«آزادی مسوولانه و تعطیلی رسانهها» عنوان نشستی بود که در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانه برگزار شد و موضوعهایی مانند معنای آزادی، دلایل توقیف رسانهها، خلأهای قانونی، تدوین کردن یک نظام حقوقی مدون و تاریخ توقیف مطبوعات، در آن مطرح شدند.
به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این نشست تخصصی که صبح امروز (یکشنبه، 25 اسفندماه) در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، امیر محبیان، حسن نمکدوست تهرانی، کامبیز نوروزی، سیدفرید قاسمی، مجید رضاییان، محمدمهدی فوقانی، الیاس حضرتی، هادی خانیکی، حجتالاسلام محمود دعایی و محمد سلطانیفر حضور داشتند.
توقیف سبب رشد رسانههای مجیزگو میشود
در ابتدای این نشست، محمد سلطانیفر - رییس دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها - با بیان اینکه بحثی که سالها مطرح بوده، تعطیلی رسانههای کشور و دلایل آن است، اظهار کرد: متأسفانه تعطیلی رسانهها هر روز سایهاش را بر سر مطبوعات کشور بیشتر پهن میکند و ما نمیدانیم آیا چنین مجازاتی قابل جایگزینی هست یا خیر. اینکه رسانهها با توجه به تکثرشان از آزادی نسبی برخوردار باشند، حق آنهاست؛ اما موضوعاتی که امروز در این نشست مطرح میشود، این است که آیا رسانهها قابلیت کنترل توسط دولتها را در درون خود دارند؟ آیا رسانهها در قبال آنچه مینویسند مسوول هستند یا خیر و آیا این مسوولیت آزادیشان را سلب میکند؟ حدود آزادی رسانهها باید تا کجا باشد؟
او ادامه داد: سه دیدگاه در زمینهی آزادی رسانهها و مسوولیت آنها وجود دارد؛ نخست آنکه مردم خودشان آنقدر فهم دارند که میتوانند خوب را از بد تشخیص دهند و نیاز به کنترل آنها نیست. در دیدگاه دوم، رسانهها با در نظر گرفتن منافع ملی قادرند با رعایت مسوولیتهای اجتماعی جلوی سوءاستفادههای احتمالی را بگیرند و در این شرایط، اگر رسانهای اشتباه کرد، ناخودآگاه با بیمحلی مخاطب روبهرو میشود.
سلطانیفر در توضیح دیدگاه سوم، گفت: چون امروز تولیدکنندگان پیام، مردم هستند امکان هر نوع سوءاستفادهای میتواند وجود داشته باشد و هرچقدر هم مکانیزمهای مختلفی برای کنترل پیام بهکار گرفته شود، باز هم پیام منتقل خواهد شد. حالا این پرسش بهوجود میآید، در فضایی که مردم تولیدکنندهی پیام هستند چه کسی باید این کنترل پیام را در نظر داشته باشد؟ مردم، نهادهای صنفی یا حکومت.
رییس دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانه با تأکید بر اینکه تعطیل کردن رسانهها بهعنوان اولین قدم از سوی دولت برداشته میشود، تصریح کرد: فضایی که از پس این تعطیلی بهوجود میآید، سبب هدر رفتن سرمایههای فکری، پیوستن روزنامهنگاران به خیل بیکاران، افزایش فضای شک و میل به خودسانسوری و عدم امنیت میشود. رشد رسانههای مجیزگو و پایین بودن عمر مطبوعات که در سالهای اخیر بهشدت شاهد آن بودهایم، از دستاوردهای همین اتفاق است.
او با بیان اینکه میتوان راهکارهایی را برای جلوگیری از بهوجود آمدن چنین فضایی پیشبینی کرد، افزود: باید فضایی را ایجاد کنیم که اگر رسانهای تخلف کرد، بتواند در آن فضا اشتباههای خود را جبران کند و به ساماندهی آن اشتباهها بپردازد. همچنین مسوولان، آستانهی تحمل خود را بالا ببرند. اگر رسانهای درپی اولین اشتباه، تعطیل شود، مردم بهدنبال آن میروند که ببینند آن رسانه چهچیز را منتشر کرده و این، همان «تشویش اذهان عمومی» است.
