فریاد شیری گفت: شعر که هنر ملی ما محسوب میشود متأسفانه سالهاست منزوی شده است.
این شاعر که به تازگی با مجموعه شعر «و تن فروشی نیست» برگزیده هشتمین دوره جایزه کتاب سال شعر خبرنگاران شده است در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) درباره وضعیت این روزهای شعر ایران گفت: وضعیت فعلی شعر ما، وضعیتی عجیب و غیرمنتظره نیست. مهم این است که ما از چه زاویهای این وضعیت را نگاه میکنیم. گاهی اتفاقهای عجیبی در حاشیه شعر میافتد و وضعیت شعر ما را جور دیگری نمایان میسازد. همیشه یک عده در محاق ماندهاند وعدهای معدود شعر را محدود کردهاند به خودشان، اما وقتی هنوز هم میتوان در گوشه و کناری دنج و دور از این هیاهوها شعری زیبا و دلنشین از شاعری گمنام شنید، پس باید امیدوار بود و از شعر دفاع کرد. شعری که به قول نیما «برای تمام زندگی است. زندگی تن و زندگی روح شاعر. یعنی تمام هستی...».
او در ادامه افزود: اینکه نیما شعر را «یک جور زندگی» میداند، ما را وامیدارد بر این نکته تأمل کنیم که شعر و «این نوع زندگی» چه ضرورتی دارد و اصلاً ضرورت شعر برای جامعه و شاعر چیست؟ و اصلاً آیا وضعیت فعلی قابل دفاع و ستایش است؟
شیری گفت: در هر مقطع زمانی و با توجه به مقتضیات آن دوره و شرایط اجتماعی، برخی از هنرها ضرورت بیشتری پیدا میکنند. موسیقی، شعر، سینما و تئاتر، نقاشی و... همه این هنرها در شرایط خاصی از جامعه، هنر غالب میشوند و مخاطب بیشتری پیدا میکنند و در شرایطی نیز منزوی شده و بیمخاطب میمانند. اما بحث ما در مورد شعر است؛ شعری که هنر ملی ما محسوب میشود و متأسفانه سالهاست منزوی شده است.
برگزیده جایزه کتاب سال شعر خبرنگاران با اشاره به اینکه در طی این سالها به ندرت برخی از دوستان شاعر با استقبال مخاطب مواجه بودهاند اظهار کرد: با این حال ما نمیتوانیم خودمان را گول بزنیم و خوشبینانه به این قضیه نگاه کنیم و تأثیر حامیان تبلیغاتی و حمایت بخش فرهنگی دولت، سوءاستفاده از موقعیتها و بدهبستانهای فرهنگی و ... را نادیده بگیریم. اگر این اتفاق به صورت طبیعی و منطقی و عادلانه در شعر ما رخ میداد و همه شاعران جدی از آن سود میبردند، میبایست همه کتابهای جدی شعر مورد استقبال همان مخاطبان قرار میگرفتند؛ در صورتیکه میبینیم جز عدهای، دیگران از این فرصتها بیبهره بودهاند.
شیری درباره ضرورت شعر و شاعری در جامعه امروز نیز گفت: گویا چنین استنباط میشود که شعر امروز ما در شرایطی قرار گرفته که ضرورتی نسبت به آن در جامعه احساس نمیشود. اگر چنین باشد، پس نباید توقع داشته باشیم در چنین شرایطی، شعر ما با استقبال مخاطب مواجه شود، کما اینکه چنین هم بوده و سالهاست که خود شاعران جدی ما هم به این مسئله عادت کردهاند و به همان یکی، دو چاپ کمتیراژ قانعاند. اما این همه واقعیت نیست و شواهد نشان میدهد هنوز شعر ما مخاطب دارد، اما مخاطب به شعر دسترسی ندارد.
او افزود: نکته مهم دیگر، بحث ضرورت شعر برای شاعر است؛ اینکه آیا در شرایطی که به ظاهر شعر در جامعه ضرورتی ندارد، در درون شاعر ضرورتی نسبت به شعر وجود دارد؟ شاید پاسخ منفی به این سؤال میتواند دلیل عدم ضرورت شعر در جامعه نیز باشد! در کل من بر این باورم که شعر با همه لطافت و زیبایی هنری، بیرحمترین هنرهاست و به محض قرار گرفتن در معرض خوانش، سرگرم دلربایی از مخاطب میشود و رفته رفته شاعر را فراموش میکند.
او اظهار کرد: شاعر در لایههای پنهانی شعر گُم میشود، اما میتوان رد پایی از لحن و نگاه او را از زیر «زبان شعر» بیرون کشید. در واقع شعر شاعر را کنار میزند، اما خود، امضای شاعر میشود. شاید به همین دلیل است که مخاطب شعر امروز با وسواس و شک و تردید به سراغ شعر میرود تا مبادا با امضای جعلی شاعر روبهرو شود. مخاطب شعر امروز، پیش از آنکه در شعر، فضای دلخواه و ناگفتههای خود را بجوید، دنبال خود شاعر میگردد. نوعی حس کنجکاوی در مخاطب وجود دارد و دوست دارد بداند آن فضای شاعرانه و آن ناگفتنیها را چگونه شخصیتی خلق کرده و سروده است و این که به چه قیمتی شاعر مانده است.
