قائممقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری 20 شهریورماه، حکمش را «اورژانسی» برای مدیریت دوباره در کاخ گلستان زد و اینگونه شد که «مادر» به کاخ گلستان بازگشت. پس از این اتفاق، سری زدیم به یکی از مهمترین کاخ - موزههای ایران تا پس از یک دوره تسخیر، حال و روزش را دوباره ببینیم.
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دفتر کار پروین ثقةالاسلام که پس از سه سال به این مجموعه بازگشته و سابقهی 10 ساله مدیریت در آن را در کارنامه دارد، هنوز در «خوابگاه الیزابت» است، همانجایی که سه سال پیش برای مرمت «باب عالی» - دفتر قدیمیاش - به آن اسبابکشی کرد.
ثقةالاسلام هنوز سر و صدا و هیجان سه سال پیش را در خانهی دوم خود دارد، اگر آن سالها گذرتان به کاخ گلستان افتاده باشد و از سر خوششانسی صدای پرهیجان بانوی این کاخ را شنیده باشید، متوجه میشوید که او هنوز مانند گذشته پر از عشق به تاریخ کشور و کارمندانش است، کسی که به گفتهی برخی کارمندان، مادر آنها است، نه رییسشان که البته دربارهی مشکلاتشان با او صحبت میکنند.
او یکی از پنج نفری است که در کاخ گلستان رییس شده است و خودش، دومین حضورش را در این مجموعه، بهصورت «اورژانسی» دانست و گفت: بیستم شهریورماه زمانی که آقای حجت، حکم ریاستم را برای کاخ امضا و تلفنی آن را به من ابلاغ کرد، حکم را به مسوول تشریفاتش داد تا سریع بهدست من برساند، از همان روز به کاخ گلستان آمدم و تا هشت شب در کاخ ماندم.
او حالا مانده، در میان اشکالهای فراوانی که در طول سه سال نبودنش، گریبان کاخ گلستان را گرفته است؛ اشکالهایی که البته صرفا در این سه سال بهوجود نیامدهاند و به عمر دهها سالهی آن نیز مربوط میشوند. کاخی که هیچگاه تجربهی مدیریت یک کارشناس متخصص را به خود ندیده است. حالا هم ثقةالاسلام هرچند از جهانی شدن این فضای تاریخی بهعنوان نخستین اثر جهانی پایتخت کشور خوشحال است و باز هم مانند روزی که خبرش را شنید، خدا را شکر کرد، ولی برای برخی اقدامات نادرست انجامشده در این مجموعه، باید کاری کند.
نصب آسانسور در «خوابگاه الیزابت»، نصب شیشههای سکوریت بدون محاسبهی وزن و مخاطرات آنها در تالارهای «سلام» و «آینه» یا حتی اسپیلتهایی که با سوراخ کردن دیوارهای قاجاری و پهلوی «باب عالی» و «خوابگاه الیزابت» نصب شدهاند، دربارهی هر کدامشان که حرف میزند، غم صورتش را میگیرد که چرا باید این اتفاقها برای گلستانش رخ دهند.
ثقةالاسلام با تأکید بر اینکه در طول 10 سال مدیریتش در کاخ گلستان، هیچ کاری را بدون مشورت با معاونت حفظ و احیای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری انجام نداده است، اظهار کرد: خوشحالم که امروز، متخصصان مرمت و معماران کاردانی در این سازمان حضور دارند.
او معتقد است: بهخاطر جهانی شدن کاخ گلستان، نباید از «هول حلیم در دیگ بیافتیم»، چون اگر اینطور شود، کارها را با دقت و حوصلهای که باید انجام نمیدهیم.
وی پس از 41 سال خدمت در بخشهای مختلف فرهنگی کشور، مانند کتابخانهی مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه خوارزمی، مشاور در امور زنان در سازمان میراث فرهنگی، تدریس در دانشگاه تربیت معلم و ریاست کاخ گلستان، از حدود دو هفته پیش، بار دیگر رییس کاخ گلستان شده و حالا هزار نقشه در سر دارد، تا بتواند نخستین اثر جهانی پایتخت را به بهترین نحو و در شأن آن مدیریت کند. او حالا برای ساختوسازهای اطراف کاخ، بینظمیها در ترافیک منطقه، بیسروسامان بودن محوطهی بازار تهران و منطقهی ناصرخسرو، دغدغههای زیادی دارد.
ششمین رییس کاخ - موزهی گلستان، وجود دکتر «مهدی حجت» را در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری «نعمت» میداند و معتقد است: حضور شخصی متخصص با سمت قائممقامی و معاونت میراث فرهنگی کشور که رسیدگی به همهی مشکلات سازمان را وظیفهی خود میداند، یک فرصت است که نباید آن را از دست داد.
