والیبال و موفقیتهایش این روزها نقل همه محافل و گردهماییهای اجتماعی است. بدون تردید موفقیتهای والیبال را میتوان از زوایای مختلفی بررسی کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، تیم ملی والیبال ایران در سالهای اخیر همواره گل کاشته است. درخشش ملی پوشان در مسابقات لیگ جهانی و پیروزی مقابل تیمهای آلمان و کوبا و صربستان و ایتالیا موجب تجلی غرور ملی ایرانیان شده و کوچک و بزرگ را شادمان ساخته است.
بدون تردید مدیریت امیر خوشخبر به عنوان سرپرست تیم ملی یکی از پایههای موثر در موفقیتهای والیبال به شمار میرود. چنانکه زرینی و داودی معتقدند نصف موفقیتهای والیبال مرهون خدمات خوشخبر است. زرینی که حالا به عنوان با تجربهترین مهره تیم ملی در کنار پدیدههایی چون رحمان داودی در پیروزیهای والیبال نقش آفرینی میکند سعی دارد مثل همیشه از نظر روحی پشتوانه محکمی برای جوانترها باشد. داودی هم بعد از درخشش در بازی مقابل ایتالیا حالا به روزهای روشنتر والیبال ایران میاندیشد.
امیرخوشخبر(سرپرست)، حمزه زرینی و رحمان داودی (ملیپوشان والیبال) با حضور در خبرگزاری ایسنا در فضای دوستانه و صمیمی از دیدگاهها، خاطرات و تجربیات خود در لیگ جهانی گفتند.
*لیگ جهانی ، تجربهای جدید و خاطرهای خوب
امیرخوشخبر: لیگ جهانی به هر حال مثل سایر مسابقات شرایط خاصی داشت. هر مسابقه اهمیت خاص خودش را دارد. سخت بود و تا به حال پیش نیامده بود که این تعداد مسابقه را در کشورهای مختلف تجربه کنیم. واقعا این یک تجربه جدید برای والیبال ایران به شمار میرفت. اینکه تیم ملی بتواند خود را در طول یکماه آماده نگاه دارد و 22 بازیکنی که در ترکیب حضور داشتند همگی انگیزه خود را حفظ کنند برای ما با ارزش بود. این مسابقات برای خود من شرایط خیلی سختی را رقم زد. اصلا مسابقات لیگ جهانی یک وسواس خاصی داشت. مسئولان برگزاری مسابقات میلیمتری حساسیت به خرج میدادند. برای من خیلی عجیب بود و حتی پیراهن را با خط کش اندازه میگرفتند تا در صورت خطا جریمه 5هزار دلاری در نظر بگیرند. خیلی از این بابت "دنگ و فنگ" داشت. مقدمات حضور در این مسابقات همه و همه تجربه جدیدی بود. خود را در بین تیمهای خوب دنیا میدیدیم که روی ایران حساب ویژهای باز میکنند.
حمزه زرینی: نوع تجربه بازی در لیگ جهانی برای ما جدید بود. سفر از یک کشور به کشور دیگر برای ما جالب بود. قبلا معمولا در تورنمنتهای مختلف به میزبانی یک کشور بازی میکردیم ولی برگزاری این نوع مسابقه و شرکت در آن برای خود من تجربه جدیدی به همراه داشت. تطبیق با اختلاف زمانی زیاد و دو روز پشت سر هم با یک تیم بازی کردن کاملا جدید بود. من از حضور در این مسابقات راضی بودم البته از خودم راضی نبودم. نوسان زیادی داشتم در این روزها هم از ما خیلی انتقاد کردند!
رحمان داودی: لیگ جهانی پدیده عجیبی است. خیلی سخت است که در آن بازی کنید. اینکه میگویند سطح مسابقات لیگ جهانی با المپیک برابری میکند واقعا حرف درستی است. لیگ جهانی یکی از معتبرترین مسابقات جهانی است و به دلیل سفرهای طولانی شرایط ویژهای دارد. من فکر میکنم ولاسکو خیلی خوب از 22 نفر استفاده کرد و در طول مسابقات مختلف خیلی خوب نتیجه گرفت. شاید سطح لیگ جهانی به جرأت بالاتر از مسابقات جهانی است. بالاخره در هر رشتهای یک تورنمنت اهمیت ویژهای دارد. به نظرم در والیبال، لیگ جهانی حتی از المپیک هم سختتر است.
*خاطرههای تلخ و شرین...
امیر خوشخبر: خوشبختانه از نظر نحوه برگزاری و حضور در این مسابقات سربلند بودیم و هیچ اشکالی از ما نگرفتند به قول معروف "سوتی" ندادیم. با سرپرست تیم ایتالیا صحبت میکردم و آنها میگفتند که در سال اول حضورشان در لیگ هزار ایراد داشتند اما خوشبختانه به واسطه تجربیاتی که ولاسکو در اختیار من قرار میداد، خوب سربلند شدیم. پیروزی بر ایتالیا و خوشحالی که از طرف مردم به ما میرسید خیلی به ما انرژی میداد انگار همین دیروز بود که ایتالیا را شکست دادیم.
