هنر است که یک بازیگر آنقدر مهارت داشته باشد تا از پس هر نقشی برآید، یعنی یکجا پلیس خوبی باشد و جای دیگر معتادی قهار، یک جا روحانی متدینی باشد و جای دیگر عاشقی دلخسته.
اما این هنر را فرهاد اصلانی به تمام و کامل داراست و بازیهای درخشانش در فیلمها و مجموعههای تلویزیونی دلیلی براین مدعا است. این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون جدا از توانمندیاش در ایفای نقشهایی که برعهده داشته، در سالهای گذشته بیشتر از هرچیزی با فیلمهایی مطرح شد که هرکدام به نوعی دچار مشکل شدند، فیلمهایی که یا اصلا مجوز اکران نگرفتند یا از پرده سینماها پایین کشیده شدند.
او با وجود تمام این اتفاقات از روزهایی میگوید که نقشهای مورد علاقهاش را در سینما بازی کرده، ولی به دلیل استرسهایی که برای اکران فیلمها وجود داشته، نتوانسته از هیچ کدام لذت ببرد.
اصلانی با انتقاد از کسانی که این روزها تلاش میکنند تعریف دیگری از سینما ارائه دهند، از وضعیت چند سال گذشته تلویزیون هم گلایه کرد که باعث شد اصلا تمایلی به کار در این رسانه نداشته باشد.
این بازیگر که دو فیلم «ساکن طبقه وسط» به کارگردانی شهاب حسینی و «مستانه» حسین فرح بخش را بر پرده سینماها دارد، با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، از فیلمهایش، وضعیت این روزهای سینما و البته از قورباغه قورت ندادهاش گفت.
مشروح گفتوگوی فرهاد اصلانی با خبرنگاران سینمایی ایسنا در ذیل میآید:
ممیز فیلم شهاب حسینی برایم آشنا بود
از اصلانی ابتدا درباره حضورش در فیلم «ساکن طبقه وسط» به عنوان اولین تجربه کارگردانی شهاب حسینی پرسیدیم و او تاکید کرد که دراینباره بیشتر از فیلم، باید به خود «شهاب» پرداخت.
او یادآور شد: اولینبار در سریال «پلیس جوان» با شهاب همکاری کردم. آدم خاص، دوست داشتنی و با انگیزهای بود که یکی دوبار دیگر هم با هم کار کردیم و دوستی خوبی بینمان ایجاد شد. وقتی شنیدم میخواهد فیلم بسازد و باانگیزه و علاقه دنبال آن است، طبیعتا خوشحال شدم و گفتم، هر کمکی از دستم برآید برایش انجام میدهم.
وی افزود: در «ساکن طبقه وسط» با صحبتهایی که داشتیم خیلی زود به نتیجه رسیدیم و کارم یک روز بیشتر طول نکشید. فعلا هم اخبار خوبی از فیلم شنیدهام و خدا را شکر که خوب میفروشد.
این بازیگر سینما و تلویزیون در «ساکن طبقه وسط» نقش یکی از ممیزان وزارت ارشاد را در صدور مجوز نشر کتاب ایفا میکند که درباره این نقش، آن هم در زمانی که بحث مجوز دادن یا ندادن به آثار هنری مثل فیلم و کتاب داغ است، توضیح داد: به هرحال ما جسته و گریخته با این فضا و طیف افرادی که مسئولیت صدور مجوز به کتاب یا نمایش فیلمها را برعهده دارند، آشنایی داریم و خودم از نزدیک با آنها برخورد هم داشتهام. گاهی واکنش این دوستان به هنگام صدور مجوز برای یک فیلم به شکلی است که میشود به آنها پیشنهاد داد، خب اگر میتوانی خودت برو بساز، چون چیز دیگری را از فیلمنامهای که به آنها دادهای، تعریف میکنند و گاهی استدلالهایی را مطرح میکنند که به طنز شبیه است و باعث تعجب میشود؛ به همین دلیل چنین پرسوناژی برایم آشنا بود و برای همکاری زود به نتیجه رسیدیم.