روزنامهنگاری ما ساختار حرفهای ندارد
محمدمهدی فرقانی نیز در این نشست گفت: روزنامهنگاری ما با وجود 170 سال قدمت، هنوز حرفهای نیست و ساختارها و نهادهای لازم آن شکل نگرفتهاند. در نتیجه، ما یک روزنامهنگاری به حال خود رهاشده داریم.
این استاد رشتهی ارتباطات با بیان اینکه نتیجهی روزنامهنگاریای که در آن، هر کسی به حال خودش رها شده، این است که هر کسی به خود اجازه میدهد تا با نهاد رسانه، برخورد و برای آن تعیین تکلیف کند، اظهار کرد: تصور غالب در برخی دولتمردان ما این بوده که اگر اعتماد مردم نسبت به آنها کم است، دلیلش رسانهها هستند. بنابراین تلاش کردند که اعتماد مردم را نسبت به رسانهها سلب کنند تا اعتماد مردم به آنها بیشتر شود. دولتمردان ما فکر کردند اگر بگویند روزنامهنگاران، افرادی بیگانه و مزدور هستند، در نهایت، اعتماد عمومی را نسبت به دولت بالا میبرند. در حالی که تحقیقات چیز دیگری را نشان میدهد.
او با اعتقاد به اینکه با توجه به خاستگاه تاریخی مطبوعات، همیشه رابطهی مستقیمی میان اعتماد مردم به رسانهها و اعتماد مردم به دولت وجود داشته است، بیان کرد: این تحقیقات نشان میدهد که هرگاه رابطهی دولت و ملت خوب نبوده، رابطه مردم با رسانهها نیز خوب نبوده است. در صورتی که هرگاه رابطهی مردم با رسانهها مناسب بوده، ضریب امنیت اجتماعی و اعتماد عمومی به دولت بیشتر بوده است. چنین نتیجهای نشان میدهد که دولتمردان ما باید زمینهی اعتماد مردم را به رسانهها بیشتر فراهم کنند.
این استاد رشتهی ارتباطات با بیان اینکه ساختار حرفهای، ارکان ویژهی خود را دارد، افزود: آموزش تخصصی، وجود تشکلهای صنفی، استقلال حرفهای، امنیت شغلی، استقلال اقتصادی، وجود نظام پرداخت مشخص، شورای عالی مطبوعات و میثاق اخلاق حرفهای از جملهی این ارکان هستند که تحقق آنها، در نگاه کلان به نفع دولت و جامعه است.
روزنامهنگاری جزو مشاغل لرزان است
هادی خانیکی نیز در ادامهی این نشست، اظهار کرد: طول عمر مطبوعات ما بسیار کم است و تاریخ مطبوعات نشان میدهد که روزنامهنگاری ما جزو مشاغل لرزان بهشمار میرود.
این استاد رشتهی ارتباطات با گرامی داشتن یاد دکتر معتمدنژاد - پدر علوم ارتباطات در ایران - گفت: ما در ابتدا باید بدانیم که مشکل رسانههای ما کجاست؛ مشکل اصلی رسانههای ما، این است که ما ارزیابی درستی از موقعیت مطبوعات در نظام اطلاعرسانی نداریم. برخی دیدگاهها در حکومت، نقش مطبوعات را بیش از آنچه که هست، میدانند بنابراین با اشتباه آنها، بزرگتر از حد واقعی رفتار میکنند.
او ادامه داد: ما تا کنون دچار یک سوءتدبیر و سوءتفاهم دربارهی جایگاه تاریخی مطبوعات بودهایم. ما نمیدانیم مطبوعات ما عقلانیت جامعه را بیشتر میکنند یا زادهی هیاهو هستند. همچنین سنت و تبار مطبوعات موضوع دیگری است که نشان میدهد طول عمر مطبوعات ما هیچگاه به درازا نینجامیده است.
