«آینده پژوهی» یکی از رشته هایی است که امروزه در دانشگاه های معتبر دنیا تدریس می شود. از عمر آن 50 سال در دنیا می گذرد و در کشور ما هم چند سالی است که این رشته تأسیس شده و در چند مرکز تحقیقاتی داخل کشور تدریس می شود و تا مقطع دکتری به این رشته توجه شده است.
به گزارش ایسنا، رشته آینده پژوهی از جمله رشته هایی نوینی است که در سطح بین الملل مطرح شده است. اگر چه این رشته در ابتدای مسیر خود قرار دارد و هنوز انتظارات متنوع و واگرایی از آن وجود دارد، اما از مقبولیت خوبی در میان صاحبان صنایع و نخبگان دانشگاهی برخوردار شده است. پروفسور سهیل عنایت الله، استاد دانشگاه مک کواری استرالیا و بنیان گذار نظریه تحلیل لایهیی در آینده پژوهی، که برای شرکت درکارگاه آموزشی بین المللی «The future of university and university of the future» مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور به ایران آمده در گفتوگو با برنامه تلویزیونی «دانه» از دانش آینده پژوهشی و کاربردهای آن سخن گفته است. بخشی از این گفتوگو را مرور میکنیم:
پروفسور عنایت الله، آینده چیست و در کجاست؟
دوست دارم وقتی از آینده صحبت می شود، ابتدا تفاوت بین آینده و آینده پژوهی را مشخص کنیم. تفاوت پیش گویی با آینده های بدیل. البته می توان گفت در سطح اقتصادی، آینده در شرق آسیاست یا می توان گفت آینده جمعیت نگاری در آفریقا است؛ بنابراین برای گفتن آینده کجاست؟ اهداف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... مهم است. در دهه های 50 و 60 مردم به این موضوع علاقه مند شدند چون می خواستند پیشگویی کنند. اما متوجه شدند که پیش بینی آینده ممکن است اشتباه باشد و یا سؤال خطایی را مطرح کنند بنابراین به سناریو پردازی روی آوردند، یعنی آینده بدیل را انتخاب کردند. مرحله بعدی، تنها سناریوپردازی نیست، بلکه محتوای کار و یا ظرفیت شما برای تغییر در سازمانها است؛ بنابراین از مرحله پیش بینی به گزینش و خلق آینده های بدیل رسیدیم.
شما روی واژه «آینده پژوهی» تأکید داشتید، آینده بخشی از زمان است ما زمان گذشته، حال و آینده را داریم، یعنی اگر از واژه آینده پژوهی استفاده می کنیم فرقی دارد؟
بله فرق می کند اول اینکه همانطور که گفتید آینده بخشی در جریان زمان حال است همگی به طور نا خودآگاه تصوراتی از آینده داریم و می خواهم این تصورات خودآگاه و روشن باشد. زمانی که می گوییم گونه های متعدد آینده، بحث را از حالت فرضی و آینده خیالی به آینده خلاق و سازنده تغییر می دهیم. لذا برای خلق آینده ای بهتر و خلاقانه، باید به گزینه هایی توجه نماییم. بنابراین باید بدانیم چه احتمالاتی وجود دارد در غیر این صورت آینده شما بر اساس گذشته خواهد بود و نه اینکه فکر کنید حقیقتاً چه می خواهید.
پژوهیدن آینده یعنی تصمیمات مردم؟
در مقابل این آینده نا مشخص، آدمها باید هوشمندانه رفتار کند تا از روی تفکر و تعقل بیشتر برنامه ریزی نماییم. به دلیل وجود احتمالات زیاد ما نمی توانیم بگوییم در دهه 2030 یا 2040 چه اتفاقی خواهد افتاد. برای همین آینده پژوهی داریم و باید آینده را باز کنیم چه تصمیم گیرنده یک شخص باشد و چه اشخاص. همه انسانها از چیزهایی که در ذهن دارند و آنها را می خواهند، حقایق، احتمالات و تصورات فرضی دارند، به همین دلیل اقدام بزرگ آینده پژوهی لازم و مهم است. بسیاری از مدیران عامل، وزرا، روسای جمهور و... فقط می خواهند آینده را بدانند. مثلا" در خصوص رشد تکنولوژی موبایلها میتوان گفت که در آینده به چه صورتی خواهد بود که این یک برداشت کلی از آینده تکنولوژی است و ما نمی توانیم به طور دقیق بگوییم.
وقتی درباره آینده پژوهی صحبت می کنیم، در واقع قصد ترسیم نقشه راه و برنامه ریزی داریم یا رویا پردازی می کنیم؟
در قسمت اول شما برنامه ریزی می کنید اما این برنامه ریزی قطعیت ندارد. اگر فردا مثل امروز باشد پس شما می توانید با قطعیت برنامه ریزی کنید اما با توجه به تغییرات گسترده در آینده، امکان برنامه ریزی دقیق وجود ندارد؛ اما در قسمت دوم اضافه می کنیم فرض کنید ما اول رویا را آغاز می کنیم و بعد از رویاها واقعیت را می سازیم. سازمانها و یا کشورهایی که عملکرد ضعیفی دارند، قدرت تخیلشان محدود است. آینده نگری این است که شما رویای خودتان را داشته باشید اما اکثر مردم چنین آگاهی ای ندارند و در رویاهای گذشته یا رویای دیگران زندگی می کنند. پس آینده نگاری یا آینده پژوهی تنها یک مجاهدت علمی نیست که یک مجاهدت روحی، هنرمندانه، یک تلاش فردی و در عین حال اجتماعی نیز به شمار می رود.