انتقاد از موضعگیری تلویزیون
از اصلانی درباره کمرنگ شدن یا نشدن انگیزهاش از کار در سینما پرسیدیم، چرا که در چند سال گذشته تقریبا تمام فیلمهایی که بر پرده سینما داشته مثل «من مادر هستم»، «به خاطر پونه» و «خصوصی» به نوعی با مشکل مواجه شدهاند و فیلم «خرس» هم که پس از سه سال اصلا پروانه نمایش نگرفته است.
او در پاسخ به این سوال با اشاره به اینکه از یک زمانی به بعد تصمیم گرفته که بیشتر در سینما بازی کند، گفت: این تصمیم به حدود 5 سال قبل برمیگردد و اینکه تلویزیون خیلی میتوانست خردمندانهتر رفتار کند و مردم را با هم آشتی داد، اما متاسفانه تلویزیون رویهای را انتخاب کرد که مدام کارها کم ارزشتر و بیخاصیتتر شدند و به نظر میآمد کسی انگیزه ندارد و انگار فقط میخواهند آب در دل کسی تکان نخورد؛ به همین دلیل اصلا علاقهای به کار در تلویزیون نداشتم.
بازیگر سریالهای «آشپزباشی» و «مختارنامه» اضافه کرد: در سینما هم که کار کردم، بیشتر فیلمها به مشکل خورد که در این مشکل گاهی بحث سیاسی دخیل بود و گاهی هم بازیهای پیچیده خود سینما باعث بروز حاشیه میشد که من درکی از آن نداشتم.
اصلانی با اشاره به فیلمهای «خصوصی»، «من مادر هستم» و «خرس» بیان کرد: اگر بخواهم عقبتر بروم باید به فیلم «سیزده 59» اشاره کنم که یک فیلم دفاع مقدسی بود، ولی برخورد خوبی با آن نشد، چون کارگردانش (سامان سالور) مورد وثوق آن جماعتی که سرکار بودند، نبود؛ به طوری که فیلم حتی به جشنواره دفاع مقدس هم دعوت نشد. این در حالی است که «سیزده 59» فیلم خوبی بود.
پایین کشیدن «خصوصی» عجیب بود
او ادامه داد: بعد از آن هم فیلم «یه حبه قند» بود که در جشنواره گرفتار بازیهایی شد و همه نگران بودند که اصلا اکران میشود یا خیر. پس از آن دیگر فضا بدتر شد و دیدیم که با فیلم «خصوصی» چه کردند و آن را از پرده پایین کشیدند؛ اتفاقی عجیب که پس از سالها دوباره تکرار شد.
بازیگر فیلم «سیزده 59» اضافه کرد: به جز اینها، فیلم «به خاطر پونه» هم بود که با وجود اجتماعی بودن، متهم به بحث خیانت شد و آن را هم بیدلیل از بخش مسابقه جشنواره فجر حذف کردند، در حالی که خیلیها میگفتند بازیگری آن فیلم امتیاز داشت. بعد از این فیلم هم به «من مادر هستم» رسیدیم که هنوز برایم سوال است، چطور برای فیلمی که این قدر حرف برای گفتن داشت و موضوعی مهم و اجتماعی را به شکل جدی به چالش کشیده بود، فضای ملتهبی ایجاد کردند.
دعوت از رسانهها برای دیدن فیلمها کار طنزی بود
اصلانی با بیان اینکه برای فیلم «پل چوبی» هم همین اتفاقات به شکل دیگری تکرار شد، گفت: بعد از همه اینها فیلم «خرس» میماند که دیگر نعل به نعل با فیلم نامه ساخته شد و حتی در مونتاژ، سکانسهایی برای به وجود نیامدن هرگونه حساسیت و مشکل، تغییر داده شد. بعد هم افراد مختلفی از حوزههای مختلف فیلم را دیدند، اما نه مدیران قبلی خود را صاحب فیلم میدانستند تا توضیحی دهند و نه دوستان جدید؛ تا این که کار به جایی رسید که خبرگزاریها و اهالی رسانه را دعوت کردند که فیلم را ببینند و نظر دهند؛ کاری که به نظرم طنز بود و روش خوبی نبود، چون ممکن است یک رسانه با غرض برخورد کند و جریانی را علیه فیلمی به وجود آورد.
