• چهارشنبه / ۱۶ مرداد ۱۳۹۲ / ۱۱:۱۵
  • دسته‌بندی: فناوری
  • کد خبر: 92051609358

منصوری: دیپلماسی وزارت علوم، ضد دیپلماسی علمی بود!

«خرد مدرن»، گمشده مدیریت علم و فناوری کشور در هشت سال گذشته

«خرد مدرن»، گمشده مدیریت علم و فناوری کشور در هشت سال گذشته

پایان دولت دهم، فرصت مناسبی برای بازبینی روند تحولات حوزه علم و فناوری کشور در سال‌های اخیر است. رضا منصوری، استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف که در جایگاه معاون پژوهش و فناوری دولت هشتم، سنگ بنای بسیاری از سیاست‌ها و برنامه‌های راهبردی اجرا شده در این دوره را گذاشته در گفت‌و‌گو با ایسنا به بازبینی و نقد روند تحولات علم و فناوری کشور در هشت سال اخیر پرداخته است.

پایان دولت دهم، فرصت مناسبی برای بازبینی روند تحولات حوزه علم و فناوری کشور در سال‌های اخیر است. رضا منصوری، استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف که در جایگاه معاون پژوهش و فناوری دولت هشتم، سنگ بنای بسیاری از سیاست‌ها و برنامه‌های راهبردی اجرا شده در این دوره را گذاشته در گفت‌و‌گو با ایسنا به بازبینی و نقد روند تحولات علم و فناوری کشور در هشت سال اخیر پرداخته است.

عضو فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی، ویژگی بارز این دوران را کمرنگ شدن جایگاه خرد در تصمیم‌سازی‌ها و سیاست‌گذاری‌های وزارت علوم و شورای عالی عتف توصیف می‌کند که همین امر، تبعات ناگواری را در حوزه علم و فناوری کشور بر جای گذاشته است.

وی، مهمترین انتظار جامعه علمی کشور از دولت جدید را نیز تغییر مسیر تدریجی مدیریت تحولات علمی کشور از بی‌خردی به خرد مدرن توصیف کرده و لازمه آن را شکل‌دهی گفتمانی اجتماعی در علم و فناوری کشور می‌داند؛ گفتمانی که به زعم وی نه در عرصه علم و فناوری که در سایر حوزه‌های تصمیم‌سازی نیز مجال ظهور و بروز نیافته است.

دکتر منصوری در گفت‌و‌گو با خبرنگار علمی ایسنا با بیان این که خرد مدرن در بروکراسی اداری هر کشور باید مبتنی بر یک گفتمان اجتماعی باشد و وقتی جلوی گفتمان اجتماعی گرفته می‌شود، بی خردی شروع می‌شود در بیان نمودهایی از نبود خرد مدرن در تصمیم‌گیری‌های وزارت علوم گفت: نمونه ای از این بی خردی را در متمرکز کردن جذب دانشجوی دکتری شاهد بودیم. وزارت علوم استدلال‌های متفاوتی را در این زمینه مطرح کرد که البته به هیچ وجه جدید نبودند، بلکه در دوره های گذشته بارها مطرح شده بودند ولی هیچ گاه به چنین تصمیمی منجر نشده بودند. در این دوره در گروهی بسته و متمرکز در این خصوص تصمیم گیری شد و بعد با توجه به انتقاداتی که صورت گرفت، توجیهاتی مطرح شد.

