مهشید میرمعزی میگوید گاهی فیسبوک باعث میشود کسانی که اثرشان در این فضا لایک خورده دچار این توهم شوند که حتما کتابشان هم فروش خوبی خواهد داشت، درحالیکه بازار کتاب فضای متفاوتی دارد.
این مترجم در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، درباره انتشار ترجمههایش در فیسبوک گفت: تا به حال این کار را انجام ندادهام، اما به فکرش هستم و تصمیم دارم این کار را با انتشار بخشهایی از کتاب «در حیاط خلوت نویسندگان» در فیسبوک شروع کنم. حتما بخشهای کوتاه و بامزه این کتاب را در فیسبوک میگذارم تا دوستان ببینند کتاب حدودا چه محتوایی دارد. این اثر کتاب جالبی است و هنوز تبلیغات آن به صورت جدی شروع نشده، اما ناشر از فروشش راضی بوده است.
او افزود: در حال حاضر بیشتر فعالیت من در فیسبوک فرهنگی است. من در این فضا لینک گزارشهای رسانهها، معرفی کتابهای خودم و معرفی کتابهای دوستانم را میگذارم. یکی از دوستانی که او را فقط در فیسبوک میشناختم در مراسم نقد کتاب «قطار شبانه لیسبون» شرکت کرد، من هم معرفی کتاب ایشان را در فیسبوک گذاشتم. خیلی از دوستان فیسبوکی به همین شکل از یکدیگر حمایت میکنند.
میرمعزی همچنین درباره نقد ادبی در فیسبوک اظهار کرد: به طور کلی ما به منتقد ادبی خوب نیاز داریم؛ منتقدانی که در گروه و باندی نباشند و کتابها را نقد کنند. منتقدانی که درست و بدون کینه یا رفاقت بنویسند. نمیگویم در حال حاضر چنین منتقدانی نداریم، اما باید کتابهای ما خوب نقد شوند. بیشتر نقدهایی که من در فیسبوک دیدهام لینک مطالب خبرگزاریها و سایتها بودهاند.
او همچنین اضافه کرد: گاهی دعواهایی در فیسبوک اتفاق میافتد. من خودم از تنش و حاشیه دوری میکنم و فکر میکنم آدم باید بیشتر کار کند و از حاشیه دور باشد، اما فیسبوک حاشیههای زیادی دارد. من دوست ندارم اینطور باشد که دلگیری از ناشران یا همکاران در فیسبوک مطرح شود، اما گاهی این اتفاق رخ میدهد و دوستان اختلافات خود را در این فضا علنی میکنند. نمیگویم باید روی همه چیز سرپوش گذاشت، اما الآن فضا به شکلی درآمده که آدمها گاهی خردهحسابهایشان را در فیسبوک صاف میکنند. من فکر میکنم اهل فرهنگ باید کمی بیشتر با هم مدارا کنند.
مترجم «قطار شبانه لیسبون» سپس درباره اثرات مختلف فیسبوک بر ادبیات گفت: به نظرم فیسبوک هم اثرات مثبت و هم اثرات مخرب دارد. آدمهایی که تازه کارشان را شروع کردهاند و هنوز کتاب چاپ نکردهاند میتوانند در این فضا آثارشان را عرضه کنند و آرام آرام مخاطبانی پیدا کنند و نظرات آنها را درباره کارشان بخوانند. البته متأسفانه نظرهایی که در فیسبوک درج میشود بیشتر تعریف و تمجید است تا انتقادهای مربوط به موضوع. حتا دیدهام کسی جلد کتابش را در فیسبوک عرضه کرده و یک نفر برایش نوشته است: «درود بر شما بانوی شعر ایران!» درحالیکه آن فرد نویسنده است نه شاعر.