نمیدانیم در ایران دایره مقدس چقدر وسیع است!
او در ادامه این بحث و درباره اینکه گفته می شود فیلم «خرس» ضد ارزشهای دفاع مقدس است، اظهار کرد: اتفاقا مدتی قبل برای دوستی، سینمای آمریکا را مثال زدم و گفتم آنها نظامشان را مسخره نمیکنند، اما ممکن است درباره فردی با یک پست سیاسی بزرگ فیلم بسازند که آن فرد قطعا مقدس نیست بلکه نظامش مقدس است، ولی اینجا (در ایران) نمیدانیم دایره مقدس چقدر وسیع است و در مورد چه چیزی یا چه کسی میشود حرف زد. درباره فیلم «خرس» آیا طرح این موضوع که یک رزمنده جنگ که سالها خبری از او نبوده و ناگهان برگشته و دچار مسائلی شده، یعنی توهین به جنگ؟ یا توهین به دفاع مقدس؟ اگر این آدم از جنگ نیامده بود و از جایی دیگر برمیگشت مشکلی نبود؟!
وی بیان کرد: درنهایت این طور شد که در این سالها از فیلمهایی که در آنها بازی کردم لذتی نبردم و مدام ترس این را داشتم که فیلمام اکران میشود یا نه. الان هم اگر چه دیگر حرفهای شدهایم و زندگی میکنیم، اما اشتیاقی که پیش از این داشتم را دیگر ندارم.
فرهاد اصلانی دراینباره اضافه کرد: وقتی میبینی کارگردانی تو را متقاعد میکند تا نقشی را بازی کنی و تو هم برای آن زحمت میکشی، اما بعد یک نفر دیگر خیلی راحت تصمیم میگیرد تا سکانسی حذف شود، چه انگیزهای باقی میماند؟ ضمن این که رفتارهای دوگانهای هم وجود دارد و عجیب است که به یک فیلم جایزه میدهند و بعد همان فیلم را ممنوع میکنند.
این بازیگر در پاسخ به اینکه علت اصلی این ماجراها را چه میداند، توضیح داد: از خیلی جهات میشود مساله را بررسی کرد. اگر مختص فضای ایران بخواهیم نگاه کنیم به نظر میرسد انگار دولتمردان، سینما را کامل نپذیرفتهاند و میخواهند تعریف دیگری از سینما داشته باشند و کارکرد دیگری از آن میخواهند. در حالی که به نظرم این اتفاق نمیتواند بیفتد، چون طبیعت سینما خاص خودش است و این طور نیست که فقط پولی داده شود و فیلمهای مورد علاقه گروهی خاص ساخته شوند؛ البته شاید یک روزی چنین تصمیمی هم بگیرند و بگویند سالی 8-7 فیلم خودمان میسازیم، تماشاچیاش را هم جور میکنیم و دیگر لازم نیست بقیه فیلم بسازند.
ممیزی روی فیلمنامه را نمیفهمم
او گفت: بخش دیگر قضیه هم به مسائل دیگری برمیگردد و گاهی فکر میکنم چطور میشود به یک تعامل و زبان مشترک رسید، اما به هیچ راه حلی نرسیدهام؛ مثلا من هنوز جریان ممیزی روی فیلمنامه را نمیفهمم چون هر بازیگری قرائت خودش را از یک فیلمنامه دارد و با تفکر خودش نقش را بازی میکند. به این ترتیب وقتی فیلمنامه دچار ممیزی میشود و بعد هم یکسری اعمال نظر دیگر روی کار انجام میشود، با اثر متفاوتی روبرو میشویم و این محصول دیگر فیلمی نیست که کسی ادعا کند آن را ساخته است.
دلشان برای سینما نمیسوزد
اصلانی ادامه داد: در این مدتی که کار کردهام ممیزهای مختلفی را دیدهام و متوجه شدم که بیشتر آنها کسانی نیستند که به سینما علاقهمند باشند.در واقع در این حوزه بیشتر نگاه سیاسی و عقیدتی حاکم است و دلشان برای سینما نمیسوزد که این جای تاسف دارد.
