مدیر جدید مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تاکید دارد بر اینکه« با این ادعا آمدهایم که در مرکز گسترش همه چیز در یک اتاق شیشهای رخ میدهد»، طباطبایینژاد به همین دلیل شفاف دربارهی پروژههای حاشیهدار از جمله «لاله» صحبت کرد که انتشار آن گفتوگو بازتابهای گستردهای داشت.
در ادامه مشروح گفتوگوی خبرنگاران بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، را با محمد مهدی طباطبایینژاد میخوانیم،گفتوگویی که درباره اولویتهای این مرکز، وضعیت بودجه، احیای شوراهای کارشناسی و برنامهریزی برای اکران فیلمهای مستند است.
قصد نداشتم دیگر به مدیریت برگردم ....
به خاطر حاشیههایی که در سینما و به ویژه در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی وجود داشت و دارد، برای پذیرش این مسوولیت نگرانی نداشتید؟
چهار سال قبل که از مرکز گسترش رفتم، قصد داشتم دیگر به کار مدیریتی برنگردم چون کار اصلی من تهیهکنندگی و تولید بود. البته در این مدت پیشنهادهای مدیریتی از تلویزیون مطرح شده بود اما قصد نداشتم وارد حوزه مدیریت شوم تا روزی که از طرف رئیس سازمان سینمایی تماس گرفتند و با وجود آنکه پاسخم روشن بود و قصد داشتم جواب منفی به هر نوع مدیریتی بدهم اما تأمل کردم که شاید فقط پیشنهاد مشاوره داده شود. در فاصله زمانی تا جلسه با آقای ایوبی، تفألی به قرآن زدم و آنقدر آیه خوبی آمد که متحیر شدم. با این حال در جلسه با آقای ایوبی گفتم که ترجیح میدهم پست مدیریتی نداشته باشم اما ایشان درخواست مرا خیلی جدی نگرفتند و صلاح دیدند که حکم مدیرعاملی مرکز گسترش را به نام من بزنند.
چرا پذیرفتن این پیشنهاد این قدر برای شما سخت بود؟
اول این را بگویم طبق گفتهی خیلی از مستندسازان، فیلمسازان از دورهای که در کنار آقای آفریده در مرکز گسترش بودم، به عنوان یک دوره طلایی یاد میشود که قبل از من هم آقای لشکریپور حضور موثر و ارزشمندی داشت. نکته مهم برای من این بود که از این وجه دوزیست بودن، به عنوان تهیهکننده و مدیر، خیلی رضایت نداشتم به همین دلیل در این سالها با همه خوشایندی آن تجربه مدیریتی، تصمیم گرفته بودم که در حوزه تهیهکنندگی باقی بمانم و میخواستم به یک تصمیم واحد در شغلم برسم.
دیدار با هیات مدیرهی انجمنهای صنفی وظایف عادی ماست
در مدت حضورتان در مرکز در هفتههای گذشته، جلسات مختلفی با مستندسازان داشتهاید، با توجه به برگزاری جشنواره سینماحقیقت و جایزه بزرگ شهید آوینی، اولین مسالهای که در اولویت کاری شما قرار دارد، چیست؟
دیدار مدیر مرکز گسترش با هیأت مدیره انجمنهای صنفی جزو اولویتهای کار من نبود بلکه این از وظایف عادی مدیر مرکز گسترش است و اگر قبل از این چنین ارتباطی نبوده باید مسئولان قبلی پاسخگو باشند. با این حال در حال حاضر مهمترین کار مرکز گسترش حمایت از سینمای مستند است، چون سینمای مستند به عنوان یک ضرورت برای حوزه فرهنگ محسوب میشود.
به نظرم کشور ما در حوزه بصری نسبت به کشورهای پیشرو یا جهان اول، آن مقدار تصویری که از فرهنگ و اقوام خود باید داشته باشد، ندارد و اگر هم دارد، کافی نیست. در حالی که اطلاعات و مجموعه آنچه نیاز است از تصاویر داشته باشیم، باید به صفحات تاریخ بصری ما اضافه شوند. در حوزه قومشناسی آنقدر نقص و کاستی وجود دارد که هر چه کار کنیم و هر چه سرمایه خرج کنیم باز هم کم است؛ به طور مثال در حوزه دریای خزر، خلیج فارس، میراث طبیعی و فرهنگی و... موضوعات فراوانی برای مستند وجود دارد که بسیاری از آنها در حال فراموشی هستند، به همین دلیل این یک ضرورت است که ما تاریخ خود را به درستی ثبت کنیم.
