حیدری با بیان اینکه شناختاش از سینما کم نیست در عین حال میگوید: « اما قرار هم نیست فردا پشت یک دوربین سینمایی بروم بلکه قرار است در این حوزه، مدیریت هنری داشته باشم. ضمن اینکه اگر در 15 سال اخیر هم بررسی کنید میبینید که فقط بخشی از مدیران قبلی سینما، سینمایی بودند اما اینقدر که روی مدیران این دوره حساسیت وجود دارد درباره آنها واکنشی نشان داده نشد.»
محمد حیدری به عنوان مشاور عالی و نماینده رئیس سازمان در امور جشنوارهها و اصناف از حجتالله ایوبی طی ماههای اخیر حکم گرفته است. او در نشستی در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به سوالات مختلف خبرنگاران ایسنا پاسخ داد. حیدری که پیش از این به عنوان یک مدیر تئاتری شناخته میشد، در عین حال که به برخی حواشی دربارهی حضور مدیران تئاتری در سینما پاسخ داد از مسوولیتهایش و برنامههایش در بخش جشنوارهها و امور صنفی سخن گفت و از برخی برنامههایش به عنوان مدیر هنری جشنوارهی فیلم فجر پیشرو گفت.
در ادامه گفتوگوی خبرنگاران ایسنا را با محمد حیدری میخوانیم.
سینما و تئاتر از یکدیگر جدا نیست / افتخار میکنم تئاتری هستم
ایسنا: در زمان تحویل اتاق ریاست سازمان سینمایی توسط حجتالله ایوبی، شما یکی از همراهان او بودید و از همان زمان شنیده میشد که حتی با وجود سابقه تئاتریتان، سمتی در این سازمان خواهید داشت. بعد از شما هم مدیران دیگری از تئاتر به سازمان سینمایی آمدهاند. نظرتان درباره کوچ مدیران تئاتری به سینما چیست؟
حیدری: این مباحث زیاد مطرح شده و من هم درباره خودم شنیدهام اما در عرصه مدیریت مهمترین مساله این است که فرد مدیر، تخصص ، شناخت و آگاهی لازم را داشته باشد. سینما و تئاتر از یکدیگر جدا نیستند که اگر این طور باشد باید در بخش تولید هم همینطور نگاه کنیم ومثلا بازیگران تئاتر در سینما حضور نداشته باشند یا برعکس. در حالی که بسیاری از هنرمندان ماندگار سینما از تئاتر آمدهاند. در همه جای دنیا هم حوزه تئاتر از سینما دور نیست و من با تمام وجودم از این بحث دفاع میکنم و افتخار میکنم، تئاتری هستم.
شناخت من از سینما کم نیست اما قرار هم نیست فردا پشت یک دوربین سینمایی بروم بلکه قرار است در این حوزه، مدیریت هنری داشته باشم. ضمن اینکه اگر در 15 سال اخیر هم بررسی کنید میبینید که فقط بخشی از مدیران قبلی سینما، سینمایی بودند اما اینقدر که روی مدیران این دوره حساسیت وجود دارد درباره آنها واکنشی نشان داده نشد.
این حاشیههایی که میبینید در سینما کمتر است یا تئاتر؟
حاشیهها فضای تئاتر کمتر از سینما نیست، اما مشکلات تئاتر مثل دردی پنهان است که اهالی تئاتر متحمل میشود و ناگهان بروز پیدا میکند، در حالی که در سینما همه چیز مثل ویترینی است که همه میتوانند آن را ببینید.
نباید روند برگزاری یک جشنوارهی به روندی روتین و علیالسویه تبدیل شود
شما در دوره جدید مدیریتی سازمان سینمایی مسوولیت امور جشنوارهها را بر عهده دارید؟ این سمت قرار است چگونه در چارت سازمان گنجانده شود و چطور پیگیری میشود؟
جشنوارههای بسیار زیاد و متنوعی در حوزه سینما برگزار شده و میشوند و هر سال هم به تعداد آنها اضافه میشود. این در حالی است که یک سیاست مشخص کلی و راهبردی برای این جشنوارهها وجود ندارد، به همین دلیل شاید یک جشنواره در سال اول، برگزاری مطلوبی داشته باشد و بتواند منجر به نتایجی شود اما در سالهای بعد طرح خاصی برای پیشرفت آن وجود ندارد و همین میشود که برگزاری یک جشنواره به روندی روتین و علیالسویه تبدیل میشود. ضمن اینکه به دلیل همین تعریفنشدگی درست سیاستهای یک جشنواره میبینیم که همان جشنواره یا فیلمهای به نمایش درآمده در آن، در جشنواره فجر هم به نوعی تکرار میشود. این در حالی است که شما چنین رویهای را در هیچ کجای دنیا نمیبینید.