بازیگر فیلم «قصهها» همچنین اضافه کرد: مثال دیگر این قضیه را در تلویزیون میتوان دید. در این سالها عناوینی تعریف شدهاند که اصلا واقعیت ندارند مثل مجری طرح یا ناظر کیفی و مشخص نیست مثلا، ناظر کیفی چه کاری میکند؟ یعنی اگر قرار است او نظارت کند پس کارگردان چه میکند؟ اگر به کارگردان اعتماد ندارید پس به چه کسی اعتماد دارید؟
او که در سریال تولیدی شبکه نمایش خانگی با نام «ساخت ایران» هم بازی کرده است، در ادامه توصیف وضعیت تلویزیون و درباره نمایش این مجموعه از شبکههای تلویزیونی در ماههای اخیر گفت: تلویزیون در سالهای اخیر به این سمت رفت که زور بگوید و کار رسانههای دیگر را به هر شکلی که دوست دارد نشان بدهد و این اتفاق اصلا خوب نیست؛ مثلا فیلمهای سینمایی که از شبکههای تلویزیون پخش میشوند در اغلب موارد کارگردانها را شاکی و عصبانی میکنند، چون هرطور میخواهند فیلم را سانسور میکنند. در بخش تئاتر هم زمانی بود که یک مدیر علاقه مند آمد و چند کار آماده شد،اما قدم محکمی برداشته نشد.
او با اشاره به بخش ابتدایی صحبتهایش درباره سینما و انگیزه داشتن برای کار خاطرنشان کرد: شاید بتوان گفت، جماعتی که در بخش اداری سینما کار میکنند و بقیهای که در سینما فیلم میسازند، فقط همدیگر را مستهلک کردهاند و این میشود که در فیلمها هیچ نشاطی نیست و اکثرا غمانگیز هستند. در این بین هم به تنها چیزی که اهمیت داده نمیشود مخاطب است، در حالی که اوست که باید مسائل را درک کند و از فیلمی خوشش بیاید یا نیاید، اما عدهای این وسط برای مردم تصمیم میگیرند که خیلی هم بینتیجه است.
کسی که جسارت مدیریت ندارد، نباید بیاید
اصلانی در ادامه این گفتوگو درباره اینکه آیا معتقد نیست یکسری از اتفاقات، مدیران را محتاط کرده تا برای جلوگیری از حاشیه، پیشگیریهایی انجام دهند، خیلی صریح اظهار کرد: به نظرم اگر کسی جسارت مدیریت را ندارد، نباید بیاید چون باید بتواند از حوزه کاریاش دفاع کند. اسم این کار تعامل نیست و صددرصد عقبنشینی است.
او خاطرنشان کرد: با این حال مخالفم با این نظر که عدهای انتظار داشتند با ورود مدیران جدید همه چیز به سرعت بهبود یابد، چون این قضیه یک مقدار خاماندیشی است و مگر میشود یک روزه همهچیز تغییر کند؟!
آیا جریان مملکت را دو فیلم میتواند عوض کند؟
وی با این حال اظهار کرد: الان این همه فساد اقتصادی و معضل اجتماعی در جامعه رخ میدهد که فقط با عکس میشود گوشههایی از آن را نشان داد. آیا اگر نمایشگاه عکسی برپا شود مردم تظاهرات میکنند و به خیابان میآیند؟ آیا کل جریان مملکت را همین دو فیلمی که اینقدر برسر آن بحث است عوض میکند؟ اصلا مگر میشود؟ به هیچ وجه! و نمیدانم اینها به سینما چگونه نگاه میکنند؛ گاهی ابزاری، گاهی بیاهمیت و گاهی هم ضدفرهنگ! واقعا تکلیفی برای سینما روشن نیست.
وی ادامه داد: آن افرادی که مشخصا درباره فیلمها اظهار نظر میکنند، تا به حال پشت صحنه یک فیلم را ندیدهاند و رنج تولید فیلم را نکشیدند. اینها فقط در جایی ایستادهاند و دیگران را متهم کنند. این فکر کثیفی است که گفته شود همه میخواهند به آن طرف وصل بشوند یا برای نمایش فیلمی در یک جشنواره اتهام سیاهنمایی را مطرح کنند.
