کتاب شعر "درخش شبانه سیب سیاه" تازهترین اثر م. موید توسط گروه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان نقد و بررسی شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بر اساس گزارش رسیده، نشست با صحبتهای ستار جانعلیپور به عنوان مدیر نشست آغاز و چند شعر موید توسط این شاعر برای حاضران خوانده شد.
سپس از م. موید دعوت شد تا برای مخاطبان شعرخوانی کند. از نکات قابل توجه حلقه زدن اشک در چشمان موید به هنگام شعرخوانی بود.
علیرضا پنجهای شاعر و روزنامهنگار به عنوان نخستین منتقد درباره شعرهای م. موید گفت: موید جزو معدود شاعرانی است که به صورت ممیزه در ذهنم با شعرهایش چالش داشتهام. یکی از افتخارات کارنامه روزنامهنگاری من مصاحبه با موید در نشریه گیله وا بوده است.
او در ادامه به نقش و تاثیر روزنامهنگاران در شناساندن چهرههای واقعی و اصیل شعر اشاره کرد و افزود: موید روی دیگر موج نوست. هر شاعری تحت تاثیر فرهنگ زادبومی و خانواده خود شعر میسراید. موید نیز شاعری است که در خانوادهای مذهبی زیست کرده است. ایشان از مقوله اسلام آموزههای دینی آن و از قرآن سجع آن را در شعرش بازتاب داده است.
پنجهای سپس متنی کوتاه را درباره نکات شعری موید خواند و گفت: هر آرایهای که در شعر موید میبینید به ذات و جوهره شعر او نظر میبندد. در شعر موید تتابع اضافات میبینیم اما این تتابع اضافات جزو ذات شعر اوست و برایش تمایز ایجاد کرده است، چرا که شعر موید شعری سوبژکتیو است و در اشعار او تصویری نمیبینید. بر این اساس معتقدم او با بیانگری، تصاویر را در شعرش ارائه میدهد.
این شاعر افزود: برای نمونه اگر چه در شعرش سه بار از کلمه خروش استفاده میکند و اگر قرار باشد من این شعر را ویرایش میکردم شاید دو خروش بعدی را حذف میکردم اما موید با تکرار این واژه درصدد تصویر کردن رقص قطرات آب است.
در ادامه نشست دکتر سینا جهاندیده شاعر و منتقد درباره این کتاب گفت: در شعر استاد موید تجربههای زبانی نهفته است. من اولین مجموعه شعر ایشان را نقد کردم. اتفاقی در شعر ایران افتاده و آن این است که علاقه عجیبی به هنر عامهپسند به وجود آمده است که این گرایش نشأتگرفته از جهان مدرن است که به سمت سادگی در زبان رفته است. مثلا سیدعلی صالحی، شمس لنگرودی و خود آقای پنجهای نیز برگشته اند به سمت زبان ساده که برگرفته از جهان پست مدرن است. این جریان شعری با زبان شعری آقای موید متفاوت است. موید با زبان خودش زندگی میکند نه با زبان جهان پیرامون. در خوانش شعر دیدید که بغض کرد و گریست. در واقع این شاعر ارتباط هستیشناسیای با زبان شعرش دارد.
او در ادامه افزود: شعر موید شعر سمبولیستی است. ما به وسیله شعر به جهان آرمانی او نزدیک میشویم. شعر موید نوعی شعر حجم است اما نه شعر حجمی که از رویایی سراغ داریم. شعر حجم رویایی ترکیبآفرین است اما تتابع اضافات ندارد. به نظر میرسد موید در شعرش پیرو ایدئولوژی است اما نه ایدئولوژی به معنای عام آن بلکه ایدئولوژی شبیه آن چه در شعرهای آدونیس نیز میتوان سراغ گرفت.
جهاندیده به این مهم اشاره کرد که کتاب "درخش شبانه سیب سیاه" منظومه است و ساختار منظومه را دارد و نباید آن را مجموعه شعر دانست، چرا که همانگونه که در خود کتاب آمده همه شعرها در یک ماه سروده شده است و این نشانگر آن است که شاعر تحت تاثیر یک فضا شعرها را سروده است.
او تاکید کرد: استاد موید به نثر علاقه دارد و یک ناسیونالیسم زبانی، قومی و دیلمی در شعر ایشان نهفته است. موید اجازه نمیدهد در شعرهایش هر کلمهای ورود کند. در واقع یک سلطه زبانی را میتوان در شعرش مشاهده کرد.