خانیکی با بیان اینکه آقای دعایی - مدیرمسوول روزنامهی اطلاعات - جزو استثناها در کشور است، چون نهادی را مدیریت میکند که توانسته 80 سال در روزنامهنگاری ایران تداوم داشته باشد، تأکید کرد: اگر بتوانیم دربارهی مشکل مطبوعات تفاهم داشته باشیم، آنگاه میتوانیم مسوولیت تکتک نهادهای صنفی، مطبوعاتی و حکومتی را تعریف کنیم.
او گفت: ما موضوع مطبوعات را ملی نمیدانیم و این، شاید به این دلیل است که بدبینی و سوءظنی نسبت به مطبوعات وجود دارد. بنابراین تلاش میکنیم سادهترین و سریعترین راه حل را در برابر اشتباههای رسانهها به کار بگیریم و فکر میکنیم این راه، درستترین راه است.
خانیکی با تأکید بر اینکه اشتباه کردن لازمهی کار مطبوعاتی است، افزود: توقیف مطبوعات، اتفاقی است که به شغل نهاد مطبوعات و سرمایههای اجتماعی و حتی به خود حکومت ضربه میزند.
فضای رسانهها بهشدت سیاستزده است
به گزارش ایسنا، امیر محبیان نیز با اشاره به اینکه مسوولیت، چند تعریف مختلف دارد، توضیح داد: میگوییم پاسخگویی، اما پاسخگو به چه کسی؟ پاسخگو به خود، یعنی پایبند بودن به اصول اخلاق حرفهای. پاسخگو بودن به مسوولان نیز به معنی پاسخگویی به قوانین بهشمار میرود. قسمت دیگر پاسخگویی، به خدا و شرع است.
مدیرمسوول خبرگزاری «آریا» ادامه داد: وقتی یک رسانه را تعطیل میکنیم، چه در ذهن میگذرد که اقدام به تعطیلی آن کردهایم؟ آیا رسانه را یک بنگاه اقتصادی میدانیم، یک بنگاه سیاسی یا بهمثابه یک جریان فکری؛ در حالت اول کافی است که مکانیزمهای مالی آن رسانه کنترل شود که این اتفاق، موجب میشود رسانه بهصورت خودبهخود تعطیل شود، در حالت دوم، اگر یک رسانه را نهادی سیاسی بدانیم طبیعتا همهی رفتارهای آن را سیاسی تلقی میکنیم و در مجازات نیز با آن سیاسی برخورد میکنیم.
او با اشاره به اینکه اگر رسانه یک جریان فکری باشد، نمیتوان بهراحتی آن را تعطیل کرد، توضیح داد: اگر رسانهای مجرای فکری باشد، به هیچ عنوان نمیتوان با آن برخورد کرد، مگر از مجرای فکر، حتی تعطیلی آن رسانه نمیتواند تأثیری در شرایطش بگذارد و حتی گاهی موجب قدرتمندتر شدن آن رسانه نیز میشود.
این روزنامهنگار با تأکید بر اینکه فضایی که رسانهها در آن تنفس میکنند بهشدت سیاستزده است، گفت: چنین فضایی باعث میشود که رسانهها همیشه مورد اتهام قرار گیرند و با منطق صفر و یک با آنها برخورد شود.
او افزود: در زمانی، آوانتوریسم یا همان «ماجراجویی رسانهای» صورت گرفت که بهدلیل خامی در برخورد مسوولان، آن افراد مشهورتر شدند. چنین روندی باید اصلاح شود.
محمود دعایی - مدیرمسوول روزنامهی اعتماد - نیز با اشاره به نصیحت امام (ره) خطاب به دو روزنامهی اصلی کشور در آن زمان، اظهار کرد: در سال 1352 وقتی امام (ره) میخواستند که دو رسانهی اصلی کشور را نجات دهند، توصیههایی را به روزنامههای کیهان و اطلاعات کردند. نخست آنکه بیطرفی را رعایت کنید و نکتهی بعدی آنکه به حق افراد توجه داشته باشید.
دعایی افزود: آنچه میتواند اعتماد و دوام یک رسانه را حفظ کند، پرهیز از تندروی است.