دلم میگیرد که فحاشی به فضیلت تبدیل شده
این بازیگر گفت: وقتی یک فیلمساز در این مملکت تربیت میشود و به جایگاهی میرسد، باعث افتخار است و باید از او مراقبت کرد، اما میبینیم چه بر سر بعضیها آمده و دلم میگیرد که چطور فحاشی به فضیلت تبدیل شده و در آن مسابقه میگذارند. این دردناک است و اصلا هنر نیست، بلکه سوءاستفاده از قدرت است.
جشنواره فجر و جوایز دردسرساز
ادامه گفتوگوی ایسنا به سوالهایی درباره فرهاد اصلانی اختصاص پیدا کرد و او درباره اینکه توانمندی بازیگریاش خیلی دیر مورد توجه قرار گرفت و حتی در جشنواره فجر هم به درستی قضاوت نشد، نکاتی را مطرح کرد و گفت: هیچگاه متوقع نبودم و این طور فکر نمیکردم که امتیاز ویژهای داشته باشم. همیشه سعی میکنم کارم را به بهترین شکل ممکن انجام بدهم. حالا یک موقع توجه میشود و یک وقتی هم توجه نمیشود. هرچند به نظرم این بحث جایزه هم دردسرساز شده، یعنی اینکه وقتی بازیگری جایزه میگیرد یک جور دچار دردسر میشود و آن وقت که نمیگیرد هم جور دیگری دچار دردسر میشود.
وی گفت: البته این جشنواره فجر هم خودش جوک شده، چون جشنواره را در تهران برگزار میکنند و بعد هر شهری صفآرایی خودش را دارد. یک شهر دو فیلم را بالا میبرد و شهری دیگر دو فیلم دیگر را. انگار از کیسه خلیفه میبخشند، در صورتی که فستیوال یک ماهیت و شکل و شمایلی مخصوص دارد.
اصلانی درباره اینکه آیا در دورهای که جایزه گرفت، تاثیری در روند کارش ایجاد شد و در انتخابهایش محتاط تر شد یا خیر؟ بیان کرد: من کماکان روال خودم را دارم، یعنی اینطور انتخاب میکنم که فیلمی به دلم بچسبد و به این فکر میکنم، کاری باشد که بعد از شش ماه یا یک سال هنوز دوستش داشته باشم و بتوانیم از آن دفاع کنم. البته گاهی هم بوده که کارگردان فیلم جوان بوده و میتوانست نگرانی وجود داشته داشته باشد، اما فیلمنامه قرص و محکم بوده و فیلم خوبی هم از آب درآمده است. بعضی وقتها هم هست که سینما به تو احتیاج دارد و باید بروی، ضمن اینکه گاهی دوستیها و رفاقتها هم در انتخابم بیتاثیر نبودند.
بازیگر فیلمهای «روسری آبی» و «سفر به چزابه» از معدود بازیگرانی است که تنوع نقشهایش زیاد است و همواره تلاش کرده در نقشی کلیشه نشود؛ اتفاقی که عکس آن را در سینما یا تلویزیون به وفور میبینیم، او درباره اینکه در این تنوع نقش خودش دخیل بوده یا فیلمنامههای که پیشنهاد میشده این حق انتخاب را به وجود آورده است، گفت: باورم این است که وقتی نقشی و شخصیتی نوشته شده باید آن را درک کنم تا بتوانم اجرا کنم. وقتی در نقشی حس کنم حرفی برای گفتن ندارم ترجیح میدهم فرد دیگری آن را بازی بکند، چون شاید برای بازیگر دیگری امتیاز داشته باشد. در واقع این مسیری که طی کردهام خیلی سیاستورزانه نبوده و ناخودآگاه روند کاریام به این شکل درآمده است. ضمن اینکه هیچ وقت بازی در نقش اصلی برایم اولویت نبوده و اصلیترین دلیلم برای ایفای نقشهای کوتاه حمایت کردن از یک کار خوب بوده است.