او که چند روز پیش، در دفتر کارش نشستی صمیمانه با خبرنگاران ایسنا داشت، برخی خاطراتش را از دورهی قبلی مدیریتش در کاخ گلستان مرور کرد و با اشاره به زمان ورودش در سال 1380 به این مجموعه، گفت: در آن زمان، سقفهای کاخ را تعویض کردیم و همهی خرپاهای چوبی را که ممکن بود براثر ریزش باران نشتی دهند، با سازههای فلزی سبک جایگزین کردیم. همچنین همهی سیستمهای آب را از موزههای کاخ خارج و از سیستم تهویهی هوا برای خنک کردن فضا استفاده کردیم.
او از زحمتهایی که کارشناسان مختلف در دورهی 10 سالهی مدیریتش برای آماده کردن شرایط، با هدف جهانی شدن کاخ گلستان کشیدند، صحبت و اظهار کرد: برای ثبت جهانی «شاهنامهی بایسنقری» که در سال 1386 به نتیجه رسید، از سال 1380 تلاش خود را آغاز کردیم. همچنین یکی دو سال گذشته، پس از تلاشهای چندین و چند ساله، نسخهی «خمسهی نظامی» که در مرکز اسناد کاخ گلستان است، در حافظهی جهانی یونسکو به ثبت رسید.
حالا ثقةالاسلام، جمع کردن آسانسور نصبشده در «خوابگاه الیزابت» را از جمله اقدامات دارای اولویت میداند که باید زودتر انجام شود.
او پس از ثبت جهانی کاخ گلستان و چند نسخهی خطی موجود در کاخ، حالا آرزو دارد که «آلبومخانه» را که دومین آلبومخانهی غنی در دنیا است، در فهرست جهانی ببیند و پس از آن هم برنامهی جهانی شدن «مرقع گلشن» و «شاهنامهی رشیدا» از نسخههای خطی موجود در گنجینهی کاخ را در سر دارد.
وی ثبت جهانی کاخ گلستان را فقط بهدلیل وجود آثار موجود در کاخ ندانست و گفت: همهی ساختمان بنا و کاشیهای بینظیرش در ثبت شدن آن نقش داشتهاند.
او به حضور رییس موزهی لوور در 10 سال گذشته در کاخ گلستان اشاره کرد و ادامه داد: او در آن زمان، پس از دیدن کاشیهای برجسته و رنگی تالار «سلام»، آنها را شاهکار هنر ایران نامید و گفت که همهی کشورها و آثار تاریخیشان را دیدهام، اما کاشیهای این تالار چیز دیگری است. رییس موزهی لوور همچنین محوطهی کاخ گلستان را محوطهای متفاوت نسبت به همهی محوطههای تاریخی دیگر در کشور دانست.
ثقةالاسلام به نصب شیشههای سنگین «سکوریت» در چند تالار تاریخی کاخ اشکال وارد کرد، گفت: در فعالیتهایی که برای حفاظت از کاخ در طول 10 سال نخست مدیریتم انجام دادم، بیشتر فضاها و آثار موجود در کاخ را به حد استانداردهای دنیا رساندیم و در 12 اردیبهشت 1389 که از کاخ گلستان رفتم، همهی اشیا، محوطهها و فضاهای کاخ به حد استاندارد جهانی رسیده بود.
او کنترل دوماه یکبار سقفها و ستونهای مجموعه را یکی از مهمترین اقداماتی دانست که با توجه به فرا رسیدن فصل زمستان باید در رأس کارها باشد و ادامه داد: پس از آمدن به کاخ گلستان، دستور دادم همهی پشت بامها و فضاها را چک کنند تا در صورت وجود ترک یا سوراخ، دستورات مناسب داده شود و اکنون این کار در حال انجام است.
ثقةالاسلام با تأکید بر اینکه حفاظت از کاخ جهانی گلستان مانند چهارماه پیش که هنوز جهانی نشده بود، نخواهد بود، اظهار کرد: وقتی یک اثر در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت میرسد، زیر ذرهبین میرود. بنابراین باید برای مرمتهای اساسی و اصولی آن دقت کرد. به همین دلیل «از هول حلیم نباید در دیگ بیافتیم».
او در عین حال معتقد است که «باید نیمهی پر لیوان را دید»، بازدیدکنندگان بناهای تاریخی آنقدر شعور فرهنگی و تاریخی دارند که به جایی نروند که نباید به آنجا رفتوآمد شود.
