یک کارشناس ارشد رواشناسی عمومی گفت: تا چند سال پیش دلیل عمده مراجعه به مراکز مشاوره، مسایل مربوط به نحوه برقراری ارتباط با فرزندان بود و این در حالی است که اکنون بیشتر مراجعهکنندگان برای حل مشکلات زناشویی خود در مرکز مشاوره حضور مییابند.
محمدرضا جوهرینیا در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه خوزستان اظهار کرد: با این شرایط لازم است ضرورت و اهمیت مشاوره پیش از ازدواج را در ابعاد وسیعتری به آگاهی جوانان و خانوادهها رساند.
وی آموزش را عامل موثری در انتخاب درست جوانان برای ازدواج دانست و ادامه داد: اهمیت آموزشها و مشاوره پیش از ازدواج به حدی است که هم موجب میشود جوان در انتخاب خود دچار مشکل نشود و هم در طول زندگی مشترک و در مرحله تربیت فرزندان نیز با موفقیت عمل کند.
این کارشناس ارشد روانشناسی عمومی اظهار داشت: ازدواج یکی از نیازهای انسان به شمار میرود و تمام ادیان الهی به امر مهم ازدواج اشاره و به انجام آن تاکید دارند، بقای بشریت هم از این طریق ادامه پیدا خواهد کرد؛ بنابراین انتخاب در امر ازدواج موضوع بسیار مهمی است که باید به صورت صحیح صورت بپذیرد.
جوهرینیا اصل همسانگزینی را یکی از مهمترین اصول انتخاب برای ازدواج عنوان کرد و افزود: براساس این اصل فرد باید به گونهای دست به انتخاب بزند که با این انتخاب کمترین تعارض را داشته باشد. ازدواج دارای سبکهای مختلف از قبیل سبک دوستانه، همکارانه، کمتعارض و عاشقانه است. طبق آمار و تحقیقات، کمترین طلاق در سبک ازدواج کمتعارض رخ میدهد؛ امکان ندارد بین دو انسان اختلاف نظر و تعارض ایجاد نشود و هر چهقدر هم میزان مشارکت بین دو فرد بالا باشد ولی به دلیل سبک زندگی متفاوت و محیط پرورش متفاوت، ممکن است بین این دو اختلاف نظر به وجود آید.
وی گفت: در این میان موضوع مهم این است که این اختلاف نظرها را به چه شکلی باید حل کرد. با داشتن مهارت و توانایی برقراری ارتباط، زن و شوهر به شکل صحیحی میتوانند این اختلافنظرهای میان همدیگر را حل کنند. در صورت نداشتن مهارت برقراری ارتباط با یکدیگر، وجود اختلافنظرها و تعارضات منجر به ایجاد مشاجره بین این دو میشود و آرامشی که باید از کنار هم بودن کسب کنند، به دست نمیآید.
این کارشناس ارشد روانشناسی عمومی گفت: گاهی اوقات در دادگاههای خانواده میبینیم که زن و شوهری تحصیلکرده و دارای توان مالی خوب که شرایط زندگی برای هر دو فراهم بوده، دادخواست طلاق دادهاند. برای رسیدن به چرایی این اتفاق باید دانست که هر فرد، دارای دو فرهنگ درونی و بیرونی است. فرهنگ بیرونی انسان شامل موقعیت اجتماعی، اقتصادی و علمی و فرهنگ درونی شامل ارزشها و باورهاست که دلیل طلاق این دو نفر به فرهنگ درونی برمیگردد.
جوهرینیا اظهار داشت: فرهنگ بیرونی دو فرد ممکن است شباهت زیادی داشته باشد ولی در صورتی که در فرهنگ درونی متفاوت باشند احتمال اینکه این رابطه به جدایی ختم شود بسیار بیشتر است. در مثال دیگر میتوان گفت که اگر پسر و دختر در نگرش مذهبی با یکدیگر متفاوت باشند چون در خصوص فرهنگ درونی مشکلات زیادی با هم دارند، به تبع آن در ارتباطات خود با همدیگر با مشکلات بسیاری مواجه میشوند.
وی عنوان کرد: اصل همسانگزینی موجب میشود زن و شوهر در زندگی و ازدواج خود تعارض کمی با هم داشته باشند.
این کارشناس ارشد روانشناسی تصریح کرد: بسیاری از جوانان هنگام ازدواج معتقدند که با یکدیگر بسیار تفاهم دارند، در حالی که بسیاری معنی تفاهم را نمیدانند. خیلی از دختر و پسرها فکر میکنند مثلا چون هر دو یک سبک چیدمان دکوراسیون را میپسندند یا هر دو از یک چیز خوششان میآید، پس تفاهم دارند؛ ولی در حقیقت این موارد تفاهم نیست، اینها مشابهات است که با تفاهم تفاوت زیادی دارد. تفاهم یعنی " من فرد مقابل خود را با آگاهی از نقاط ضعف و قوتش میپذیریم". وقتی دو نفر با آگاهی از نقاط ضعف و قوت هم، یکدیگر را بپذیرند؛ با هم تفاهم دارند.
وی اظهار داشت: تفاوت بین دو انسان قابل نفی و انکار نیست بنابراین میتوان با آگاهی و شناخت از خصوصیات هم، یکدیگر را پذیرفت.
کدخبرنگار: 17013
انتهای پیام
نظرات