یک انسانشناس گفت: کشورهایی که میراث ایران را ثبت میکنند، ما را دست کم میگیرند، چون در نهایت هم میدانند نهاد، دانشگاه، سازمان دولتی کارآمدی نیست که بتواند جلوی این اقدام را بگیرد.
دکتر پیمان متین در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: ظاهرا کشور ارمنستان ابداع «نان لواش» و طبخ آن را بهعنوان میراث فرهنگی ساکنان آن سرزمین براساس مرزهای سیاسی، با هدف ثبت در یونسکو به آن سازمان ارائه کرده است؛ این خبر از ابعاد گوناگون، بویژه از نقطهنظر علمی و میدانی در حوزهی دانش مردمشناسی، جالب است، چون متقاعد کردن ذهنیت علمی دانشمندان (فارغ از پیشداوریها) دربارهی این ادعا و نسبت دادن آن به مردم ساکن در مرزهای سیاسی نوین یا قومیتی خاص، بیتردید بسیار دشوار است.
او با اشاره به اینکه هنوز به دلایل ارمنیها دربارهی مالکیت نان لواش دست نیافته است، ادامه داد: من نمیتوانم قضاوتی دقیق در اینباره داشته باشم؛ ولی مسلما پختن نانی تُنُک و پهن که از گرایشی عمومی برخوردار است، میتواند موجب بهوجود آمدن فنون مشابه در سرزمینی به وسعت ایران فرهنگی شود. اثبات نبودن خطوط خویشاوندی مادی و منحصربهفرد قلمداد کردن یک عمل، با وجود مجاورتهای درهمتنیدهی جغرافیایی، کاری ناممکن است و باید دید ارمنیها با چه دستمایهای مدعی آن شدهاند.
این پژوهشگر حوزهی انسانشناسی بیان کرد: انسانشناسان بهخوبی میدانند که جفتوجور کردن جزییات، از ابزار و رفتار گرفته تا معانی نمادین و اجتماعی در میان مردمی با اشتراک در مکان و زمان (تاریخ)، برای منحصربهفرد تلقی کردن یک پدیدهی اجتماعی و طبقهبندی کردن آن، تا چه حد سخت و چالشبرانگیز است.
او تصریح کرد: اینگونه بلندپروازیهای بیپروا عمدتا از دست کم گرفتن معارضان احتمالی ناشی میشود. چهبسا حق هم با ایشان باشد! کدام نهاد در ایران به چنین نقطهنظرهایی، اعتراض علمی خواهد کرد؟ دانشگاههای منفعل یا سازمانهای دولتی ناکارآمد؟! مدعیان این حوزه هم که سکوت کردهاند و در صورت اعتراض داشتن، راهکار مناسبی ارائه نمیکنند. آیا میتوان به مسوولانی تکیه کرد که در واکنش به نشان دادن استعلام نسخهای از پروندهی ارائهشده توسط ارمنستان، مات و متحیر و طبق معمول، خود را «غافلگیر» مییابند؟!
وی اظهار کرد: در دو - سه هفتهی اخیر، با کمک یکی از انسانشناسان ایرانی و همکاری دو نفر از ایرانشناسان برجستهی ارمنی و با تکیه بر آرای زبانشناسان مطرح، برخی اطلاعات زبانشناختی را دربارهی نان لواش جمعآوری کردهایم که ارائه میشوند. سپس منتظر میمانیم تا ببینیم مسوولان، پیشکسوتان و دانشمندان چه تلاشی در این زمینه خواهند کرد؟
متین همچنین بیان کرد: در کتاب «فرهنگ ریشهشناسی زبان فارسی» اثر پروفسور گارنیک آساتوریان (از انتشارات بریل که بهزودی نسخهی فارسی آن نیز منتشر خواهد شد) در تعریف لواش آمده است: لَواش (lavāš) یا لَباش (labāš)، نوعی نان نازک و پهن و بیضیشکل است؛ لَواشَک (lavāšak) و لَواشَ (lavāša) نیز میوههای خشکشده (بهویژه آلو) را گویند که سخت به هم فشرده میشوند تا به شکل لواش (همراه با پسوند َک) درآیند. آساتوریان در ادامهی توصیف این اصطلاح با ظرافتی علمی میافزاید: «لواش» اصطلاحی فرهنگی است که غالبا به نوعی نان خاص اطلاق میشود. این نان بهطور گسترده بین مردم آسیای مرکزی و خاور نزدیک رواج دارد.
وی توضیح داد: ویژگی بارز این نان، طبیعت پهن و نازکش است، طوری که هرچه نازکتر باشد، مرغوبتر محسوب میشود. تاجیکها به لواش، لَوُش (lavoš)، کردها به آن لَواش (lavāš) و لُوش (lōš)، تالشیها به آن لَواش (lavāš)، اُسِتیاییها به آن لَویز (lawyz) و لَئوز (lauz) و لَوَسی (l(a)wasi)، ترکها به آن لِواش (lewaş) - در ترکی عثمانی = لاواشَ (lāvāša) -، آذریها به آن لَوَش (lavaš)، ازبکها به آن لاوَش (lāvaš)، تاتارها به آن لاواش (läväš)، ارمنیها به آن لَوَش (lavaš) و لُش (loš)، گرجیها به آن لَوَشی (lavaši)، روسها به آن لِواش (leváš) و لِواخَ (leváxa) میگویند.
این پژوهشگر همچنین گفت: به گفتهی پروفسور آساتوریان - رییس کرسی ایرانشناسی دانشگاه دولتی ایروان - اگرچه معمول است که منشأ این واژه را ترکی بدانند، اما ریشهی ایرانی این واژه مبرهن است؛ اول اینکه بخش دوم واژهی لواش، یعنی «آش» (āš) به احتمال زیاد، همان آش (غذا) است که بخش اول یعنی «لَو» به آن متصل شده است. از نظر پروفسور آنا دایبو، زبانشناس روس و نویسندهی کتاب «فرهنگ ریشهشناسی زبانهای آلتایی»، جزو «لَو» میتواند همان «لَب» (lab) در فارسی به معنای لب، کناره و حاشیه باشد که در ادب فارسی استعارهای رایج در بیان تیزی و نازکی است. از نظر آساتوریان، واژهی لواش ترکیبی بسیار کهن متعلق به دورهی متأخر ایرانی میانه است.
او افزود: نظر پروفسور جرارد کلاوسن، زبانشناس زبانهای ترکی و مغولی نیز این است که جزء «لیو» (liv) در ترکی به معنای نوعی خوراک یا نوعی ظرف غذاست که خود از جزء «لی» (li) چینی (چینی میانه = liip) در معنای حبوبات گرفته شده است. چینی میانه وامدار فارسی میانه است - مثلا در واژهی لیو اَشی (liv ašı) - و این امر خود بیشتر به نفع ایرانی بودنِ (ایرانی میانه) ریشهی لواش است.
انتهای پیام
نظرات