عقدهها به خط قرمز تبدیل شده است
مدیرمسوول روزنامهی اعتماد نیز گفت: خط قرمزها به تعداد اختلاف سلیقهها زیاد شده و گاهی عقدهها به خط قرمز تبدیل شده، بنابراین نیاز است که خطوط قرمز رسانهها استانداردسازی شود.
الیاس حضرتی ادامه داد: ما تکلیف خود را در خیلی از موضوعات نمیدانیم؛ مثلا به احزاب بهعنوان یک پدیده و موضوع زائد نگاه میکنیم که کلا باید حذفش کرد. چنین نگاهی دربارهی رسانهها نیز وجود دارد و از آنجا که نمیتوانیم با آنها کنار بیاییم یا بهطور کامل حذفشان کنیم، بهصورت کجدار و مریز با آنها رفتار میکنیم.
او افزود: دائما دنبال بهانه هستیم که با این بچهی ناخواسته (رسانه) برخورد کنیم و بهترین راه را تعطیلی رسانهها میبینیم؛ اما چرا باید یک رسانه تعطیل شود، مگر صداوسیما تعطیل میشود؟! اگر در یک مجموعهای، تخلفی صورت بگیرد باید ابتدا جریمه کنیم، سپس تذکر بدهیم، در مرحلهی بعدی مدیرمسوول را ببریم وسط میدان انقلاب شلاق بزنیم، در مرحلهی بعدی مدیرمسوول را حذف کنیم و براساس همین سلسلهمراتب رفتار کنیم. بهانه گرفتن برای تعطیلی رسانهها موجب شده است که هیچ ثباتی در کار رسانهای وجود نداشته باشد و هیچ شخصی حاضر به سرمایهگذاری در حوزهی رسانه نشود.
حکومت به کدام مسوولیت خود دربارهی رسانهها عمل کرده است؟
حسن نمکدوست تهرانی نیز اظهار کرد: هزینهای که حکومت در مقابل مسوولیتهای مطبوعات میدهد، چیست؟ حکومت به کدامیک از مسوولیتهای خود در زمینهی مطبوعات تا کنون عمل کرده است.
این استاد رشتهی ارتباطات با اظهار خوشحالی نسبت به اینکه برای نخستینبار است که موضوع توقیف رسانهها مورد بحث قرار میگیرد، چون هیچگاه چنین جرأتی وجود نداشته است، بیان کرد: ما باور داریم که ساختار رسانهای ایران توسعه نیافته و اگر بخواهیم یک کلیدواژه برای این توسعهنیافتگی پیدا کنیم، آن واژه «توقیف» است.
او با اشاره به سابقهی تاریخی توقیف مطبوعات، توضیح داد: اولین موج تعطیلی مطبوعات در ایران در مردادماه 1357 و آخرینش حدود یکماه پیش اتفاق افتاد و میان این دو، 35 سال فاصله است. این نشان میدهد که حکومت ما در مدیریت جامعه ضعف دارد و بهنظر میرسد این فضا و بحثی که رییسجمهور در روز پایانی جشنوارهی مطبوعات مطرح کرد، کمک بزرگی است تا چنین موضوعی آسیبشناسی شود.
این استاد رشتهی ارتباطات با بیان اینکه ساختار رسانهای در کشور ما اساسا حکومتی است، افزود: فراگیرترین و نه مهمترین رسانههای ما کاملا حکومتی هستند. بزرگترین خبرگزاریها، روزنامههای اصلی، بازارهای تبلیغاتی و مصرفکنندگان رسانهها، حکومتی هستند. بنابراین اگر دعوایی هم وجود دارد، دعوای بخشی از حاکمیت با بخش دیگری از آن است و آزادی مسوولانه در این میان، قربانی شده است.