البته یکی از مشکلات تاریخی ما انفصال است که در حوزه تصویر وجود دارد. در حوزه مستند کار بر زمین مانده زیاد است و این توجه ویژه به سینمای مستند فقط به خاطر نام مرکز نیست، چرا که اگر بررسی کنیم میبینیم مستند میتواند کمک کند تا انفصالی که وجود دارد به اتصال فرهنگی تبدیل شود.
اولویت ما تولید فیلم مستند است
شما به مستند تاریخی و پرتره اشاره کردید در حالی که در این سالها مستند اجتماعی هم با وجود شرایط خوبی که برای پرداختن به آن بود، خیلی موقعیت مانور نداشت، این نوع مستند هم در برنامه کاری شما قرار خواهد گرفت؟
نپرداختن به موضوعات تاریخی در یک پروسه چند ساله میتواند یک انفصال تاریخی و فرهنگی ایجاد کند و این مساله درباره مسائل اجتماعی پررنگتر است، چون در حوزه اجتماعی کاستیهایی وجود دارد و شاید خیلی از موضوعات آن، امکان ارائه عام پیدا نکنند. تلویزیون با وجود اینکه برای مردم فیلم تهیه میکند، نمیتواند یا اقتضایش این نیست که خیلی به این نوع مستند بپردازد، ولی ما (مرکز گسترش) میتوانیم این قضیه را جبران کنیم. بنابراین تأکید میکنم در تمام حوزههای دینی و آیینی، اجتماعی، پرتره، قوم شناسی، تاریخی و... اولویت ما تولید فیلم مستند است. البته این مساله دلیل بر این نمیشود که به بقیه حوزههای مرکز توجه نکنیم، چراکه حوزه فیلمهای کوتاه، انیمیشن و فیلم اول (که هنوز به مرکز گسترش واگذار نشده است) جزو اولویتهای بعدی ما است.
وضعیت بودجه به دلیل تصمیمات غلط مطلوب نیست
بودجه مرکز گسترش در بخش تولید، حداقل برای شش ماه آینده چه وضعیتی دارد؟
الان وضعیت بودجه در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به دلیل تصمیمات غلط، مطلوب نیست چرا که بودجه ما صرف فیلمهایی شده که هیچ نسبتی با وظایف این مرکز ندارند و حدود 90 درصد بودجه سال گذشته مرکز گسترش را این فیلمها ضایع کردهاند. به همین دلیل در حال حاضر بودجهای در اختیار نداریم و تلاش میکنیم در این چند ماه، بودجهای را از جایی فراهم کنیم که حداقل قدم به قدم کارمان راه بیافتد.
شوراها را دوباره احیاء میکنم
در دوره گذشته برخی مستندسازان پروژههایی را به مرکز گسترش ارائه کردند که تصویب شد اما به دلیل نبود بودجه هنوز اجرایی نشدند. آیا قرار است این طرحها دوباره بررسی شوند؟
اگر اولویت دوم مرا بپرسید میگویم راهاندازی شوراهای کارشناسی یکی از مهمترین اقداماتی است که انجام خواهم داد. در چند سال گذشته هیچ شورایی در این مرکز نبوده و دوستان، خودشان را کارشناس و صاحبنظر میدانستند و درباره طرحهای مختلف تصمیم گرفتند که البته این کار خلاف قانون نبوده اما خلاف عقل و تدبیر است. من قصد دارم شوراهای انیمیشن، مستند و کوتاه را دوباره احیا کنم.