رحمان داودی: خیلیها میگویند که در بازی با ایتالیا به میدان رفتی و پدیده شدی، اما خودم اینطور فکر نمیکنم. فقط قدری خوششانس بودم که در آن برد سهیم بودم. هر کس دیگری هم جای من به میدان میرفت فکر میکنم خوب بازی میکرد، چرا که اصلا جو تیم ملی ایران در روز بازی با ایتالیا خیلی خاص بود. وقتی داشتم به زمین میرفتم به حمزه گفتم خیلی استرس دارم. زرینی گفت فقط در 10 امتیاز اول را سعی کن خوب بازی کنی و بقیهاش خودش درست میشود. اصلا این حرف "کوکم" کرد. فرقی نمیکرد چه کسی در زمین باشد. شاید هر کسی به میدام میرفت میتوانست بازی را ببرد. بهترین خاطره من در گیم پنجم بازی دوم ایتالیا بود. وقتی رفتیم در زمین و خیلی استرس داشتم. با همان حال به سعید معروف گفتم به بازیکنان تاکید کن که خوب سرویس بزنند. او پاسخ داد حالا خودت برو و اولین سرویس را بزن. یکدفعه شوکه شدم و گفتم تو را خدا به ولاسکو بگو بازی را یکدنده بچرخاند من نمیتوانم سرویس بزنم اما قبول نکرد. گفتم یا امتیاز کامل میگیریم یا این توپ را خراب میکنم. خوشبختانه امتیاز اول گیم پنجم بازی با ایتالیا را مستقیم گرفتم. این خاطره خیلی خوبی برای من شد. کلاً روزهایی که در ایتالیا بودیم خاطرات خوشی برای ما رقم خورد.
اصلا خاطره بدی به ذهنم نمیرسد. نمیخواستم رفتن و همراه بودن با تیم ملی برایم بزرگ باشد تا اگر نرفتم از این موضوع ناراحت نشوم. شاید اوایل که برای بازی با روسیه در اردو نبودم بالاخره سخت بود. یکی از آرزوهای بزرگ پدرم این بود که در ترکیب تیم ملی بزرگسال باشم. اوایل خیلی مخالف بود که وارد ورزش شوم و مثل همه پدر و مادرها دوست داشت که دکتر و مهندس شوم. اما بعد که به تیم ملی پیوستم دیگر یکی از آرزوهایش این بود که بازیهای من را ببیند. بزرگترین لذتی که من از این بازیها بردم این بود که پدر و مادرم هم خیلی خوشحال بودند.
حمزه زرینی: هر کس یک شخصیتی دارد. ولی خوب نوع بازی من و جنگندگی که دارم شاید به بقیه هم روحیه بدهد. در سالهایی که برای تیم ملی بازی کردهام زیاد و بیشتر از اینکه به بازی خودم توجه کنم کاری به کار کسی نداشتم اما بعدا متوجه شدم که ناخودآگاه در زمین نقش یک لیدر را داشتهام. البته در لیگ جهانی امسال من کمتر بازی کردم اما سایر نفرات خیلی خوب کار کردند و واقعا هر ترکیبی که ولاسکو در زمین گذاشت جواب داد. همدلی خوبی در تیم بود هیچ کس گلایه نمیکرد که چرا در ترکیب نیست. من شاید در ذهن خودم ناراحت میشدم اما این موضوع به هیچ کس منتقل نمیشد. برای همه مهم و اصل نتیجه گرفتن تیم بود. الان همه میگویند که والیبال ایران موفق بود و نمیگویند که فلانی چطور کار کرد.
*لژیونر شدن، ماندن یا رفتن مساله این است
امیر خوشخبر: البته بازیکنان ایرانی در سطح جهان دیده شدند. یکی دو نفر هم شرایط مناسبی پیدا کردند. حتی چند باشگاه من را واسطه قرار دادند و به من ایمل زدند که با چند بازیکن صحبت کنم. چند دلیل دارد که بازیکنان ایرانی یا جذب لیگهای خارجی نمیشوند و یا اینکه خودشان تمایلی ندارند بروند. اولا تفاوت دستمزدهای داخلی با تیمهای خارجی زیاد است. اینجا به هر حال بازیکن ملی پوش و ستاره قطعا بالاترین دستمزدها را میگیرد. اما در ایتالیا باید برود چند سال جا بیفتد و شاید در یکی دو سال اول حقوق چندانی نگیرد و کلا به اندازهای باشد که گذران زندگی کند. اگر بعد از آن خوش درخشید میرود در سطح خیلی بالا حقوق میگیرد. پس یک مورد این است که بازیکنان خودشان تمایلی نشان نمیدهند. شاید اگر دو آژانس اگر پیگیر کار بازیکنان باشد بتوانند جایی برای ملی پوشان ایران در لیگهای خارجی باز کنند.
اما بحث دیگر به مشکلات حضور بازیکنان و اتباع ایرانی در کشورهای خارجی بر میگردد. شما حساب کنید کشوری مثل ایتالیا اگر بخواهد بازیکن جذب کند اگر فرد مورد نظر را از روسیه یا صربستان بگیرد مشکل ویزا و اقامت ندارد اما اگر همان باشگاه دنبال بازیکن ایرانی باشد با هزار مشکل اقامتی روبرو میشود. بازیکنها معمولا زبان نمیدانند. به هر حال دلایل زیاد است. همین که چند بازیکن ایرانی با همه این شرایط در لیست خرید باشگاههای ایتالیا رفتند جای خوشحالی دارد.
