سه فیلم به یادماندنی شما از سینمای کودک کدام است؟ «شهر موشها»؟ «گلنار»؟ «پاتال»؟ «گربه آوازخوان»؟ یا «کلاه قرمزی»؟ انتخاب شما هر چه باشد برای بچههای امروز دیگر خاطرهانگیز نیست، اما قرار است در موزه سینما اتفاقی بیفتد تا این فیلمها و دهها فیلم دیگر، با عروسکها و یادگاریهایشان برای نسل جدید هم خاطره بیافرینند.
به گزارش خبرنگار بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، یکی از کودکان دیروز که در فیلمهای عروسکی دهه قبل بعنوان "طراح صحنه و لباس" و "گوینده عروسکی" حضور داشته، این روزها به سفارش مدیریت "موزه سینمای ایران" مشغول طراحی یک موزه برای سینمای کودک ایران است؛ موزهای که با آنچه تا به حال دیدهاید، تفاوت زیادی دارد چرا که براساس تعریف جدید موزه در دنیا شکل خواهد گرفت.
عسل شاکری، برای طراحی «موزه سینمای کودک» از آمریکا به ایران آمد تا در یک فضای مستقل در محوطه موزه سینما، واقع در باغ فردوس، مکانی را بر اساس استانداردهای جهانی موزه، طراحی کند.
وضعیت اتاق سینمای کودک در موزه سینما برایم برخورنده بود
او که در رشته «طراحی نمایشگاه» در دانشگاه «اف.آی.تی» ایالت نیویورک تحصیل کرده است، درباره چگونگی ورودش به پروژه «موزه سینمای کودک» که فعلا تنها دو اتاق در موزه سینما دارد به خبرنگار ایسنا یادآور شد: سه سال قبل به عنوان تهیهکننده یک گروه مستندساز کانادایی- آمریکایی، که قصد ساخت مستندی درباره «سینمای ایران» را داشتند به ایران آمدم و طی آن سفر از موزه سینما هم دیدن کردیم. واکنش آن گروه هنگام دیدن اتاق سینمای کودک برایم برخورنده بود، آنها از سینمای ما و سینمای کودک ما خیلی شنیده بودند، اما ناگهان با یک اتاق کوچک مواجه شدند که نسبتی با تصورات قبلیشان نداشت. تلخی آن تجربه باعث شد به خانم طائرپور که میدانستم خودشان سالهاست نسبت به آن وضعیت انتقاد دارند، اعلام کنم که حاضرم در هر کاری که میشود برای بخش موزه سینمای کودک انجام داد، همکاری کنم. خوشبختانه در این فاصله اتفاق بهتری برای سینمای کودک افتاد و آقای پزشک شرایط مستقل شدن این موزه را در ابعادی بزرگتر ایجاد کردند.
تعریف موزه تغییرات جدی کرده است
شاکری درباره تصوری که از موزه سینمای کودک دارد، توضیح داد: امروزه مجموعهای از اتفاقات جدید در زمینه نگاه به کاربردهای موزه رخ داده که باعث شده تعریف موزه تغییرات جدی کند. در سالهایی نه چندان دور، تجربه دیدار از یک موزه در شناختن و تماشای میراث، هنر و تاریخ خلاصه میشد، اما امروزه تمرکز اصلی موزهها - مخصوصا موزههای موضوعی- بیشتر برای ارتباطی نزدیک و خلق یک تجربه خاص و به یادماندنی برای مخاطب است. در واقع موزهها در نگاه امروز، برای ایجاد مجموعهای از رابطهها، تجربهها و خاطرهها، تعریف و طراحی میشوند.
او با اشاره به اینکه چند سالی است تحقیقات و فعالیتهایش بیشتر در حوزه کارهای کودکان متمرکز است، ادامه داد: من به دلیل شغل مادرم (فرشته طائرپور) بیش از هر محیط دیگری در دنیای پشت صحنه فیلمهای کودک و نوجوان و یا بخشهای مختلفی از «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» بزرگ شدم. این موقعیت برای آشنایی با تئاتر، سینما، کتاب، موسیقی، ادبیات و هر آنچه که به دنیای کودک مربوط میشد، کمک بزرگی برای من بود. ضمن اینکه همیشه هم این شانس را داشتم که اطرافم بزرگان این حوزهها در رفت و آمد و کار باشند و اندوختههای ذهنی من در چنین شرایطی شکل بگیرند.
