علی انصاریان گفت: در گذشته تقلبیهای بازیکنان میلان را داشتیم. شاهرودی مالدینی، بهروز کاستاکورتا و انصاریان نستا همگی تقلبی بودند اما قرار است پنجشنبه اصلشان را ببینیم و مقابلشان بازی کنیم.
بازیکن تیم پیشکسوتان پرسپولیس در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره جمع شدن بازیکنان دهههای مختلف این تیم برای دیدار با ستارگان میلان و تجدید خاطرات قدیمی خود با حضور در کنار همبازیان سابقش صحبت کرد.
* بار دیگر کار بزرگی در فوتبال ایران در حال انجام است و ستارگان میلان در پایان هفته به ایران خواهند آمد. شما در بازی مقابل بایرن مونیخ هم در پرسپولیس حضور داشتید.
- همه ما جزو آدمهایی بودیم که وقتی بازیهای بایرن مونیخ را می دیدیم پیش خودمان آرزو میکردیم که یک روز بتوانیم سر تمرینهای این تیم برویم. وقتی که آنها در دوبی اردو میزدند خیلیها برای دیدن تمرینهایشان پول میدادند، اما این که جلوی آنها بازی کنیم حال و هوای دیگری داشت. بازیکنان بزرگی مثل کان و بالاک به ایران آمدند و این وجهه خوبی برای فوتبال ایران داشت. من هم خدا را شکر در آن بازی یک گل زدم و یک شوت خوب هم از وسط زمین زدم که به تیر دروازه خورد. این روزها ما کنار افرادی تمرین میکنیم که در بچگی با دیدن بازیهایشان خاطرههای زیادی داشتیم. درست است که بعضی از بازیکنان از نظر دویدن مشکلاتی دارند، اما کار بسیار خوبی انجام شده و باید از باشگاه به خاطر دور هم جمع کردن پیشکسوتان تشکر کرد.
* به غیر از عابدزاده، باقری و الان مهدویکیا هیچ وقت بازیهای خداحافظی چندان خوبی برای بزرگان فوتبالمان نگذاشتیم.
- بله. همین طور است. شما یادتان میآید که برای علی دایی یا بازیکنان بزرگ دیگر بازی خداحافظی بزرگ تدارک دیده باشیم؟ فقط در گذشته یادم میآید که یکی، دو بازی خداحافظی خوب برای پنجعلی و پیوس برگزار شد. خیلی خوشحالم که دوباره میتوانم در این جو حضور داشته باشم. از خانه که بیرون میآیی تا به زمین تمرین بروی همان خاطرات برایت زنده میشود. آجر به آجر ورزشگاه کارگران خاطره انگیز است. همین طور صحبتهای علی پروین که هنوز هیچ تغییری نکرده است. از دیدن این صحنهها و زنده شدن خاطرات حس و حال خوبی پیدا میکنی، اما در عین حال با خودت میگویی که ای دل غافل چقدر زود گذشت. وقتی کنار امثال خوردبین، وطنخواه، پروین، بهزادی و غیره بازی میکنی حس عجیب و خوبی به تو دست میدهد و با خودت میگویی باید یک روز جایگزین اینها باشی. کار خوبی در حال انجام است، امیدوارم که خوب هم تمام شود. جمع کردن پیشکسوتان پرسپولیس با اسم و رسم کار خیلی سختی است. علی آقا هم میگوید که خیلیها با هم مشکل داشتند، اما اینجا باید همه چیز را فراموش کنند.
* حتما یادآوری قهر و آشتیهای رهبریفرد و پروین هم در این روزها خاطرات زیادی را برایتان زنده میکند.
هر کسی را که میبینیم خاطره خاصی برایمان زنده میشود. بهروز رهبریفرد را که میبینیم یاد شیرینی آوردنش سر تمرین میافتیم. حمید استیلی را که میبینیم یاد دعوایش میافتیم. وقتی مینشینیم با رهبریفرد، شاهرودی و میناوند حرف میزنیم روزهای خوبی جلوی چشمان ظاهر میشود. ما آن موقع تقلبیهای بازیکنان میلان را داشتیم. شاهرودی مالدینی، بهروز کاستاکورتا و انصاریان نستا همگی تقلبی بودند، اما قرار است ما پنجشنبه اصلشان را ببینیم و مقابلشان بازی کنیم.
* بازی کردن در ورزشگاه آزادی در حضور تماشاگران زیاد هم به همه قدیمیها حس و حال دیگری میدهد.
- دقیقا همین طور است. از هواداران میخواهم که به آزادی بیایند تا درآمدهای این بازی به بیماران سرطانی برسد. ما سال به سال میخواهیم از این کارها انجام دهیم. به نظرم اینجا بهترین مکان برای کمک به این بیماران است. خود من پدرم سه سال با بیماری دست و پنجه نرم کرد و میدانم که داروهای سرطان چقدر گران است. گذشته از همه اینها حضور ستارگان میلان در ایران ذهنهای مردم جهان را نسبت به ما تغییر میدهد. این روزها همه از خیلی اتفاقات خوشحال هستیم. من اولین نفری بودم که وقتی ظریف به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شد گفتم با حضور او اتفاقات عجیب و غریبی میافتد. وقتی صورت او و روحانی را میبینم انرژی خاصی می گیرم و خوشحالم که دیگر صورت افرادی را نمی بینم که وقتی مردم جهان به آنها نگاه میکردند فکر میکردند که ایرانیها با همه جنگ دارند. اما ما با این آدمها ثابت کردیم که نمیخواهیم با جهان بجنگیم. این آدمهایی که با میلان به تهران می آیند میتوانند ایرانی را ببینند و در بازگشت به کشور خود برای دوستانشان تعریف کنند که ما چطور مردمی هستیم. این میتواند پای تیمهای دیگر را به ایران باز کند.
* خودت از نظر بدنی آماده هستی که در این بازی حضور پیدا کنی؟
- بود و نبود من خیلی مهم نیست. همین که در جمع بازیکنان بزرگ هستم و خاطرات حضورم در پرسپولیس زنده میشود برای من یک دنیاست. اگر یک دقیقهای هم بتوانم در زمین باشم همه توانم را می گذارم و سعی میکنم که یک گل هم بزنم. اما اگر بازی نکردم هم خوشحال می شوم اگر روی گردن چهار بازیکن بزرگتر تیم حوله بیندازم و عرقشان را خشک کنم.
انتهای پیام
نظرات