ششمین شب از شبهای داستان عصر یکشنبه هشتم دی در برج میلاد برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بر اساس گزارش رسیده، یوسف علیخانی، ناشر و نویسنده، در این مراسم درباره تغییر در فضای وزارت ارشاد برای صدور مجوز کتاب گفت: من دفترچههایی از عناوین کتابهای در دست انتشار نشر آموت را همیشه به همراه دارم و میتوانم آن را در اینجا به شما نشان دهم که میگوید هیچ تحولی در اینباره در وزارت ارشاد صورت نگرفته است.
او با اشاره به وضعیت صدور مجوز کتاب در دولتهای جدید و گذشته گفت: به نظر من در چند ماهی که دولت جدید بر سر کار آمده، هنوز تغییر امیدوارکنندهای در حوزه کتاب نداشتهایم؛ در حالیکه وزارت ارشاد در پایان دولت دهم یکباره روند صدور مجوز را سرعت داد و مثلا در نشر آموت موفق شدیم اجازه انتشار 11 کتاب را بگیریم؛ آنهم کتابهایی که دو سال منتظر مجوز بودند. این اتفاق در چند ماه اخیر نیفتاده و میتوانم بگویم تغییری محسوس صورت نگرفته است.
نویسنده «اژدهاکشان» پیش از اینکه فصل اول رمان منتشرنشده «گبریگیران» را برای حاضران بخواند، گفت: گبر، در اصطلاح عامیانه به معنای کافر است و سعی کردهام در این رمان از فضای «قدم بهخیر مادربزرگ من بود» فاصله بگیرم.
میثم کیانی، از دیگر نویسندگان میهمان این شب، با بیان اینکه وسواس عجیبی در داستاننویسی دارد، گفت: زمانی که داستانهای مجموعه «دوربرگردان» را مینوشتم، مواقعی پیش میآمد که برای نوشتن یک داستان، یک سال یا بیشتر انرژی و زمان صرف میکردم. داستان به راحتی مرا راضی نمیکند و این وسواس در نوشتن رمان برایم بیشتر و عمیقتر است.
او ادامه داد: زمانی که مجموعه اولم را به ناشر سپردم، تمام داستانهایی را که نوشته بودم، دوباره خواندم تا ببینم کدامیک از آنها به اوضاع و احوال روحی من نزدیکتر است که در نهایت مجموعه «رگبار» با روایتهای منقطع و پشت سر هم بیرون آمد.
کیانی پیش از آنکه داستان «بهمن برای مرده» را از مجموعه داستان جدید خود با عنوان «دوربرگردان» بخواند، گفت: این مجموعه شتاب و خشونت کتاب «رگبار» را ندارد و در این اثر سعی کردهام روی روایت داستانها تمرکز بیشتری کنم.
سیدعلی میرفتاح، نویسنده و روزنامهنگار، یکی دیگر از میهمانان سومین دوره شبهای داستان برج میلاد بود. او پیش از آنکه داستان «یک غول، یک جن، یک پری» را بخواند، درباره تفاوت در نوشتن داستان طنز و جدی گفت: نوشتن قصههای طنز و غیرطنز تفاوتی ندارد، فقط برخی از داستاننویسان برای اینکه میخواهند ضعف داستانهایشان را پنهان کنند، داستان خود را در وادی طنز میبرند تا بتوانند سهلانگاریها را بپوشانند.
نویسنده «قلندران پیژامهپوش» اضافه کرد: البته طنز این امکان را برای نویسنده فراهم میآورد که حرفهای اساسی و مهمی را بزند. این اتفاق قبلا در ایران و برای نویسندههای ایرانی هم میافتاد، ولی الآن کمتر رخ میدهد، همانطور که باقی اتفاقات فرهنگی کمرنگ شده است. هرچند که معتقدم حالا وقت قضاوت نیست و باید صبر کرد تا در آینده اتفاقات بهتری بیفتد.
آخرین میهمان شب ششم از شبهای داستان، پیمان هوشمندزاده، عکاس و نویسنده، بود. او با بیان اینکه عکاسی و نویسندگی هیچ ربطی به هم ندارند و دو مقوله متفاوت به حساب میآیند، چند تکه از تازهترین داستان خود را برای حاضران خواند که قرار است در یک مجموعه بههم پیوسته منتشر شود.
انتهای پیام
نظرات