جایگاه «ویلیام شکسپیر» در ادبیات انگلیسی همان قلهای است که همه نویسندگان آرزوی رسیدن به آن را دارند؛ شکسپیر استادی است که گویی همه گفتنیها را گفته و دیگران پژواک واگویههای ماندگار او هستند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در طول تاریخ ادبیات نویسندگان بسیاری بودهاند که دست به قلم برده و با گوشه چشمی به شاهکارهای الیزابتی، اثری درخور توجه از خود بر جای گذاشتهاند. در گزارش پیش رو به 10 رمانی اشاره میکنیم که خود از کارهای برجسته ادبیاتداستانی به حساب میآیند و شاید کمتر کسی میتواند ردپای پررنگ تم نمایشنامههای معروف شکسپیر را در آنها مشاهده کند.
* «موبی دیک» هرمن ملویل
شاهکار «هرمن ملویل» که از آثار بزرگ ادبیات آمریکا محسوب میشود، با نگاهی به «مکبث» و «شاه لیر» دو تراژدی شکسپیر نوشته شده است. انجیل هم تاثیر عمیقی بر روند داستان و شخصیتپردازی «موبی دیک» داشته است. «کاپیتان احب» داستان ملویل همچون «مکبث» و «لیر» سعی دارد بر نیروهای طبیعت فائق آید و شکار خود را بکشد، اما این روند تاریخی در ادبیات از همان ابتدا محکوم به شکست است.
* «دختر زمان» ژوزفین تی
«ریچارد سوم» از نمایشنامههای تاریخی شکسپیر است که الهامبخش نگارش «دختر زمان» شده است. داستان کتاب سال 1951 «تی» دربارهی کارآگاهی به نام «آلن گرنت» است که در اثر تصادف به بستر میافتد و پس از دیدن پرترهی یک پادشاه، به زندگی او علاقهمند میشود. گرچه «ریچارد سوم» شخصیتی واقعی بوده اما «تی» بر این باور است که شکسپیر تصویری غلط از وی خلق کرده است. به گفتهی این نویسنده، شکسپیر «شاه ریچارد» را ضدقهرمانی بچهکش توصیف میکند تا اثرش به مزاق ملکه «الیزابت اول» که حامی کارهایش بوده، خوش بیاید.
* «دنیای قشنگ نو» آلدوس هاکسلی
هاکسلی در رمان ضدآرمانشهری «دنیای قشنگ نو» بارها به آثار شکسپیر اشاره میکند که مهمترین آنها عنوان این کتاب است. هاکسلی نام اثرش را از نمایشنامه معروف «توفان» شکسپیر وام گرفته است: «اوه! دنیای زیبای نو / که چنین مردمانی در آن میزیند»
نویسنده «دنیای قشنگ نو» همچون شکسپیر در کتابش به ایدهی قدرت هنر و طبیعت بشر پرداخته است.
«پرواز در تنهایی» سامرست موام
سامرست موام، نویسنده انگلیسی رمان، داستانکوتاه و نمایشنامه نام و ایدهی کتابش را از «شب دوازدهم» بزرگترین چهرهی تاریخ ادبیات انگلیسی گرفته است. شخصیت «رزی دریلفلد» در «رواز در تنهایی» (Cakes and Ale) با الهام از «سر توبی بلچ» در «شب دوازدهم» خلق شده است.
* «آقای ریپلی بااستعداد» پاتریشیا هایاسمیت
«ریپلی» هم مثل «مکبث» چیزی را میخواهد که از آن وی نیست و همانگونه که مخلوق شکسپیر «دانکن» را میکشد، شخصیت رمانهای اسمیت هم «دیکی گرینلیف» را از سر راهش برمیدارد و جایش را غصب میکند. «آقای ریپلی بااستعداد» تقلیدی مستقیم از اثر شکسپیر محسوب نمیشود، اما خطوط موازی داستانی این رمان با «مکبث» کاملا قابل مشاهده است. در واقع اصلیترین تفاوت بین این دو، این است که در مقایسه با پادشاه اسکاتلندی، شخصیت آمریکایی جوان هایاسمیت دچار اختلال روانی است و از کردهاش اصلا پشیمان نیست.
* «شاهزاده سیاه» آیریس مرداک
«شاهزاده سیاه» با تاثیر گرفتن از آرای «فروید» و «افلاطون» در کنار نمایشنامه «هملت» شکسپیر، داستان درگیری و دغدغههای عاشقانه را روایت میکند. مرداک در خلق صحنهها و احساسات غافلگیرکننده تبحر دارد و به خوبی توانسته کمدی سیاه را از دل داستان دربیاورد.
* «سگ جنگ» فردریک فورسیث
توجه شکسپیر به خشونت و خیانت الهامبخش بسیاری از نویسندگان معاصر شده است. فورسیث در رمانی که دربارهی مبارزهی مزدوران در آفریقا به نگارش درآورده، به «ژولیوس سزار» نگاهی داشته است. «سگ جنگ» هم به مردان بیرحم و خشنی پرداخته که بنابر قوانین خود عمل میکنند و اقداماتشان از سوی دیگران قابلفهم نیست.
* «کودکان عاقل» آنجلا کارتر
دوگانگیها، دوقلوها و تناقضاتی که در رمان کارتر دیده میشود، خواننده را به یاد «رام کردن زن سرکش» میاندازد. «کودکان عاقل» هم مثل نمایشنامه شکسپیر شامل پنج بخش میشود. یکی از تمهای داستان، مقایسه هنر سطحبالا و سطحپایین است و کارتر در بخشی از متن با طعنه به اقتباس ضعیفی از داستان شکسپیر اشاره میکند.
* «عشق در بطالت» آماندا کریگ
«عشق در بطالت» بازسازی مدرن «رویای نیمهشب تابستان» شکسپیر است. تمام المانهای کمدی شکسپیر از جمله سردرگمی، چالش و گرهگشایی را میتوان در رمان کریگ دنبال کرد. کریگ هم مانند «آیریس مردوک» نویسندهای است که با نام شخصیتهای داستانیاش بازی کرده است.
«چهارصد هکتار» جین اسمایلی
اسمایلی در رمان «چهارصد هکتار» خود، داستان یکی از معروفترین نمایشنامههای شکسپیر یعنی «شاه لیر» را در فضای مدرن بازگویی کرده است. وی با همین کتاب موفق به کسب جایزه پولیتزر شده است. رمان اسمایلی داستان سه دختر و پدرشان است که مزرعهای در «آیووا»ی امروزی دارد.
این نویسنده اما به جای نمایش طینت شوم دو خواهر بزرگتر، داستان را از زبان بزرگترینشان تعریف میکند و با برملا کردن رازهای خانوادگی، روی اهمیت زمین خانوادگی تمرکز میکند.
انتهای پیام
نظرات