او افزود: من خودم هرگز چیزی را که از آن خوشم نیامده یا نخواندهام لایک نمیکنم، اما اینکه الکی لایک میکنند و مینویسند اثرت شاهکار است از جنبههای بد فیسبوک است و باعث میشود افراد فکر کنند اگر شعرشان در فیسبوک 180 لایک خورده پس حتما کتابشان هم 500 نسخه میفروشد و دچار توهم شوند. در صورتی که بازار کتاب فضای دیگری دارد. البته استقبال مخاطبان فیسبوکی بیتأثیر نیست، اما این لایکها به معنای با استقبال مواجه شدن اثر در بازار نشر نیست. جنبه مثبت انتشار اثر در فیسبوک هم این است که کسی که زحمت میکشد و مینویسد، اما تریبون ندارد، میتواند کارش را در این فضا عرضه کند. خیلی از کسانی که میخواهند کار ترجمه را شروع کنند در فیسبوک از من میپرسند شما چطور کتاب برای ترجمه انتخاب میکنید یا سیستم ترجمهتان چطور است. من هم با کمال میل به آنها توضیح میدهم.
میرمعزی در ادامه عنوان کرد: از امکاناتی که فیسبوک ایجاد میکند این است که در این فضا در جریان کار دوستان قرار می گیریم، از چاپ کتابهایشان باخبر میشویم و مصاحبههایشان را میخوانیم. دوستان لینک مصاحبههای خود را در فیسبوک می گذارند و من میبینم، درحالیکه اگر فیسبوک نبود، بسیاری از این مصاحبهها را نمیدیدم. به این ترتیب مخاطب خبرگزاریها و سایتها هم بیشتر میشود و اخبار فرهنگی گسترش مییابند. البته من تنها درباره جنبه فرهنگی فیسبوک صحبت میکنم. من در صفحه فیسبوک خودم عکسهای خانوادگی یا عکس سفر نمیگذارم، مگر اینکه عکس منظره فوقالعادهای باشد که بخواهم دیگران هم بینند، اما فکر میکنم میتوان از فضای فیسبوک استفاده بهتری کرد. تمام خبرگزاریها در فیسبوک حضور دارند و ما میتوانیم از روز تولد یا مرگ مترجمها و نویسندهها یا بیماری آنها در فیسبوک مطلع شویم.
او همچنین درباره تجربهاش از سرقت ادبی در فضای مجازی گفت: من در سایتی به نام «راویان» (راوی نقل قول از شخصیتهای گوناگون) فعالیت میکنم. در این سایت زندگینامه و نقل قول تعداد زیادی از بزرگان را که زندگینامههای آنها به فارسی در دسترس نیست یا بسیار محدود است ترجمه و گردآوری کردهام. رسمالخط این سایت را هم خودم ویرایش کردهام. چندی پیش دیدم که یکی از دوستان فیسبوکی نقل قولهایی را در فیسبوک گذاشته که من در «راویان» منتشر کردهام و وقتی که دیدم جملهای طولانی از سیمین دانشور را گذاشته که رسمالخط آن همان است که من در «راویان» رعایت کردهام، برای او نوشتم که «شما این جملهها را از «راویان» برمیدارید؟ اگر اینطور باشد من خوشحال میشوم. چه اشکالی دارد منبع را هم ذکر کنید؟» اما ایشان فقط نظر مرا لایک کرد!
میرمعزی افزود: خود من اگر جملهای را از صفحه کسی بردارم، حتما اطلاعرسانی میکنم، اما بارها شده که دوستانم از دیگران میخواهند اگر چیزی را از صفحهیشان برمیدارند اطلاع بدهند و منبع را ذکر کنند، اما چون ما به کپیرایت عادت نداریم و عادت نکردهایم برای چاپ اثر اجازه بگیریم، این نکته را رعایت نمیکنیم. با این حال من فکر میکنم باید در این زمینه فرهنگسازی شود. من هم براساس مشاهده فعالیت دوستانم در فیسبوک فکر میکنم وضعیت خیلی بهتر شده است.
او سپس گفت: در فیسبوک صفحههایی ساخته شده که درباره برپایی جلسات نقد و داستان اطلاعرسانی میکنند؛ مثلا درباره شبهای داستان در برج میلاد و یا کتابفروشی مجازی که با تخفیف کتاب میفروشد. اینها خیلی خوب است. به طور کلی میتوان در فیسبوک فعالیتهای فرهنگی مختلف داشت.
انتهای پیام
نظرات