نمکدوست با اشاره به صحبتهای محبیان دربارهی آوانتوریسم، اظهار کرد: آوانتوریسم نشانهی بیماری دوران کودکی مطبوعات است، نه دوران توسعهیافتگی. چه کسی مسوول توسعه نیافتن و این طفولیت در مطبوعات است؟ اگر دولت دست بالا را دارد چرا پاسخ نمیدهد؟ مسوولیت توقیف با کیست و دستاوردش تا کنون چه بوده است؟
وی افزود: نگاهی اساسی که باعث میشود حکومت، رسانهها را در حد بوق و بلندگو ببیند، این است که ما در میان بایدها و نبایدهایی که برای رسانهها به کار گرفتهایم، هیچگاه عبارت «نظارت بر رفتار حکومت» را ندیدهایم. مطبوعات بوق نیستند، بلکه ابزارند. مطبوعات بهوجودآورندهی محصول، شاخص و توسعهی آزادی هستند.
توقیف، کمال بیاعتدالی است
سیدفرید قاسمی در ادامهی این نشست با اشاره به نقل قولی از وزیر علوم دوران مشروطه، بیان کرد: نمایندههای دورهی اول مشروطه بهسراغ مهدیقلی هدایت - وزیر علوم - رفتند و او را به مجلس خواندند تا با هم دربارهی قانون مطبوعات سخن بگویند. وزیر علوم در همان زمان دربارهی توقیف مطبوعات گفت که توقیف، کمال بیاعتدالی است. برای هر چیز کوچکی روزنامه توقیف شود این ظلم است.
این تاریخنگار مطبوعات با اشاره به سیر تاریخی قوانین مطبوعاتی در ایران، گفت: ما 178 سال تاریخ مطبوعات و روزنامهنگاری داریم و 148 سال پیشینهی توقیف. در سال 1283، ناصرالدینشاه با دیدن روزنامهی «ملتی» گفت که توزیع نشود. همین دو کلمه زمینهی توقیف را فراهم کرد؛ اما نکتهای که در توقیف نخست دیده میشود، این است که شمارهی جایگزین آن توزیع شد و ناصرالدینشاه نگفت که روزنامه به کل تعطیل شود.
او ادامه داد: ما در 30 سال اول تاریخ مطبوعات، توقیف نداشتیم. پس از آن هم بهمدت 40 سال فقط شاه و فرزندانش بودند که دستور توقیف میدادند، بعد از آن نیز برای 70 سال، توقیف دائمی صورت نگرفت. پس از صدور فرمان مشروطه نیز در نخستین مباحث قانون مطبوعات تا مدتها، سخنی از تعطیلی و توقیف نبود و پس از مدتی که بحث توقیف پیش آمد، مخالفان زیادی با چنین طرحی وجود داشتند که برجستهترین آنها از علمای مجتهد بودند.
«انتقاد سازنده» نداریم
در ادامهی این نشست، مجید رضاییان با بیان اینکه ما باید موضوع توقیف را در دو فصل مبانی و چالشهای درون رسانهای و برون رسانهای ببینیم، یادآوری کرد: رسانه ابتدا باید تعریف شود و تعریف اصلی رسانه، یعنی آزادی بیان. در تاریخ شوروی سابق، اگر میخواستند برخی واژهها را محدود کنند، چیزی به آن اضافه میکردند، مثلا میگفتند «انتقاد سازنده» در حالی که انتقاد، انتقاد است. حالا دربارهی عنوان این نشست نیز چنین تعبیری اتفاق افتاده، آزادی رسانهها، آزادی رسانههاست و مسوولانه و غیرمسوولانه ندارد.
این استاد رشتهی ارتباطات اظهار کرد: اضافه کردن یک واژه به واژهی دیگر نشان میدهد که ما هنوز در باور خود تردید داریم.
او با اعتقاد به اینکه باید ابتدا روشن کنیم که ژورنالیسم زیرمجموعهی فرهنگ است یا سیاست، تصریح کرد: بهدلیل وجود نداشتن احزاب، روزنامهنگاری ما به یک روزنامهنگاری سیاسی، رسمی و دولتی تبدیل شده است، البته من به هیچ عنوان نمیگویم که روزنامهنگاری دولتی نباید وجود داشته باشد؛ اما میگویم اگر آزادی بیان را بپذیریم، فقط روزنامهنگاری دولتی را نمیشناسیم. باید موضوع احزاب حل شود تا بتوانیم به نقطهای برسیم که روزنامهها نقش احزاب را بازی نکنند.
