اسی نیکنژاد که این روزها پروژهی او را جنجالیترین فیلم سینمایی ایران میدانند، میگوید همه کسانی که به او درباره «لاله» تهمت میزنند را میبخشد و پیش قراردادها و نامههای مختلفش را نشان میدهد تا خود را از زیر بار اتهاماتی که در یک ماهه اخیر به او زده شده است خارج کند؛ تلاشی که نجاریان قائممقام بنیاد فارابی آن را زیر سوال برده و درباره آن میگوید اگر او اینگونه تکنفره پیش قاضی برود قطعا راضی برمیگیرد!
به گزارش خبرنگار بخش سینمای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اسی نیکنژاد – کارگردان فیلم «لاله» - که شامگاه 10 آبانماه در برنامه «هفت» حاضر شده بود، درباره این فیلم توضیح داد.
به گزارش ایسنا، بخشهایی از سخنان نیکنژاد را در زیر میخوانید:
× در برنامه قبل، آقای طباطبایینژاد 29 بار، آقای آقامحمدیان 12 بار و آقای ایوبی دو بار نام من را تکرار کردند. اینکه یک نفر را در مظان اتهام قرار دهند تا از بقیه حفاظت کند، درست نیست.
× مطالبی که درباره پروژه مطرح میشود بیشتر افترا و تهمت است. من همه کسانی که به هر نوعی به پروژه حمله کردند و افترا زدند را میبخشم و میخواهم یک بار برای همیشه به انتقادات پاسخ بدهم.
× خیلیها در پروژه با صداقت کار میکردند اما عدهای هم تلاش داشتند در روند پروژه اخلال ایجاد کنند.
× من همیشه برای کارهایم اسفند دود میکردم، چون به تاثیر چشم بد اعتقاد دارم.
× عدهای میخواستند اذیت کنند و استرس بدهند. حتی در هتلی که در شمال مستقر بودیم، وقتی پتو را از کنار زدم که کمی استراحت کنم، اسکلتی روی تخت بود که جا خوردم. مدیر هتل، تهیهکننده، مدیر تولید و... هم شاهد ماجرا بودند.
× من حدود 30 سال است در آمریکا زندگی میکنم. در طول آن مدت نوع نگاه مردم مخصوصا پس از یازده سپتامبر را نسبت به مردم کشورمان میدیدم. احساس میکردم که چگونه چهره کشوری که سابقه تمدن سه هزار ساله دارد را مخدوش میکنند.
× در سال 2005، از نظر مالی وضع مناسبی داشتم، یک استودیو و روابطی در هالیوود داشتم و فکر کردم الان وقتش است که خدمتی به کشورم کنم. اولین سوژهام زندگی یک خانم نقاش شمالی بود که بودجهاش هم در استودیوهای هالیوودی تامین شده بود اما سخنرانی رییسجمهور وقت ایران روحیه دوستان کلیمی داخل هالیوود را تغییر داد. پس از آن، داستان لاله صدیق را در نیویورکتایمز خواندم و درباره آن تحقیق کردم. رایت داستان خانم صدیق برای کمپانی من در لسانجلس (کمپانی INP - International Noor Production) فراهم شد و شروع به نوشتم فیلمنامه کردیم. میخواستم در آن فیلم محتوا و واقعیت جامعه ایران را نمایش دهم چون هیچ وقت ندیدم جوامع امریکایی و اروپایی واقعیت این کشور را نمایش دهند اما وقتی فیلمنامه را به چند استودیوی درجه یک هالیوود نشان دادم، دیدند داستان درباره جامعهای نیست که آنها میخواهند آن را نمایش دهند و وارد پروژه نشدند.
× ابتدا به این فکر نبودم که میتوان برای تولید «لاله» از ایران کمک گرفت. زمانی که استودیوهای هالیوودی ساخت فیلم را قبول نکردند، با دوستانم در ایران تماس گرفتم. آن زمان با یکی از مسئولان قبلی تلویزیون که در نیویورک زندگی میکرد، مشورت کردم. در نهایت فیلمنامه را به آقایان طالبزاده و حسیننژاد ارائه دادم و آن ها هم برای تولید آن موافقت اصولی دریافت کردند. پس آن زمان شنیدم شخصی به نام آقای شمقدری مسئولیت سینمای ایران را برعهده دارد، تماس گرفتم و قصه را به ایشان نشان دادم.
