• جمعه / ۱۷ مرداد ۱۳۹۳ / ۱۴:۱۶
  • دسته‌بندی: یادداشت
  • کد خبر: 93051708076
  • خبرنگار : 71245

از زنان مطلقه حلالیت بخواهید

از زنان مطلقه حلالیت بخواهید

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - یادداشت روز

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - یادداشت روز

حسام‌الدین قاموس مقدم - کارشناس ارشد حقوق و خبرنگار

«به خانمم گفتم من دارم می‌روم سر کار و آنجا سه خانم که دو تا از آنان مطلقه هستند کار می‌کنند، شما راضی هستی؟ گفت:‌ قلم پایت را می‌شکنم. من به عنوان زن دلم می‌خواهد همسرم امنیت داشته باشد.» (ایسنا - 15 مرداد 93)

این جملات، روایت آقای مرتضی طلایی نایب‌رئیس محترم شورای اسلامی شهر تهران از مکالمه‌ای کوتاه با همسرشان است؛ جملاتی که برای دفاع از تصمیم اخیر آقای محمدباقر قالیباف شهردار محترم تهران مبنی بر جلوگیری از اختلاط زن و مرد در شهرداری پایتخت در جمع خبرنگاران بیان شده است. موضوع این نوشتار، تحلیل و بررسی تصمیم شهردار تهران نیست، بلکه تنها بیان چند نکته خطاب به آقای طلایی پیرامون جملاتی است که بیان فرموده‌اند:

1) جناب آقای طلایی! شما با استفاده از واژه «مطلقه» برای برخی زنان محترم و سپس روایت تهدید همسرتان، عملا به این واژه بار معنایی منفی داده‌اید و با این پیش‌فرض خودساخته، نتیجه گرفته‌اید که «زنان مطلقه» عامل ناامنی مردان می‌شوند. «مطلقه» در لغت به معنای زنی است که طی یک فرایند کاملا شرعی و قانونی از همسر خود جدا شده است. چنین فردی مرتکب کدام خطا شده که حال باید از او دوری کرد؟ اگر برخی مردم - به‌ناحق - نگاه خوبی به این دسته از زنان ندارند، آیا شما هم به عنوان کسی که لااقل به واسطه شخصیت حقوقی‌تان توقع می‌رود رگه‌هایی از پختگی و نخبگی در وجودتان باشد، باید این‌گونه بیندیشید و به جای اصلاح این دیدگاه غلط فرهنگی، آن را در جامعه نشر دهید و موجب القای سوءظن به قشری از اقشار جامعه شوید؟ توصیه می‌کنم آیات 11 تا 13 سوره مبارکه حجرات را با دقت مرور کنید تا ببینید که یک‌جا و یک‌تنه برخلاف دستورات اکید قرآن کریم مبنی بر «خودداری از لقب دادن»، «پرهیز از گمان‌های نادرست» و ... سخن گفته‌اید.

2) بر اساس آمار رسمی، متاسفانه پدیده طلاق و به تبع آن زنان مطلقه روزبه‌روز در حال افزایش است. اولا این پدیده، محصول جامعه‌ای است که برخی مردان محترم از جمله حضرتعالی بر مسند امورش نشسته‌اند. ثانیا شانه‌های مردانه همین زنانی که موجب ناامنی توصیفشان کرده‌اید، مجروح از تحمل سختی معیشتی است که این سختی، حاصل عملکرد همجنسان بنده و شما یعنی جنس مذکر بوده است؛ چه همان مردان به ظاهر مسئولی که با عملکرد ضعیف خود در سامان‌بخشی به وضعیت اقتصادی جامعه، زوج‌های بی‌شماری را به سمت طلاق سوق داده‌اند و چه مردانی که در مقام همسران سابق زنان مطلقه، احتمالا نوازش و محبت معمولشان سیلی و لگد و ناسزا بوده یا سند اثبات مردانگی‌شان، نتیجه مثبت آزمایش اعتیاد! بر همین مبنا، چنین زنانی باید علی‌القاعده با آسیبی که از ناحیه مردان دیده‌اند، بیشتر نسبت به جنس مرد احساس ناامنی کنند، نه برعکس. ثالثا بسیاری از زنان شریف و محترمی که از همنشینی با آنان پرهیز داده شده‌اید، در مقام سرپرست خانوار یا در جایگاه‌های مختلف اجتماعی، همپای بسیاری از مردان وفادار به همسر و باغیرت همچون شما به ایفای مسئولیت می‌پردازند و اتفاقا در میان شهروندانی که با رای آنان به شورای شهر تهران راه یافته‌اید، به احتمال قریب به یقین زنان مطلقه بسیاری بوده‌اند. چنین زنانی چگونه می‌توانند با مطالعه اظهارات شما چشم امید حمایت از ناحیه نایب‌رئیس شورای شهرشان برای بهبود وضعیت زندگی‌ خود داشته باشند؟