شاکری یادآور شد: وقتی ایران بودم در رشته گرافیک دانشگاه الزهرا تحصیل کردم و همزمان شانس کار درطیف گستردهای از کارهای هنری را نیز پیدا کردم. از طراحی صحنه و نمایشگاه، تا دوبله فیلمهای خارجی نوجوانان و گویندگی کاراکترهای عروسکی فیلمها و سریالهای عروسکی. در زمینه تحقیقات نیز در پروژههای تحقیقی- اجرایی مختلفی در زمینه معماری، میراث فرهنگی و سینمایی، از جمله اولین سیدی مولتی مدیای سینمای ایران با عنوان «سینما ۷۶» و «جنگ ایران و عراق» کار کردم. همه این تجربهها و شانس همکاری با اساتید بزرگ در حوزههای مختلف در ایران و امریکا، پشتوانه با ارزشی شد که امروز در کارهایی که میکنم تاثیر زیادی دارند.
شاکری با بیان اینکه از 18 سالگی با بچهها بخصوص در زمینه پرورش خلاقیت و روشهای مختلف آموزش کار کرده است، گفت: آن موقع از شیوههایی استفاده میکردم که نمیدانستم خارج از ایران وجود دارد. بعد از آن با تجربه مهاجرت به یک کشور دیگر سعی کردم به شکل دیگری نیز مخاطبم را بشناسم و از آنجا که وارد جامعه آمریکایی- ایرانی شده بودم، پروژههای فرهنگی- هنری مختلفی را برای مخاطب ایرانیِ مهاجر در طیفهای سنی گسترده انجام دادم.
او ادامه داد: آنجا دوباره به دانشگاه رفتم چون فکر میکردم تجربههای من چیز دیگری را هم برای کامل شدن لازم دارد. به همین دلیل وارد رشتهای به نام «طراحی نمایشگاه» با تنوع طراحی موزه، نمایشگاه و فضاهای عمومی شدم. این رشته در مقطع فوقلیسانس، کلا رشته جدیدی است که در دانشگاه «اف.آی.تی» ایالت نیویورک هم چهارمین سال عمر خود را میگذراند.
وی توضیح داد: از آنجا که این رشته در حقیقت ساختن و پرداختن «قصه» برای معرفی هر پدیدهی جدید و شناخت و استفاده از همه ابزارها و تکنیکهای موجود در بیان آن قصه است، به نظرم بهترین رشتهای بود که میتوانست تمام آنچه را به طور تجربی از قبل میدانستم کاملتر و اصولیتر کند. همزمان با تحصیل در این رشته، پسرم متولد شد و این فرصت را برای من ایجاد کرد که این بار به شکلی متفاوت وارد دنیای بچهها در جامعهای مثل امریکا شوم.
موزهها بهترین سرگرمی بچهها در کشورهای غربی هستند
عسل شاکری خاطرنشان کرد: امروز در کشورهای غربی، موزهها از بزرگترین سرگرمیهای بچهها حتی در سنین زیر دبستان هستند. پسر سه سال و نیمه من هم بیشتر از آنکه به شهربازی رفته باشد، به موزههای مختلف رفته است. امروزه علاوه بر موزههای ویژه کودکان، در اغلب موزهها بخشهای جذابی برای بازدیدکنندگان کودک طراحی شده که نتایج بسیار خوبی داشته است. در واقع در کشورهای توسعه یافته، حتی اگر قدمت تاریخی زیادی هم نداشته باشند، موزه رفتن یکی از تفریحات اصلی خانوادهها شده است. تقریبا همه موزهها امروزه برنامهها، کلاسها و تورهایی دارند که ویژه کودکان طراحی شدهاند.
او در توضیح اینکه جایگاه موزه در ایران برخلاف کشورهای دیگر به عنوان سرگرمی نیست و چگونه قرار است موزهای در حوزه سینمای کودک جذابیت لازم را برای مخاطب ایرانی داشته باشد؟ گفت: اگر موضوع علاقهمند نبودن و عادت نداشتن مردم به بازدید از موزه، سوال امروز ماست؛ بسیاری از کشورها در سالهای گذشته به دنبال جواب و راه حل برای آن بودهاند. موزهها قابلیت این را دارند که بیش از مخاطب توریستی، برای ساکنان شهر و کشورشان طراحی شوند. موزهها براساس قصه و تجربهای که به مخاطبانشان ارایه میدهند، روز به روز از مسیر یک رابطه یکطرفه با بازدیدکننده خارج شده و به او نزدیکتر میشوند تا با ایجاد یک گفتگوی دو طرفه، ارتباطی عمیقتر برقرار کنند. در یک رابطه یکطرفه، بسیاری از پدیدهها با مخاطب خود فاصله میگیرند، اما چنانچه آن پدیده به مخاطب نزدیکتر شود و با ایجاد یک مسیر دو طرفه ارتباطی عمیقتر برقرار کند، حتما نتیجه بهتری گرفته میشود.