× وقتی پروژه «لاله» با نام «درایو» به فارابی منتقل شد، فیلمنامه دوباره در سال 89 خوانده شد تا بودجهاش تامین شود. با توافقنامهای سناریوی فارسی و انگلیسی و جزئیات پروژه را به آنها دادیم. یک قرارداد 20 صفحهای بین کمپانی INP و فارابی باید منعقد میشد. آنها قرارداد را گرفتند که مطالعه کنند و پس از یک ماه و نیم نظرات خودشان را رسما اعلام کردند. طبق اصلاحیهای که دادند، قرارداد اصلاح و دوباره برای فارابی ارسال شد. در آن تاریخ توافقنامهای با امضای آقای میرعلایی بین من و فارابی منعقد شد و بر همین اساس بهعنوان پیش پرداخت مبلغ 350 میلیون تومان به من داده شد. در واقع این 350 میلیون تومان که از آن صحبت میشود، بر اساس توافقنامه داده شده و رسید آن را هم دریافت کردند.(این سخنان نیکنژاد با واکنش قائممقام بنیاد فارابی مواجه شد )
× آقای طباطبایینژاد متاسفانه بیشترین گفتههایشان که به حق هم بود، شنیدههایشان است و هیچ اسنادی درباره صحبتهایشان ندارند. ایشان درباره همین 350 میلیون تومان گفتهاند فلانی به فلانی زنگ زده و گفته است که یک میلیارد دلار به اسی نیکنژاد بدهید!
× بعد از این قراردادها، من برای داوری جشنواره فجر دعوت شدم اما استعفا دادم. پس از آن در ژانویه، تحریمها علیه ایران شدید شد و من هم مشکلی برایم ایجاد شد که طی آن تصمیم گرفت شرکت INP امریکایی با فارابی ادامه فعالیت ندهد و شرکتی در کانادا که رابطه فرهنگی بهتری با ایران داشت تاسیس کرده و آقای شمقدری و فارابی هم کاملا در جریان این موضوع بودند.
× در همه جای دنیا این رسم است که استعداد 50 درصد و سرمایهگذار 50 درصد در فیلم سهیم هستند.
× ما در طرح اولیهمان که به فارابی ارائه دادیم، برآورد پنج میلیون و هشتصد هزار دلار را اعلام کردیم و پذیرفتند و پیش قرارداد امضاء شد.
× من به دو سه سال شایعه و تهمت و افترا عادت کردهام. من هفته قبل از گفتوگوی این دو مدیر دلشکسته بودم و روزنامهها به من افترا میزدند. تمام اسناد و مدارک من کاملا مشخص است.
× این پروژه از کریستال شفافتر است.
× (درباره سخنان سبطاحمدی در ایسنا): ببینید اصولا چه کسی و با چه منفعتی صحبت میکند. من از زمانی که فیلم در مرکز گسترش کلید زده شده یک ریال در پروژه دخالت نداشتهام. سخنان کسانی که پس از یک سال و نیم از اخراجشان شروع به صحبت میکنند اصلا مهم نیست. آقای آقامحمدیان خودش گفت که من به ایشان (سبطاحمدی) گفتم آْن حرفها را بگوید!
× ثبت حقوقی «لاله» به نام شرکت «درایو» در کاناداست اما مالکیت با داشتن حقوق کپیرایت فرق میکند. این چیزی است که دوست عزیزمان آقای طباطبایینژاد سریع درباره آن سخنانی را مطبوعاتی کردند و مساله پیچیده شد. من در گفتوگو با «ایسنا» تاکید کردم که بحث مالکیتی که مطرح شده، درست درک نشده است.
× بنده وقتی که در امریکا بودم، ریاست جمهوری وقت برای سازمان ملل وارد امریکا شد. رسم است در ورود رییس جمهور مراسم شامی با متخصصآن ایرانی برگزار میشود که بنده هم همراه 700 – 800 نفر دیگر در آن ضیافت حضور داشتم. ساعت 10:30 شب، شام تمام شد و تا 12 وقت بود. در این فاصله در همان مهمانی، آقای شمقدری را دیدم و همدیگر را شناختیم. او به من گفت «چه میکنی؟» و من نیز پاسخ دادم فیلمنامهای درباره ایران دارم که بودجهاش فراهم نمیشود و قرار شد پکیج آن را برایشان بفرستم که این کار را کردم.
× درباره سخنان سبط احمدی در ایسنا پیرامون توافق با رابرت دنیرو برای حضور در «لاله»: آقای سبطاحمدی در دوماه تیر و مرداد در دفترشان مسئول پروژه بودند در حالی که کار پروژه از اسفند قبل از آن در مرکز گسترش کلید خورده بود. من گفتم ارتباطاتی برای گرفتن بازیگر خارجی داشتم تا برای نقش مربی لاله صدیق بازیگری هالیوودی داشته باشم. همان موقع، من با مدیربرنامه رابرت دنیرو تماس گرفتیم که گفتند موافقت خود را اعلام کردهاند و دو میلیون دلار برای 24 روز خواستهاند و نیمی از آن را در ابتدا و نیم دیگر آن در پایان پروژه میگیرند.
