«مش حسین آقا»ی فیلم سینمایی «مسافران مهتاب» که محرک اصلی داستان برای اتفاقاتی بود که «نمکی» رقم میزد، این روزها 30 سال دارد و پا به عرصه کارگردانی گذاشته است.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا، محمدرضا امیرصادقی زمانی که تنها دوسال داشت از طریق پدرش خسرو امیرصادقی تهیهکننده و بازیگر وارد حرفه بازیگری شد و برخلاف بازیگران کودک دیگر که تنها در مقطعی موفق به تجربه بازیگری میشوند، کارش تداوم پیدا کرد و تا به امروز نیز که 28 سال از آن روزها گذشته است، ادامه دارد.
او به ایسنا گفت: چیزی از آن زمان یادم نیست اما از موقعی که یادم میآید همه من را به اسم مش حسین آقا میشناختند و به این اسم صدایم میکردند. «مسافران مهتاب» بازتاب زیادی داشت و من آن کار را بسیار دوست دارم. علاقهمند بودم به همه بگویم آن بچه من هستم و همه آن را بدانند.
وی ادامه داد: حس بسیار خوبی است که آدم بچگیاش را روی پرده سینما ببیند و اینکه حس میکنم سالهای زیادی است عضو خانواده سینما هستم برایم لذتبخش است. «مسافران مهتاب» هم همیشه با اسم نمکی و مش حسین آقا بوده است، اسمی که مدام در طول فیلم توسط نمکی تکرار میشد.
محمدرضا امیرصادقی چهار سال بعد از «مسافران مهتاب» هنگامی که 6 سال داشته است در فیلم «خواستگاری» مقابل دوربین رفته است. نقش بچه شیطانی که پدر او اسماعیل محرابی بود.
او اظهار کرد: آن زمان را کاملا به یاد دارم. روزهای خوبی که با یادآوری خاطراتش دلم برایش تنگ میشود. سینما برایم محیط ناآشنایی نبود و از کودکی با پدرم در پشت صحنه فیلمها حضور داشتم. در واقع آشنایی کاملی به محیط داشتم و سینما شرایط عجیبی برایم نداشت، اما شناخته شدنم در آن مقطع حس خیلی خوبی برایم داشت. شهرت که بسیار لذتبخش و شیرین بود.
امیرصادقی درباره این روزهایش یادآور شد: بازیگری را ادامه دادم و در فیلمهای دیگری چون «کلید ازدواج»، «عشق طاهر»، «بله برون»، «پسر تهرونی» و «بازنشستهها» مقابل دوربین رفتم اما علاقه اصلیام کارگردانی است و در دانشگاه نیز فیلمسازی خواندم و بیشتر از بازیگری پشت دوربین را دوست دارم و تاکنون هم چند کار کوتاه ساختهام.
وی درباره اینکه چقدر پدرش در ورودش به سینما نقش داشته است به ایسنا گفت: به هر حال پشتوانه خوبی برایم بوده است و در خانهای متولد شدهام که سینمایی بوده است، اما اینکه پدرم خسرو امیرصادقی است بار سنگینی را بر دوشم میگذارد و توقع را از من بالا میبرد. شاید اگر عادی وارد این کار میشدم راحتتر بودم. اسم بچه تهیهکننده آدم را اذیت میکند اما در مجموع خوشحالم در این خانواده بودم و از همان کودکی شرایطی فراهم شد تا در این عرصه قدم بردارم.
امیرصادقی ادامه داد: معتقدم بهترین دانشگاه کار است و تجربه در کار برایم بسیار مفید بوده است. اگر بچهها از سنین کم با هنر آشنا شوند بهترین دانشگاه برای آنها خواهد بود.
خسرو امیرصادقی که با علاقه صحبتهای پسرش را دنبال میکند به ایسنا گفت: وقتی به یاد بچگیهای محمدرضا میافتم دیگر سراغ آلبوم نمیروم و فیلمهایش را میبینم. پسر بزرگم هم در سینما فعال است و این فیلمها خاطره بچهها را زنده میکند.
وی افزود: دوست داشتم از خانوادهام تصویری در فیلمها بماند تا به یادگار داشته باشم. حتی همسرم هم در یکی دو فیلم به صورت کوتاه مقابل دوربین رفته است.
امیرصادقی با بیان اینکه اکثر سینماگران دوست ندارند فرزندانشان وارد سینما شوند، گفت: خود من 56 سال عمرم را در این کار گذاشتم و از ده-دوازده سالگی روی صحنه تئاتر بودم و راههای مختلفی را طی کردم تا به اینجا رسیدم. با اینکه عاشق این کار هستم اما معتقدم اگر در حرفه دیگری بودم موفقتر میشدم.
وی افزود: به دلیل جو و شرایط خوبی که در سینما حاکم نیست، افسوس میخورم چرا وضع این گونه است.
این بازیگر ادامه داد: بچههایم خود حرفهشان را انتخاب کردند و من تنها مجبور به حمایت بودم. محمدرضا در دوران راهنمایی و دبیرستان به هنرستان صداوسیما رفت و کارش را ادامه داد. امیدوارم روزی نرسد بچهها بگویند کاش ما را این کاره نمیکردی.
امیرصادقی تأکید کرد: سینما تنها نقش اول بازی کردن نیست و باید نگاه دیگری به آن داشت. من جزو معدود تهیهکنندگانی هستم که بچهام بازیگر شده اما به زور این کار نکردم و نخواستم از کارم سوءاستفاده کنم.
وی با یادآوری روزهای ساخت «مسافران مهتاب» که به عنوان بازیگر و تهیهکننده در آن حضور داشته است، گفت: در شیراز مشغول کار بودیم که به همراه مهدی فخیمزاده به دنبال بازیگر خردسالی میگشتیم، در واقع بچهای نیاز داشتیم که با مادرش کنار ما باشد. خانوادهام برای اینکه تنها نباشند به شیراز آمده بودند و در نهایت فخیمزاده از محمدرضا تست گرفت و خوشبختانه جواب داد و قرار شد مقابل دوربین برود، همسرم هم کمک زیادی به ما میکرد.
امیرصادقی ادامه داد: خانواده من و فخیمزاده ارتباط نزدیکی با هم داشتند و بچهها فخیمزاده را "عمو مهدی" صدا میزدند و محمدرضا هم از هفت-هشت ماهگی با فخیمزاده بود و خوشبختانه در هنگام کار هم غریبی نمیکرد اما وقتی گریم نمکی بر چهره فخیمزاده انجام میشد مشکل پیدا میکرد و به شدت میترسید. فخیمزاده ترفندهای مختلفی زد تا این کار به سرانجام برسد.
وی با اشاره به ساخت فیلم «خواستگاری» نیز اظهار کرد: آن زمان اوج شیطنت محمدرضا بود. ما در شرایط موشکباران کار میکردیم و سختیهای کار بیشتر شده بود. محمدرضا سر صحنهای از فخیمزاده ناراحت شد و گفت دیگر مقابل دوربین نمیرود. هر کاری کردیم قبول نکرد تا اینکه یک دوچرخه 12 هزار تومانی برایش خریدیم تا راضی شد بقیه کارش را انجام دهد. او در «خواستگاری» یکی از راحتترین بازیگران فیلم بود و احساس راحتی داشت.
فیلمی 50 دقیقهای با عنوان «پایانی برای شروع» آخرین تجربه کارگردانی محمدرضا امیرصادقی است.
انتهای پیام
نظرات