وضعیتی که گفتید درباره جشنواره فجر هم وجود دارد؟
تاکنون 31 دوره از جشنواره فجر برگزار شده که البته برگزاری آن در دهه فجر از ابتدا بار معنایی خاصی داشته است. همین موضوع باعث شده جشنواره فجر از ابتدای شکلگیری، شور و حال خیلی خوبی را به جامعه و سینماگران تزریق کند و در ادامه نیز در حد خودش در دنیا شناخته شود. اما متاسفانه این شناخت اصلا مطلوب نیست و در جشنواره فجر هم مثل بسیاری دیگر از جشنوارهها سیاست مشخص و مدونی وجود ندارد که مثلا بگویند در پنج سال آینده چه اتفاقی قرار است در آن بیفتد یا مثلا از چه نوع آثاری حمایت شود.
به نظرم نبود سیاست مشخص برای یک جشنواره آفتهای بسیار زیادی را به همراه دارد که یکی از آنها همین است که هر سال یک دبیر جدید مدیریت جشنواره را بر عهده میگیرد و خودش به صورت خودجوش یکی دو بخش را اضافه کرده یا جایزه کم و زیاد میکند. در حالی که شما در هیچ کجای دنیا نمیبینید که یک جشنواره با 31 سال سابقه با چنین مشکلی روبرو باشد و این قدر سیاستهای متغیری داشته باشد.
برنامههای مدون و جامعای در حال تدوین است
آیا قرار است در دولت جدید این مشکل حل شود؟
با توجه به نگاه ویژه رئیس سازمان به موضوع تجمیع جشنوارههای سینمائی در جهت ساماندهی آن برنامههای مدون و جامعای در حال تدوین است.
صرف برگزاری جشنواره برای یک جشنواره اهمیتی ندارد
یعنی اگر این اتفاق بیفتد جشنواره میتواند به جامعه نگاه خاصی را تزریق کند؟
دقیقا همینطور است. صرف برگزاری جشنواره برای یک جشنواره اهمیتی ندارد. اگر نگاه و سیاستی پشت برگزاری آن باشد میتواند در بدنه سینما و فیلمهای که ساخته میشود نیز تاثیرگذار باشد. این اتفاقی است که در تمام جشنوارههای دنیا میافتد و شما میبینید جشنوارههایی مانند برلین، کن و ... نه تنها روی آثار تولیدی کشورشان بلکه روی آثار تولیدی دیگر کشورهای جهان نیز تاثیرگذارند. گاهی میگویند ما نباید خودمان را با جشنوارههایی مثل ونیز، تورنتو، مونترال و ... مقایسه کنیم. اما چرا؟ فیلمسازان ما چه چیزی از فیلمسازان خارجی کم دارند که نخواهیم آنها را با خارجیها مقایسه کنیم؟
یک جشنواره چارچوب مشخص و ثابت میخواهد
خوب این اتفاق نیازمند این است که بسترهای فیلمسازی به خوبی فراهم شود!
این را قبول دارم که ممکن است برخی بسترها برای ساخت بعضی فیلمها فراهم نشده باشد، اما اگر آن بسترها فراهم شود مطمئن باشید نه تنها اتفاق خوبی میافتد بلکه میتوانیم مانند آنچه تاکنون اثبات کردهایم، در بخشهای فیلم کوتاه، مستند و سینمایی آثار درجه یکی بسازیم. بگذارید یک مثال بزنم. من چند وقت قبل مستندی که در مرکز گسترش ساخته شده بود را دیدم و انصافا باید بگویم اولا بهتزده شدم و ثانیا افسوس خوردم که چرا نباید امکان اکران چنین فیلمی فراهم شود؟
آنچه فعلا درباره بحث ما اهمیت دارد این است که بدانیم جشنواره یک چارچوب مشخص و ثابت میخواهد که هر سال طبق آن برگزار شود و سیاست خاصی را دنبال کند، البته یک فستیوال میتواند با توجه به مسایل روز جامعه یا بینالملل بخشهایی را اضافه یا کم کند، اما همیشه تم اصلی آن ثابت است.