رحمان داودی: در ادامه صحبتهای خوشخبر باید بگویم که واقعا بحث مالی برای ما مناسب نیست. بعد از بازی با ایتالیا تیم باشگاهی"سیچلو" با من و حمزه زرینی وارد مذاکره شد. تمام مسئولان باشگاه که حدود 10 نفر بودند با ما صحبت کردند. از هیچ نظر مشکلی نداشتند. حتی مسکن را هم تامین میکردند اما بحث مالی که پیش آمد میگفتند در سال اول فقط به اندازهای دستمزد میدهند که گذران زندگی کنیم. بعد اگر سال دوم خودی نشان دادیم دستمزدها بیشتر میشود.
حمزه زرینی: انصافا در والیبال که اصلا بحث دلالی وجود ندارد. تا کنون کسی به من پیشنهاد نداده است که برایم تیم پیدا کند. ولی الان شاید نهایت دو نفر خوب بگیرند. اما سایر افراد در سطح معمولی و حتی رو به پایین قرارداد بستهاند. در آمدی که ما از والیبال داریم در حدی است که میتوانیم گذران زندگی خوبی داشته باشیم ولی حساب کنید مگر چند سال میتوانیم والیبال بازی کنیم .جایی وجود ندارد . سال قبل کتف من آسیب دید و بازی نکردم خوب خرج زندگی من چگونه باید تامین شود؟ دستمزد ما در حدی است که زندگی خود را بچرخانیم. درآمد یک ورزشکار با عمر ورزشی مفید 10 سال باید به قدری باشد که یک سرمایه برایش باید تا بعد از دوران حرفهای آنها را تامین کند. درآمد من فقط کفاف زندگی یکی دو سالهام را میدهد و هیچ تضمینی برای آیندهام وجود ندارد. صد در صد استرس دارم که اگر در بازیهایی آسیایی مصدوم شوم و از زندگی ورزشی کنار بروم چگونه آینده خود را تامین کنم. همانطور که قبلا در تیم ملی مصدوم شدم و باشگاه گیتی پسند یکطرفه قرارداد مرا فسخ کرد. هیچ پولی حتی از فدراسیون هم نگرفتم. یک بازیکن مثل محمدکاظم آسیب ببیند همه چیزش تمام میشود. باز هم خوشخبر یک تماس میگیرد اما کسی به سراغت نمیآید.
*آینده والیبالیستها...
امیرخوشخبر: متاسفانه در این بخش هیچ فکری نشده است. وقتی عمر حرفهای ورزشکار تمام میشود کاملا رها میشود. الان محمدکاظم کجاست و چه میکند. منِ سرپرست زنگ زدم و پرسیدم که چطور زندگی خود را میگذرانی. مشکل ما نداشتن اتحادیه بازیکنان است. چیزی که واقعا درد بازیکنان را پیگیری کند. بازیکن جریمه میشود و کمیته انظباطی میرود هیچ کس نیست از او دفاع کند. نه بلد هستند چطور با باشگاهها قرارداد ببندند و نه میدانند که چطور طرح دعوا کنند. باید خود بازیکنان اتحادیه تشکیل دهند و چند کارمند و حقوقدان زبده بگیرند. بحث مالیاتی را حل و فصل کنند. بحث مالیاتی را پیگیری کنند و بپرسند در برابر این همه پولی که مالیات میدهند چه تامیناجتماعی و خدماتی میگیرند. من سالهای قبل خیلی دوست داشتم پایه گذار این اتحادیه باشم حتی از بازیکنان بزرگ والیبال ایران مثل بهنام محمودی و محمد ترکاشوند خواستم که کمک کنند. وقتی اتحادیه باشد و بعد حقوقی داشته باشند قطعا کارها تسهیل میشود. به همین دلیل فکر میکنم درد بازیکنان نداشتن اتحادیه است. نه بازنشستگی است و نه وامی خواهند داشت. بازیکنی اگر باهوش و تاجر باشد و تمرکز خود را خارج از محیط والیبال روی چیزهای دیگر معطوف کند مثل بعضیها رشد اقتصادی خوبی میکند. اما همه بازیکنان اینطور نیستند و به سختی زندگی میکنند. اگر قراردادبستند زندگی خوبی خواهند داشت؛ و اگر قرارداد خوبی نبستند زندگی خوبی نخواهند داشت.
رحمان داودی: آقای خوشخبر اول از همه خیلی خوشخبر است و خبرهای خوبی میگیرد. یکی از ویژگیهای خوبی که دارد این است که بازیکنان خیلی با او راحت هستند و همه رابطه پدر و پسری را با ایشان دارند. البته خیلیها فکر میکنند که خوشخبر خیلی بازیکنان را آزاد میگذارد اما اینطور نیست. هم آزادی خود را داریم و هم میدانیم که کنترل روی ما است. فضای اعتماد متقابل وجود دارد و هیچ کس نمیخواهد این رابطه را خراب کند.
*رقابت، رفاقت یا اختلاف بین دریافت کنندهها...
حمزه زرینی: من با همه بازیکنان تیم ملی یک رفتار دارم. یا با کسی دوست هستم و یا اینکه نیستم. ویژگی شخصیتی من این است که خیلی رک هستم. یک دوست خیلی خیلی صمیمی دارم و او نیز غیر والیبالی است. اما در دنیای والیبال با سعید معروف و موسوی صمیمیت بیشتری دارم. اما با سایر بازیکنان مثل رحمان هم رابطه خوبی دارم. دیگر والیبال زندگی من شده است. شاید خیلی از بازیکنان را در 8 و 9 سال قبل بیشتر از برادرانم دیدهام. بیشتر اوقات هم با موسوی جنگ و دعوا دارم!