3) پرسش مهم دیگری که ایجاد می‌شود این است که حضرتعالی چه تصویری از محیط کاری خود و از آن بالاتر چه تصویری از شخصیت خود نزد همسرتان ترسیم کرده‌اید که ایشان را به هراس افکنده‌اید مبادا نوعی «ناامنی» از جانب زنان همکار متوجه شما شود؟ شما سال‌ها فرمانده انتظامی تهران بزرگ بوده‌اید و با انواع و اقسام افراد سر و کار داشته‌اید. حتی به قول خودتان همانگونه که در گفت‌وگوی اخیر با خبرنگاران نیز بیان کرده‌اید، «زنان خیابانی» از شما به خاطر برخوردهایتان با مزاحمان تشکر کرده‌اند. آن زمان که شما در ناجا بودید و حتی به اقتضای جایگاه و عملکردتان مورد تقدیر زنان خیابانی قرار می‌گرفتید، نظر همسر محترمتان درباره فضای کاری شما چه بود و چه برنامه‌ای برای قلم پایتان داشتند؟ آیا آن زمان که جوان‌تر هم بودید «ناامنی» خاصی متوجه جنابعالی نبود و امروز که گرته‌ برف میانسالی بر موهایتان نشسته، امنیتتان مستعد تهدید شده است؟ باورکردنی نیست که همسر شما معتقد باشند زنان مطلقه حتی از زنان خیابانی - که البته آنان هم از کرامت ذاتی انسان برخوردارند - خطرناک‌تر باشند. علاوه بر این، اگر تصویری که شما از محیط کاری خود و شخصیتتان ترسیم کرده‌اید درست باشد، آیا مردم می‌توانند به چنین محیطی و نماینده‌ای که راهی این فضا کرده‌اند، اعتماد داشته باشند؟ آیا شهروندان نخواهند گفت این چه شورای «اسلامی» است که امنیت نایب رئیسش به واسطه همکاری و همصحبتی با دو زن مطلقه به خطر می‌افتد؟ لطفا اگر هنگام اظهارنظر به فکر خود نیستید لااقل به فکر حرمت «اسلام» یا حداقل به فکر حرمت همکارانتان باشید. با انتشار اظهارات شما، کسانی که فرزند یا همسرشان در محیط شورای شهر تهران مشغول فعالیتند، چه امنیت خاطری خواهند داشت؟

4) دوست شما و شهردار ما جناب آقای قالیباف با هر انگیزه و نیتی به هر حال تصمیمی را درباره مجموعه تحت تصدی خود اتخاذ کرده و آن را به مرحله اجرا گذاشته‌اند. وقتی تریبونی به اهمیت تریبون نماز جمعه تهران برای دفاع از این تصمیم در اختیار جناب آقای قالیباف قرار می‌گیرد و از سوی دیگر از نماینده مجلس گرفته تا رئیس دستگاه قضایی از این اقدام حمایت می‌کنند و شهردار پایتخت را مورد تحسین و تشویق قرار می‌دهند، آیا لازم است شما با بیان چنین عباراتی با اهانت به قشری از اقشار جامعه، حمایت و ارادت خود را نسبت به دوست قدیمی‌تان ابراز کنید؟ عمل جنابعالی مصداق بارز «دفاع بد» است که از هر حمله و هجوم خوبی نتیجه مخرب‌تری دارد و اصل تصمیم را هم زیر سوال می‌برد. شما ابعاد تصمیم آقای قالیباف را با جملاتی که به زبان آورده‌اید و سایر واکنش‌هایتان در جمع خبرنگاران، به حدّ بسیار خفیفی تنزل داده‌اید و بر همین اساس به نظر می‌رسد که ایشان هم چندان از این عبارات خرسند نشده باشند.