رُل کوتاه بازی کردن ترس دارد
او اضافه کرد: البته رُل کوتاه بازی کردن ترس دارد. وقتی رُل بزرگتری را بازی میکنی، بالاخره میگویی از 50 تا سکانسی که وجود دارد اگر دو سه تا سکانس هم حذف شوند باز بقیهاش باقی میماند،اما من فیلمی را کار کردهام که بازیگری در فیلم بازی کرده بود، ولی وقتی فیلم نمایش داده شده اصلا در فیلم نبود. تصور کنید آن بنده خدا حالش چطور شد!
فرهاد اصلانی که از جمله بازیگرانی است که با وجود محکم شدن پایش در سینما همانند بعضی از بازیگران ترجیح نداد فقط در سینما کار کند، درباره تفاوت سینما، تلویزیون و تئاتر گفت: در ذات برایم تفاوتی ندارند و ارزشمند هستند، اما خب در این سالها حال بدی در تلویزیون دیدم که دوست نداشتم در آن جا بازی کنم و بیانضباطیهای مالی هم که گریبانگیر همه پروژهها شد، مرا از نرفتن به تلویزیون پشیمان نکرد.
آرزوی انجام کاری جمعوجور در تئاتر را دارم
او ادامه داد: درباره تئاتر هم یک تحلیل دارم، چون ما با دوستانی تئاتر کار کردیم که نگاه دیگری به این مقوله داشتند، مثل آقایان میرباقری و نادری، اما الان هیچ کدام از آن بچهها کار نمیکنند و حتی وقتی تئاتری تماشا میکنم احساس غریبگی دارم. با این حال در خلوت خودم آرزومندم یک کار جمع و جوری در تئاتر انجام دهم، حالا چه خودم کار کنم، چه با دوستان باشد فرقی نمیکند، ولی فعلا فرصتش پیش نیامده است و روی سینما متمرکز هستم و احساس خوبی هم از آن دارم.
باید فقط دعا کنیم تا...
بازیگر فیلم «پاداش سکوت» در پاسخ به اینکه آیا او هم از آن دسته بازیگرانی است که با هر کارگردانی کار نمیکند، گفت: خب با یک طیف خاصی کار نمیکنم، چون مشخصا کسانی هستند که اصلا دیالوگی با هم نداریم. آنها کلا بحثشان چیز دیگری است و تفکر خاصی دارند و شعارهایی می دهند، اما کسانی که سینما را دوست دارند برای من ارزشمندند. همچنین ترجیح میدهم با کارگردانهای سینمای مستقل کار کنم که امانتدار خوبی هستند و حداقل دنبال کار خودشان هستند، یعنی اینکه سعی میکنند فیلمشان به نتیجه برسد و به سادگی تن به ممیزی نمیدهند. این کار قابل تقدیر است، اما آیا در بخش دولتی این اتفاق میافتد؟ خیر، چون نمیدانیم با چه کسی طرف هستیم مثل تلویزیون که معلوم نیست کارگردان صاحب کار است، تهیهکننده یا مدیر گروه! فقط باید دعا کنیم تا کار به مشکل نخورد.
«قصهها» و عشق رسیدن به «نوبر»
بازیگر «روسری آبی» که ادامه نقش خود در این فیلم را در «قصهها»ی رخشان بنیاعتماد بازی کرده است، جدیدترین ساخته این کارگردان را فیلمی شریف، دردمندانه و متعهدانه دانست.
او با اشاره به اینکه بعد از سالها که اولین فیلم خود را با بنیاعتماد کار کرده بود، بار دیگر فرصت پیدا کرد تا با همان انگیزه با این کارگردان کار کند، اضافه کرد: خانم بنیاعتماد هیچ وقت از مردم خودش فاصله نگرفت بنابراین نخواهیم که او استقلالش را از دست بدهد. امیدوارم حواشی پیش آمده برای خانم بنی اعتماد و «قصهها» که فیلمی دوستداشتنی بود و از آن لذت بردم شرایط اکران خوبی پیدا کند.