با احترام به گذشتگان باید در شرایط فعلی وظایف و چارچوبها در جشنوارهها بازنگری شود
یعنی قرار است سازمان سینمایی جشنوارهها را بازنگری کند؟
دقیقا همین طور است. ما با احترام به گذشتگانی که جشنوارهها را با همت تا اینجا رساندهاند معتقدیم باید در شرایط فعلی وظایف و چارچوبها بازنگری شود تا اقدامات مثبت گذشته شتاب بیشتری بگیرد و از سوی دیگر آسیبهایی که در هر دوره اتفاق میافتاد نیز شناخته و رفع شود. به عنوان مثال هدف این است که جشنواره فیلم کوتاه پس از بازنگری با تعریف مخصوص به خودش و آنچه در دنیا مرسوم است برگزار شود نه اینکه همان اتفاقات جشنواره فیلم کوتاه را در جشنواره فیلم کودک شاهد باشیم و اتفاقات جشنواره فیلم کودک را در جشنواره فجر! واقعا فکر میکنم اینکه جشنواره کودک ما تنها محلی برای نمایش مجدد فیلمهای کودک جشنواره فجر باشد نه تنها هیچ فایدهای ندارد بلکه کاملا با بحث تخصصی این جشنواره ضدیت دارد. نکته دیگر درباره جشنوارهها این است که چرا همه آنها و دبیرخانههایشان باید در تهران متمرکز شده باشند؟ مگر شهرستانها چه گناهی کردهاند؟ آقای ایوبی واقعا نگاه خوبی به شهرستانها دارد و برای این حوزه برنامههایی تدوین کردهاند که قطعا به مرور اعلام میکنند.
جشنوارهی فجر باید در بخش بینالملل قرابتی با جشنوارههای دنیا داشته باشد
آیا در ساماندهی جشنوارهها به بخش بینالملل آنها هم توجه میشود؟
به نظر میرسد اگر بتوانیم در ساماندهی جشنوارهای مانند فجر، موفق باشیم میتوان امیدوار بود که این جشنواره در معرفی سینمای ایران به دنیا موفق باشد. فکر میکنم جشنواره فجر مخصوصا در بخش بینالمللی آن، باید یک شان فرهنگی و قرابتی با جشنوارههای دنیا داشته باشد نه اینکه هر سال تنها در این بخش چند فیلم خارجی را نمایش دهیم؛ آن هم به شکلی که کسی استقبال نکند. باید مبادلات فرهنگی جشنواره فجر بازتعریف شود تا بتواند آدمهای فرهنگی و اندیشمندان این حوزه را به جشنواره بکشاند. معتقدم این اتفاق در شرایطی رخ خواهد داد که جشنواره فجر به یک برند تبدیل شده باشد و به عبارت خیلی صریحتر، چیز خاصی برای عرضه داشته باشد. ضمن اینکه طبیعتا ما برای تبدیل شدن به یک برند باید علاوه بر افزایش کیفیت آثار، سطح برگزاری را نیز افزایش دهیم.
معتقدم باید راهکار مبادله فرهنگی جشنوارههای داخلی با رویدادهای بینالمللی خیلی با دقت برنامهریزی شود تا این جشنوارهها به شکلی گسترده مورد توجه قرار بگیرند نه اینکه فقط در یک بخش بینالملل چهار نفر مهمان درجه دو و سه بیایند و فیلمها برای سالن خالی نمایش داده شود. در هر صورت یکی از سیاستهای ما توجه به این بخش است و امیدوارم اثرات آن را در پایان این دوره به وضوح مشاهده کنیم.