5) آقای نایب‌رئیس محترم شورای شهر تهران! حق‌الناس اعم از حقوق مادی و معنوی است. شما با بیان عباراتی که رسما و صراحتا وهن و تحقیر زنان مطلقه بوده است، حق معنوی عظیمی را بر ذمه خود نهاده‌اید. خوب می‌دانید که عبور از پل صراط صرفا نیازمند داشتن پاهایی با قلم سالم نیست، بلکه محتاج سبکباری نسبت به حق‌الله و به‌ویژه حق‌الناس است. پس حالا که ان‌شاءالله به واسطه وفاداری به همسر محترمتان پاهایی سالم دارید و به مدد تهدیدات متعلقه محترم، از هرگونه ناامنی زنان مطلقه مصون هستید، بهتر است با حلالیت طلبیدن و عذرخواهی از این دسته از بانوان محترم، اسباب عبور آسان از پل صراط را نیز برای خود فراهم کنید. البته هیچ تضمینی وجود ندارد که عذرخواهی شما به گوش همه زنان مطلقه‌ای که دلشان از حرف‌های شما شکسته برسد یا اگر هم رسید، لزوما حلالتان کنند؛ اما به هر حال، بد نیست تلاشی در این زمینه داشته باشید. از حق خبرنگاران هم بگذریم که «کرامت» و «نان» آنان را در همین گفت‌وگو زیر سوال برده‌اید. صنف ما مدت‌هاست از برخی مسئولان، انتظار رفتار و گفتار موافق اصول اخلاقی را ندارد.

6) آقای مرتضی طلایی! ای کاش طلایه‌دار عمل به سیره مولایی باشید که نام کوچکتان صفت بزرگ و نورانی اوست؛ مرد راستینی که حتی بی‌حرمتی به یک پیرزن یهودی در سرحدات اسلامی را هم برنمی‌تافت، چه برسد به بی‌حرمتی به یک زن مسلمان که از بخت نامراد، پسوند «مطلقه» را یدک می‌کشد و از بد روزگار، همکار شما شده است. فرموده بودید «ما یک جو غیرت دینی می‌خواهیم». باور کنید ما به «نیم‌جو غیرت دینی» شما هم راضی هستیم، منتها نه آن دینی که زنان مطلقه را عامل ناامنی مردان می‌داند که صد من غیرت برخاسته از چنین قرائتی از دین مبین اسلام، ارزنی نمی‌ارزد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۷ ۱۴:۲۲

خوشم اومد آفرين

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۷ ۱۴:۲۹

عالي بود

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۷ ۱۴:۵۰

سپاس گزارم که از حقوق زنان مطلقه دفاع کرديد. اما آقاياني که چشمان نادرويش دارند بدانند که اين ما زنان مطلقه هستيم که از دست طيف عظيمي از آقايان در امان نيستيم و روزانه پيشنهادات متعدد ازدواج موقت و پنهاني از سوي بسياري از همين آقايان متاهل دريافت کرده و به خاطر حفظ آبرويمان حتي جرات اعتراض نداريم چراکه ما گناهکار خواهيم شد و ايشان بي گناه.....چند سال پيش به دليل رد پيشنهاد يکي از همين حضرات متاهل که دبير فرزندم بود ايشان از لج عقده بر سر فرزندم خالي کرد و او را در درس مورد نظر تجديد نمود و پسرم ناچار شد آن درس را به تبصره بگذارد چراکه امتحان شهريور و جبراني را هم همين آقا گرفتند پس راه رهايي برايمان نبود و پسرم هرگز نفهميد چرا از درس مذکور نمره 1 گرفته.... جناب آقاي مرتضي طلايي به ما مديونيد حلالتان نخواهيم کرد

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۷ ۲۳:۱۹

به نويسنده يادداشت بگين مراقب خودتون باشين.

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۸ ۰۰:۰۱

به عنوان يك مرد از اين نوع اظهار نظر آقاي طلايي شرمسارم و از نويسنده محترم و غيور اين نامه کمال تشکر را دارم. کاش سردار طلايي، مردانگي کند و از بانوان محترمي که به هر دليل مطلقه شده اند عذرخواهي کند و کاش ديگر اين بد اخلاقي ها در جامعه ما تکرار نشود!

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۸ ۰۱:۰۶

الان طوري شده که مردا از زنا فراري شدن. مطلقه و غير مطلقه هم نداره. لطفا سانسور نکن ايسنا!