امیرخوشخبر: هدف ولاسکو ایجاد رقابت و یک تنش مثبت بین تمام پست هاست. وقتی ولاسکو میآید چندین بازیکن آماده در هر پست میآورد و تیم الف و ب را تشکیل میدهد به همه گوشزد میکند که بازیکن رقیب منتظر است. فلسفه ولاسکو این بود که در مقاطعی تغییراتی داشته باشیم و این موضوع را به همه دیکته میکرد که اگر خوب تمرین نکنید بدون توجه به اسم و توجه به سابقه و تجربه ممکن است کنار گذاشته شوید. به ویژه در بخش دریافت کننده ما این رقابت خیلی زیاد است. شاید در بخش پاسور و سرعتیها کمتر این رقابت دیده شد اما در پست دریافت کنندهها به دلیل مشکلاتی که از دیرباز وجود داشت این رقابتها بیشتر به چشم آمد. ولاسکو سعی کرد که رقابت بین دریافت کنندهها بیشتر شود و همه جدیتر کار کنند و حتی خارج از زمان تمرین هم به صورت انفرادی به دنبال ارتقا سطح خود باشند.
رحمان داودی: فکر نمیکنم بین دریافت کنندههای تیم ملی اختلاف وجود داشته باشد. بحث رقابت هست اگر این رقابت نباشد نه بازیکنی که در میدان مسابقه است پیشرفت میکند و نه دیگر انگیزهای برای یار ذخیره باقی میماند. ولاسکو رقابت خیلی خوبی بین دریافت کنندهها ایجاد کرد. خود من آرش کمالوند و مباشری در تیم ب تمرین میکردیم. با این حال مطمئن بودیم اگر با انگیزه کار را دنبال کنیم بالاخره ولاسکو هم به ما اعتماد میکند و میتوانیم در ترکیب ثابت کار کنیم. مطمئن باشید وقتی حمزه زرینی با آن همه عظمت و سابقه بازی ملی از بیرون زمین من رحمان داودی را در داخل میدان راهنمایی میکند مطمئن باشید که هیچ مشکلی بین دریافت کنندهها و کلا تیم وجود ندارد. خوب در لحظهای که توپ میآید نباید تمرکز را از دست بدهید. هم باید جایی که توپ فرود میآید را خوب تشخیص بدهید و هم خیلی خوب توپ را مهار کنید. مثلا پشت خط زن آمده است که خوب توپ بزند اما دریافت کننده چندین کار را باید همزمان انجام دهد و به همین دلیل دریافت در فاکتورهای والیبال از همه سختتر است. در لیگ ایران هیچ وقت سرویسهایی که در لیگ جهانی میزنند سابقه نداشته است. به همین دلیل دریافت کنندههای ایرانی با نوع سرویسهای کشورهای خارجی خیلی آشنا نیستند. ما در طول یکسال شاید شش یا هفت مسابقه با تیمهای خارجی انجام دهیم که سرویسهای خوبی میزنند اما در سایر مواقع در لیگ برتر ایران توپ میزنیم که معمولا سرویسهای متفاوتی زده میشود. به همین دلیل کشورهای خارجی شاید در بحث دریافت از ما جلوتر باشند.
*آش نخورده و دهن سوخته...!
حمزه زرینی: خیلی خوب بود که درست یک روز بعد از مسابقات درحالی که هنوز عرق ما خشک نشده بود پاداش تیم ملی را دادند. دست آنها درد نکند. خیلی خوشحالمان کردند. شاید اگر تنها همان پنجاه میلیون را قول میدادند و پرداخت میکردند خیلی شکل کار زیباتر از این بود که قول حواله ماشین بدهند و همه بازیکنان در رویاهای خود به ماشین فکر کنند. خوب وقتی قول میدهند اما عمل نمیکنند قدری در روحیه بازیکنان تاثیر گذاشته شده است. الان همه مردم فکر میکنند ما ماشین وارد کردهایم و بازیکنان تیم ملی را سوار پورشه و مازاراتی و به قول یکی از دوستان ما تراتزی میبینند. یکی از مسئولان گفت که پاداشی میدهند که مثل بمب صدا کند. پاداش صعود به لیگ جهانی را هم بعد از 10 ماه دادند. ما حتی دوست نداشتیم در این باره مصاحبه کنیم. اما این بار چون رسانهای شده قدری بازیکنان را درگیر کرده است. حالا جالب است بدانید که من چند مشتری برای حوالههای ماشین دارم. اوایل مدام چونه میزدم و قیمت را بالا میبردم!(باخنده) حالا که شک کردم شاید حوالهای در کار نباشد نرخ را پایین آوردهام! شرایط مثل بازار دلار شده است.