جذب متمرکز دانشجویان دکتری، مغایر با کارکردهای دانشگاه مدرن است

استاد دانشگاه صنعتی شریف درباره اشکال جذب متمرکز دانشجویان دکتری گفت: اشکال کار به نوع تلقی ما از دانشگاه بر می گردد. آموزش مقوله مهمی است که کشورهای مختلف در زمینه آن سرمایه‌گذاری کرده و سیاست‌هایی را در این راستا وضع می‌کنند مثل این که چه کار باید کرد تا امکان دسترسی به آموزش برای تمام اقشار فراهم شود و مشکلی برای تحصیل قشر محروم از سطح ابتدایی تا دانشگاه نباشد. البته وقتی به دانشگاه، می‌رسیم، تفاوت نگاه مدرن و تلقی سنتی از دانشگاه نمود می یابد. وظیفه دانشگاه به عنوان یک نهاد مدرن، رسیدگی به مشکلات کشور و حل مسائل است؛ در چنین بنیادی، آموزش در سطوح مختلف کاردانی تا دکتری هم داده می‌شود ولی هدف اصلی، آموزش نیست، بلکه حل مسائل است؛ بنابراین اگر فرقی بین دانشجوی دکتری با دانشجوی کارشناسی و فوق دیپلم قائل نبوده و تفاوتی بین نحوه جذب دانشجوی دکتری با دانشجویان سطح پایین تر نبینیم، اصل هدف را گم کرده ایم.

وی خاطرنشان کرد: دانشجوی دکتری در چارچوب «دانشگاه مدرن» که مفهومی متفاوت با دیدگاه سنتی ما نسبت به دانشگاه دارد، واجد تعریفی خاص است. اگر هدف دانشگاه حل مشکلات جامعه باشد، مسائل و مشکلاتی که انتظار می رود دانشجویان دکتری به حل آنها کمک کنند، چندان ساده نخواهند بود و انتظار می‌رود دانشجویان با همکاری پژوهشگران پسادکتری زیرنظر استادی که توان حل مساله را دارد، کار کنند؛ لذا در سطح دکتری، استاد است که تشخیص می‌دهد چه تعداد دانشجو می‌خواهد و از چه طریقی باید آنها جذب کند. اگر در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد ناچار به برگزاری آزمون هستیم، در سطح دکتری، اتفاقا باید از برگزاری هرگونه آزمون ورودی و کنکور پرهیز کرد و این اختیار را به استاد و گروه داد که افراد مناسب و توانمند را شناسایی و جذب کنند.

برخی برخوردها با اساتید منتقد در هشت سال گذشته با خرد هزار سال پیش هم مغایرت دارد!

منصوری اظهار داشت: این مساله نه فقط در تصمیم سازی های وزارت علوم مغفول مانده که حتی اجازه بحث داده نشده و اگر استادی مخالفت کرده نه با کلام و مباحثه که با نیروی قهریه و تهدید جلوی آن ایستاده اند یا امتیازات دانشگاهی فرد را گرفته یا بازنشسته‌اش کرده اند یا تعدادی جوان را به اسم دانشجو فرستاده اند که به اساتید منتقد بد و بیراه بگویند یا در وبلاگ‌ها، انواع توهین ها و عبارات زشت را نسبت به استادان به کار برده اند. چنین روش‌هایی که علی الاصول نباید جایی در وزارت علوم داشته باشد نه تنها با خرد مدرن که در مواردی با خرد هزار سال پیش هم تناسبی ندارد!

به گفته استاد دانشگاه صنعتی شریف، تمرکز در استخدام اعضای هیات علمی و تعطیل کردن یا راه‌اندازی بعضی رشته‌ها و اعلام طرح‌های ملی بدون وجود گفتمان اجتماعی از نمونه‌های دیگر تصمیم گیری بدون خرد مدرن در حوزه علم و فناوری در سال‌های گذشته بوده است.

وی درباره مفهوم «خرد مدرن» گفت: خرد مدرن به ما می‌گوید در مسائل پیچیده اجتماعی قبل از هر چیز باید مساله را به بحث گذاشت. روی فرآیند تصمیم سازی فکر کرد که چگونه باید گفتمانی را در جامعه ای خاص مطرح کرد. چگونه باید این مباحث را خلاصه کرد و از دل آن به تصمیمی مناسب رسید و بعد چگونه آن ها را اجرا کرده، محک زد و در نهایت اصلاح کرد. عدم استفاده از چنین الگویی در وزارت علوم باعث شده که هیچ سیاست‌گذاری ای چه خوب، چه بد به سیاستی معقول تبدیل نشود.