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۸ ۱۰:۵۷

با سلام. از نويسنده اين متن بسيار سپاسگزارم و از غيرت و شهامت ايشان تشکر مي کنم.

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۸ ۱۳:۰۷

من هم شما را حلال نميكنم

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۸ ۱۶:۰۱

شوراى نگهبان بايد پاسخگوى ملت جهت تأييد چنين افرادي براى نمايندگى باشد

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۸ ۱۷:۰۷

نمي‌دونم چرا وقتي داشتم اين يادداشت رو مي‌خوندم ياد «گازانبر» افتادم

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۹ ۰۷:۵۰

با سلام به همه خوانندگان. با نظر نويسنده موافق هستم ولي شما نويسندگان هم وظيفه خطيري داريد و آن هم انتقال مفهوم عدالت در نوشته‌هايتان ميباشد تا اين فرهنگ يکه به قاضي رفتن در جامعه تعديل شود. هميشه به تعداد مردان بد و سختگير، زنان بد و بداخلاق هم وجود دارند که بايد در نوشته و فيلم‌هاي مابه مخاطب منعکس شود

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۹ ۱۲:۰۷

با سپاس بيکران از نويسنده محترم متن. هم به دليل قلم شيوا و بيان فصيح ايشان و هم به دليل نکته سنجي و بيان بي پرواي اين متن. بنده نيز همچون خيلي از زنان اين شهر مطلقه ام.ولي هرگز شرافت خود را لکه دار نکرده و حاضر نشدم به مرد نامردي اجازه دهم مرا به چشم طعمه اي ساده نگاه کند. چيزي که من در محيط کار بارها ديده ام آزار و نگاه ناپسند مردان است نه غمزه و دلبري زنان مطلقه.وضعيت مردان متاهل بسي اسف بار تر از مردان مجرد است.زيرا که چنين مينمايد که زنان مطلقه را ملک شخصي خود ميپندارند.گويي که با نگاه هاي شرم آور به نوعي لطفي در حق زن ميکنند.و مردها نميدانند که يک زن تا چه از اين نوع نگاه بيزار است.که اگر زني هم به اين برخورد اعتراض نميکند چون مجبور است و تا زني مجبور نباشد خلاف ذات زنانه و حياي دروني اش عمل نميکند. براي سردار متاسفم...براي نوع اثبات حرف هاي خنده دار و بچه گانه شان نيز.و بيش از آن براي خودمان که چونان گرگ هايي به تصوير کشيده شده ايم که در کمين بره هاي مظلوم اين ماجرا يعني مردان هستيم... ولي من شما را حلال ميکنم سردار...فقط براي اينکه حقارت آدمها نبايد مانع آرامش امروز من شود...

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۹ ۱۲:۵۳

با تشکر از نويسنده اين مطلب و شرم به اين طرز فکرها.

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۹ ۱۵:۵۶

وقتي داشتم اين مطلبو مي خوندم همه مشکلات اين چندسال تنهايي بايک بچه کوچولو جلوي چشمم اومد.ممنونم از متن شيوا وباجسارتتون

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۱۹ ۲۰:۰۰

متاسفانه آمار طلاق و خيانت در جامعه ما زياد شده است. حتما مسئولان شهرداري يک چيزي ديده اند که اين تصميم را گرفته اند. من به عنوان خانم خبرنگار نمونه‌هايي را مثال مي‌زنم كه هم ديدم و هم شنيدم در محيط‌هاي کاري چه برنامه‌هايي مي‌باشد. کارمند آقاي متاهل بانک علي رغم داشتن زن و بچه دنبال دوست دختر مي باشد! برخي آقايان کت و شلواري و به ظاهر متشخص در برخي محيط هاي فرهنگي به ارباب رجوع خانم نظر بدي دارند. وقتي دختر جواني براي کار مراجعه مي کند آقايي که سن پدرش را دارد درخواست ملاقات بيرون را دارد. در همين شهرداري‌ها به وفور! در برخي بيمارستان‌ها! گشت ارشادها که چه معني دارد آن خانم و اقا با هم صحبت کنند؟ شرکت‌هاي خصوصي افتضاح!!! اما در مورد دانشگاه مخالف جدا شدن خانم ها و آقايان هستم دانشگاه به عنوان بهترين مکان مقدس براي جوان‌هاست و خيلي ازدواج هاي موفق دانشجويي است البته به شرط داشتن کار