به نظر میرسد فعالیت در بخش بینالملل تنها به جشنوارهها محدود نمیشود بلکه ما اکنون در حوزه پخش بینالملل نیز با مشکلات عدیدهای مواجهیم. الان هر یک از موسسات دولتی خودشان بخش بینالملل دارند و هیچ کسی هم بر کارشان نظارت نمیکند.
اگر سینمای ایران بخواهد در عرصه بینالملل به شکل حرفهای فعالیت کند به سازوکارهایی نیاز دارد. طبیعتا در آن شرایط، بخش بینالملل ما فقط منحصر به انتخاب فیلم مناسب برای اسکار نمیشود. بگذارید مقصودم را خیلی دقیقتر بیان کنم. من فکر میکنم پخش، نیاز به یک تیم متخصص دارد که بداند کدام جشنواره به درد ما میخورد و چه فیلمی را به کجا بفرستد.
یعنی شما هم معتقدید که باید معرفی فیلم به جشنوارههای خارجی کانالیزه باشد؟
نه به این مفهوم، اما در هر صورت همه میدانیم که یکسری از جشنوارههای خارجی تنها به کارهای سیاهنما توجه دارند و هدفشان را سالها پیش نشان دادهاند. طبیعتا وقتی شما یک تیم متخصص در حوزه پخش داشته باشید آن تیم میتواند به شما بگوید که فیلم درستی که با شکل واقعی جامعه شما منطبق است را به کدام جشنواره ارسال کنید.
به نظرم طبیعی است که اگر فیلمی بخواهد به عنوان نماینده سینمای ایران به جشنوارهای برود باید آیینه فرهنگی درستی از شرایط جامعهمان باشد. بنابراین فکر میکنم باید معیارها را مشخص کنیم تا هر سال سر ارسال فیلم به اسکار و ... بحث نداشته باشیم. الان یکی از نکات جالب این است که چون استاندارد خاصی نداریم ممکن است با تغییر چند نفر از تیم انتخاب، کلا نتیجه معرفی نماینده ایران به اسکار تغییر کند در حالی که فکر میکنم چنین سیاست شخصیای اصلا درست نیست.
در این سازماندهی جشنوارهها آیا برنامهای برای فیلمسازانی که تاکنون با هزینه شخصی در جشنوارههای خارجی شرکت میکردند هم گنجانده میشود؟
فکر میکنم یکی از مشکلاتی که باید به آن رسیدگی کنیم دقیقا در همین بخش است. در هر صورت بسیاری از فیلمسازان دوست دارند که یک تشکیلات به خوبی از آنها حمایت کند. الان فیلمسازی داریم که اثرش در 10 جایزه معتبر بینالمللی شرکت کرده و 5 جایزه معتبر گرفته است، اما سازمان دولتی یا عمومی تهیهکننده آن حتی کوچکترین تلاشی برای اکران فیلمش نمیکند. همین باعث میشود که فیلمساز انگیزه خود را از دست بدهد.
ما فکر میکنیم این وظیفه سازمان سینمایی است که بخش خصوصی را فعال کرده تا کار کند، چون نگاه دولتی مخصوصا به حوزههایی مانند پخش باعث میشود کارها خیلی خوب و سریع پیش نرود. اگر بخواهم خیلی راحت صحبت کنم باید بگویم الان خیلی از موسسات زیرمجموعه وزارت ارشاد که بخش بینالملل دارند، کار چندانی که متناسب با وظایفشان باشد انجام نمیدهند.
تاکید رییس سازمان سینمایی متمرکز شدن بخش بینالملل
فکر نمیکنید متمرکز کردن بخشهای بینالملل بتواند کمک کند؟
در واقع سازمان سینمائی چنین هدفی را دنبال میکنند تا بتوانیم آسیبهای این حوزه را به سرعت شناسایی و آن را متمرکز کند. رئیس سازمان سینمایی خیلی تاکید دارند که بخش بینالملل در سازمان سینمایی کاملا متمرکز شود.