طرح‌های کلان مصوب شورای عالی عتف پشت درهای بسته تعیین شدند!

مجری طرح کلان رصدخانه ملی ایران در ادامه درباره روند اجرای طرح‌های کلان علم و فناوری در دوره اخیر گفت: در این دوره دست کم دو جور طرح ملی اعلام شده که یک گروه شامل 40 طرح کلان مصوب وزارت علوم در چارچوب شورای عالی عتف و گروه دیگر طرح‌های کلانی است که یا به تازگی به تصویب معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری رسیده اند یا طرح‌هایی بوده اند که قبلا تصویب شده و در دوره فعالیت معاونت پیگیری شده اند. طرح‌های کلان شتابگر و رصدخانه ملی از طرح‌هایی هستند که قبلا در شورای پژوهش کشور تصویب شده بودند. در تصویب طرح های کلان معاونت علمی و فناوری سعی شده حتی الامکان از خرد مدرن استفاده شود البته در مرحله اجرا پیچیدگی‌هایی هست که چندان در جریان نبوده ام و نمی‌توانم در این خصوص اظهار نظر کنم ولی آنچه مشاهده کرده ام در مجموع مثبت بوده است. در مقابل درباره طرح‌های شورای عالی عتف متاسفانه باید بگویم که روش‌های مدرن اجماع در جامعه علمی کمتر اتفاق افتاده و طرح ها در مدتی کوتاه، پشت درهای بسته و در بی‌خبری کامل تصویب شده اند و چگونگی تصمیم‌گیری، اجرا و تخصیص بودجه به این طرح ها چندان روشن نیست؛ به طوری که حتی مطمئن نیستم که اعضای خود شورا از چگونگی تصمیم‌گیری درباره طرح‌ها خبردار باشند که عیب بسیار بزرگی برای مدیریت علمی کشور است.

دکتر رضا منصوری

وی خاطرنشان کرد: نکاتی که مطرح شد در نقد ساختار تصمیم‌گیری در خصوص طرح‌ها بوده ولی عناوین و جزئیات برخی طرح‌ها را هم که می‌بینم تاسف می‌خورم که البته ورود به این بحث نیازمند بررسی دقیق‌تر و دسترسی به اسناد بیشتر است.

ابهام چند ساله در شرح وظایف معاونت علمی و فناوری!

معاون پژوهشی وزیر علوم در دولت اصلاحات در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا که نظر وی را درباره بحث‌های مطرح در روزهای اخیر در خصوص ابقا یا انحلال معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری جویا شد به تجربه ایجاد معاونت و عملکرد آن در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: از بدو تشکیل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در دولت نهم، ابهاماتی در خصوص شرح وظایف آن و تمایز مسوولیت‌های معاونت با وزارتخانه‌های علوم و بهداشت وجود داشت که هیچ وقت سعی نشد این اختلافات برطرف شود. وجود این مشکل متاسفانه باعث شد در مواردی فعالیتی در معاونت یا این وزارتخانه ها شروع شده و با مخالفت دیگری از اجرای آن جلوگیری شود.

وی خاطرنشان کرد: این که اساسا وجود چنین نهادی (معاونت علمی) در سطح عالی دولت چه قدر ضرورتی است، کاملا جای بحث دارد؛ کشورهای زیادی در دنیا هستند که معاونت علمی یا وزارت علوم ندارند و در مقابل کشورهای زیادی یکی یا هر دو نهاد را دارند؛ لذا نمی‌توان با نگاه به کشورهای خارجی به الگوی مشخصی رسید و باید ببینیم کشور ما در این زمینه به چه ساختاری نیاز دارد. با ایجاد معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، چند سازمان که وظایف خاص خود را داشتند در هم ادغام شده و وظایف جدیدی هم به مجموعه آنها محول شد و شاید بتوان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری را یک «مجموعه ناهمگن ادغام شده در هم» توصیف کرد که مطمئنا نیازمند یک بازبینی ساختاری جدی است تا مشکل تداخل وظایف آن با وزارتخانه های مرتبط برطرف شود.