او در ادامه، همراه خبرنگاران ایسنا به دیدن بخشهایی از کاخ گلستان رفت که در سه سال گذشته، موفق به دیدن آنها نشده بود. ثقةالاسلام در «عمارت بادگیر»، «باب عالی»، «شمسالعماره» و «عمارت برلیان» حضور یافت و در این بازدید، بار دیگر خدا را برای حضورش در کاخ گلستان شکر کرد.
رییس کاخ گلستان از اینکه هنوز پس از 35 سال بهخاطر برخی کمبودها نتوانسته عمارت «برلیان» را روی بازدیدکنندگان باز کند، ناراحت است.
او با بیان اینکه بخش زیبایی از تاریخ کشور (بهجز فقط ششماه در سالهای گذشته) در معرض دید مردم قرار نگرفته است، گفت: برای اینکه بتوانیم به همهی موزهها بهطور کامل سرویس دهیم، به راهنما و مراقب آثار نیاز داریم. اکنون با وجود جهانی شدن کاخ گلستان، هنوز از طرف یونسکو برای کمک مالی، چیزی به ما اعلام نشده است.
وی تمیز کردن بخشهای مختلف کاخ - موزهی گلستان از گردوغبار را از دیگر مسائل مورد توجه در این مجموعهی جهانی دانست.
با ثقةالاسلام در حیاط کاخ گلستان همقدم شدیم، در راه رفتن، نگاه کردن و حرف زدن او، عشق وجود دارد؛ اما مقابل «شمسالعماره» که رسیدیم، خشم به صورتش آمد و نسبت به برداشتن پردهی مقابل ایوان «شمسالعماره» اعتراض کرد و از معاونش - جبار آوج - خواست تا هرچه زودتر برای نصب دوبارهی پردههای این ایوان، بنای عمارت «شمسالعماره» در سمت روبه خیابان ناصرخسرو و همچنین ایوان «تخت مرمر» فکری کند.
او با گله گفت: متوجه نمیشوم چرا باید پردهها برداشته شوند؛ نور شدید آفتاب، گرما و سرمای زیاد برای این بناها ضرر دارد و حتی شیشهی «باب عالی» در سمت خیابان ناصرخسرو شکسته است؛ متأسفانه مدتی پیش، چون پردهی مقابل عمارت به سمت ناصرخسرو برداشته شد، با سنگ به شیشه زدند و آن را شکستند.
رییس کاخ گلستان از حضور گروههای فیلمبرداری در این مجموعه استقبال و اظهار کرد: اگر کار گروهها به فضای کاخ و آثار آن، آسیبی وارد نکند، ساخت برنامهی مستند یا فیلمهای تلویزیونی برای معرفی هرچه بهتر این کاخ جهانی، موثر است. نباید کاخها را انبار کنیم و نگذاریم کسی آنها را ببیند، اینها سرمایهی کشورند.
ثقةالاسلام از اعتمادش به امین اموالهایی که زمان حضور گروههای فیلمبرداری همقدم با آنها در پشت صحنه حضور دارند، گفت و ادامه داد: آنها با کوچکترین قدم اشتباهی که یکی از اعضای گروه بردارد، حتی تا پای تعطیل کردن کار گروه فیلمبرداری هم میروند و نمونهی آن، اشتباه سهوی یکی از اعضای گروه فیلمبرداری در چند سال پیش است که کارگردان در آن زمان قول تکرار نشدن آن اتفاق را داد.
او دربارهی نوع چینش آثار در بخشهای مختلف و چگونگی نمایش آثار گنجینههای کاخ گلستان نیز اظهار کرد: گاهی تعدادی از تابلوها، شیشهها و آثار کمحجم با صلاحدید امین اموالهای کاخ - موزهها بهصورت چرخشی بهنمایش درمیآیند.
در ادامهی این بازدید، ثقةالاسلام برای ملاقات با مهمانهایی از روسیه و فرانسه از ما جدا شد و ما ادامهی راه را با معاون کاخ گلستان همراه شدیم. او که از دورهی نخست مدیریت با ثقةالاسلام همراه بوده، از برخی اقدامات که در زمان نبودن مدیر قدیمیاش در کاخ توسط دو مدیر دیگر انجام شده است، سخن گفت.
همراه با جبار آوج، به دیدن «عمارت برلیان» رفتیم؛ آثارش مانند نامش، به زیبایی میدرخشیدند، آنقدر زیبا و چشمگیر بودند که هرچند قدری غبار نبودن گردشگر روی آنها را گرفته بود، ولی از رضایت حضور در این بخش از کاخ، نمیشد خوشحال نبود.