در موزه تاریخ طبیعی نیویورک بچهها میتوانند زیر نهنگ بخوابند
شاکری در ادامه این مطلب اضافه کرد: موزههای امروزی معمولا اطلاعات خود را در لایههای مختلف به همه نوع بازدید کنندهای ارایه میکنند و بازدیدکننده، اختیار و حق انتخاب دارد تا تجربه بازدیدش را از موزه آنطور که خود دوست دارد، تعریف و در آینده تکرار کند. بدون شک موزههای موضوعی، در مقایسه با موزههای تاریخی- هنری، دستشان در خلق تجربههای جدید و متفاوت برای بازدیدکننده بازتر است. برای مثال موزه «متروپولیتن» که در نمایش آثار و مجموعههای خود، هنوز الگوی سنتی را دنبال میکند، با برگزاری برنامههای جانبی و جشنهایی مثل سال نوی چینی، نوروز ایرانی و برنامههای مختلف برای کودکان، همیشه بیشترین بازدیدکنندگان محلی و توریست را دارد. در«موزه تاریخ طبیعی» نیویورک که ویترین و مدلهای حیواناتش (میورال) در دنیا معروف است، بچهها میتوانند شبهایی از سال را در سالن «حیوانات دریایی»، زیر نهنگ بزرگ بخوابند. این موزه در زمینه آموزش و همکاری با مدارس نیز بهترین برنامهها را طراحی میکند. نمونه دیگر موزه بسیار موفق کودکان درایالت پنسیلوانیا با نام «لطفا دست بزنید» است که همه چیز در آن برای بازی و لمس کردن است.
لطفا دست بزنید
او گفت: در مجموع بر خلاف تعریف قدیمی موزه که بازدید کنندگان از لمس کردن منع میشوند و همیشه یک نفر به عنوان راهنما تمام اطلاعات را برایشان روایت میکند، در موزههای جدید این خشکی و فاصله نه تنها از بین رفته، بلکه در طراحی برنامه بازدید از آن، تجربه استفاده از حسهای لمس کردن، شنوایی و بویایی نیز مورد توجه قرار گرفته است.
شاکری ادامه داد: در مورد موزه سینمای کودک، ما پیش از هر چیز باید مخاطب خود را بشناسیم. مخاطب ما به اندازه قصه یا اشیایی که در موزه گذاشتهایم، ارزش دارد و اینکه چطور او را سرگرم کنیم مهمترین بخش این تجربه به حساب میآید. باید به گونهای این موزه را طراحی کنیم که برای کودک یک تجربه خاص و خاطرهای به یادماندنی در بازدید از آن ساخته شود. باید کاری کنیم که او دوباره به این موزه برگردد. اینها جزو همان شاخصههای جدید موزه به حساب میآیند. براساس همین شاخصهها، برنامهها و تورهای بازدید از موزه شکل دیگری پیدا میکنند و یک ارتباط دو طرفه و مستمر ایجاد میشود. دیگر یک بار دیدن این موزه کافی نیست و میشود با توجه به تغییر اتفاقات در آن، بازهم بچهها را به دیدن موزه آورد.
وی بیان کرد: امروزه در بسیاری از موزههای دنیا مراسم مختلفی از عروسی و جشن تولد گرفته تا جشن فارغالتحصیلی و مهمانیهای کاری برگزار میشود. در موزه کودکان نیز امکان انجام چنین اتفاقاتی بیشتر مهیاست.
امکان دست زدن به همه چیز و کشف کردن هست!