منصوری ابراز امیدواری کرد که در دولت یازدهم، مسوولانی در معاونت علمی و وزارتخانه‌های علوم و بهداشت گمارده شوند که با تفاهم کارها را پیش برده و مانع از ایجاد اختلال در امور علمی کشور شوند و این توانایی را هم داشته باشند که با تفاهم، مشکل تداخل شرح وظایف این دستگاه‌ها را به طور کامل برطرف کنند.

معاونت علمی ریاست جمهوری را نباید یک شبه منحل کرد!

وی گفت: شاید دولت آینده به هر جهت به سمت انحلال یا کوچک کردن ساختار معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری هم برود که در این صورت نیز نباید شتابزده عمل کرد و نهادی را که هفت، هشت سال فعالیت کرده یک شبه تعطیل کرد بلکه باید همانند هر نهاد اجتماعی به آن فرصت داد که ظرف چند سال زمینه انحلال تدریجی خود را فراهم کند.

منصوری در پاسخ به این سوال که آیا اساسا وجود نهادی مثل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری که بتواند از جایگاهی بالاتر از وزارت علوم، سایر وزارتخانه ها را به تبعیت از سیاست‌ها و برنامه های حوزه علم و فناوری وادارد، ضروری نیست به ایسنا گفت: این استدلال برای وجود معاونت چندان قوی نیست و اگر هدف این بود دولت می‌توانست به روش‌های دیگر برخی وظایف وزارت علوم را حفظ کرده و طوری برنامه ریزی کند که وزارتخانه های دیگر هم از تصمیمات وزارت علوم حرف شنوی داشته باشند. اصولا هر وزارتخانه نماینده قوه مجریه در حوزه مسوولیت‌های خود است و اگر وزارتخانه ای تصمیمی بگیرد، سایر وزارتخانه‌ها ملزم به تبعیت از آن هستند و حتما نباید از جایگاهی در سطح رییس جمهور به وزارتخانه ها تکلیف شود. البته مستقل از این استدلال، مسائل و اموری دیگری هستند که پیگیری آنها از طریق ساختاری مثل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به نحوی بهتر صورت می‌گیرد. مثلا شاید مناسبتر باشد که اموری مثل بخش‌های ستادی علم و فناوری و صندوق حمایت از پژوهشگران مستقیما زیر نظر ریاست جمهوری باشند تا یک وزارتخانه خاص و البته شاید لازم باشد برخی بخش‌ها اساسا تعطیل شوند.

رشد مقالات علمی کشور از سیاست‌های اساسی معاونت پژوهشی وزارت علوم در دوره صدارت دکتر منصوری بود. رشدی که با شیبی خیره کننده در سالهای اخیر تداوم داشته است.

در ادامه این گفت‌و‌گو، نظر وی را در خصوص وضعیت تولیدات علمی کشور در هشت سال اخیر پرسیدیم.

دکتر رضا منصوری

بازنگری در سیاست رشد مقالات علمی، ضروری بود

منصوری با ابراز خرسندی از این که آمار مقالات علمی کشور با پیگیری سیاست‌هایی که در اوایل دهه 1380 در معاونت پژوهشی وزارت علوم پایه ریزی شد در حال رشد است به ایسنا گفت: البته نباید از نظر دور داشت که تاکید بر رشد مقالات علمی که علی رغم تلاش‌هایی که خصوصا در ابتدای روی کار امدن دولت نهم برای حذف آن شد، تداوم پیدا کرد، سیاستی مقطعی بود و هیچ گاه انتظار واقعی ما از سیاست تشویق مقالات آی اس آی این نبود که علم و فناوری کشور توسعه پیدا کند، اگر چه این یک شاخص پذیرفته شده بین‌المللی است.

