سعید بیابانکی با اشاره به غایب بودن بسیاری از چهرههای مطرح ادبیات در کتابهای درسی، به نبودن آثار برخی نویسندگان انقلاب در این کتابها انتقاد کرد.
این شاعر و طنزپرداز در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: من احساس میکنم در کتابهای درسی دانشآموزان دست کم گرفته میشوند و گویا آموزش و پرورش به هوش و ذکاوت آنها اعتماد ندارد. سطح مطالب در این کتابها خیلی معمولی است و دانشآموزان را درگیر نمیکند و کمتر آنها را به کشف میرساند.
بیابانکی با مقایسه این کتابها با کتابهای دوران تحصیل خود گفت: زمانی که ما دانشآموز بودیم، در کتاب دوره ابتدایی شعر «آرش کمانگیر» سیاوش کسرایی را میخواندیم. این شعر در چهار درس ارائه شده بود، اما با وجود اینکه شعر دشواری بود، همه آن را حفظ بودیم. در این کتابها هوش و ذکاوت ما جدی گرفته میشد.
این شاعر تأکید کرد: من کاری ندارم به اینکه این شعر خوب بود یا نه و اینکه سیاوش کسرایی که بود، اما این شعر، شعر دشواری بود که ما از پس آن برآمده بودیم و شاید بچههای دبیرستانی امروز نتوانند از رویش بخوانند و به نظرم برای ما این تشخیص بدی نبود. اما متأسفانه کتابهای درسی از این شعرها خالی شده و جای شعر معاصر در آنها بسیار خالی است.
بیابانکی درباره اینکه این کتابها چقدر نمایانگر ادبیات ما هستند، گفت: شعر کسانی در این کتابها آمده که جایگاه چندانی ندارند و معلوم نیست با چه دلیلی به کتابهای درسی آمدهاند. کتابهای ادبیات باید با ادبیات روز همسو باشند و بهروزرسانی شوند. اگرچه از خود من هم در کتاب راهنمایی شعری هست، اما معتقدم حضور شاعران معاصر در این کتابها خیلی کم است. در نثر هم آثار خیلی ساده و دم دستی عرضه شده؛ این در حالی است که ذکاوت بچهها را نباید دست کم گرفت.
این شاعر در ادامه گفت: از نظر من نبودن بسیاری از چهرههای شاخص در کتابهای درسی معضل بزرگی است. خیلی از شعرهای فروغ و شاملو میتواند در کتابهای درسی بیاید. شاید بخشی از این شعرها با کتابهای درسی همسو نباشد، اما خیلی از شعرهای آنها هم با کتابهای درسی همسوست. فروغ شعری دارد که اینگونه شروع میشود: «دلم گرفته است، دلم عجیب گرفته است، به ایوان میروم و انگشتانم را بر پوست کشیده شب میکشم...» چرا نباید شعری اینچنین اخلاقی و اجتماعی در کتابهای درسی باشد؟
او ادامه داد: به نظرم حساسیت بیشتر روی عناوین است تا آثار و این حساسیتها بیمورد است. وقتی شعر و کتاب شاملو و فروغ مجوز میگیرد و صدای شاملو به صورت کاست صوتی در اختیار است، چرا نباید شعرش در کتاب درسی بیاید؟ یک دوگانگی در این میان است که باید از بین برود. کتاب درسی خصوصا در حوزه ادبیات باید یک نمونه کامل و الگوسازیشده از ادبیات روز موجود در جامعه باشد و باید با خواندن کتاب ادبیات فارسی بتوان دریافت که چه چیزی در بیرون در حوزه ادبیات میگذرد و حذف کردن گروهی نمیتواند نتیجه بدهد. حتا ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
بیابانکی با اشاره به حضور نداشتن آثار بسیاری از شاعران همسو با انقلاب در کتابهای درسی گفت: شاید این شاعرانی که نام بردم، شاعران روشنفکر باشند، اما از میان شاعران انقلاب هم کسانی هستند که آثارشان در کتابهای درسی نیست؛ کسانی چون خسرو احتشامی، محمدعلی بهمنی، محمد قهرمان و... چهرههایی هستند که باید آثاری در کتابهای درسی داشته باشند. من فکر میکنم یک مقدار بیذوقی و بیسلیقگی در کتابهای درسی اعمال میشود. ما نمیتوانیم به سلیقه گروهی اعتماد کنیم و اینها همیشه باشند. باید در زمینه کتابهای درسی نظرسنجی شود و از نویسندگان مطرح بخواهند که پیشنهاد بدهند چه آثاری در کتابهای درسی حضور داشته باشد.
او افزود: تنوع قلم و تنوع زبان باید در کتابهای درسی محسوس باشد. مطمئن باشید با یک شعر و داستان کسی به انحراف نمیافتد. آدمی که با یک نوشته به انحراف بیفتد، به چه دردی میخورد؟ باید سعه صدر بیشتری داشت. برای ما که در دوره پیش از انقلاب هم درس خواندهایم، کتابهای درسی روز به روز غنای خود را از دست دادهاند.
انتهای پیام
نظرات