در این شوراها سه یا چهار کارشناس موضوعی حضور دارند و طبق قاعده معاون ناظر یعنی معاون فرهنگی هم باید در تمام شوراهای چهارگانه حضور داشته باشد. برای مثال شورای مستندسازان متشکل از اُرد عطارپور، صانعیمقدم، علیرضا قاسمخان و فرهاد ورهرام است که همگی شأن تهیهکنندگی، کارگردانی، پژوهش و مستندسازی دارند، ضمن اینکه تلاش کردهایم نیمنگاهی به شأن صنفی آنها هم داشته باشیم. ما خود را از صنوف جدا نمیدانیم و به نظرم این اشتباه بزرگی بوده که مدیران دولتی در مقام تهیهکننده کار کردند، چون ما حامی نظام تولید هستیم و تهیهکننده نیستیم. به همین دلیل دیگر در عنوانبندی فیلمها نام مرکز گسترش به عنوان تهیهکننده درج نخواهد شد.
یعنی دیگر تهیهکنندگی برای مرکز نخواهد بود؟
تهیهکننده از این پس یک شخص حقیقی است و ما میخواهیم به عنوان حامی، یک حق مالکیت برای فیلمساز قائل شویم تا او برای شأن تألیفی که پیدا میکند حق مالکیت داشته باشد. بنابراین از این پس فیلمهایی که در مرکز تولید میشوند، عنوان «محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» یا تهیه شده در «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» را خواهند داشت.
قرار هست طرح های جدید را در مرکز بررسی کنید؟
تا برگزاری جشنواره سینماحقیقت طرح جدیدی نخواهیم داشت و شوراهای چهارگانه، پروژههای در حال انجام یا مصوب شده را نظارت و بررسی مجدد خواهند کرد. در واقع قصد داریم به نوعی آنچه را که تاکنون اتفاق افتاده است، بازنگری کنیم. در این میان ممکن است طرحی که پیش از این تصویب شده دوباره تصویب نشود.
با احترام میگویم، مسیر طرحهای مصوب درست نبوده است
درباره این پروسه هم باید بگویم در پروژههای تولید، معاونت ناظر همان معاونت فرهنگی است و در پروژههای مالی، معاونت ناظر، معاونت مالی مرگز گسترش خواهد بود. در قراردادها این امکان وجود دارد که اگر معاونت ناظر، انجام پروژه را به ضرر مرکز بداند به مدیرعامل اعلام میکند تا از ادامه پروژه جلوگیری شود. ضمن اینکه قانون به مدیر این اجازه را هم داده تا در هر مرحلهای از پروژه که متوجه شد ادامه کار به ضرر بیتالمال است آن را متوقف کند، بنابراین به همه کسانی که با مرکز گسترش قرارداد دارند با احترام میگویم که از نظر من و عقل و تدبیر، مسیر طرحهای مصوب و همچنین قراردادها درست نبوده و باید همه آنها دوباره در یک مسیر کارشناسی بررسی شوند. در نهایت اگر مسیر طی شده درست بود پروژه ادامه مییابد و اگر گروه کارشناسی ما اعلام کند مسیر طی شده اشتباه بوده است، طبق نظر معاون ناظر از ادامه کار جلوگیری میشود.
ظلم مضاعفی صورت گرفته است
طبق گفتهی تعدادی از مستندسازان، بسیاری از آنها در این چند سال بیکار یا کمکار بودند و از نظر کاری و زندگی، شرایط مساعدی نداشتند. آیا در دوره مدیریتی جدید شرایط برای این مستندسازان تغییر خواهد کرد؟
با وجود اینکه فعلاً بودجهای در اختیار نداریم اما شوراها برای بررسی طرحها و تولید متوقف نمیشوند، چون معتقدم در این سالها نسبت به حوزه سینمای مستند و به لحاظ معیشت مستندسازان، ظلم مضاعفی صورت گرفته و بودجههایی که صرف شده بسیار کم بوده است. در واقع آنچنان که باید به معیشت مستندسازان توجه نداشتهایم و نتیجه کار این شده که در این سالها آثار قابل توجه کمی را دیدهایم. امیدوارم با برنامهریزیهایی که انجام میشود شرایط رو به بهبود رود.