تلقی من این بود که ما باید «مشق علم» کنیم؛ تمرین نوشتن به زبان بین‌المللی، تمرین آداب حضور و خلاصه «مشق ادب علمی».

وی خاطرنشان کرد: تا اواسط دهه 1370 یعنی حدود یک دهه که از رشد مستمر تعداد مقالات بین‌المللی پژوهشگران ایرانی می گذشت، تنها حدود سه درصد از هیات علمی دانشگاه‌های کشور برونداد پژوهشی به صورت مقاله داشتند که مایه سرشکستگی علمی ما در دنیا بود. برای روشن کردن چراغ پژوهش یا نمود نوشتاری ان، لازم بود سیاستی اتخاذ شود که ساده ترین سیاست همین سیاست تشویق مولفان مقالات پژوهشی بود که در عمل هم کاملا موفق بود و توانست پژوهشگران را حتی در بخش خصوصی به مشق علم ترغیب کند. حداقل حاصل این سیاست افزایش اعتبار علمی ایران در سطح بین‌المللی بود به طوری که مقالات و گزارش‌های متعددی درباره «رشد موشکی تولید علم ایران» در دنیا نوشته شد.

هدف علم، رشد تعداد مقالات نیست!

معاون پژوهشی وزیر علوم در دولت هشتم با تاکید بر این که تولید علم به هیچ وجه در تولید مقاله خلاصه نشده و هدف علم، رشد تولید مقالات نیست، اظهار داشت: در ادامه سیاست تشویق مقالات که سیاستی مقطعی بود قرار بود سیاستهای دیگری هم اتخاذ شود که کیفیت تولیدات علمی کشور ارتقا یافته و مهمتر از آن، بال‌های دیگر علم کشور هم رشد کند که با تغییر مدیریت این امر میسر نشد که امیدوارم در دولت جدید این رویکرد صرف به رشد مقالات تعدیل شده و به رشد سایر بخش‌ها نیز توجه شود.

استفاده نکردن از خرد مدرن به پسرفت دانشگاه ها در سال‌های اخیر منجر شد

وی با ابراز این عقیده که عدم استفاده از خرد مدرن در سال‌های اخیر به پسرفت دانشگاه‌های کشور منجر شده است، اظهار داشت: طی چند سال گذشته ساختارهای بسیار مهمی در دانشگاه‌های کشور خرد شدند که برای زنده ماندن موجودی به نام دانشگاه به شدت حیاتی بودند. این که مدیری بگوید من نماینده رییس دانشگاه هستم و رییس دانشگاه، نماینده وزیر علوم و وزیر، نماینده رییس جمهور و رییس جمهور نماینده ولی فقیه است پس هر چه می گویم، درست است! نتیجه ای جز تضعیف جایگاه ولایت فقیه ندارد که متاسفانه در سال های اخیر چنین رفتارهایی را بارها در دانشگاه ها شاهد بوده ایم.

استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه با بیان این که شاخص‌های کمی متعددی برای ارزیابی پیشرفت دانشگاه ها وجود دارد که می‌توان بتوان براساس آن‌ها در این خصوص ارزیابی دقیقی انجام داد، اظهار داشت: افزایش تعداد دانشجو شاید شاخصی برای پیشرفت علم در یک کشور باشد ولی مطمئنا این پارامتر نه تنها شاخص پیشرفت دانشگاه نیست که مولفه ای منفی در ارزیابی دانشگاه نیز تلقی می‌شود. دانشگاه با ارتقای کیفیت، افزایش تعداد آ‌زمایشگاه‌ها و اساتید کیفی و قراردادهایی که با صنعت دارد، پیشرفت می‌کند البته قراردادهایی که صوری نباشد و به دستاوردی در جهت حل مشکلات صنعت منجر شوند. با توجه به تعریفی که از دانشگاه مدرن داریم، دانشگاه‌ها وقتی پیشرفته تلقی می‌شوند که بتوانند مشکلات کشور را حل کنند. البته این شاخص‌ها کاملا هم قابل کمی سازی هستند. با این حال هیچ کدام از این شاخص‌ها که می‌توانند نشان دهنده پیشرفت دانشگاه‌ها باشند از سوی وزارت علوم اعلام نشده و در مقابل شاخص‌هایی مثل افزایش تعداد دانشجویان که به افت کیفیت آموزشی منجر می شود یا روش‌های غلط جذب استاد که پیش گرفته شده، نشانه پسرفت دانشگاه‌های ماست.

فرار مغزها در هشت سال گذشته تشدید شد

منصوری خاطرنشان کرد: مطمئنم اگر آماری از فرار مغزها منتشر شود که تهیه چنین آماری در سطح ملی چندان هم پیچیده نیست، این روند در سالهای اخیر تسریع شده است. مبنای نظر من افزایش فزاینده تعداد توصیه نامه‌هایی است که برای دانشجویان صادر می‌شود. یادم هست 10 سال پیش که دنبال دانشجویان ایرانی رشته نجوم در دانشگاه های خارج بودیم تعداد آنها، انگشت شمار بود ولی الان فهرستی شامل حداقل 100 دانشجوی ایرانی داریم که در همین هفت، هشت سال اخیر از کشور خارج شده اند. اگر آمار رشته های دیگر را هم بررسی کنید در بسیاری از موارد به نتیجه مشابهی می‌رسید.

ادغام دانشگاه‌ها برای بالا بردن کاذب رتبه علمی از بدترین اتفاقات سال‌های اخیر بود

عضو فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی در ادامه درباره انتظارات خود از دولت آینده در حوزه علم و فناوری گفت: در وهله اول امیدوارم در زمینه چگونگی مدیریت علمی کشور بازنگری جدی صورت گیرد و بحث‌های بسیار مفصلی که در اوایل دهه 80 در این زمینه در وزارت علوم مطرح بود، براساس تجربه هشت سال گذشته بازبینی و پیگیری شود. مدیریت علمی، بسیاری از مسائل را در برمی‌گیرد از جمله این که دانشگاه‌ها به این سمت بروند که شاخص‌های کمی و کیفی رشد دانشگاه‌ها را شناسایی کرده و بر اساس آن برنامه‌ریزی کنند تا شاهد تکرار اتفاقاتی مثل تقلب‌های صورت گرفته برای گنجاندن نام دانشگاه های کشور در فهرست دانشگاه های برتر دنیا نباشیم. ادغام دانشگاه‌ها برای بالا بردن کاذب رتبه علمی آنها با انتشار مقالات آنها تحت یک نام، بدترین کاری است که در سال‌های اخیر شاهد بودیم. اتفاقی که در ادغام دو دانشگاه علوم پزشکی ایران و تهران افتاد و حتی دانشگاه صنعتی اصفهان هم به دانشگاه صنعتی شریف پیشنهاد کرده بود، دو دانشگاه اسما یکی شوند و مقالات دو دانشگاه به یک آدرس نوشته شوند که مخالفت کردیم. این قبیل اقدامات که چیزی جز خودفریبی نیست تنها مایه شرمندگی ما در برابر نسل‌های آینده خواهد بود.