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۰ ۰۱:۰۸

متاسفانه بعضي افراد مانند همين شخص متوجه مقامي که دارن نيستن و زبان به کلماتي ميچرخونن که اصلا بهش فکر نکردند. بدتر از اون متاسفانه خودشون رو اونقدر بزرگ ميدونن که نميان و عذرخواهي کنن

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۰ ۰۷:۵۲

خيلي مردي آقاي قاموس مقدم، نفست گرم

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۰ ۰۹:۰۲

زنان مطلقه در جامعه و ادارات واقعاً قاتل امنيت و آرامش زنان و مردان متاهل در محيط كار هستند. خيلي از آنها با مديران ظاهرالصلاح ارتباط دارند. شما بگوييد در ادارات بعد از ساعت اداري كه هيچ ارباب رجوعي را به داخل ساختمان اداري راه نمي دهند، چرا بايد يك منشي بزك‌كرده مطلقه با حاج آقاي مدير ظاهرالصلاح ساعت‌ها خلوت كنند؟ چرا بايد هميشه حراست و بازرسي و گزينش ادارات طرفدار زنان مطلقه و بيوه‌ باشند؟ مي دانم اين نظر را هم مانند بسياري نظرات تاييد نخواهيد كرد ولي لااقل پرينت همه نظرات موافق و مخالف را به آقايون مسئول برسونيد تا بدانند

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۰ ۱۹:۰۰

شرافت، مطلقه و غير مطلقه ندارد. از اينکه به راحتي شرافت يک قشر از جامعه را زير سوال ميبريد متأسفم.

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۰ ۰۹:۳۵

روزي آيندگان به ما و مسئولين اين‌چنيني خواهند خنديد ... درد را از هر طرف بخواني درد است .... مسئولين اون دنيا بايد جوابگو باشيد. بترسيد

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۰ ۱۰:۲۸

اين جور افراد از خودشان شک دارند. مشکل از خودشان هست و بس

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۰ ۱۱:۴۷

خوشحالم كه همنام نويسنده اين يادداشتم. عالي بود. مخصوصا اينجاش: آن زمان که شما در ناجا بوديد و حتي به اقتضاي جايگاه و عملکردتان مورد تقدير زنان خياباني قرار مي‌گرفتيد، نظر همسر محترمتان درباره فضاي کاري شما چه بود و چه برنامه‌اي براي قلم پايتان داشتند؟

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۰ ۱۴:۵۷

عااالي بود، ممنون از قلم خوبتون ...

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۰ ۱۵:۵۹

انسان اگه بخواد اخلاق رو زير پا بذاره مرد، زن، مطلقه، متاهل نداره. حتي در محيط مردونه هم اتفاق غيراخلاقي ميفته. پس جناب بريد خودتون و ديدگاهتون رو اصلاح کنيد. از نويسنده مطلب بعنوان يک زن متاهل متشکرم. از اينکه زنان مطلقه در اين جامعه اين همه زجر مي‌کشن متاسف و ناراحتم.

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۰ ۱۶:۱۳

نان به نرخ روز خوري به چه قيمتي؟ شايد ارزشش را دارد

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۱ ۰۱:۳۱

کاش آقاي طلايي دخترش مطلقه ميشد تا بداند دل بسياري از پدرها را شکسته است که داراي دختري مطلقه هستند که زياد هم هستند به دليل مديربت امثال طلايي‌ها

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۵ ۰۳:۳۹

آقاي پدر مطمئن باش در طلاق دخترت خود شما بيشتر از همه مقصر بودي

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۱ ۰۸:۳۳

اقاي قاموس مقدم واقعادمت گرم گل گفتي از متن زيباتون واقعا لذت بردم

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۱ ۱۹:۰۱

چطور به خود اجازه مي دهيد همنوعانتان را صرفا به اين دليل که زندگي مشترکشان به پايان رسيده، به بي‌اخلاقي و فساد متهم کنيد؟ آيا شما صرفا به اين دليل که هنوز زندگي مشترکي داريد، فرشته‌ايد و آنها که از بد حادثه در اين کشور توسعه‌نيافته به هر دليلي نتوانسته‌اند به زندگي مشترک ادامه بدهند فاسدند؟ لطفا رفتار يک فرد فاسد را به همه تعميم ندهيد.