از جنس مدیرانی نیستم که به دنبال موجآفرینی باشم
برنامهای برای اکران فیلمهای مستند دارید؟ آیا قرار است با شبکه مستند تلویزیون همکاری داشته باشید؟
شرایط اکران فیلم مستند همانند فیلم داستانی نیست و ما همیشه نسبت به عرضه و نمایش آنها یا غفلت کردهایم یا تصمیم نادرست گرفتهایم؛ مثلا آنچه در سینما «سپیده» رخ داد با نیت خیر انجام شد و تصور میشد که اقدام درستی است، اما همان زمان به آقایان خورشیدی و آقامحمدیان گفتم که این، شکل اکران فیلم مستند نیست؛ اگر به دنبال پُز یا یک ترفند تبلیغاتی هستید این تصمیم خوبی است، اما من اساسا از جنس مدیرانی نیستم که به دنبال موجآفرینی باشم. البته من نمیگویم موج افکنی خوب نیست، اتفاقا یک مدیر فرهنگی باید به این مسئله هم توجه کند چون این کار موجب شادی و نشاط میشود، اما اگر پشت این کار یک جریان تفکرساز نباشد، نتیجه مثل یک حباب خیلی زود از بین میرود و ثمری حاصل نخواهد شد.
مدیر فرهنگی خوب، مدیری است که جریانسازی فرهنگی کند. هنوز پس از گذشت حدود 40 سال، سینمای مستند ایران مدیون زحمات فریدون رهنما است که در تلویزیون جریان سینمای مستند را راهانداخت. پرویز کیمیاوی، محمدرضا اصلانی، کامران شیردل، منوچهر انور، منوچهر طیاب و امثال اینها هم از دیگر افرادی هستند که آن جریان را رونق بخشیدند و هنوز هم سینمای مستند ایران از آبشخور همان جریانسازی درست رفع عطش میکند. در مقطعی هم محمد آفریده توانست جریانسازی کند ولی بعد از آن دیگر چیزی رخ نداد. با این حال من در یک زمان پرامید مدیر شدهام و تمام تلاشم این است که این نشاط از بین نرود و البته اسیر موجافرینی هم نشوم؛ در واقع ترجیح میدهم با آرامش و طمأنینه تصمیم بگیرم تا قدمهایم حتی اگر با تأخیر بود، اما محکم برداشته شود.
در این باره به شوراهای کارشناسی میتوان اشاره کرد که ممکن است کمی کار کُند شود، اما راه مطمئن، استوار و صحیحتری برای پیگیری امور است. این شورها فقط برای تصویب کردن نیستند بلکه در تمام پروسهی تولید با فیلمسازان همراه هستند و بر پروژه نظارت میکنند؛ یعنی از ابتدای تولید تا زمان تحویل پروژه را بر عهده دارند، به همین دلیل شورای نظارت و برآورد را جدا نکردیم و این یک امتیاز برای فیلمسازان است که بدون صرف هزینه، در هر لحظهای که بخواهند مشاورانی از یک گروه کارشناس را در اختیار دارند.
تغییر نام مرکز را در دستور کار نداریم
در دیدارهایی که داشتید پیشنهادهایی هم برای تغییر نام مرکز داده شد. آیا مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به «سینمای تجربی» تغییر نام خواهد داد؟
پیشنهادهای مختلفی مطرح شده که برای هر کدام دلایلی جهت رد آنها وجود دارد. در حال حاضر تغییر نام مرکز را در دستور کار نداریم، چون حذف واژه «مستند» مخصوصا در زمان فعلی بجا نیست و به دلیل شرایطی که سینمای مستند دارد، خوب است واژه «مستند» به عنوان یک تأکید حفظ شود؛ مخصوصا اینکه بخشهای دیگر این مرکز مثل انیمیشن و فیلم کوتاه مراکز مخصوص به خود را دارند.