رونمایی از اولین قطعه تلسکوپ ملی ایران

تعطیلی تابستانی دانشگاه‌ها، نشانه تلقی غلط ما از مفهوم دانشگاه است

استاد دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف در ادامه با انتقاد از تعطیلی یکی، دو ماهه اکثر دانشگاه های کشور در تابستان اظهار داشت: این که دانشگاه ها را تعطیل کرده و استادان را ملزم کنیم که در این مدت برای حضور در دانشگاه از حراست اجازه بگیرند، ممکن است با معنی یک آموزشکده علمی هماهنگ باشد ولی با دانشگاهی که ما از آن حرف می زنیم و قرار است مسائل پیچیده جامعه را حل کند هیچ گونه سنخیتی ندارد. این که دانشگاه‌ها را به سطح یک آموزشکده تنزل داده و یکی، دو ماه هم آن ها را تعطیل می‌کنیم نشانه تصور غلطی است که از دانشگاه‌ها دادیم.

وی در گفت‌وگو با ایسنا خاطرنشان کرد: یک خانم استاد دانشگاه تعریف می‌کرد قبل از تعطیلی دانشگاه‌ها با خاموشی چراغ‌های راهروها مواجه شده و از مسوولان دانشگاه خواسته لااقل یک چراغ را روشن بگذارند تا هنگام تردد در دانشگاه از تاریکی نترسد! رییس یک انجمن علمی هم که دفترش در یکی از ساختمان‌های دانشگاه تهران است می‌گفت «به انجمن اعلام کرده اند به دلیل صرفه جویی در مصرف برق ساختمان فقط یکشنبه و چهارشنبه می‌توانند در دفتر حضور پیدا کنند!» وقتی کسانی چنین نگاهی به دانشگاه‌ها دارند بهتر نیست که کلا دانشگاه‌ها را تعطیل کنند تا صرفه جویی بیشتری شود؟ جالب است وقتی چنین نگاهی به دانشگاه ها وجود دارد برخی با افتخار از رشد دانشگاه ها صحبت می‌کنند!

معاون پژوهشی وزیر علوم در دولت هشتم در زمینه وضعیت فناوری‌های پیشرفته در کشور نیز گفت: اواخر دهه 1370 بحث‌های زیادی در زمینه فناوری‌ها داشتیم که به اعلام سه فناوری نانو، اطلاعات و زیست فناوری به عنوان اولویت‌های فناوری‌ کشور منجر و مقرر شد برنامه‌های ویژه ای برای توسعه آنها در کشور داشته باشیم. این سه فناوری بعدها سرنوشت متفاوتی پیدا کردند به طوری که رشد زیست فناوری عملا متوقف شد، در زمینه فناوری اطلاعات به دلیل نیاز دولت به توسعه سیستم‌های دولت الکترونیک در برخی بخش‌های کاربردی توفیقاتی حاصل شد که البته با آن چه در سند مربوط به توسعه این فناوری پیش‌بینی شده بود، فاصله دارد و در زمینه فناوری نانو هم با اجرایی شدن برنامه ریزی صورت گرفته در دولت هشتم و با حمایت دولت‌های نهم و دهم، شاهد پیشرفت‌های خوبی بودیم. البته در زمینه نانوفناوری هم متاسفانه تاکید زیادی بر مقالات است که اگرچه خود موسس چنین سیاستی بوده ام ولی از ابتدا آن را سیاستی مقطعی می دانستم که امیدوارم در دولت جدید این مساله تعدیل شده و در کنار احیای زیست فناوری و IT شاهد رشد متوازن نانوفناوری کشور در ابعاد مختلف باشیم.

گسترش همکاری‌های علمی بین‌المللی از دیگر سیاست‌های محوری دکتر منصوری در دوران تصدی معاونت پژوهش و فناوری وزارت علوم بود. وی ضمن پیگیری این سیاست در سطح دانشگاه ها، نمایندگی ایران در طرح «سزامی» - به عنوان بزرگترین طرح علمی مشترک خاورمیانه - را نیز برعهده داشت. در ادامه این گفت‌و‌گو نظر منصوری را در خصوص وضعیت همکاری‌های علمی بین‌المللی ایران در سال‌های اخیر جویا شدیم.