شیری درباره شعرهای خود از جمله مجموعه شعر «و تن فروشی نیست» نیز گفت: اول این نکته را بگویم که بعد از این کتاب من خواسته و ناخواسته از شعر فرار کردم و مدتها هیچ شعری را از خودم نمیپذیرفتم و خیلی عذاب کشیدم تا دوباره با شعر آشتی کردم و خوشبختانه به فضایی رسیدم که دارم از آن لذت می برم و تلافی آن عذاب را درمیآورم، اما هیچ تمایلی به چاپ کتاب شعر ندارم و نمیدانم کی به این یقین میرسم که شعرهای تازهام را منتشر کنم.
او افزود: شاید کتاب «و تن فروشی نیست» این حس را در من به وجود آورد و باعث شد به بازخوانی شعرم بپردازم و به این حال و هوا و این تغییر برسم. قبلا هم گفتهام که «و تن فروشی نیست» تلفیقی از سه رویکرد شعری در کتابهای قبلیام بود که البته بومیگرایی و لحن و لهجه کردیام در آن برجسته تر است. در این کتاب به مرور و بازخوانی دوباره خودم پرداختهام تا برای همیشه با آن فضاهای شعری خداحافظی کنم و همین اتفاق هم افتاد. مجموعه «کلاغها زبان گنجشک را نمیفهمند» حاصل نگاهی عاشقانه و معصومانه و سرشار از حسی نوستالژیک بود، توام با زبانی ساده. در مجموعهی «آغوش من از سفر پر است» به فرم و تکنیک اهمیت بیشتری دادم و با طنزی تلخ و گزنده رویکردی اجتماعی - سیاسی پیش گرفتم و به مسائلی چون جنگ و مرگ و ... پرداختم، همچنین مجموعه «امضای تازه میخواهد این نام» یک جنون شاعرانه بود، حاصل درگیریهای اعتقادی، آیینی، فلسفی و عاطفی. و همه اینها در « وتن فروشی نیست» تلفیق شد و پایان یافت.
این شاعر کُرد درباره استفاده از واژهها و اصطلاحات کُردی در شعرهایش نیز گفت: همانطور که بارها گفتهام من همواره از ظرفیتهای بومی و زبان و فرهنگ کردی استفاده کردهام و در حقیقت همواره رجعتی به اساطیر و سرگذشتهای تاریخی داشتهام و سعیام بر این بوده که پلی میان ذهنیت فردی و امروزی خود با آن پسزمینه ذهنی ایجاد کنم.
او همچنین درباره ترجمههایی که از شعرهای کردی داشته است اظهار کرد: ترجمه شعر کردی زمانی برای من یک وظیفه بود و خوشحالم که در حد توانم بخشی از ادبیات کرد را در کنار دیگر دوستان در ایران معرفی کردم. اما خب واقعیت این است که بخشی از انرژیام را صرف این کار کردم، مخصوصا کار تحقیقی «سیر تحول در شعر نو کردی» که سالهاست درگیر آن هستم. ترجمه عاشقانههای شیرکو بیکس را هم امسال توسط نشر سرزمین اهورایی منتشر کردم، اما حالا به این نتیجه رسیدهام که وظیفه من این است که خودم نیز به زبان کردی بیشتر بنویسم و کار کنم و اتفاقا در این مدت چند کار آماده کردهام که در آینده نزدیک منتشر خواهم کرد.
شیری در ادامه درباره وضعیت برگزاری جایزههای ادبی و تأثیر آنها بر روی ادبیات گفت: برگزاری جایزههای ادبی و جشنوارهها قطعا کمک بزرگی به پویایی و رشد ادبیات ما میکند، به شرطی که توسط خود اهالی ادبیات و بدون هیچ جهتگیری جناحی و... برگزار شود و از انحصار دولتمردان خارج شود. جوایز ادبی فراوانی در کشورهای دیگر برگزار میشود که اعتباری جهانی کسب کردهاند و سالیان سال است که برگزار میشوند و به برگزیدهگانشان اعتباری جهانی میدهند. اما باید بپذیریم که هنوز چنین اتفاقی در کشور ما نیفتاده و ما حتی نمیتوانیم در این مورد خودمان را با کشورهای همسایه مقایسه کنیم.
او افزود: جوایز دولتی با بهترین امکانات و استفاده ار بودجه فرهنگی دولت همچنان با سمت و سویی جناحی و حمایت از طیف خاصی به کار خود ادامه میدهند و طبیعی است که با حذف دیگران نمیتوان رقابتی سالم در ادبیات به وجود آورد. جوایز بخش خصوصی هم که متأسفانه در طی این سالها یکی پس از دیگری به خاطر مشکلات مالی و فشارهای مختلف از ادامه راه بازماندند و این تعداد اندک هم که باقی ماندهاند واقعا دارند کار بزرگی انجام میدهند.
فریاد شیری درباره جایزه کتاب سال شعر خبرنگاران نیز گفت: جایزه شعر خبرنگاران جایزهای مستقل و بدون حاشیه بوده و من به عنوان یک شاعر مستقل از اینکه این جایزه را دریافت کردم خوشحالم. ببینید من بر این باورم که بعضی از جایزهها ربودنیاند و بعضی گرفتنی یا دریافت کردنی. جایزههایی را که پر از ابهام و حاشیه و البته سکههای فراوانند باید ربود و در رفت! و جایزههایی را که به طور طبیعی و منطقی پیش میروند و ابهام و راز و رمزی ندارند، باید دریافت کرد و ستود، مثل همین جایزه شعر خبرنگاران.
انتهای پیام
نظرات