در حوزه سینمای انیمیشن مشورتی با هیأت مدیره انجمن سینمایی فیلمسازان انیمیشن ایران – آسیفا داشتیم تا مرکز گسترش به عنوان محلی برای تولید فیلمهای انیمیشن الگو فعالیت کند. پیشنهاد دوستان در آسیفا این بود که اینجا به عنوان یک مرکز حرفهای انیمیشن هنری فعال شود و برای مجموعههای تلویزیونی و انیمیشن نیمه بلند الگوسازی کنیم. در حال حاضر مرکز گسترش در حوزه انیمیشن یک مزیت دارد و آن هم نگاه متمرکز به این حوزه جهت تولید انیمیشنهای الگو است. در این راستا حمایت از پایاننامههای دانشجویی معتبر که واجد شرایط سرمایهگذاری باشند و شورای کارشناسی ما هم ارزیابی مثبتی نسبت به آنها داشته باشد، حمایت جدی از انیمیشنهای هنری و نیز حمایت از تهیهکنندگانی که مایل به سرمایهگذاری در سینمای انیمیشن ایران باشند، در دستور کار مرکز گسترش قرار دارد.
با توجه به این توضیحات، انجمن سینمای جوانان ایران هم مسئولیت فیلمسازی کوتاه را بر عهده دارد و شاید بهتر باشد که مرکز گسترش بیشتر بر مستندسازی متمرکز باشد.
انجمن سینمای جوانان برای شروع کار فیلمسازان است و یک جنبه آماتوری دارد اما ما در مرکز گسترش، فیلم کوتاه حرفهای تولید میکنیم. فیلم کوتاه، ضمن آنکه واجد اصالت هنری و حرفهای است، شروعی برای تربیت یک فیلمساز و ورودش به سینمای بلند محسوب می شود. ما آنها را در این مرکز شناسایی میکنیم تا محک زده شوند و بعد یک فیلم اول بلند را با آنها تجربه کنیم. از این جهت، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی یک امکان بینظیر برای سینمای ایران است و مهمترین مرکز فیلمسازی در کشور محسوب میشود، چرا که همه آنچه دولت برای حمایت از سینمای ایران دنبال میکند، در مرکز گسترش اتفاق میافتد. هرچند این قضیه کار ما را سخت میکند و ضروری است مدیران بالاتر هم به آن توجه کنند.
حرفه من سینماست و دلم میخواهد در این حرفه روسفید باشم. به اوضاع فعلی خیلی خوشبین هستم و با وجود اینکه آقای ایوبی را نمیشناختم و در روز معارفه برای دومین بار ایشان را می دیدم، اما با شناختی که در این مدت پیدا کردهام معتقدم حقیقتاً مدیر شریف و معقولی هستند و این یک فرصت مغتنم برای حوزه کاری من و سینما است که چنین مدیر دلسوزی دارد.
هنوز ابلاغ رسمی صورت نگرفته است
آیا قرار است تولید فیلمهای اول به مرکز گسترش سینمای تجربی واگذار شود؟
دکتر ایوبی در مصاحبهای به این موضوع اشاره کرده بود که برگشت این بخش میتواند جزو اهداف مرکز گسترش باشد، اما هنوز ابلاغ رسمی صورت نگرفته است. با این حال شنیدهام که ایشان نسبت به اینکه مرکز این کار را دنبال کند اعلام تمایل کرده و من هم علاقهمندم این اتفاق بیافتد، چون حضور فیلمهای اول در مرکز گسترش شور و نشاط و گرمی میآورد. کار با فیلماولیها اگرچه سختیهای خود را دارد اما نشاط هم دارد و من از این جابهجایی به شدت استقبال میکنم.
با تولید فیلم ویدیویی مخالف هستم
درباره فیلمهای ویدئویی چطور؟
مطلقا، مطلقا و مطلقا با تولید هرگونه فیلم ویدئویی در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مخالفم و تا آنجا که بتوانم این امکان را از مرکز سلب میکنم. آن هم به این دلیل که اگر قرار است چنین فیلمی ساخته شود تا بعد مجوز بگیرد که به نسخه سینمایی تبدیل شود، مسیر غلط خواهد بود. این تجربه واقعی من در تولید است و میتوانم ادعا کنم از جمله مدیرانی هستم که از پشت میز و از فضای سیاستگذاری نیامدهام. وقتی فیلمی با عنوان ویدئویی تولید میشود، همه آن را با عنوان یک فیلم ویدئویی میبینند و اصلا پردهای برای نمایش آن در نظر نمیگیرند. البته ممکن است از هر 10 فیلم ویدئویی یک فیلم هم پروانه نمایش بگیرد، اما چرا مسیر را اشتباه برویم؟ از همان ابتدا سراغ پروانه ساخت فیلم سینمایی میرویم و همه عوامل هم از ابتدا میدانند که برای فیلم سینمایی کار میکنند و پرده را هم میبینند. اگر ما بدانیم فیلمی که میسازیم سینمایی است، حتما شرایط حرفهایتری هم خواهیم داشت.
