نمایشنامهی بحثبرانگیز «روز حسین (ع)» که یکی از دلایل تعلیق نشر چشمه عنوان شده بود، پیش از این نشر، توسط نشر دیگری برای دریافت مجو نشر ارائه شده بود.
به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، یکی از دلایل تعلیق نشر چشمه به ماجرای ارائهی نمایشنامهی «روز حسین (ع)» نوشتهی محمد رحمانیان برمیگردد، چنانچه در دیماه 90، بهمن دری، معاون وقت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ارائهی این کتاب را به ادارهی کتاب برای دریافت مجوز نشر، از جمله دلایل لغو مجوز این ناشر عنوان کرد؛ در صورتیکه متن اولیهی این نمایشنامه قبل از آن توسط ناشر دیگری به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفته بود.
طبق اطلاعاتی که در سایت کتابخانهی ملی ثبت شده، نمایشنامهی «روز حسین (ع)» یک سال پیش از ارائه توسط نشر چشمه، از سوی نشر دیگری برای انتشار ارائه شده است. گویا محمد رحمانیان بعد از انجام اصلاحیههایی، در سال 89 دوباره این کتاب را به چاپ سپرده و اینبار کتاب از سوی نشر چشمه برای دریافت مجوز نشر ارائه شده است که به حاشیههایی منجر شد؛ از جمله اینکه بهمن دری، معاون پیشین امور فرهنگی وزارت ارشاد، از جمله دلایل تعلیق این نشر را ارائهی این کتاب، که به گفتهی او، اهانتآمیز بود، ذکر کرد.
موضوع تعلیق فعالیت نشر چشمه و ارائهی نمایشنامهی «روز حسین (ع)» 27 آبانماه بار دیگر در نشست رسانهیی سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مطرح شد که صالحی دربارهی این موضوع اظهار کرد: دربارهی کتاب «روز حسین (ع)» (محمد رحمانیان) توضیحاتی دارم. من همیشه میشنیدم که این کتاب که به ارشاد سپرده شده است، نسبت به اهل بیت (ع) لحن نامناسبی دارد و در آن تعبیر خاصی درباره رجزخوانی امام حسین (ع) در میدان نبرد به کار رفته، تا اینکه هفتهی گذشته ناشر مربوطه کتاب را آورد که من بخوانم. من در روز شنبه این کتاب را خواندم و میتوانم مفصل دربارهاش حرف بزنم. اما در حال حاضر فقط این نکته را میگویم که ما باید در قضاوتهایمان احتیاط کنیم و حتا در نسبت دادن جرم به مجرم احتیاط کنیم. من در صفحهی 83 این کتاب خواندم که نوشته شده «امیر: یکی بشود شمر و عربدهای سردهد» یعنی شمر عربده سربدهد. روشن است که نویسنده میخواهد بگوید شمر عربده سربدهد. با این حال من باز هم شک کردم که نکند نسخهای که من خواندهام با نسخهی ارائهشده به ادارهی کتاب متفاوت باشد. نسخهای را که آقای کیائیان (مدیر نشر چشمه) در اختیارم قرار داده بود، از اول تا آخر خوانده بودم. دیروز هم به آقای کمالینژاد (سرپرست موقت اداره کتاب) گفتم آن را با نسخه پی دی اف مطابقت دهند و ایشان از صبح تا شب موظف به خواندن خط به خط آن و تطابق دو نسخه شدند. ساعت پنج و نیم، شش بود که گفتند، بله همان است و تنها صفحهبندی آن متفاوت است، وگرنه هیچ مطلبی در آن تغییر نکرده است.
او در ادامه نیز گفت: این نشان میدهد گاهی حرفهایی در فضای رسانه میآید که من نمیخواهم بگویم سوءنیت است، اما حداقل مطابق با واقع هم نیست. بنابراین باید به این نکته توجه کرد که در بحثهای اینچنینی گاهی اتفاقهایی از این قبیل هم میافتد. این کتاب آنطور نبود که من فکر میکردم.
