حسن انوشه میگوید: مردم در مقابل واژههای ناآشنا مقاومت میکنند و با آنها با طنز و استهزا برخورد میکنند، حتا صادق هدایت هم واژههای مصوب فرهنگستان را به استهزا میکشیده است.
او در عین حال با بیان اینکه بعضی واژههای مصوب فرهنگستان در بین مردم جا افتادهاند، یادآور میشود: کم کم مردم دارد یادشان میرود که «یارانه» در مقابل «سوبسید» قرار داده شده بود.
این استاد پیشکسوت زبان و ادبیات فارسی در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره دلایل مقاومت مردم در برابر واژههای فرهنگستان گفت: شاید این نوع مقاومت به دلیل ناآشنایی مردم با این واژههاست، اما به هر حال باید این واژهها جا بیفتد. همیشه مردم در مقابل چیزهای تازه سرسختی نشان میدهند و گاهی با تمسخر و طنز با آنها برخورد میکنند. اما کار فرهنگستان خوب است و آنها در برابر واژگان بیگانه - تا آنجا که میتوانند - بهترین معادلها را انتخاب میکنند.
او در ادامه عنوان کرد: کسانی که واژهگزینی میکنند، کارشناس هستند و در واقع از نخبگان فرهنگی کشورند و تلاش زیادی در این زمینه انجام میدهند، اما روزی که فرهنگستان اول هم واژههای چون «باشگاه» و «دانشگاه» را ایجاد کرد، نویسنده بزرگی چون صادق هدایت هم با این قضیه بد برخورد کرد و به استهزای آنها پرداخت. اما دیگر هیچکس «کلوب» (club) را استفاده نمیکند و به جای آن میگوید «باشگاه». از میان واژههای فرهنگستان کنونی هم «پایانه» و «یارانه» واژههایی هستند که جا افتادند. کم کم مردم دارد یادشان میرود که «یارانه» در مقابل «سوبسید» قرار داده شده بود.
انوشه در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان واژههای مصوب فرهنگستان را در میان مردم جا انداخت، گفت: واژههایی درمیان مردم باب میشود که هم خوب انتخاب شده باشد و هم تبلیغات خوبی روی آنها انجام شده باشد و ادارات رسمی و دانشگاهها آنها را پذیرفته باشند و در استفاده از آنها پیشقدم شوند. اما گاه برخی واژهها به نظر مردم ناآشنا میرسد. ولی اگر صبر کنیم، همه این واژهها جا میافتد و در روزمره مردم استفاده میشود.
او همچنین تأکید کرد: واژههایی بیشتر در میان مردم عمومی میشود که به زبان مردم نزدیکتر باشد، وگرنه اهالی فرهنگ با این واژهها راحت ارتباط برقرار میکنند. اما توده مردم هم باید این واژهها را بپذیرند و فرهنگستان هم باید بداند که واژههایی را باید برگزیند که برای توده مردم قابل استفاده باشد.
این پژوهشگر درباره این موضوع که چرا استفاده کردن از واژههای خارجی از سوی گروهی نوعی تشخص تلقی میشود، گفت: این کار آدمهای سطحی است. این آدمها چه استاد دانشگاه باشند و چه آدمهای معمولی، با این کار به جای اینکه به خودشان تشخص دهند، از خود تشخصزدایی میکنند.
او همچنین درباره میزان آسیبی که ورود واژههای بیگانه به زبان فارسی وارد میکند، گفت: تمام زبانهای زنده جهان وامواژه دارند. زبانی که واژهی خارجی در آن نیست، زبان مرده است. در زبان انگلیسی هم صدها و هزاران واژه غیرانگلیسی از فارسی، چینی، هندی، عربی و حتا واژههای سرخپوستان آمریکایی وارد شده است و از سوی مردم استفاده میشود؛ اما به این زبان ضربه وارد نشده است. بسیاری از اصطلاحات علمی که در زبانهای اروپایی است، از زمان اوج تمدن اسلامی وارد این زبانها شده و در آنها باقی مانده است. برای مثال، «ایکس» از «شیء» عربی گرفته شده است. اما اگر این ورود واژهها نحو زبان را متأثر کند، باید درباره آنها نگران شد. آدمی مثل سعدی هم گاهی متأثر از نحو عربی بوده، بیهقی و منوچهری هم گاه از نحو عربی استفاده کردهاند؛ اما اینها به نحو فارسی آسیب نزده است؛ اگرچه ما به هر حال حضور واژههای عربی را در فارسی میبینیم. وقتی کسی میمیرد، میگویند: «مرحومه مغفوره»، در حالیکه ما (ت) تأنیث نداریم. این گرتهبرداریها به زبان آسیب میرساند. اما گاه واژههای عربی که وارد زبان ما شدهاند، هویت خودشان را از دست دادهاند و هویت جدیدی گرفتهاند.
انوشه در پاسخ به این سؤال که آیا فرهنگستان از امکانات زبان فارسی در دیگر کشورهای فارسیزبان و یا از امکانات زبانهای محلی ایران استفاده میکند، یا نه؟ گفت: فرهنگستان عضو افغان و تاجیک هم دارد، اما باید گروهی جمع شوند، در فرهنگستان و یا در شورای گسترش زبان فارسی و این سه کشور فارسیزبان را به هم نزدیک کنند و یک فرهنگ واژگان مشترک منتشر کنند و از امکانات زبانهای یکدیگر استفاده کنند.
انتهای پیام
نظرات