× مرکز گسترش خواست یک بازیگر خارجی در پروژه حضور داشته باشد. من مرتب میگفتم با جنجالی که اطراف پروژه است خیلی سخت میشود که بتوان بازیگری را برای فیلم بیاوریم. در آن شرایط حتی سرمایهگذاران داخلی هم کنار کشیدند. (این سخنان وی با واکنش نجاریان روبرو شد)
× من کمال موافقت را با آقای طباطبایینژاد درباره عدم مدیریت در پروژه دارم. از اسفندماه که «لاله» به مرکز گسترش رفت هیچ کس برای پروژه مدیریت نکرد. البته من برای آقای آقامحمدیان احترام زیادی قائلم چون زیر بار فشار خیلی زیادی از پروژه دفاع کردند.
× (درباره انتشار خبرهایی پیرامون دستمزد حدود 100 میلیون تومانی نیکی کریمی برای بازی در سه سکانس): درست نیست. منبع شما باید معتبر باشد.
× بنده خدمت آقای ایوبی ارادت دارم اما ایشان طبق اطلاعات غلطی در هنگام ورود به دفترشان در سازمان سینمایی گفتند پروژهای 17 میلیارد تومان برایش هزینه شده است اما امروز خودشان نشان دادند که از اول تا آخر پروژه 6.5 میلیارد تومان هزینه داشته است. (این سخنان نیکنژاد با واکنش و توضیح طباطبایینژاد روبرو شد)
× الان 25 درصد پروژه باقیمانده و هنوز 40 درصد بودجهای که باید داده میشده را ندادهاند.
× من نگفتم قرارداد 20 صفحهای ما در فارابی امضا شد. آنچه با فارابی امضا شد توافقنامهای بود که طی آن 350 میلیون تومان پرداخت کردند.
× درباره بودجه «لاله» اطلاعات غلطی به مسئولان داده میشود.
در ادامه این برنامه، حسن نجاریان - قائممقام بنیاد سینمایی فارابی- روی خط آمد و ضمن انتقاد شدید از سخنان نیکنژاد گفت:
× ایشان از نظر خودشان مسائل «لاله» کریستال مانند و شفاف است اما از نظر ما خیر. آقای نیکنژاد خوب حرف میزنند و اگر اینطور یکطرفه به قاضی بروند قطعا راضی برمیگردد.
× آقای نیکنژاد مدعی شده بود پخش، سرمایهگذار و بازیگر خارجی به «لاله» میآورد. ما در اینباره با بخش بینالملل فارابی مشورت کرده و به ایشان گفتیم چنین کاری در این شرایط امکان ندارد.
× آقای نیکنژاد هیچ قراردادی با فارابی نداشتند و آنچه مطرح میکنند پیشنویس است.
× ما مجبور شدیم 350 میلیون تومان را بر خلاف میلمان به ایشان بدهیم. برای پرداخت این رقم و برای شکل اداریاش، مجبور شدیم قراردادی (توافقنامهای) را درست کنیم و شد آن توافقنامهای که ایشان نشان میدهد و می گوید طی آن برای شروع پروژه پیشپرداخت گرفتهاند.
در ادامه، سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد - مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی- هم روی خط آمد و ضمن اعتراض به سخنان نیکنژاد بیان کرد:
× دیدید که آقای نیکنژاد، خودشان درباره مالکیت «لاله» تاکید دارد که متعلق به یک شرکت کانادایی است.
× در پاسخ به اعتراض نیکنژاد مبنی بر سخنان ایوبی درباره هزینه 17 میلیارد تومان در پروژه لاله: در جلسهای که ایشان با من داشتند، پرسیدند بحث 17 میلیارد تومان هزینه برای لاله که آقای ایوبی مطرح کردهاند، چیست؟ من نیز گفتم مگر شما در ابتدا نگفته بودید برای پست پروداکشن پروژه دو سه میلیون دلار هزینه داریم؟ این رقم به علاوهی هزینه هشت میلیارد تومانی پیش تولید و فیلمبرداری، میشود 17 میلیارد تومان.
× ایشان در ابتدا دو سه میلیون دلار برای پست پروداکشن «لاله» به علاوه هشت میلیارد تومان برآورد فیلمبرداری دادند اما بعدا برآورد پست پروداکشن را به 650 هزار دلار تغییر دادند.