شاکری همچنین اضافه کرد: از ویژگیهای مهم موزههای کودکان، امکان دست زدن به همه چیز و کشف کردن است! در موزه سینمای کودک ایران نیز طراحی برای چنین تجربهای خیلی مهم است.اطلاعات نوشتاری باید در کمترین حد ممکن باشد و بچهها باید با احساس امنیت و اختیار، با موضوع و فضا ارتباط برقرار کنند. آنها غیرمستقیم درباره فیلمها و تاریخ سینمای کودک مطالبی یاد میگیرند و با تاریخ سینمایی که شاید خیلی از فیلمهایش را هم ندیده باشند آشنا میشوند.
وی گفت: کودکی که به این موزه میآید شاید «شهرموشها»، «گلنار»، «پاتال»، «دزد عروسکها»، «گربه آوازه خوان»، «کاکلی»، «الو-الو من جوجوام» و خیلی از آثار سینمای کودک ایران را ندیده باشد، به همین دلیل این موزه باید طوری طراحی شود که آن کودک دلش بخواهد «شهر موشها»، «گلنار» و ... را ببیند و بپرسد این فیلم چیست؟ این عروسک کیست؟ چرا من آنها را ندیدهام؟
در سالهای اخیر متاسفانه فیلمهای کودک زیادی برای بچهها ساخته نشده و امیدوارم که این موزه کمکی باشد برای توجه بیشتر فیلمسازان و مسئولان به اهمیت ساخت فیلم برای کودکان ایرانی.
امکان ساخت دوبارهی عروسکهای از بین رفته وجود دارد
او در پاسخ به اینکه عروسکهای این موزه از کجا و چگونه تهیه خواهند شد؟ به ایسنا گفت: متاسفانه بخشی از عروسکهای فیلمهای تاثیرگذار از بین رفتهاند، اما از طرف دیگر خوشبختانه بخشی از عروسکهای باقیمانده، اخیرا به سفارش مدیریت موزه، زیر نظر خانم برومند، بازسازی و ترمیم شدهاند. امکان ساخت دوباره عروسکهای از بین رفته وجود دارد و در صورت لزوم، این اتفاق در مذاکره با تهیه کنندگان و عروسکسازان آن فیلمها خواهد افتاد.
شاکری بیان کرد: بر اساس قصه «موزه سینمای کودک» و با توجه به محدودیت فضا، بخشی از فضاها بصورت فیزیکی و بخشی به شیوه دیجیتالی بازسازی خواهند شد. در حال حاضر مشغول نهایی کردن چند صحنه قابل بازسازی از فیلمها هستیم. برای اینکار از آرشیو موسسه رسانههای تصویری و موجودی دفتر خانم طائرپور استفاده و همه تولیدات سینمای کودک ایران را بازبینی کردهایم. با تعدادی از دست اندرکاران سینما و سینمای کودک و همچنین محققان حوزه سینما نیز مشورت کردهایم.
او درباره مراحل کار خود و چگونگی اجرای پروژه نیز گفت: در جلساتی که با آقای پزشک داشتیم، متوجه شدم که ایشان خوشبختانه توقعات و خواستههایشان از موزه کودک به آنچه که در ذهن ما میگذرد خیلی نزدیک است. در حال حاضر بخشهای تحقیقاتی و جمعآوری منابع، با همکاری خانم مریم فروزبخش که مسئول هماهنگی و تحقیق پروژه هستند، به مراحل پایانی خود نزدیک شده است. ایشان هم در رشته «طراحی رویدادها» تحصیل کردهاند و با توجه به همکاریاشان با خانم طائرپور در ایامی که من ایران نیستم کارها را با دقت و سرعت کافی پیش برده و خواهند برد. طرح کلی موزه نیز به پایان رسیده و مورد تایید جناب آقای پزشک قرار گرفته است. مرحله دوم پروژه که به عملیات اجرای طرح مربوط میشود توسط خانم طائرپور و تحت شرایط و زمانبندی مدیریت موزه آغاز خواهد شد.
شاکری در پاسخ به این سئوال که آیا برای مرحله اجرای طرح نیز دوباره به ایران خواهد آمد، بیان کرد: طرح آماده شده براساس ایدهآلها و با توجه به امکانات موزه و مصالح موجود در ایران تهیه شده است. بیتردید نظارت بر کیفیت و حفظ ظرایف طرح در اجرا، از ضرورتهای لازم در انجام کار است و برای خود من اهمیت زیادی دارد. حتما با آغاز عملیات اجرایی، دوباره به ایران بازخواهم گشت و در اختیار پروژه خواهم بود.
انتهای پیام
نظرات