با توجه به اینکه قرار است سازماندهی مشخصی در بخش بینالملل انجام شود، آیا قرار است صدور پروانه نمایش خارجی ادامه پیدا کند؟
اینکه ادامه پیدا میکند یا خیر را نمیدانم، اما نوع نگاه سازمان سینمایی به این سمت است که در بخش بینالملل شرایط برای حضور هنرمندان و فیلمسازان با یک نگاه کاملا حرفهای مهیاتر شود، یعنی تشکیلاتی داشته باشیم که با احترام این کار را انجام دهند. صدور پروانه ساخت بینالملل بخش کوچکی از این ماجراست. در حالی که با تغییر و تحولاتی که به ویژه در سیاستهای کلی دنیا به وجود آمده است، با نگاه فرهنگی خود بسیاری از مسایل را در عرصه سینمایی میتوانیم مطرح کنیم و این کار را فعلا با هیچ هنر دیگری جز سینما نمیتوانیم انجام دهیم چون زبان هنر و فرهنگ ما در بخش بینالملل در شرایط فعلی سینما است. وقتی چنین نگاهی در این عرصه وجود داشته باشد باید قطعا وارد جزییات شد و شرایط را تسهیل کرد، چرا که مسایلی در سیستم وجود دارد که آزاردهنده است و باید برطرف شود.
به عنوان مثال میبینیم فیلمی که در سینماها اکران میشود برای توزیع در شبکه نمایش خانگی باید دوباره پروسه دریافت پروانه نمایش را طی کند و جالب اینجاست که گاهی دچار حذفیاتی هم میشود. در حالی که سینما وجهه عمومیتری دارد و در شبکه نمایش خانگی فرد آنچه را میخواهد، انتخاب میکند و میتواند اصلا آن را نخرد.
سازمان سینمایی پیگیر است که تمام جشنوارهها برای چهار سال آینده دبیر ثابتی داشته باشد
در سازماندهیای که به آن اشاره کردید آیا قرار هست سازمان سینمایی برنامهای داشته باشد که حداقل در جشنواره فجر که به نوعی ویترین و برند سینمای ایران محسوب میشود، برای چهار سال آینده یکپارچگی ایجاد شود؟
تا آنجا که اطلاع دارم و نیز به واسطه کارگروههایی که تشکیل شده سازمان سینمایی به دنبال این است که در تمام جشنوارهها، حداقل برای چهار سال آینده دبیر ثابتی داشته باشد. نگاه آقای ایوبی این است که با توجه به گفتوگوهایی که با سینماگران انجام داده دبیرانی انتخاب شوند که حداقل برای چهار سال آینده در همین سمت فعالیت کند، چون مگر چقدر میشود آزمون و خطا کرد و به دنبال تجربه بود؟ اگر این فستیوالها به شکل حرفهای دیده شوند احتیاجی به این همه آزمون و خطا نیست که هر سال دبیر آنها تغییر کند. اتفاق مطلوب میتواند این باشد که دبیران جشنوارههای مختلف مثل فجر یا کودک برای چند سال انتخاب شوند و از همان ابتدا برنامههای خود را اعلام کنند، نه اینکه پس از انتخاب خود تازه به دنبال برنامهریزی باشد.
اما مثلا در جشنواره فجر میبینیم که در مدت 10 روز، حجم زیادی از کار و برنامه در ظرفی ریخته می شود که گنجایش لازم را ندارد و در نهایت سرریز میشود. باید بررسی کنیم کدام یک از بخشهایی که در جشنواره فجر اجرا میشوند به طور کامل و به خوبی دیده میشوند. واقعا به جز بخش اصلی که مسابقه سینمای ایران است در بقیه بخشها چه اتفاقی میافتد؟
فکر میکنید بخشهای جنبی که همزمان با جشنواره فجر برگزار میشوند مثل نشستها و همایشها، اصلا موثر هستند؟