تا چه حد این دانش در واقعیت به کار گرفته می شود؟
اول اینکه در محیطهای تجاری اعم از شرکت های بزرگ و کوچک بررسی می شود که چطور تغییرات را بشناسیم تا سودآوری را افزایش دهیم. همچنین شرکتهایی داریم که به دلیل تغییرات در دنیا ورشکسته می شوند، به اینها «تحلیل لایهیی علتها» نیز گفته می شود. ما در محیطی قرار گرفته ایم که دیگر بخشی از آن نیستیم و این باعث شد که به سرعت به واقعیت برسیم. اما در قسمت دوم می گویم: واقعی است، چون می توانید از آینده برای پیشبرد اهداف شرکتها و ظرفیت آنها استفاده کنیم. در نتیجه به آینده نگری مالی شرکتها یا آینده نگری برای ثروت می رسیم.
آینده پژوهی براساس تاریخ و گذشته است؟
بله برای درک تاریخ به اطلاعات نیاز دارید. زمانی که تاریخ تک بعدی یا ثابت نیست و زمانی که تغییر و دوراهی وجود داشته باشد، آینده نگری و آینده پژوهی مهم می شود.
ممکن است کسی انتقاد کند که وقتی صحبت از آینده به صورت آینده پژوهی می شود، منظور این باشد که در رویا زندگی می کند؟
پاسخی که من اکنون به سؤال شما می دهم به آن «دیده بانی آینده» می گویند. افق اول در زمان حال است و باید در این زمان زندگی کنید تا دقیق باشید. افق دوم، رویا است، باید بدانید به کجا می خواهید بروید.افق سوم سختی، تغییر و غیر قطعیت است. در واقع در این افق است که شما درک می کنید دنیا چطور تغییر می کند و چطور شما می توانید از این تغییر به نحو احسن استفاده کنید. ما باید بطور هم زمان در هر سه افق باشیم.
آیا علم آینده پژوهی با علوم مختلف دیگر ارتباط دارد؟
دقیقاً بله برای اینکه آینده پژوهی را خوب بشناسید باید تا حدودی با علم جامعه شناسی آشنا باشید. درک مختصری از علوم رباتیک، جمعیت ، بهداشت و سلامت و ... داشته باشید تا از آنها استفاده کنید. در واقع ما در کارگاه های آموزشی، افراد نخبه علوم دیگر را دور هم جمع می کنیم تا به آنها کمک کنیم درباره آینده فکر کنند.
دانش آینده پژوهی چند سال قدمت دارد؟
در هر سنتی آینده نگاری وجود دارد. در واقع آینده نگاری هزاران سال قدمت دارد اما آینده پژوهی مدرن 50 یا 60 سال عمر دارد.
این دانش از کدام کشور آغاز شد؟
به نظر من جهانی است. البته بیشتر کار در آمریکا آغاز شد و به اروپا سرایت کرد و حالا بسیاری از کشورهای اسلامی می گویند صبر کنید! چرا آنها باید در آینده نگاری جلو باشند؟ لذا آینده پژوهی دخالتی در اعتقادات مردم ندارد و نقش اعتقادات در آینده را محکم تر می کند.
هدف نهایی از مطالعات آینده پژوهی چیست؟
هدف مردم، زندگی بهتر است برای داشتن سلامتی، شادی و معنویت در آینده باید نقشه راه داشته باشیم. اغلب مردم به آینده پژوهی علاقمند می شوند چون کنجکاوند و از آینده چیزی نمی دانند؛ بنابراین بهتر است که ابزار و روشهایی در اختیار آنها قرار دهیم تا این کنجکاوی کاهش و ظرفیت تلاش آنها افزایش پیدا نماید.
گفتنی است، پروفسور سهیل عنایتالله متولد پاکستان است. او قبل از مهاجرت به استرالیا، بیست سالی در هاوایی زندگی کرد و دانش آموخته رشته علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه تامکانگ تایلند است. وی همچنین دردانشگاه صنعتی کوئینلزند استرالیا، دانشگاه «سانشاین کوست» (Sunshine Coast) و دانشگاه «ترنسند پیس» (Transcend Peace) تدریس می کند.
عنایت الله، عضو فدراسیون جهانی آینده پژوهی و فرهنگستان علوم و هنر جهان است. وی همچنین عضو شورای مشورتی بین المللی انجمن آینده جهان و بنیاد آینده ها در سیدنی استرالیاست.
مجموعه برنامه های تخصصی «دانه» هر هفته، پنجشنبه ها ساعت 20:40 و تکرار آن دوشنبه ها ساعت 14:30 با اجرای علی درستکار روی آنتن می رود.
انتهای پیام
نظرات