رحمان داودی: حواله که فعلا دست ما نرسید. خانه هم به کسی تعلق نمیگیرد زیرا شرط گذاشتند که باید متاهل باشید و خانهای هم نداشته باشید. خوب پنج نفر از ملی پوشان بیشتر متاهل نیستند و آنها هم بالاخره سقفی بالای سر دارند. خوب پس طبیعتا خانه اصلا به کسی تعلق نمیگیرد. در مورد حواله ماشین هم بگویم که به غیر از یکی دو نفر کسی نمیتواند اتومبیلهای خیلی خاص را سوار شود. آن حواله را اگر میدادند فقط میتوانستیم "چاله چولههای" زندگیمان را پر کنیم. در هر برنامهای میبینم خیلی روی پاداشهایی که ما گرفتیم مانور میدهند. در برنامه ماه عسل مجری به کاپیتان تیم گفت چرا بحث پاداشها را مطرح میکنید. دارید شبیه فوتبالیستها میشوید. من خیلی ناراحت شدم. زیرا فوتبالیستها درآمدی دارند که حتی اگر پاداش را هم نگیرند خیلی تاثیری در زندگیشان بوجود نمیآید. اما اگر والیبالیست بتواند پاداش را بگیرد تازه چالههای زندگیاش پر میشود. چرا مجری ماه عسل اینطور موضوع را جلوه می دهد که انگار ما والیبالیست ها از اول دنبال پاداش بوده ایم.
امیر خوشخبر: والا مسئولان قول پاداشها را دادند اما با توجه به شرایطی که الان هست و اواخر دولت احمدینژاد است و قول از طرف دولت داده شده نمیدانم آیا این قول از طرف رئیس جمهور بعدی هم پذیرفته میشود یا خیر. این موضوع خیلی مهم نیست. زمانی که به خود ما گفتند دولت میخواهد پاداش دهد تعجب کردیم. شوکه شدیم و خوشحال که مثل فوتبال زحمات بازیکنان دیده شده است. واقعا مسئولان زحمات بازیکنان را دیدند و قبول کردند که در قبال کار تیم پاداش بدهند. به نظرم شارژ روحی این موضوع خیلی بهتر بود تا اینکه ماشین بدهند یا ندهند. بلافاصله رفتیم به ریاست جمهوری و در هیات دولت با حضور تمامی وزرا شخص رئیس جمهور از تیم قدردانی کرد. حالا اگر قرار است چیزی داده نشود بهتر است حرفی هم زده نشود. ما که ادعایی نداشتیم و پاداشی نخواسته بودیم. اتفاقا دوستان و آشنایان همه میپرسند که ماشین و خانه را گرفتید یا خیر! حتی به سرپرست تیم فوتبال زنگ زدم و پرسیدم چه کار کردید و اگر اقدامی کردهاید ما هم پشت سر شما راه بیفتیم. که ایشان گفتند که اصلا چنین موضوعی نیست و آنها هم حوالهای نگرفتهاند.
یکی دو بنگاه به من زنگ زد و گفت ما خریدار حواله ماشین هستیم. در اخبار رسانهها عنوان شده که ما این پاداشها را گرفتهایم. ما قبلا در ورزشهای تیمی خیلی موفق نبودیم. همیشه در آسیا ژاپن و کره و چین زورشان به ما میچربید. البته همان زمان هم والیبال جزو رشتههایی بود که بعد از فوتبال نسبت به سایر رشتهها طرفداران زیادی داشت. من خودم بسکتبال بازی میکردم و همیشه در ذهنم این بود که چقدر بسکتبالیستها معروف هستند و همه آنها را می شناسند. در این چهار پنج سال والیبال رشد معمولی نداشت. یک جاهایی چند پله را یکجا بالا آمدیم. خیلی هم حاشیههایی که در والیبال هست منعکس نمیشود و مواردی داخل مجموعه حل میشود.
*"ولاسکو..."
امیر خوشخبر: به نظرم ولاسکو یک روانشناس و یک فیلسوف بزرگ است که والیبال را با نگاه خاصی دنبال میکند. ولاسکو زمانی که به ایران آمد و برای عقد قرارداد با او در اتاق رئیس فدراسیون جمع شدیم باور کنید که بحث مالی وی یک دقیقه بیشتر طول نکشید. اما برای برنامهها و معرفی دیدگاههایش زمان زیادی اختصاص داد. ولاسکو معتقد بود که یک مربی موفق به چند عامل وابسته است. بازیکن زیاد و سخت افزار مناسب که در ایران وجود داشت. عامل سوم هم حضور در عرصه بینالملل است که ولاسکو معتقد بود والیبال ایران در این نقطه ضعف دارد. او میگفت فدراسیون والیبال ایران هزینه میکند و تیم ملی را به بلغارستان میفرستد و با یک تیم باشگاهی بازی میکند اما چه چیزی از این بازی تدارکاتی برای ایران میماند!؟ ولاسکو تاکید کرد برای هر کشوری که ایمل میزنید زیر نامه تاکید کنید که فقط با تیم ملی شما بازی میکنیم و تمام هزینهها را هم باید بپردازید. بالاترین ویژگی ولاسکو پشتکار و سماجت در کار است. اگر ولاسکو 10بار به مانع بخورد بر میگردد. امکان ندارد خسته شود. یا سرش میشکند و یا مانع را رد میکند. من در این چندین سالی که در ورزش هستم ندیدم کسی اینقدر پشتکار داشته باشد. مدتی پیش مشکل بیماری تیروئید برای او پیش آمد. پزشکاش را اتفاقی دیدم و او نیز تعجب میکرد که چطور ولاسکو سرپاست. ولاسکو گفت وقتی صبحها میخواهم از خواب بیدار شوم و صورتم را بشویم از زور درد مفصل و تیروئید اشکم در میآید اما وقتی وارد سالن میشوم میدانم که بازیکن باید از من انرژی بگیرد. نمیتوانم اجازه دهم درد در چهرهام نمایان شود. والبیال تمام زندگی ولاسکو است همه جای خانه ولاسکو والیبال است. عکس و توپ والیبال و فیلم مسابقههای والیبال همه جا بود. در 9 ساعت پرواز میبینید ولاسکو لپ تاپ را باز کرده و فیلم مسابقه والیبال را میبیند. برای خودم هم عجیب است که چقدر او پشتکار دارد.