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۱ ۱۹:۵۳

ممنون از صراحت بياني که با قلم شيواي خود به منظور حمايت از بخشي از جامعه که به ناحق مورد هجمه زيادي از تهمت ها و نظرات ناروا شده اند به خرج داديد.

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۱ ۱۹:۵۸

جناب آقاي طلايي ، جنابعالي که خود را يک مسئول در دولت اسلامي ميدانيد چطور اطلاع نداريد که حضرت علي (ع) چطور تمام تلاش خود را به خرج ميداد تا نان شب خانواده هاي بي سرپرست را فراهم کند؟ چطور خبر نداريد که علي (ع) شبانه به درب منزل اين افراد ميرفت و آذوقه برايشان ميبرد . آيا اينها همان زنان دوره کنوني ما نيستند؟ شما چطور به خود اجازه ميدهيد به کرامت انساني اين بخش از جامعه توهين و جسارت کنيد؟

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۲ ۰۷:۳۴

گويا نظارتي بر اعمال و گفتار و رفتار برخي افراد به ظاهر موجه وجود ندارد. از زنان پاکدامن جامعه‌ام شرمسارم که چنين افرادي در مسند اغلب مشاغل مهم هستند و کسي کاري نميکند.

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۲ ۰۸:۵۰

هر مرد و زني اگر سالم باشد از جداسازي محل كار زنان و مردان دفاع خواهد كرد حتي اگر مسلمان نباشد. "اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد"

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۳ ۱۱:۵۶

درود به شرف و غيرتت آقاي قاموس مقدم. وقتي چند روز پيش حرفهاي جناب آقاي طلايي رو شنيدم حتي من كه يك مرد هستم، ناراحت و غمگين شدم از طرز تفكر يك مسئول درباره قشري از جامعه. باز هم درود به شرفت. شايد با خوندن اين متن كمي به خودشون بيان

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۴ ۲۰:۰۳

سلام دوست عزيز. چه خوب گفتي

avatar
۱۳۹۳-۰۵-۲۶ ۱۰:۴۷

متاسفانه ما در چنين کشوري زندگي مي کنيم که عده‌اي بر سمت‌هاي بزرگ تکيه زده‌اند كه کشور را به فنا ميبرند. همين افراد جامعه را به سمتي هدايت کرده‌اند که اکثر مردانش با ديدن يک زن تنها و شکست‌خورده به خود اجازه هر کاري را مي‌دهند.

avatar
۱۳۹۳-۰۶-۰۲ ۱۹:۵۲

پيوند قلمت با دين رحماني و تذکر به مديراني که بايد عالمان به دين باشند چه خوش سطوري را نگاشت.

avatar
۱۳۹۳-۰۶-۲۵ ۱۳:۴۴

نسل ما ايرانيها هزاران سال بعد هم با همين انگ زدنها و جهل از بين خواهد رفت. در جايي که سوختن و ساختن سهم زن ايران‌زمين است

avatar
۱۳۹۳-۱۱-۲۹ ۱۲:۱۴

روزي که از همسر سابقم جدا شدم از محضر اومدم بيرون و تا رسيدن به خونه با صداي بلند گريه کردم و فکر کردم که بدترين اتفاق زندگيم افتاده و ازين به بعد هيچ اتفاقي به اين تلخي برام نميفته ولي بعدها نگاههاي تحقير آميز زن هاي که مواظب بودن من از شوهراشون دلبري نکنم و مادرها که مواظب بودن با دخترهاشون هم کلام نشم و مردها که فکر ميکردنن مال بي صاحبي هستم که هر کس اجازه ي دست درازي داره و فاميل که حالا که حالا يه پتک توي دستشون افتاده بود که همش توي سر پدر و مادرم بزنن که از اولش خوب ادب نکردين بهم ثابت کرد که بدتر و تلخ تر از آغوشي که خالي شده و تکيه گاهي که فرو ريخته ،نگاههاي قضاوتگر اطرافيانه. البته من هوشيار تر و زيرک تر ازين بودم که کسي اجازه ي بي حرمتي داشته باشه ولي زمان برد 18 ماه طول کشيد تا همه بفهمن من به دليل عزت نفس بالاتري که نسبت به زن هاي ديگه داشتم جدا شدم و خودم صاحب روح و تن خودم هستم و بي صاحب نيستم

avatar
۱۳۹۴-۰۱-۰۶ ۱۹:۴۵

واقعا اين الفاظ بايد عوض بشه