دلیل دیگر مخالفتم این است که اگر قرار باشد برای شبکه نمایش خانگی فیلم تولید شود، چرا ما (مرکز گسترش) این کار را انجام دهیم؟ موسسه رسانههای تصویری قبلا چنین کاری را تجربه کرده و نتیجه خوبی هم داشته است. در حالی که در این مرکز تعداد زیادی تله فیلم تولید شده که جمع برگشت همه آنها به اندازه هزینه تولید یکی از فیلمها هم نشده است، ضمن اینکه بازاری هم برای عرضه نداریم؛ به طوری که از بین این آثار تولید شده، سه فیلم در تلویزیون پخش شده که نشان میدهد حتی تلویزیون هم از این فیلمها استقبال نکرده است، پس چرا دوباره این کار را انجام دهیم وقتی آزموده را آزمودن خطاست؟
نکتهی قابل تامل این است که در چهار سال گذشته بدون تحقیق، همه اتفاقات خوب گذشته نادیده گرفته شده و الان حاصل، آن چیزی است که من با آن روبرو هستم.
برنامه مشخصی برای نمایش فیلمهای مستند دارید؟
نمایش مستند در خانه هنرمندان و سینما آزادی تجربههای باارزش و خوبی بودند و ترجیح میدهم آنها را حمایت کنیم. البته به شکل اکران از جنس مستند هم فکر میکنیم چون اکران مستند با اکران سینمایی یکی نیست. برای اکران فیلم مستند قصد داریم از فضاهای جدید مثل دانشگاهها استفاده کنیم.
یکی از مسائلی که باید به آن توجه کرد این است که مردم ما به مستند علاقهمند هستند اما فیلمهای کمی به آنها عرضه کردهایم. هر چند دیدن مستند تاکنون در کشور ما رایج نبوده است و میشود به این نکته فکر کرد که سینمای مستند را به شکلی قوی به شبکه نمایش خانگی نزدیک کرد. در همه دنیا تلویزیون خانه اول مستند است و تلویزیون مهمترین و وسیعترین بازار مستند محسوب میشود، اما تاکنون رابطه ما (مرکز گسترش) با تلویزیون دلخواه نبوده، چون شکل ارتباط حقوقی و مالی با توقعات ما همسو نیست. تلویزیون با توجه به شرایط مالی که دارد، به دنبال پخش مستند به صورت رایگان است و این نگاه غیرحرفهای است. وقتی تلویزیون حق رایت یک فیلم سینمایی را میخرد باید برای مستند نیز همین کار را انجام دهد. امیدوارم به اعتبار روابط خوبی که با مدیران محترم تلویزیون مخصوصاً آقای دکتر پورحسین مدیر محترم شبکه مستند دارم، این مسئله به درستی حل و فصل شود.
به عنوان آخرین نکته هم باید به یکی از اولویتهای جدی مرکز اشاره کنم؛ موضوع تحقیقات و پژوهش که برای بنده بسیار با اهمیت است. انتشار آثار ارزشمند در حوزه سینما و به طور خاص در سینمای مستند، برگزاری دورهها و کارگاههای پژوهشی، نشستهای تخصصی و انتشار نشریه «سینماحقیقت» یکی از مباحث مهم و از برنامههای آتی مرکز است که امیدوارم با حضور آقای علیرضا قاسمخان در این معاونت، به درستی و شایستگی محقق شود.
گفتوگو از شیما غفاری، پرستو فرهادی خبرنگاران ایسنا
انتهای پیام
نظرات