به نظر من در این مدت کوتاه ده روزه فرصت بررسی و استفاده از تمام برنامههای جنبی جشنواره فراهم نیست. چه اشکالی دارد اینها را براساس یک برنامهریزی در طول سال یا مثلا سه ماه قبل از جشنواره فجر برگزار کنیم؟ در جشنواره فجر 10 بخش وجود دارد، مثل نگاه نو، فیلمهای اول، سینمای ایران، سینمای بینالملل، تجلی اراده ملی، سینمای سعادت و ... اصلا سینمای سعادت یعنی چه؟ یعنی بقیه فیلمها به سعادت نمیرسند؟ ما اگر به دنبال اسم باشیم محتوا را فراموش میکنیم، چون چیزی را به عنوان ویترین در نظر میگیریم و بعد همه از آن تعریف و تمجید میکنند. به نظرم کار کردن با این روش مثل این است که هزینه زیاد برگزاری جشنوارهای مثل فجر را در طول ده روز آتش بزنید. به همین دلیل باید مشخص شود هدف از برگزاری بخشهای مختلف جشنواره از جمله بخش بینالملل چیست؟ آیا میخواهید سینمای ایران را معرفی کنید؟ پس چرا بستر آن فراهم نیست؟ فیلمهایی که در این بخش نمایش داده میشوند زیرنویس دارند؟ این مسئله در بخش ملی هم وجود دارد. برای خود من سوال است که چطور شما 30 فیلم تازهتولید شده سینمای ایران را در مدت 10 روز با چند اکران محدود نمایش میدهید؟ چون اگر تبلیغات منفی علیه آن انجام شود این فیلمها اقبال عمومی خود را در زمان اکران از دست میدهند. فقط کافی است عدهای فیلم را دوست نداشته باشند و بگویند مزخرف بود و از آنجا که هیچگاه کسی نمیگوید فیلم باب سلیقه من نبوده خواهیم دید که آن فیلم در زمان اکران چگونه ضرر میکند.
تمام اینها در شرایطی است که در هیچ کجای دنیا چنین ریسکی نمیکنند که تمام فیلمهای تازه تولید شده به این شکل نمایش داده شوند، اما در ایران این کار با یک سرمایه شخصی انجام میشود و تهیهکنندگان میخواهند از بازار تبلیغاتیای که در جشنواره فجر وجود دارد استفاده کنند وگرنه خیلی از آنها دوست ندارند آثارشان در چنین شرایطی نمایش داده شود.
از سویی دیگر هم میبینیم که در کنار بخش مسابقه سینمای ایران، مسابقه بینالملل هم برگزار میشود و مشخص نیست یک فیلم بر اساس چه معیاری برای بخش مسابقه ایران انتخاب شده و براساس چه معیاری برای بخش بینالملل. به همین دلیل معتقدم اگر به دنبال برنامهای درست هستیم باید تمام این مسایل به طور شفاف بیان شود تا همه بدانند و رسانهها آن را به نقد بگذارند. کسی هم که این مسئولیت را میپذیرد در نهایت باید پاسخگو باشد.
به نظر میرسد جدا از همه مباحثی که مطرح کردید، ثبات داشتن در جشنواره فجر از هر چیز دیگری مهمتر است.
به نظر من نوع انتخاب فرد (به عنوان دبیر) خیلی مهم است که مطالبی را که مطرح کردم قبول داشته باشد، چون در مملکت ما بیشتر امور، بر اساس منطق فردگرایانه انجام میشود. کسی که دبیر جشنواره فجر میشود یا مسئولیتی را برای این فستیوال میپذیرد باید سلایق امروز مخاطب را در نظر بگیرد، در حالی که ما اصلا به مخاطبان احترام نمیگذاریم. شما اگر در زمان جشنواره فجر به سینماهای مردمی بروید میبینید که بسیاری از سینمادوستان صبح خیلی زود آمدهاند یا در صفهای طولانی برای نمایش فیلم میایستند، اما به طورغیرمنتظرهای ناگهان اعلام میشود که یک فیلم در نیمهشب سانس فوقالعاده دارد و شاید برنامه ریزی خیلی از این افراد تغییر کند. این در حالی است که تمام اینها قابل پیشبینی است و میتواند برنامهریزی شود.
