یک عکاس گفت: منتقدی کم دانش که تکیهگاه فرد یا گروهی خاص باشد، همانند کسی است که زودتر از گورکن با دست خاک را میکند تا هر چه است به خاک سپرده شود.
سمیرا داورفرا در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، درباره نبود نقد جدی و منتقد پرورش یافته در فضای هنری، گفت: هنر برای هنر خوب است هرگاه از آن دریافتی داشته باشید. زمانی که ارتباط اثر با دنیای واقعی بیرون دچار اختلال شود، این عدم ارتباط، رابطه اثر هنری و مخاطب را دچار مشکل میکند و اینجا زمانی است که شما خواستار درک بیشتر، جستوجو برای فهم اثر و نیازمند نقد هستید؛ پس نیاز به وسیلهای برای ایجاد ارتباط است.
وی با طرح سوالی افزود: چرا هنر نیازمند نقد است؟ اثر هنری و یا هنرمند به چیزی خارج از خود به عنوان واکنش، دریافت و ارتباط با دنیایی بزرگتر نیازمند است. نگاهی متفاوت فرای ذهن و خلاقیت او، تا بتواند با استدلال زوایای مختلف اثرش را واکاوی کند.
این هنرمند تصریح کرد: نقد، فرمی از برقراری ارتباط است. یعنی ابزاری برای شناخت. اگر مقداری از داشتهها و نداشتههای جامعه هنری و دانشگاهی ایران فاصله بگیرم، به آن چیزی که ذهن من را مشغول کرده میرسم و آن فن و توان گفتوگو است. توان ایجاد ارتباط یعنی پایهایترین دانش برای شنیدن و مطرح کردن نقطه نظراتی هرچند ساده و یا پیچیده. وقتی مسیری برای این ارتباط وجود نداشته باشد و سوء تفاهمات و سوء نظرات آنقدر چشمگیر باشد که اصل بررسی و استدلالی که قرار است کارساز باشد مجالی برای طرح نیابد، چگونه می توان گفت ارتباطی شکل گرفته است.
داورفرا با اشاره به نبود بستری مناسب در جهت رشد هنر، بیان کرد: حال فکر کنید چه اندازه هنرمند و مخاطبش بدون وجود این ابزار ارتباطی برای بیان و حضور در جامعه ناتواناند. قطعا زمانی که ابزار ارتباطی را از شما بگیرند در رشد، ناتوان خواهید بود. متاسفانه هنر سالهای سختی را پشت سر میگذارد. اکنون دورانی است که اثر هنری به درستی نقد و بررسی نمیشود. این درستی، پیروی از یک سلیقه نیست، بلکه دانشی جامع و عمیق است که از بستر دانشگاهها و آکادمیهای هنر برخواهد خواست.
وی تاکید کرد: من نقد را ابزاری برای شناخت میدانم. این شناخت، سفارشی و یا رفاقتی حاصل نمیشود. متاسفانه امروزه تعارفات سنتی و روابط، بسیار پررنگتر از صراحت علمی است. عدم پذیرش نقد و یا تعصب نسبت به هنرمندی خاص، باعث توقف نفس خلاقیت در خلق اثر و تکرار یک فضای ذهنی میشود.
این فارغالتحصیل رشته هنرهای تجسمی در پاسخ به این سوال که اگر جای خالی نقد جدی در جامعه هنری حس میشود، چرا اقدامی در این زمینه صورت نمیگیرد؟ گفت: شاید بهتر باشد به جای نشستن پای درد و دلهای اهالی هنر، سراغی از سیاستگذاران حوزه علم و دانشگاه بگیرید. آیا اکنون همه ما به درستی در جایگاهمان قرار گرفتهایم؟ آیا تنوع نشر برای نسل حاضر و جوانتر جهت مقایسه، درک و شناخت عمیق تر وجود دارد؟
امروزه مجلات، نشریات و رسانههایی که تخصصی روی هنرهای تجسمی ایران و دنیا کار میکنند، بسیار کماند. بهتر است اگر همه کسانی که دغدغه هنر و نقد سالم دارند چه ذهنهای جوان و همچنین بزرگانی که در این حیطه صاحب تجربه هستند به ارزش جایگاه نقد دقتی خاص داشته باشند و بابت نقد حرفه ای و جایگاهش هزینه بپردازند تا بستری برای رشد و تربیت منتقدان حرفهای باشد.
وی در سخنان پایانیاش گفت: در پایان این را میدانم که یک منتقد با دانش و جدا از هر گونه گروه و سلیقه خاص میتواند جریانساز باشد و نظر و استدلالش راهگشای هنرمند و مخاطب خواهد بود. اما منتقدی کم دانش که تکیه گاه فرد یا گروهی خاص باشد همانند کسی است که زودتر از گورکن با دست خاک را میکند تا هر چه است به خاک سپرده شود.
به گزارش ایسنا، سمیرا داورفرا فارغ التحصیل رشته هنرهای تجسمی و دانش آموخته رشته فیلمسازی و نمایش است. او تاکنون بیش از 20 نمایشگاه گروهی عکس و پوستر در ایران و خارج از ایران برپا کرده است. شرکت در نمایشگاه گروهی عکس گاری saw شهر اوتاوا کانادا سال 1391 ، شرکت در جشنواره خشونت علیه زنان فرانسه سال 1389 ، شرکت در جشنواره پوستر مکزیک سال1387، شرکت در نمایشگاه گروهی عکس عکسخانه شهر 1381، شرکت در نمایشگاه گروهی عکسخانه خانه هنرمندان 1381و ساخت نخستین فیلم کوتاه ( عروسک) 1380 برگزیده فیلم تهران از جمله فعالیتهای وی است.
این مدرس دانشگاه، هماکنون در زمینه هنرهای مدرن از قبیل پرفورمنس و ویدئوآرت فعالیت میکند.
انتهای پیام
نظرات