وی ابراز عقیده کرد: در زمینه گسترش همکاری‌های علمی بین‌المللی در هشت سال گذشته تقریبا کار جدیدی شروع نشده و طرح‌هایی هم که از قبل وجود داشته اند بسیار کند شده و برخی نظیر طرح «سزامی» به زحمت حفظ شده حال آن که با توجه به رویکرد کلی انقلاب اسلامی، کشور باید به سمت توسعه این قبیل همکاری‌ها برود.

دیپلماسی علمی وزارت علوم نوعی ضد دیپلماسی علمی بود!

منصوری با اشاره به ارائه سند دیپلماسی علمی از سوی وزارت علوم به شورای عالی انقلاب فرهنگی در روزهای خبر اظهار داشت: امیدوارم این سند

شبیه دیپلماسی علمی وزارت علوم نباشد که در واقع نوعی ضد دیپلماسی علمی بود و امیدواریم دولت جدید با بررسی مناسب این سند از تداوم وضعیت موجود که نتیجه ای جز از دست رفتن فرصت‌های فراوان رشد علمی کشور در پی نداشته جلوگیری کند.

نماینده سابق ایران در شورای بین‌المللی سزامی در ادامه با اشاره به فراز و فرودها و مشکلات پیش آمده در زمینه عضویت ایران در طرح سزامی (مرکز تابش سینکروترون برای علوم کاربردی و به کارگیری آن در خاورمیانه) گفت: ایران به عنوان یکی از اعضای اصلی طرح متعهد شده که حق عضویت سنگینی بپردازد و قاعدتا می تواند امتیازات زیادی بگیرد ولی به دلیل ضعف دیپلماسی علمی، امکان مشارکت کشور در ساخت برخی قطعات سینکروترون سزامی که محققان ما توانایی آن را دارند سلب شده است.

منصوری خاطرنشان کرد: در مورد پروژه شتابگر بزرگ سرن خوشبختانه همکاری ما قطع نشده و امیدوارم این همکاری ها توسعه پیدا کند. مذاکرات مربوط به مشارکت ایران در طرح سرن در دهه 1370 انجام شده و از تاریخ تعداد زیادی از دانشجویان و محققان ما با این طرح همکاری کرده اند. مشارکت در چنین پروژه هایی ضمن ارتقای جایگاه علمی کشور و تربیت نیروهای متخصص جوان ما می تواند در کاهش تنش‌ها و تحقق صلح بین‌المللی نیز موثر باشد.

استاد دانشگاه صنعتی شریف در پایان با اشاره به امیدهای تازه ای که با پیروزی دولت «تدبیر و امید» در دل دانشگاهیان و جوانان ایجاد شده، ابراز امیدواری کرد با تدبیر دولت دکتر روحانی و دمیده شدن روح نشاط و امید به آینده در دانشگاه‌ها و فراهم شدن زمینه مشارکت بیشتر دانشگاهیان و جامعه علمی در تصمیم‌سازی‌ها براساس خرد مدرن، شاهد کاهش مهاجرت نخبگان و بهره گیری هر چه بیشتر از ظرفیت‌های جامعه علمی و دانشگاهی در راستای جبران عقب ماندگی‌ها و توسعه و پیشرفت روزافزون کشور باشیم.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۲-۰۵-۱۶ ۱۳:۵۱

واقعاً مغرضانه و جانبدارانه و بدور از واقعیات مربوط به تغییرات اساسی و شگرف دانشگاهها در سالهای اخیر بود. 12 سال دانشجو هستم و بهبود و حرکت روبه جلوی دانشگاهها در طی این سالهای اخیر به هیچ وجه (تاکید می کنم به هیچ وجه) با هیچ دوره ای قابل مقایسه نیست. هرچند زمینه برای کارهای جدید زیاد است. چرا بجای دیدن فرصتهای پیشرفت، پا روی دیگران می گذاریم تا جایگاهی کسب کنیم؟