× از آقای نیکنژاد میپرسم کدام کلمه من خلاف واقع بوده است؟ شما در مصاحبهتان با «ایسنا» تمام سخنان مرا تصدیق کردید.
× در جلسهمان شما به من گفتید که وقتی پروژهای را در زمینه دیگران ساختهاید، چه انتظاری دارید؟ من نیز از شما پرسیدم «آیا ادامه دادن چنین پروژهای منطقی است؟ که شما پوزخند زدید و خانم پرتو (تهیهکننده «لاله») پاسخ دادند: «خیر». چطور از ما انتظار ادامهی یک کار غیر معقول را دارید؟
سپس شفیع آقامحمدیان - مدیرعامل سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی- هم در سخنانی ضمن تاکید بر مالکیت ایران بر پروژه «لاله» گفت:
× مالکیت (فیلم) در کشور ما سبک خاص خودش را دارد. قرارداد با کارگردان میبندیم و امتیاز فیلمنامه را میگیریم. اگر بحث کپیرایت مطرح میشود، متاسفانه مسالهای لاینحل در کشور ماست.
× کل مالکیت فیلم برای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است.
پروانه پرتو هم - تهیهکننده فعلی «لاله» - ضمن ابراز تاسف از برخی سخنان مطرح شده اظهار کرد:
× واقعا متاسفم. فکر میکنم شأن هنر بالاتر از همه این حرفهاست. هر آنچه که باید گفته نمیشد، گفته شد. این پروژه از اول آبان 89 به من پیشنهاد شد و پس از مدتی پذیرفتم. من با قرارداد امانی وارد کار شدم. از اولین روز، این پروژه با حسابداری دوبل انجام شده است.
×همهچیز در «لاله» به خوبی و خیلی روشن پیش میرفت. دولت عوض شد و دولت تدبیر، امید و اعتدال سر کار آمد و پروژهی ما تعطیل شد!
در پایان، نیکنژاد بیان کرد:
× مالکیت «لاله» برای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است اما مساله حقوق فیلم است که جنبه بینالمللی دارد. از روزی که آقای طباطبایینژاد مطالبی را در اینباره رسانهای کردند، 12 بار با دفتر ایشان و 6 بار با دفتر آقای ایوبی تماس گرفتم و خواهش کردم که درباره موضوعت صحبت کنم اما جوابی نگرفتم.
× از روزی که وارد مذاکره با مرکز شدم، قراردادی به آنها دادم. این قرارداد از 10 اسفندماه 90 در دست دوستان مرکز گسترش و آقای شمقدری بوده است. من برای امضای قرارداد و مشخص شدن وضعیتم امضاء شدن آن را پیگیری میکردم اما مدام میگفتند ادامه بدهید. من مرتب به آقای شمقدری میگفتم که قرادادم را امضا نکرده اند. در این قرارداد (و البته برگههایی که نیکنژاد جلوی دوربین تلویزیون نشان داد) بحث 20 تا 25 درصد حق مشارکت در سود پروژه مطرح بود. طبیعتا وقتی یک مسئول میگوید «تو برو جلو و ما مساله را حل میکنیم»، بنده اعتماد میکنم.
× امروز بعضیها صحبت از بیتالمال میکنند، بعضیها فقط تظاهرش را دارند و بعضیها هم واقعا حرصش را میخورد. امروز فقط 25 درصد از پروژه «لاله» باقیمانده است. از وزیر ارشاد و آقای ایوبی درخواست دارم که جلوی ایجاد خسارت بیشتر به پروژه را بگیرند و اجازه دهند کار را مجددا آغاز کنیم.
× به معاون مرکز گسترش، چهار راه را برای پایان پروژه پیشنهاد دادم. اگر فیلمبرداری را تا چند روز آینده مجددا شروع نکنیم به پروژه خسارت میخورد اما من در مقابل مردم سرافراز هستم. اگر شما نمیخواهید این پروژه ساخته شود، این شما هستید و این هم مردم.
همچنین در این برنامه «هفت»، نقد فیلم «دربند» با حضور سعید قطبیزاده و احمد طالبینژاد، گفتوگو با دبیر جشنواره فیلم رشد، گفتوگو با سیدجمال ساداتیان تهیهکننده «آذر، پرویز، شهدخت و دیگران» درباره نحوه تصادف گوهر خیراندیش در سرصحنه این فیلم و... پخش شد.
سوال این هفته برنامه به مهمترین عامل ایجاد حواشی مختلف برای «لاله» اختصاص داشت که در نهایت مخاطبان گزینه «دخالت سیاسی» را با بیش از 55 درصد و «ناتوانی مدیریتی» را با بیش از 24 درصد انتخاب کردند.
انتهای پیام
نظرات