*"خوشخبر..."
حمزه زرینی: فکر میکنم خوشخبر بیش از حد خوب است! چند شب قبل در یک برنامه تلویزیونی از من خواستند که معادل واژه صبور را عنوان کنم من هم گفتم خوشخبر! و برعکس برای اسم خوشخبر هم از واژه صبور استفاده کردم!(باخنده). فکر میکنم او بیش از حد صبور است. گاهی خود من به جای او حرص میخورم. شاید نصف موفقیتهای تیم ملی را مدیون مدیریت خوشخبر هستیم. اگر از نزدیک کار او را ببینید به این موضوع پی میبرید. نهایت عصبانیتی که از او به خاطر دارم این بود که سرش را تکان داد و گفت: "واقعا که...!"
رحمان داودی: آقای خوشخبر اول از همه خیلی خوشخبر است و خبرهای خوبی میگیرد. یکی از ویژگیهای خوبی که دارد این است که بازیکنان خیلی با او راحت هستند و همه با او رابطه پدر و پسری دارند. البته خیلیها فکر میکنند که خوشخبر خیلی بازیکنان را آزاد میگذارد اما اینطور نیست. هم آزادی خود را داریم و هم میدانیم که کنترل روی ما است. فضای اعتماد متقابل وجود دارد و هیچ کس نمیخواهد این رابطه را خراب کند.
*حد موفقیت شما کجاست؟
رحمان داودی: شاید اوایل که بازی میکردم اصلا فکرش را نمیکردم که به تیم ملی راه پیدا کنم. بعد به باشگاه پیکان پیوستم به تیمهای ملی نوجوانان و جوانان رسیدم. بهتدریج این باور در من ایجاد شد که میتوانم در ترکیب اصلی تیم ملی بزرگسال باشم. البته مشکلاتی هم برایم بوجود آمد. حالا درباره آینده فکر میکنم. دوست ندارم بعد از پایان عمر حرفهایام به عنوان یک بازیکن همچنان به عنوان مربی یا کار دیگری در والیبال بمانم. دوست دارم کلاً والیبال را در سالهای آینده کنار بگذارم و بروم دنبال یک کار و حرفه جدید. ماندن در کوران ورزش حرفهای خیلی سخت است. من آدم احساسی هستم و دوری از خانواده و حضور در اردوهای بلند مدت برایم خیلی دشوار است. خیلی دوست دارم که والیبال ایران در المپیک یک مقام بیاورد. امیدوارم شانس داشته باشم در آن تیم هم بازی کنم.
حمزه زرینی: در این چند وقت خیلی با خودم فکر کردم که برای آیندهام چگونه تصمیم بگیرم. وقتی در این دوره مشاهده کردم که والیبال ایران میتواند با تیمهای بزرگ دنیا مبارزه کند و پیروز شود به این باور رسیدم که نباید برای خودم حدی مشخص کنم. زیرا اگر بخواهید به چیزی قانع باشید مطمئن باشید که به آن نمیرسید. فکر نمیکنم حدی بتوان تعیین کرد. هر چه که خواستم به آن رسیدم. اما تلاش میکنم که پیشرفت کنم.
*مسابقات قهرمانی آسیا و بالا رفتن سطح انتظارات
امیرخوشخبر: حرفی که ولاسکو در جلسه تمرینی قبل از بازی با آلمان زد این بود. ولاسکو گفت که خیلیها میگویند بازیهای آسیایی که دیگر نباید برای ایران سخت باشد اما من معتقدم این مسابقات بسیار خطرناک است. پیروزی بر ایران در این مقطع زمانی برای همه حریفان آسیایی مهم خواهد بود. این میتواند برای ما خطرناک باشد. در ورزش امروز همه چیز زیر نظر است و پیشرفت زیادی دارد. به هر حال کرهجنوبی و چین تیمهای خطرناکی هستند. نباید با این ذهنیت برویم که تیم دوم ما هم میتواند در آسیا نتیجه بگیرد. ولاسکو میگفت کسی که فکر کند در آسیا راحت قهرمان میشویم؛ یا والیبال نمیداند و یا اینکه شدیداً در توهم رفته است. در ورزش امروز اینطور نباید فکر کرد.
رحمان داودی: ورزش کلا غیر قابل پیش بینی است. سطح والیبال ایران نسبت به گذشته خیلی بالا رفته است. اما سطح انتظار مردم هم به همان اندازه بالا رفته است. ما در جام ملتهای آسیا نباید فقط انتظار قهرمانی داشته باشیم اما معتقدم که اگر همان کیفیت والیبال خود را ارائه دهیم میتوانیم موفق شویم. اگر بخواهیم فکر کنیم که آسیاییها رقیب ما نیستند به مشکل میخوریم. با اعتماد به نفسی که بعد از لیگ جهانی داریم میتوانیم در آسیا هم موفق شویم. امیدوارم مشکلی از ناحیه مصدومیتها یا مساله دیگر پیش نیاید. قبلا ما آرزو داشتیم که یک گیم از ژاپن بگیریم و آنها راحت بازی میکردند. حالا شرایط برعکس شده است. اگر ما کوچکترین اشتباهی کنیم مطمئن باشید حریفان نهایت استفاده را میبرند.