آنچه درباره دبیران جشنوارههای مختلف بیان کردید چطور در چارت سازمان سینمایی تعریف میشود؟ آیا قرار است یک نفر مسئول مستقیم این امر باشد؟
تا به حال برای هر کدام از انتصاباتی که در سازمان سینمایی انجام شده وظایف مشخصی تعریف شده است و مثلا من میدانم که قرار است در چه حیطهای کار کنم، اما درباره جشنوارهها قرار نیست سازمان سینمایی در هر کدام از آنها به طور مستقل ورود پیدا کند چرا که مساله مهم سیاستگذاری است. الان شاهدیم هر کدام از بخشهای وابسته به سازمان سینمایی مثل انجمن سینمای جوان یا مرکز گسترش برای خودشان یک بخش بینالملل دارند و جشنوارههایی را برگزار میکنند. هدف اصلی ما این است که اینها یک فرمانده واحد داشته باشند. ضمن اینکه وقتی دبیر جشنوارهای مدیر مرکز مربوط هم باشد مسلما بخشی از انرژی خود را باید روی جشنواره متمرکز کند در حالی که ماموریت اصلی انجمن یا هر مرکز دیگر فقط برگزاری جشنواره نیست. بحث اصلی من درباره دبیران جشنوارهها این است که نباید به چند فرد محدود باشیم بلکه باید سیاستها مشخص باشند.
در جشنوارهی امسال فجر از یک تم خاص استفاده میکنیم
مسوولیت جداگانهای که شما برای جشنواره فجر دارید مدیدریت هنری این جشنواره است. چه اقدام عملیای قرار است انجام دهید؟
آنچه مربوط به حوزه کاری من میشود مدیریت بخش هنری جشنواره فجر است و قرار است در جشنواره امسال از یک تم خاص استفاده کنیم و تمام بخشها هم از آن تبعیت کنند. این تم در رنگ، موضوع و درتمام تبلیغات و ابعاد دیگر جشنواره لحاظ میشود و قرار است چیزی به ما نشان داده شود که میتواند به عنوان سلیقه جشنواره باشد و به نوعی از پراکندگی آن جلوگیری کند.
در سالهای گذشته هیچگاه جشنواره فجر مدیر هنری نداشته است؟
در بعضی از سالها مدیر هنری داشتهایم، اما در چند سال گذشته، خیر و بیشتر مدیریت هنری در حد نظارت بر پوستر بوده است. همچنین در سالهای قبل در مراسم افتتاحیه و اختتامیه هم شرایط به گونهای بود که هرچه طراحی میشد بیشتر سلیقه یک نفر بود و حتی گاهی سلیقه دبیر جشنواره هم در آن لحاظ نمیشد، اما آنچه ما امسال دنبال میکنیم این است که مدیریت هنری فقط در حد نظارت بر پوستر نباشد؛ به طوری که همه چیز را براساس یک تم طراحی میکنیم تا طبق آن یک بسته برای لوحها ، تبلغیات شهری، آیینها و سایر بخشهای جشنواره آماده شود، چون نمیشود آنچه در کاخ جشنواره رخ میدهد با آنچه بر سردر سینماهاست متفاوت باشد حتی در هتلی که مهمانان جشنواره اقامت دارند نیز باید نشانههایی از جشنواره که هماهنگ با سایر بخشهای اجرایی آن است وجود داشته باشد. به این ترتیب همه باید از یک تم مشخص پیروی کنند، همانند بسیاری از جشنوارههایی که در دنیا برگزار میشود و یک مفهوم واحد را با نشانهها و رنگ مشخص دربر دارند. در این میان به رفتارها نیز میتوان اشاره کرد که آن هم جزئی از همین مدیریت هنری خواهد بود.
بخشی از مسوولیت شما در سازمان سینمایی به صنوف سینمایی هم مربوط میشود. در آن بخش مشغول چه برنامههایی وجود دارد؟
درباره صنوف سینمایی باید بگویم، اختلاف نظرهایی در صنوف سینمایی وجود داشت و پس از جلساتی که با گروههای مختلف گذاشته شد این اختلافات تقریبا به کمترین حد خود رسیده است. البته برای پایان دادن به این اختلافات، وظیفهای را هم خود صنوف برعهده دارند که باید سلیقههای یکدیگر را تحمل کنند و با ایجاد تعامل از حاشیهها کم کنند و بر متن بیفزایند. هرچه این تعامل بیشتر باشد شاهد رشد و شکوفایی سینمای ایران خواهیم بود، چرا که از این اختلافات همه ضرر خواهند کرد.
