طراح صحنه و لباس فیلم سینمایی «لاله» گفت: به عنوان فردی که در این پروژه زحمت کشیدهام، بسیار متأسفم که پس از صرف هزینههای زیاد، ساخت این فیلم متوقف مانده است.
ایرج رامینفر - طراح صحنه و لباس پروژه فیلم سینمایی «لاله» - در گفتوگویی با خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در پی حاشیههای اخیر پروژه سینمایی «لاله» درباره چگونگی پذیرش پیشنهاد همکاری در این فیلم و نوع کاری که تجربه کرده است، توضیحاتی را ارائه کرد.
او پیش از هر چیز تأکید کرد: اظهار نظر افراد درباره یک پروژه برای من قابل احترام است اما اصلا نمیخواهم درباره آنچه مطرح شده است، قضاوت کنم و فقط قصد دارم درباره حضور خود در این کار و آنچه تجربه کردهام، صحبت کنم.
سپس رامینفر درباره شروع کار خود در فیلم «لاله» توضیح داد: پس از آنکه کارم در فیلم سینمایی «استرداد» به پایان رسید، یکی از دانشجویان قدیمی دانشکده هنرهای دراماتیک که 20 سال بود او را ندیده بودم، به من پیشنهاد همکاری در یک پروژه سینمایی داد و من هم پذیرفتم. آن فرد هم کسی نبود جز اسدالله نیکنژاد.
وی ادامه داد: من برای اولینبار وارد فیلمی شدم که فضای آن به دلیل نوع نگاه متفاوت به فیلمسازی، کمی عجیب و غریب بود. اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم که حتی ابتدا در برابر این نگاه گارد گرفتم، اما بعد از مدتی متوجه شدم ایستادگی در مقابل این نگاه، کاری عبث است و بهتر است این نگاه را درک کنم.
این طراح صحنه و لباس افزود: در این فیلم دو منطق فیلمسازی از نوع هالیوودی و ایرانی وجود داشت که البته هر دو تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند، چرا که در هالیوود یک سینمای حرفهای جریان دارد و در اینجا یک سینمای تجربی؛ بنابراین در ایران تمام روابط و ضوابط براساس یک سینمای تجربی راهاندازی شده و این موضوع یعنی بحث امنیت شغلی یکی از بدترین شرایطی است که سینماگران ایران با آن روبرو هستند.
رامینفر درباره کار خود در «لاله» ادامه داد: کمکم با صحبتهایی که انجام شد متوجه شدم نیکنژاد قصد دارد نوع دیگری از سیستم فیلمسازی را در این فیلم پیاده کند که در آن، قدرت تهیهکننده در درجه اول اهمیت قرار میگیرد. به این ترتیب تهیهکننده فقط به عنوان مسئول پروژه یا سرمایهگذار مطرح نیست بلکه به عنوان یک هنرمند نیز جایگاه ویژهای دارد.
او گفت: بر این اساس با صحبتهایی که مطرح شد با دریچهای از فیلمسازی آشنا شدم که کارگردان تمام نیازها و نگاه خود را برای عوامل اصلی تعریف و مشخص میکرد. همچنین برای اولینبار در سینمای ایران دیدم که کارگردان کتابچهای با هزاران تصویر استوریبورد در اختیار دارد و دقیقا مشخص است که چه میخواهد انجام دهد، هر چند عدهای بر این عقیده بودند که این کار وقت گذراندن است.
رامینفر با بیان اینکه به عنوان کسی که دراین پروژه سینمایی زحمت کشیده از متوقف شدن ساخت آن متأسف است، خاطرنشان کرد: معتقدم این فیلم میتوانست در سینمای ما به لحاظ نوع نگاه حرفهای سینما یک نمونه باشد چرا که فیلم خوشساختی شده است.
او با اشاره به گفتههای کارگردان و تهیهکننده سابق فیلم سینمایی «لاله» (اسدالله نیکنژاد و سید علیرضا سبط احمدی) گفت: نمیدانم حق را باید به چه کسی داد، اما تصور میکنم هر دو حق دارند. مشکل اصلی سینمای ایران سوءتفاهم است و به نظرم باید سعی کنیم همدیگر را درک کنیم و اشکالات یکدیگر را برطرف کنیم.
وی اضافه کرد: باید درباره تمام بحثهایی که مطرح میشود، تحقیق شود چون به هر حال یک سری خرجها صورت گرفته که باید وضعیت آنها مشخص شود. ما پیش از این در پروژههای مختلف به ویژه در تلویزیون یک ناظر مالی و یک ناظر کیفی داشتیم، اما کمکم اینها از پروژهها حذف شدند و این مساله میتواند یکی از دلایل بروز چنین مشکلاتی باشد.
این طراح صحنه و لباس تصریح کرد: در سینمای حرفهای این یک واقعیت است که عدهای شانس کار کردن دارند و عدهای نابغه هم چنین شانسی ندارند، اما این اتفاق دلیل بر این نمیشود که که یک پروژه را بکوبیم و وقتی هنوز آن را ندیدهایم، قضاوت کنیم.
او تاکید کرد: من به اسدالله نیکنژاد، به عنوان یک دوست قدیمی و همچنین سیاست یا دیگر حاشیههای پیش آمده کاری ندارم، چراکه فعلا مساله این است که جریان را غلط نگاه میکنیم. بحث اصلی درباره «لاله» این است که چرا این بودجه به یک نفر داده شده و مثلا به «من» داده نشده است؛ تمام دعواهای «لاله» بر سر همین موضوع است، در حالیکه من فارغ از همه این بحثها، برای تولید یک فیلم خوب در حیطه کاریام وقت گذاشتم و میخواهم نتیجه آن را ببینم.
رامینفر در پایان گفت: «لاله» از جمله پروژههایی بود که به پیشتولید درازمدت نیاز داشت. باز هم میگویم که به حاشیههای پیش آمده برای این فیلم کاری ندارم، اما حیف است که چنین فیلمی در تاریخ سینمای ایران به عنوان یک تجربه حضور نداشته باشد.
انتهای پیام
نظرات