*حمزه و سبیلهایش...!
خوشخبر: حمزه زرینی یکی از سخت کوشترین بازیکنان ماست که بهترین تمرین را انجام میدهد. زندگی حرفهای دارد. فکر میکنم حرفهایترین بازیکن ما در کل بازیکنان تیم ملی حمزه است. وقتی که بعد از تمرین او را میبینی واقعا حس میکنی که هر چه داشته در تمرین گذاشته است. این همان ویژگی است که همیشه ولاسکو هم از آن تعریف میکند. سخت کوشی او موجب شده که حمزه؛حمزه شود. در زمان استراحت خیلی وقتها دیده شده که به تنهایی با وزنه کار کرده است. او به کارش به عنوان یک حرفه نگاه میکند و با دید کاملا حرفهای ورزش میکند.
حمزه زرینی: یکی از دوستان از مشهد زنگ زد و گفت این سبیلهایت را با شابلون درست کردی؟ من خندهام گرفته بود چه جوابی بدهم. از سال 1382 که والیبال را شروع کردم سبیلهایم مدل دیگری داشت اما به تدریج این مدل را به خود گرفت! (باخنده). هر کاری هم میکنم رویم نمیشود که سبیل خودم را بزنم. هر چقدر با خودم کلنجار میروم نمیتوانم سبیل بزنم! نمیدانم شاید برخی به خاطر این سبیلها فکر میکنند اخلاق خاصی دارم اما بارها دیدهام افراد بعد از اینکه قدری با من صحبت میکنند نظرشان تغییر میکند.
خوشخبر: یک سالی، گفتند که باید بازیکنان قدری ظاهر خود را مرتب کنند. و سر این سبیلها هم خیلی به او فشار آوردند. آخر سر حمزه هم آمد و گفت میخواهید از والیبال کنارم بگذارید، بگذارید؛ من سبیلم را نمیزنم!(با خنده)
رحمان داودی: شخصیت حمزه به این سبیلهاست. اگر آن را بزند انگار چیزی از دست داده است! (با خنده)
*نقش رسانهها در موفقیتهای والیبال
امیرخوشخبر: خوب در یک بخش رسانههای شنیداری و تصویری داریم که خیلی موثر هستند. واقعا آن چیزی که فرد با چشم و گوش میبیند خیلی موثرتر از آن است که مطلبی را بخواند. به نظر من خیلی در این زمینه موثر نبودیم به جز مقطعی معمولا بازیکنان هم راضی نبودهاند. خوب در اردوهای تیم ملی وقتی خبر چگونگی گزارشهای بازی به گوش بازیکنان میرسید آنها کاملا بهم میریختند. پیش میآمدند و با شکایت میخواستند که مقابل تخریب برخی از دوستان بایستیم. این موضوع را کنار بگذاریم. بحث خبرگزاریها و رسانههای مکتوب همیشه راهگشا بوده است. حتی انتقادهایی که انجام دادند برای خود من خیلی مفید بوده است. حتی کسانی که مغرضانه انتقاد کردند و مواردی را مهم نبوده یادداشت کردهاند. رسانهها خیلی نقش موثری در موفقیتهای تیم ملی ایفا کردهاند. خوب گاهی هم اخبار کذبی منتشر میشود که برای خود من جای تعجب دارد. مطلبی در طول مسابقات منتشر شد که کاملا نادرست بود. اما تاثیر منفی بر کار ما گذاشت. هنوز هم دوستان از ما میپرسند دعوای اردو چه شد و قهر کردن ولاسکو سر چه موضوعی بود! واقعا چنین چیزی واقعیت نداشت اما متاسفانه چنین شایعاتی در یکی از روزنامههای صبح منتشر شد.
واقعا رسانهها میتوانند برای والیبال مخرب هم باشند اما عموما به ما و تیم ملی کمک کردهاند.
رحمان داودی: یکی از مشکلات ورزش ایران این است که سایر رشتههای ورزشی به غیر از فوتبال خیلی در رسانهها نیستند. فوتبال شرایط متفاوتی دارد همه اهالی رسانه در برنامههای مختلف تلویزیونی و روزنامه به فوتبال میپردازند. در قیاس با سایر رشتهها والیبال شرایط بهتری را پیدا کرده است. شاید یک هفته در میان یک پخش مستقیم داشته باشد. ولی خوب دیدی که پیروزیهایی رشتهای مثل والیبال در لیگ جهانی چقدر تاثیر مثبت داشت. یکی از دوستان من در منیریه وسایل ورزشی میفروشد. او به من میگفت که در این دو هفته لیگ جهانی که مسابقات پخش تلویزیونی میشد فروش توپ والیبال خیلی بیشتر از فوتبال شد. منظورم این است که رسانه خیلی نقش موثری در توسعه یک ورزش دارد. نقش رسانه تصویری خیلی مهمتر است. خبرنگارانی که مطلبنویس هستند بیشتر سعی داشتند که به ما کمک کنند اما واقعا نقش رسانه ملی خیلی در والیبال پررنگ نیست. اگر لیگ برتر را هم پوشش بهتر و وسیعتری دهند خوب قطعا بازتاب بهتری خواهد داشت.