سپس مزدک پنجهای شاعر و روزنامهنگار یادداشت خود را درباره این اثر خواند. او در بخشی از یادداشت خود نوشته بود: یونگ میگوید کلمات بسیار، تباهی معنا به بار میآورد. با این وصف باید گفت ایجاز نیز از جمله مواردی است که خاصه در اشعار این مجموعه به چشم میآید. به تعبیری دیگر موید، این نکته را به خوبی درک کرده است که با کمترین کلمات، بیشترین معنا را متبادر سازد. شاید در چنین رویکردی است که باید عنوان کرد خالق "درخش شبانه سیب سیاه" برای کوتاه گفتن، روی به نماد و نشانه میآورد، چرا که زبان شعری او زبانی استعاری - کنایی است.
او افزود: اما علاقهمندان به شعر موید را به این مهم تدقیق میدهم، وی بیش از آن که روی به نشانهسازی بیاورد از ظرفیت نمادها در شعر بهره میبرد و نباید در اشعار او نشانه و نماد را یکی دانست چرا که خصلت شعرهای موید در ارائه مفاهیم ساده و واحد نیست بلکه شعر او از هویتی خاصتر برخوردار است. او شاعری است که برای ایجاد موقعیتهای ویژه زبانی از نماد، کار میگیرد و آن را در بستر و تعریف معنایی جدیدی ارائه میدهد. در واقع موید از نماد به عنوان یکی از شگردها و ترفندهای عرصه بیان استفاده میکند. علیرغم این که او توجه ویژهای به نمادها خاصه نمادهای دینی و مذهبی دارد،اما مشاهده میشود که روی به تقلیدگری نمیآورد و آن چه ارائه میدهد زاییده خلاقانه شخص اوست.
عزیزم!/به تو نگویم/به که بگویم!؟/آلاچیق ِ شاخ ِ نخل/چتر مرگ بود/چیزی نگذشت و /آفتاب/سر بریده/ بر زمین ماند.ص 64
این شاعر در پایان گفت: اما مسئله اساسی در اشعار این شاعر، بازآفرینی نمادهاست. موید شاعری است که عادت به مستقیمگویی ندارد. زبان او زبان راز و نیاز است پس روی به اشارت میآورد. لاجرم با توجه به این که شعرش نیازمند تفکر، تامل و خوانش متعدد و گاه بازشناسی نمادها و نشانههاست، لذت وافی را مخاطبی خواهد برد که اولا آشنایی با ذات اشعار او داشته باشد و ثانیا از زیباییشناسی مدرن برخوردار باشد.
عباس گلستانی شاعر نیز درباره اثر م. موید گفت: به اعتقاد من شاعر در اسطوره به دنبال شعر مدرن نیست. مخاطب امروز کمتر سعی می کند وقت بگذارد تا به کشف اسطورههای شعر ایشان بپردازد.فلسفیدن در شعر موید زمانی شروع میشود که شعرش با پرسش آغاز میشود. اگر قرار باشد مشکل سادگی شعر امروز را حل کنیم اسطوره جواب نمی دهد.
او در ادامه افزود: واژگان شعر موید من را به سمت آرکائیک نمیبرد بلکه به سمت شطحیات میبرد. واژگان شعری موید می توانست انعطاف داشته باشد و مخاطبان بیشتری را جذب کند.
در ادامه جهاندیده در پاسخ به صحبت های گلستانی گفت: اسطوره شعرهای موید همان اسطوره ای است که بارت از آن تعریف می دهد. اسطوره بازنمایی واقعیت در آرمان امروز است.
علیرضا پنجه ای نیز درباره این چالش گفت: اسطوره را بعضی ها افسانه تعریف کرده اند. تعریف اسطوره در فرهنگ غرب و شرق بسیار فرق دارد.به نظر من آنجا که موید به لحاظ فسلفی طرح پرسش می کند از صنعت تجاهل العارف استفاده می کند.
در پایان نشست م. موید خالق "درخش شبانه سیب سیاه" گفت: پرسش های شعر من یک مخاطب دارد. به توهای شعرم اگر نگاه کنید می بینید که اشاره به چه کسی شده است.در این وضعیت است که متوجه می شوید این ضمیر پنهان، اشاره به موجود زمینی است یا آسمانی.
انتهای پیام
نظرات