اصلانی در پاسخ به اینکه چه تصوری برای آینده شخصیتی که سالها قبل در «روسری آبی» بازی کرد بود و آن را در «قصهها» تکرار کرد، پیش بینی میکرد، گفت: در «روسری آبی» خیلی دوست داشتم نقش کارگری که بازی میکردم به عشق زندگیاش برسد (نوبر با بازی فاطمه معتمدآریا)، اما خب «نوبر» عشق را انتخاب نکرد و زندگی دیگری را به نفع خانوادهاش ترجیح داد. به خاطر همین بعد از سالها دوست داشتم که این اتفاق بیفتد و فکر میکنم خانم بنیاعتماد به نفع عشق این قدم را در «قصهها» برداشت.
فرهاد اصلانی و کارگردانی؟
این بازیگر همچنین در پاسخ به اینکه آیا برنامهای برای کارگردانی دارد یا خیر، گفت: چرا دارم، ولی اگر تا الان آن را انجام ندادهام به خاطر وحشتی است که از بروکراسی پیچیده این کار دارم. البته صرفا کسب عنوان فیلم سازی برایم جذابیت ندارد، بلکه باید شرایطی پیش آید تا دچار ساخت یک فیلم بشوم مثل اتفاقی که در تئاتر برایم رخ داد و هیچ مانعی هم سر راهم قرار نگرفت که منصرفم کند.
یک قورباغه قورت داده نشده دارم
او درباره تجربه تئاتر خود توضیح داد: متنی را نوشتم که چهار سال طول کشید تا آن را اجرا کنم و آن موقع دقیقا دچار آن "مساله" شده بودم. با این حال بیشتر از فیلمسازی یک آرزوی بزرگ و در واقع یک قورباغه قورت داده نشده دارم و آن هم نوشتن است، یعنی میل به نوشتن آن قدر در من زیاد است که بیش از هر چیز دیگری اذیتم میکند.
وی افزود: ایدههای زیادی هم دارم که بخشی از آن را روی کاغذ میآورم، ولی تحمل ریاضت نوشتن برایم سخت است، چون وقتی درگیر کاری میشوم همه زندگیام را منطبق بر آن تنظیم میکنم و الان به دلیل بازیگری فرصت کافی برای نوشتن ندارم.
اصلانی هم چنین با بیان اینکه بازی در نقشهای کمدی را خیلی دوست دارد، هرچند خطرناک است و بعضیها او را در فیلم «خوابزدهها» دوست نداشتند، گفت که دوست دارد فرصت همکاری با عبدالرضا کاهانی و حمید نعمتالله را پیدا کند که البته قبلا پیشنهادی از هر دو کارگردان گرفته بود، اما در هیچکدام امکان بازی پیدا نکرد.
«مستانه» و اظهار تاسف از جابجایی اکران یک فیلم
این بازیگر که به تازگی فیلم «مستانه»اش به کارگردانی حسین فرحبخش به سینماها آمده است، در بخش پایانی گفتوگویش با ایسنا با ابراز رضایت از همکاری با حسین فرحبخش که پیش از این در «خصوصی» هم با او همکاری داشت، درباره زمان اکران این فیلم گفت: یک جابجایی در اکران اتفاق افتاد و «مستانه» جایگزین فیلم آقای درمیشیان شد که البته از این بابت متاسفم. هرچند شنیدهام «عصبانی نیستم» بسیار سانسور شده و حتی اگر فیلم اکران هم میشد حال خوبی نداشت.
اصلانی درباره فیلم «مستانه» هم گفت: این فیلم را در دسته آثار اجتماعی باید تعریف کرد و فکر میکنم با اقبال خوبی مواجه شود. البته فیلم بحث برانگیزی است و مخاطب، ساده از کنارش نمیتواند بگذرد یا صرفا آن را به عنوان یک فیلم سرگرمکننده تماشا نخواهد کرد.
او ادامه داد: نقش من هم به عنوان یک وکیل کمی سخت بود، چون با توجه به شرایطی که داشتم و درگیر کار آقای میرباقری (شاهگوش) بودم، ملحق شدنم به گروه سخت بود ولی سعی خودم را کردم و امیدوارم مردم فیلم را دوست داشته باشند.
تهیه و تنظیم گفتوگو پرستو فرهادی خبرنگار ایسنا
انتهای پیام
نظرات