مصطفی جمشیدی میگوید جامعه دچار نوعی زکام ادبی شده و زکامهایی که جامعه به آنها دچار است باعث شده ما این همه از سخنان رییسجمهور دچار تبوتاب شویم.
این نویسنده در ارزیابی صحبتهای رییسجمهور در دیدار با هنرمندان در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: صحبتهای آقای روحانی از متن گفتمان جاری بین هنرمندان برآمده بود. در چهار سال اخیر به هنرمندان خیلی فشار آمد؛ چون عرصه برای بیهنران باز بود. روح کلی صحبتهای آن جلسه همدلی بود و اگر کسی بخواهد از این همدلی ساز ناکوک بزند جفا کرده است، هرچند انتقاد هم ضروری است و دولت باید از منتقدان سپاسگزار باشد و از انتقاد هراس نداشته باشد. این تکاپو نشانه زنده بودن این دولت است.
او افزود: امیدوارم دولت در انجام رسالتهای فرهنگی موفق باشد، اما باید توجه کند اگر بودجه فرهنگ و هنر همچنان پایین باشد، عملا این مباحث فقط صحبت خواهد بود و «دوصد گفته چون نیم کردار نیست». باید دردی از درد هنرمندان برداشته شود، وگرنه این مسائل ادامه دارد.
جمشیدی در ادامه با اشاره به صحبتهای رییسجمهور مبنی بر بیمعنا بودن تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیرارزشی گفت: بحث ادبیات و هنر متعهد در مقابل ادبیات و هنری که تعهد را نفی میکند از سالها پیش در غرب با کسانی مانند سارتر و در ایران با جلال آل احمد مطرح بوده است. بعد از انقلاب هم ادبیات متعهد و ارزشی مطرح شده است. به نظر من هنر ارزشی وجود دارد و اینکه تقسیم هنر به ارزشی و بیارزش بیمعناست، جمله خوبی نیست که ما به آن قائل باشیم. از این منظر یک رییسجمهور هم میتواند دچار اشتباه بشود، اما نیت آقای روحانی مصلحانه بود؛ چون در پایان صحبتهایش اشاره کرد که هنر یعنی همان مفهوم نیکی و خیر. از این منظر نیت ایشان خیرخواهانه بوده است.
او در ادامه اضافه کرد: تقسیمات زیادی وجود دارد؛ مثل تقسیم ادبیات و هنر به متعهد در برابر بحث هنر برای هنر یا تقسیم ادبیات به عامهپسند و نخبهپسند و... . بنابراین تقسیمبندی هنر در مرحله اول کار سختی است، اما اینکه بگوییم هنر ارزشی و غیرارزشی تفاوت ندارد، به نظر من درست نیست. خصوصا درباره ادبیات انقلاب اسلامی که با سختیهای زیادی اضلاع و مختصاتش ترسیم شده است. نویسندگان و شاعران متعهد با خون دل این ادبیات را به جایی رساندهاند و روا نیست اینها را نادیده بگیریم، اما حتما آقای رییسجمهور نیت خیرخواهانه دارند. نکته دیگر این است که نمیتوانیم بخشی از حرف ایشان را برداریم و بخشی را حذف کنیم و به بیانی نعوذ بالله «لا اله» را بگوییم و «الا الله» را حذف کنیم. آقای روحانی به هنر علاقهمند است، اما این صحبت که هنر ارزشی و غیرارزشی فرقی نمیکند نادرست است، هرچند به نظرم ایشان نیت مصلحانه داشتهاند.
جمشیدی سپس عنوان کرد: باید مشکلات از سر راه هنر برداشته شوند، نه اینکه مشکلی به مشکلات هنر اضافه کنیم. امروزه هنر با مسائل زیادی دست و پنجه نرم میکند و جامعه دچار نوعی زکام ادبی شده است؛ نه رمان خوب منتشر میشود و نه فیلم خوب ساخته میشود. فیلم خوب بودجه میخواهد و کتاب خوب نویسندهای که دغدغه مالی نداشته باشد. این زکامهایی که جامعه به آنها دچار است باعث شده که ما این همه از سخنان رییسجمهور دچار تب و تاب شویم. به هر حال هنر متعهد جزو منشور گفتمان انقلاب اسلامی است و در بیانات حضرت امام (ره) هم بر آن تأکید شده است.
او در ادامه درباره جلسه دیدار هنرمندان با رییسجمهور گفت: خوشبختانه هماهنگی خوبی میان سخنرانان بود. در زمینه ادبیات آقای امیرخانی صحبتهای خوبی مطرح کرد، اما خود من در زمینه ادبیات بزرگترین مشکل را در ارشاد مربوط به سیستم داوری جایزهها میدانم، وگرنه ممیزی در هر کشوری وجود دارد. سیستم داوری در جایزههای دولتی از جمله جایزه کتاب سال، جایزه جلال و ... مناسب نیست و داوری آثار با نمرهبندی بسیار تحقیرآمیز است. در این روش داوران ارشاد به کتابها نمره میدهند. روش نمره دادن در مدرسههای ابتدایی هم منسوخ شده است. اعتراض به این روشهای منسوخشده همواره گفته شده، اما آنچه به جایی نرسد فریاد است. اشکالات این روش داوری به حدی بود که خود داورانی هم که در این جایزهها کار میکردند، صدایشان درآمده بود. من هم شاهد این جفاها بودم و کتابهایم که در جایزه کتاب فصل برگزیده شده بود با روشهای نامعقول در کتاب سال کنار گذاشته شد.
این نویسنده درباره صحبتهای رییسجمهور مبنی بر اینکه ممیزی باید در چارچوب قانون و هدفمند باشد، اظهار کرد: صحبت ایشان درست است؛ چون ممیزی در قانون آمده و کسی که شعارش قانونگرایی بوده نمیتواند برخلاف قانون عمل کند. هیچ رییسجمهوری نمیتواند ممیزی را حذف کند. ممیزی وظیفه قانونی ارشاد است. در سایر کشورها هم قوانینی هست و ممیزی وجود دارد.
انتهای پیام
نظرات