند پایه به تهران سفر کرد.
حاصل دیدارها و گفتوگوهایی که در این سفره دو روزه بین مقامهای دو کشور صورت گرفت امضاء دو سند همکاری بین ایران و افغانستان بود.
پیروز مجتهدزاده کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خارجی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) بااشاره به سفر اشرف غنی به تهران خاطرنشان کرد: ما در درجه اول باید توجه داشته باشیم که اگرچه افعانستان در ماجراهای سه دهه اخیر رسما استقلال خود را ازدست نداد، ولی شرایط بسیار طولانی جنگی و مداخله درازمدت نظامی ایالات متحده علیه تروریستهای آن کشور سبب شده است تا این کشور از یک سو رعایت خواستههای سیاسی – استراتژیکی امریکا را در نظرداشته باشد و از سوی دیگر هم هوای وزنه پر اهمیتش یعنی ایران را داشته باشد.
وی ادامه داد: در یک چنین وضعیتی است که افغانستان ناچار است در برخوردهای ژئوپولیتیکی میان یک وزنه ژئوپولیتیکی مهم منطقهای مانند ایران که داشتن روابط خوب با آن را برای همسایگان یک ضرورت اجتناب ناپذیر میسازد، با کشورهای عربی تحت الحمایه ایالات متحده مانند عربستان سعودی که خود را درگیر ماجراجوییهای طراحی شده از سوی اسرائیل کردهاند جانب احتیاط و محافظهکاری را رعایت کند. در شرایطی این چنین بدیهی افغانستان تلاش میکند تا در سیاست خارجی و منطقهای خود میان این دو قطب تا حدی موازنههایی معقول ایجاد کند.
وی در رابطه با چگونگی ایجاد موازنههایی مانند آنچه افغانستان در سیاست خارجی خود اعمال میکند، افزود: این امر تاحد زیادی بستگی به میزان کاردانی، و مصلحتاندیشی و توانایی تفکر و دلیری اجرای تفکر دارد. برای مثال حامد کارزای، رئیسجمهور پیشین افغانستان که در آغاز کار جز ایفای نقش یک دست نشانده بیاختیار امریکا چارهای نداشت به سرعت خود را به استقلال شخصیتی رساند و تصمیمات مستقلانهاش گاه سبب نگرانی و حتی گاه سبب خشم و عصبانیت ایالات متحده میشد. باید بدانیم که رئیسجمهور اشرف غنی هم تازه در سرآغاز کار خود است و هنوز سرگرم به جلوه درآوردن استقلال فکری و تصمیمگیری است که خود مستلزم موفقیت در استقرار قدرت و نفوذ است.
این استاد دانشگاه در رابطه با برخی اظهار نظرها مبنی بر نبود رییس اجرایی افغانستان همراه با رییسجمهور این کشور در سفر به تهران گفت: دکتر عبدالله عبدالله رهبر ائتلاف ملی افغانستان در حقیقت دومین مقام اعلای آن کشور محسوب میشود و قرار نیست در همه سفرهای ریاست جمهوری افغانستان به کشورهای دیگر سفر داشته باشد. علاوه براین آنچه از دید کارشناسی سیاسی ایرانی اهمیت دارد این است که حضور وی در جایگاه بالایی در ساختار سیاسی افغانستان هر رئیس جمهوری را وادار میکند تا در مناسبات خارجی خود با ایران و دیگر کشورهای منطقه و جهان موازنه های ضروری را برقرار نماید.
وی تاکید کرد: گمان نمیکنم عدم حضور عبدالله عبدالله در این سفر معنی و مفهوم سیاسی خاصی داشته باشد به خصوص که سفر اشرف غنی به تهران کمتر جنبه سیاسی و ژئوپولیتیکی دارد و بیشتر برای توسعه مناسبات اقتصادی و بازرگانی و ارتباطات و مسائل مرزی است و من امیدوارم که در این سفر طرفین گامهای موثری به سوی حل مساله حیاتی هیرمند و هامون برداشته باشند.
وی در مورد روابط ایران و افغانستان در دولتهای جدید دو کشور نیز گفت: در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران و بعد از ماجراهای طولانی اشغال افغانستان توسط شوروی و شورشطالبان و عملیات نظامی ایالات متحده امریکا در آن، این کشور هنوز حتی فرصت تنفس آزادانه و مستقل را نیافته است. یعنی رویدادهای یاد شده و تشتتهای سیاسی ناشی از آن به ویژه، هنوز به افغانستان اجازه تنفس سیاسی آزادانه در حاکمیت ملی بدون تردید و تهدید و چالش نداده است که بتواند دور از نفوذ این شرایط روابط خود با همسایگان را صرفا بر اساس منافع ملی مشخص شده افغانستان طرحریزی کرده و به سامان رساند.
این کارشناسان مسائل بینالملل ادامه داد: با همه این احوال و در قیاس این وضعیت نامساعد، روابط دو کشور کاملا خوب و دوستانه پی گیری شد ولی برخی مشکلات عمده جغرافیایی در طول تاریخ از اعتلای این روابط به سطح همکاریهای سالم و دوستانه میان دو ملت جلوگیری کرده است و قطعا سیاستمداران دو کشور آگاهند که برای واقعیت بخشیدن به آرمان روابط دوستانه نزدیک و همکاریهای سالم و بس سودمند برای هر دو طرف باید همه ابتکار و تلاش خود را متوجه یافتن راه حلهای واقعی دائمی برای از میان برداشتن مشکلات جغرافیایی سازند.
انتهای پیام
نظرات