رضاییان با اشاره به نبودن روزنامهنگاران حرفهای و استفاده نکردن از کارشناسان در روزنامهها بهعنوان یک ضعف، افزود: دانش روزنامهنگاری در کشور ما شاخصههای خود را پیدا نکرده است و روزنامهنگاری ما باید پیشرفت کند.
توقیف رسانهها منسوخ شده است
در پایان این نشست، کامبیز نوروزی - مدرس قانون مطبوعات - با بیان اینکه سالها بود فضای رسانهای ایران دچار یک سکوت علمی بود، گفت: قوانین معمولا بهشدت تحت تأثیر مناسبات اجتماعی هستند. به همین دلیل است که هر جامعهای خصوصیت خود را دارد. بنابراین اگر در بحثهای قانونی بخواهیم از فرانسه یا عربستان بگوییم، راه اشتباه رفتهایم، ما باید ببینیم خودمان چه کردهایم.
این روزنامهنگار با طرح این پرسش که ما از آنچه بهعنوان حقوق مطبوعات میشناسیم چه داریم؟ توضیح داد: قانون مطبوعات ایران در میان قوانین موضوعی، جزو قدیمیترین قانونها دستهبندی میشود. نخستین قانون مطبوعات در سال 1286 به تصویب رسید و از همان زمان، یک دوگانگی بین بخش رسانه و بخش حکومت برقرار شد. دولت همیشه نسبت به رسانهها در طول این سالها نگاهی بسته داشته و از سوی دیگر، جامعهی مدنی نگاهی باز و خواهان، نسبت به رسانهها داشته است. گویا در ایران، نظام سیاسی باید کشوقوسهای متعددی را قبول کند تا بتواند رسانهها را بپذیرد.
نوروزی با بیان اینکه در حال حاضر ما با دو نظام هنجاری و عنفی روبهرو هستیم که هر دو ارزش حقوقی دارند، تصریح کرد: نظام معمولی رسمی حکومت و نظام فعالان رسانه، دو نظامی هستند که ما با آنها روبهرو هستیم. تمام وقایع مطبوعات ایران و بحثهایی که دربارهی آن شده، در دورهی قانون مطبوعات سال 1364 است. متأسفانه ما یک متن حقوقی بیشتر نداریم، اما با همین متن در دورهای، مطبوعات بسته میشوند و با همین متن در دورهای دیگر، مطبوعات توسعه پیدا میکنند. قاعدهی چنین بازیای در رسانههای ایران، استقرار پیدا کرده، اما بخشهایی از نظام سیاسی که به بازی رسانهها تمایلی ندارد، به جای بازی، جاهایی خلاف قاعده و عرف رفتار میکند و در اینجاست که دولت نقش هیچکاره را در افکار عمومی پیدا میکند.
این مدرس قانون مطبوعات با تأکید بر اینکه شیوهی توقیف و تعطیل کردن رسانهها منسوخ شده است، گفت: مجازات زمانی قابل اعتناست که اثربخشی داشته باشد، من با پدیدهای بهعنوان جرم مطبوعاتی مخالفم و چنین اتهامی فقط در مواردی قابل پذیرش است که عمدی باشد. برخی پدیدهها ذاتا پرخطر هستند، مثل داشتن اتومبیل به همین دلیل است که دارندهی اتومبیل در یک تصادف صرفا جبران خسارت میکند، کار رسانه نیز به همین شکل همواره کاری پر از خطر و اشتباه است و باید با نگاه جبران خسارت به اشتباههای آن نگاه شود.
حسین انتظامی - معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - نیز که از جمله مهمانان این نشست بود، در پایان اظهار کرد: امیدوارم این مباحث به مطالبهی عمومی تبدیل شود و از دل آن، یک نظام حقوقی بیرون آید. وقتی ما به کرسیهای آزاداندیشی معتقد هستیم، یکی از پایههای آن، برگزاری همین نشستهاست.
انتهای پیام
نظرات