آقای ایوبی در جریان خانه سینما شعاری داشت مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران یک خانه سینما دارد و همه زیر چتر آن حضور خواهند داشت. در این راستا باید به دنبال مفهوم این شعار یعنی همدلی باشیم و تا اینجا هم اکثر افراد همسو بودند. ضمن اینکه کارگروههایی هم تشکیل شده تا مسائل مربوط به سینما جدیتر پیگیری شود و قرار است جلسات این کارگروهها ادامه داشته باشد تا مسائل سینما به شکل تخصصیتری دنبال شود.
خوشبختانه تاکنون مجمع عمومی تعدادی از صنوف برگزار شده و برخی دیگر هم در حال پیگیری و برگزاری است و احتمالا تا پیش از جشنواره فجر وضعیت هیات مدیره جدید خانه سینما هم مشخص خواهد شد. این را هم بگویم که مسئولیت من در خانه سینما همچنان ادامه دارد، چون اراده سازمان سینمایی بر این است که خیلی از این صنوف سینمایی امکانات رفاهی بیشتری را در اختیار داشته باشند و تامین این امکانات هم از وظایف سازمان سینمایی است.
چگونه قرار است به دغدغه معیشتی صنوف و موضوع امنیت شغلی سینماگران بپردازید؟
ماهیت اصلی وجود خانه سینما، پیگیری همین موضوع است. سازمان سینمایی هم به دنبال این است تا از این حاشیهها فاصله بگیرد و موضوع امنیت شغلی و معیشتی سینماگران را تا حدی دنبال کند. آقای ایوبی برای این کار برنامههای خوبی دارد و با سازمانهای مختلف مانند وزارت کشور و وزارت کار هماهنگیهایی را در دست اقدام دارد تا کمی از دغدغه امنیت شغلی و رفاهی سینماگران بکاهد.
صنف تهیهکنندگان باید بیرون از خانه سینما باشد
در میان صنوف سینمایی یکی از بزرگترین مشکلاتی که همچنان وجود دارد صنف تهیه کنندگان است. آیا برنامهای برای وضعیت این صنف دارید؟
طبیعتا در هرجایی که چند بخش، یک موضوع را دنبال کردهاند نتیجه لازم به دست نیامده است. درباره صنف تهیه کنندگان هم تاکید دارم از آنجا که این صنف کارفرما است، نمیتواند در خانه سینما قرار بگیرد و نظر شخصی من براساس بررسیهایی که انجام دادهام این است که صنف تهیه کنندگان باید بیرون از خانه سینما باشد، چون امکان اینکه کاربر و کارفرما هر دو یکجا باشند نیست.
البته موضوع تهیه کنندگان در دولتهای مختلف بررسی شده است و همچنان باید به طور جدی پیگیری شود. برنامه سازمان سینمایی این است که فقط یک کانون یا اتحادیه تهیه کنندگان داشته باشیم و اگر این بخش به عنوان مرجعی بیرون از خانه سینما باشد، مفیدتر خواهد بود.
ما نگران و ناراحت این حواشی نیستیم
و اما سوال آخر اینکه،آقای ایوبی اخیرا در مصاحبهای، به سازمان سینمایی در سایه از دوره مدیریتی قبل اشاره کرد، به نظر شما این سازمان درسایه و حاشیههای آن چقدر در روند کار مدیران فعلی تاثیرگذار است؟
من معتقدم اگر دورنمای ما خدمت به این مملکت و هنرمندانش باشد باید همه به هم کمک کنند. همیشه حاشیههایی با تعویض یک دولت به وجود میآید و به نظر میرسد باید کمی منصفانهتر به ماجرا نگاه کنیم. عدهای پیش از این بودند و مسئولیت داشتند، شاید هم مشکلاتی پیش روی کارشان بود، اما الان تیم دیگری آمده و قرار است شرایط را رو به جلو پیش ببرند. هر کسی بخواهد سنگ اندازی کند در وهله اول به خودش ضرر میرساند و بعد باعث آسیب به مملکت میشود.
البته ما نگران و ناراحت این حواشی نیستیم،اما ایمان داریم اگر با صداقت حرکت کنیم در نگاه مردم دیده خواهد شد. ضمن اینکه معتقدم ما همیشه روی تجربیات گذشتگان میایستیم و با وجود اینکه از همه آنها تشکر میکنم اما به آینده فکر میکنم و از تجربیات گذشته فقط استفاده میکنم.
انتهای پیام
نظرات