همچنین به «باب عالی» رفتیم که مدتی دفتر رییس کاخ و پس از آن، دفتر معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری - مسعود علویانصدر - در آنجا بود. دفتر در طبقهی بالا قرار دارد، از پلهها که بالا میرویم، باید روی موکتهای قرمز قدم بگذاریم که در زمان حضور همان معاون میراث فرهنگی به این بخش از کاخ اضافه شده است! البته شاید از روی خوششانسی باشد که موکتها با چسب نصب نشدهاند و به گفتهی آوج، میتوان آنها را برداشت و این عمارت را به حالت نخست برگرداند.
در نزدیکی ورودی این عمارت، بخش «خورشیدکلاه» قرار دارد؛ جایی که به خیابان ناصرخسرو متصل میشود. یکی از مدیران قبلی این کاخ، قصد داشت با ایجاد نمایشگاه «دالان تاریخ»، ورودی سمت ناصرخسرو را به کاخ گلستان باز کند؛ اما حالا ثقةالاسلام و آوج این اقدام را غیرمنطقی میدانند و معتقدند، وقتی افرادی پیدا میشوند که پس از برداشتن پرده از مقابل عمارت از سمت ناصرخسرو، با سنگ شیشه را میشکنند، چه تضمینی برای حفظ شدن بنا پس از باز کردن این ورودی وجود دارد؟! این کار به نیرو و تجهیزات ایمنی زیادی هم نیاز دارد که در صورت لزوم، نخست باید آنها را تأمین کنیم.
آوج دربارهی صحبتهایی که در دورهی ریاست حمید بقایی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مطرح شده بود، مبنی بر اینکه وضعیت حقوقی مغازههای اطراف و شرایط بازگرداندن آنها به کاخ گلستان بررسی میشود، گفت: مغازههای پشت کاخ گلستان که در خیابان ناصرخسرو قرار دارند، متعلق به کاخ هستند، حتی برخی از آنها هنوز به کاخ اجارهبها میدهند؛ اما اجارههای آنها هنوز با اجارهای که در دورهی پهلوی به کاخ پرداخت میکردند، تفاوت چندانی نکرده است. به همین دلیل، رسیدن به وضعیت مطلوب در این زمینه، به اقدامات حقوقی کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و حضور چند وکیل خبره نیاز دارد.
به حیاط کاخ باز میگردیم، از آوج دربارهی سرنوشت نقارهخانهای میپرسیم که دو سال پیش، شهرداری تهران در عملیات ساماندهی محوطهی «سبزه میدان» آن را پیدا کرد و حالا زیر سنگفرشهای محوطه دفن شده است.
او در اینباره توضیح داد: محوطهی اطراف کاخ گلستان، یک سایت تاریخی است و هرچه زودتر باید اصالت به این محوطه بازگردد. متأسفانه هنوز در میدان ارگ که میایستیم، نمیتوانیم نشانی بهجز چند نرده که یادآور فضای پارک است، از کاخ گلستان ببینیم، در حالی که این کاخ هویت و نماد جهانی شهر تهران است، پس باید به فکر احیا کردن آن باشیم.
وی افزود: دفتر فنی کاخ گلستان، مدتی پیش طرحی را برای این ساماندهی آماده کرد و به شورای فنی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فرستاد؛ ولی متأسفانه آن طرح رد شد.
آوج همچنین دربارهی نماد شهر تهران، گفت: شمسالعماره، نماد کاخ گلستان است. به علاوه، تا پیش از ساخته شدن برج آزادی و معرفی آن بهعنوان نماد تهران، از این عمارت بهعنوان نماد استفاده میشد. البته طرح مُهر کاخ گلستان برگرفته از یکی از طرحهای بیضیشکل بالای ورودی ایوان «خلوت کریمخانی» است.
عمارت «سلام» و کنار آن عمارت «آینه»، هر دو شیشههای سکوریت سنگینی را برای جلوگیری از حضور گردشگران در نزدیکی آثار تاریخی دارند، شیشههایی که ثقةالاسلام قول برداشتن آنها یا جایگزین کردنشان را با شیشههای «پرکسیگلاس» یا «فایبرگلاس» داده است که با تأیید معاون میراث فرهنگی کشور اجرایی میشود.
حدود سه ساعت در کاخ گلستان گشتیم، هرچند دلمان نمیآید از این فضا دور شویم و باز هم به میان دود و سروصدا برگردیم، اما کاخ به ساعت تعطیلی خود نزدیک میشود و باید رفت.
انتهای پیام
نظرات