حمزه زرینی: من خودم ارتباط خیلی زیادی با رسانهها نداشتم. در همه اصناف خوب و بد وجود دارد. بعضی از افراد رسانهای کاری کردهاند که خود من بدبین شدام. گاهی اصلا ایران نبودم و حتی با خانوادهام صحبت نکرده بودم اما ناخودآگاه میبینم که از طرف من مصاحبهای منتشر شده است. این موضوع بارها تکرار شده است. رسانه خیلی مهم است زیرا خیلیها وقت نمیکنند که به سالن بیایند و حتی تلویزیون ببینند. چیزی که روزنامه منتشر میکند مهم است. شاید حتی مردم با خیلی از تاکتیکهای والیبال آشنا نباشند. بعضی از وقتها بعضی از خبرنگارها سوالهایی میپرسد که حاشیه سازی میکند. من به عنوان یک والیبالیست نمیخواهم وارد حاشیه شوم. به نظرم اگر یک خبرنگار شیطنت کرد لااقل سایر رسانهها جلوی این موارد را بگیرند و خودشان را عضوی از جامعه ورزش والیبال بدانند. یکی از بازیکنان تیم ملی بعد از بازی گوانگجو آنقدر از گزارش یک گزارشگر ناراحت شد که گریه کرد. یا اینکه سوال میپرسند چرا به آلمان باختید. ما دو سال قبل در جام "واگنر" کمتر از 50 دقیقه به آلمان باختیم. البته خیلی از خبرنگارها هم نقش مثبتی در والیبال داشتهاند.
*تعطیلات خود را چگونه می گذرانید؟
رحمان داودی: خوب از زمانی که از لیگ جهانی برگشتیم شرایط خیلی عوض شده و مردم خیلی ما را تحویل میگیرند. اصلا فکر نمیکردیم کسی ما را بشناسد. حتی راننده تاکسی به زور کرایه از من گرفت. زمانی بود که مردم فقط از بردهای فوتبال خوشحال میشدند اما همین که حالا از بردهای تیم ملی والیبال هم شاد میشوند خیلی خوب است. از اینکه فهمیدیم مردم بعد از برد ایتالیا خوشحال شدند واقعا شگفت زده شدم. حالا در کوچه و خیابان همه به ما احترام میگذارند. نمیگویم در حد فوتبالیستها ولی خوب ما را هم تحویل میگیرند. در این تعطیلات یک مسافرت شمال کشور میروم تا آب و هوایی عوض کنم.
امیر خوشخبر: حقیقتا از روز بعد از مسابقه با آلمان دنبال ویزای آرژانتین و برزیل هستم.
حمزه زرینی: ما که تعطیلاتی نداشتیم بعد از بازگشت از کوبا و بازی با آلمان صبح تا شب درگیر بودم و حتی خستهتر از روزهای تمرین میشوم. قرار گذاشتم که از شنبه هم یکی دو روز شمال بروم و تمرینهایم را شروع کنم و بعد از آن به مصدومیتهای کوچکم برسم.
*و سخن پایانی...
امیرخوشخبر: در پایان باید بگویم که تیم ملی ایران در ابتدای راه است. بالا رفتن سطح انتظارها نباید در طولانی مدت تیم ایران را دچار مشکل کند. تیم ملی ایران به لیگ جهانی رفت. بازیهای خوبی انجام داد اما در نهایت در گروه خود پنجم شدیم و نشان دادیم که نیاز به کار زیادی داریم. خوب انتظارهای مردم نشان میدهد که باید کار بیشتری انجام دهیم و تلاش بیشتری کنیم. تا به سطحی که لیاقتش را داریم برسیم و آن زمان خوشحالی واقعی را جشن بگیریم. در سطح بالای والیبال باید گام به گام پیش برویم. مطمئن باشید در جام جهانی بعدی کشورها خیلی حساب شده برای والیبال ایران برنامهریزی میکنند. ایتالیا زخم خورده است و برای جبران میآید. ما نیاز داریم که بشتر تلاش کنیم و با دقت و وسواس بیشتر کار کنیم.
رحمان داودی: از همه کسانی که حمایت کردند تشکر میکنم. از آنهایی که پشت صحنه هستند و زحمت میکشند اما در موفقیتها به چشم نمیآیند. ماساژور و پزشک و سایر عوامل تیم و همه آنهایی که در تهران بودند قدردانی میکنم. واقعا از مردم ممنونم که خیلی به ما لطف دارند و هر جا که میرویم طور خاصی ما را تحویل میگیرند. درست است که سطح انتظارها را خیلی بالا بردیم اما سعی میکنیم که موفقیتهای تیم ملی را تدارم بخشیم. امیدوارم در بازیهای آسیایی این موفقیتها را ادامه دهیم.
حمزه زرینی: تشکر میکنم از همه کسانی که برای ما زحمت کشیدند. به ویژه آشپز فدراسیون آقای کماسی و الماسی مسئول سالن و مرتضوی که واقعا خیلی زحمت کشدند. تمام دوستانی که صبح و شب زحمت کشیدند تا تیم ملی موفق شود. همچنین خانواده بازیکنان که در این مدت سختیهای زیادی را تحمل کردند و از همه و همه سپاسگزارم و معتقدم در موفقیتهای تیم ملی سهم داشتند.
گفتوگو از خبرنگار ایسنا: امیر داود کمالی
انتهای پیام
نظرات