حالا ماجرای ارائهی نمایشنامهی «روز حسین (ع)» به ارشاد چیست؟ از قرار معلوم و به گفتهی خود محمد رحمانیان، نمایشنامهی «روز حسین (ع)» در پاییز سال 1388 نوشته و برای اجرا تمرین شده است. این نمایشنامه آخرین سهگانهی او از نمایشنامههایی با موضوع قیام کربلاست و دو نمایشنامهی دیگر، یعنی «پل» و «اسبها؛ سال 59 هجری شمسی»، پیشتر در تالار چهارسو و تالار اصلی مجموعهی تئاتر شهر به صحنه رفته است.
به گفتهی رحمانیان، او طبق روال فعالیتهایش در زمینهی چاپ نمایشنامههایش همزمان با اجرا نمایشنامهی «روز حسین (ع)» را نیز به ناشر میسپارد تا چاپ شود، اما پس از به صحنه نرفتن این نمایشنامه از انتشار آن صرف نظر می کند و از ناشر اثر میخواهد تا کتاب را از وزارت ارشاد پس بگیرد که به یکباره از ارائهی این اثر به وزارت ارشاد با عنوان کتابی ضد قیام کربلا نام برده میشود و این اقدام مانند حکایت پیراهن عثمان، مبنایی برای جلوگیری از فعالیت نشر چشمه میشود.
اخیرا نیز رحمانیان در مصاحبهای که با مجلهی «آزما» انجام داده، جزییات دیگری را از مراحل چاپ این نمایشنامه گفته است.
او دربارهی سندیت داشتن نمایشنامههایش از جمله نمایشنامهی «روز حسین (ع)» گفته است:...هم در عشقه و هم در نمایش امیر (دو نمایش اجراشدهی رحمانیان) و هم در مورد روز حسین (ع) و...به این قولی که به خودم دادم، وفادار بودم. موضوع این بود که بررسیها و ممیزچیها کاملا از این مورد بیاطلاع بودند. همینطوری روی یک صفحه خط کشیده بودند، از بالا تا پایین بیآن که دلیلی برای حذف آن ذکر کنند. من این برگهها را نگه داشتهام که روزی به موزهی تئاتر بدهم که همه ببینند. علامت سؤالهای عجیبی روی متن بود که نمیدانم برای چه بود، برداشتهای بیپایه و اساس کرده بودند که من هیچوقت نفهمیدم چرا. مثلا جملهای از امام سجاد (ع) را خط کشیده بودند، روی جملهای از حضرت زینب (س) خط کشیده بودند، یک صحنه هست که خواهران امام حسین (ع) میگویند: موهایت را رنگ کردهای، چه زیبا شدهای! نوشتهاند مگر امام حسین (ع) مو رنگ میکرده، بله میکرده، خضاب میکرده و این در آن زمان معمول بوده، وگرنه چطور ممکن است حضرت زینب (س) بگویند: «جوان شدهای برادر...»
او در ادامهی این مصاحبه، بر مستنداتی که برای نگارش این نمایشنامه به کار برده، تأکید کرده است و در پاسخ به این پرسش که چرا با این روحیه و با اطمینانی که از تحقیقات و سندیت کار داشته، در مقطعی که اینطور متهم شده، نایستاده و توضیح نداده تا قلب واقعیت مشخص شود، توضیح داده است: در آن شرایط من حریف نبودم و با آن نوع نگاه، واقعا هر توضیحی بیهوده بود.
سپس چنین ادامه داده است: اصولا دیگر دوست ندارم «روز حسین (ع)» را کسی بخواند که مجبور باشم دربارهاش توضیح بدهم. به هر حال تا سالها این شرایط فراهم نخواهد شد که این نمایشنامه بدون پیشداوری و با فراغ بال خوانده شود. بنابراین تا زمانی که داستان اینطور است، دوست ندارم کسی آن را بخواند. من خودم این نمایشنامه را از نشر چشمه پس گرفتم، یعنی وقتی دیدم اجرا نمیشود، درخواست کردم و کار را گرفتم. آقای کیائیان اصلا از این ماجرا خبر نداشت، من ایشان را ندیده بودم و هنوز هم ندیدهام که مثلا توطئهای در کار باشد، صرفا مثل نمایشنامههای قبلی فکر کردم همزمان با اجرا این نمایشنامه هم چاپ بشود و بعد نمایش اجرا نشد، و من آن را پس گرفتم.
صحبتهای رحمانیان در این گفتوگو مؤید آن است که کتاب بررسی و اصلاحیههایی هم به آن وارد شده است.
انتهای پیام
نظرات