کاظم معتمدنژاد درگذشت. معتمدنژاد فقط یک شخص نبود، بلکه موسس یک راه تازه در تاریخ دانشگاهی ایران بود. دکتر کاظم معتمدنژاد به «پدر علم ارتباطات در ایران» مشهور است. او یک ویژگی بارز داشت، اینکه با وجود تواناییهای فراوان و میل دولتهای مختلف برای همکاری با او، مرد هیچ دولتی نشد و همیشه با حفظ استقلال خود در نقش یک راهنما تلاش کرد به بخشهای مختلف دولتها کمک کند.
به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پیامهای تسلیتی که برای درگذشت استاد معتمدنژاد صادر شد، از طرفی فقط متعلق به یک جناح خاص نبود و هر کسی با هر گرایش فکری، اظهار تأسف خود را از این فقدان اعلام کرد. ازسوی دیگر، این شخصیت علمی آنقدر موجه و قابل احترام بود که انگار هر فرد و گروهی در هر رده و صنفی سعی داشت با ابراز پیام تسلیت، برای خود ارزشی کسب کند.
دکتر معتمدنژاد راهاندازی و ریاست دانشکدهی علوم ارتباطات اجتماعی را از سال 1344 تا 1359 برعهده داشت تا زمانی که دانشکدهی علوم ارتباطات اجتماعی و رشتهی ارتباطات در تغییرات پس از انقلاب، حذف و بهصورت زیرشاخهی دانشکده علوم اجتماعی درآمد؛ او باز هم در کسوت استادی گروه ارتباطات دنشگاه علامه طباطبایی به کار خود ادامه داد تا اینکه نا گاه موجی از راه رسید، موجی تازه در جایی به نام دانشگاه علامه طباطبایی که حالا دیگر معتمدنژاد صاحبخانهاش بود؛ موج بازنشستگی!
آنها صاحبخانه را جواب کردند. البته این موج تنها شامل حال استاد معتمدنژاد نشد، بلکه شاگردان استاد هم از آن بهره بردند. طبق آمار رسمی که اعلام شده است 35 نفر از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی برخلاف میل باطنیشان، بین سالهای 1386 تا 1390 یعنی در دولتهای نهم و دهم به ریاست محمود احمدینژاد حکم بازنشستگی خود را گرفتند. در میان این بازنشستهشدگان اجباری نام افراد شاخصی مانند حسین قندی - مرد تیترهای ایران - نیز دیده میشود. مردی که بسیاری اعتقاد دارند اگر بازنشسته نمیشد، وضعیت کسالت جسمی و ذهنی برای او پیش نمیآمد و همچنان تیتر میزد.
در مراسم تشییع پیکر دکتر معتمدنژاد، سرپرست جدید دانشگاه علامه طباطبایی و هادی خانیکی - استاد رشتهی ارتباطات - به این موج بازنشستگیها اعتراض کردند؛ اما آیا فقط اعتراض کفایت میکند؟ در آن زمان که بازنشستگی دسته جمعی اساتید از دانشگاه علامه آغاز شد نیز عدهی زیادی اعتراض کردند، اما نتیجهاش ادامه یافتن همین روند در دانشگاههای دیگری مانند تهران و شهید بهشتی بود.
حالا که دولت تغییر کرده است، کاظم معتمدنژاد از میان ما رفته است و حسین قندی دیگر تیتر نمیزند. با این شرایط باید نشست و دید دولت «تدبیر و امید» که مسؤولانش برای استاد «معتمدنژاد» پیام تسلیت میفرستند، برای استادانی مانند «قندی» چه میکند؟ آیا به دادن همین پیامهای تسلیت کفایت و در قبال آنها سکوت میکند یا قدمی در راستای بازگشتها و گشایشها برمیدارد؟
انتهای پیام
نظرات