یک مستندساز گفت: تهران، جهنمی است که هیچ کسی نمیتواند در آن زندگی کند، تهران نه چنارستان و نه انارستان، بلکه دودستان است.
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، ناصر برهان آزاد که در نشست «بررسی سیر خانه - باغها از زاویهی زیستمحیطی، معماری و گردشگری» در تالار نظامی در بوستان نظامی گنجوی سخن میگفت، اظهار کرد بزرگترین مشکل ما از آنجا شروع شد که آپارتماننشین شدیم. حالا شهرداری باید جلوی ساخت و ساز در شمیرانات و شمال تهران را بگیرد.
این مدرس دانشگاه معتقد است: تهران بیشتر از این، ظرفیت ندارد و در حال تبدیل شدن به اتوبان است. باید فکری در این زمینه کرد.
باغ - شهرها وقتی بهدست ایرانیها افتادند تخریب شدند
در این نشست، یک محقق و پژوهشگر تاریخ نیز گفت: باغ - شهرهای ایجادشده در تهران قدیم، بهمحض اینکه مالکیتشان بهدست ایرانیها افتاد، تخریب شدند.
سیدحمیدرضا حسینی ادامه داد: در 227 سال گذشته، در تهران سه باغ مهم و بزرگ ایجاد شدند که 167 سال نخست صرف نگهداری یا توسعه و ایجاد این باغها و 60 سال بعد، برای تخریب این باغها صرف شد. اکنون نیز در دورهی سوم تخریب باغ - شهرهای تهران، مانند باغ - شهر شمیران قرار داریم.
وی با اشاره به اینکه تهران در سدهی ششم هجری قمری یک روستا از توابع شهرری بود که انارستان و چنارستانهای زیادی داشت و بعد از مدتی به صورت شهر درآمد، اظهار کرد: سرانجام در سال 1200 هجری قمری، این شهر توسط آقامحمدخان قاجار بهعنوان پایتخت برگزیده شد و حاصل سلطنت 38 سالهی «فتحعلیشاه» و سلطنت 14 سالهی «محمدشاه قاجار» شکلگیری نخستین باغ - شهر تهران بود که میتوان سیمای آن را در نخستین نقشهی تهران دید.
او با اشاره به اینکه در آن زمان، تهران به سه بخش شرقی، غربی و میانی تقسیم میشد و بخش میانی، تراکم استقرار بیشتری را نسبت به دو بخش شرقی و غربی که بیشتر باغها را شامل میشدند، داشت، گفت: حدود سال 1286 هجری قمری، جمعیت تهران 155هزار نفر بود. این در حالی است که در مدت 82 سال بعد از پایتختی تهران، این جمعیت 15 برابر شد.
حسینی بیان کرد: در زمانهای گذشته، همهی باغهای تهران در سفارتخانههای خارجی بودند؛ اما بهمحض اینکه مالکیت این باغها به ایرانیها منتقل شد، تخریب این باغها نیز آغاز شد. در واقع، افزایش 15 برابری جمعیت در تهران باعث شد مردم نخست همهی فضاهای خالی را تصرف کنند، سپس به سراغ باغها بروند. دومین نقشهی تهیهشده در تهران که 20 سال بعد توسط «کرشیش» تهیه شد، نشان میدهد که در این 20 سال، نخستین باغ - شهر تهران چگونه تخریب شده است. در واقع، بیشتر فضاهای خالی و باغهای شهر، زیر ساختوساز نابود شدند.
این فعال حوزههای میراث فرهنگی و گردشگری در شهر تهران با اشاره به وجود برخی باغها در سطح شهر تهران که جنبهی عمومی داشتند، گفت: در «چاله حصار» در منطقهی سنگلج، یک مزبله (محل دفن زباله) بود که میرزا مستوفیخان ممالک یک باغ هفتهزار هکتاری به جای آن ایجاد کرد؛ ولی اکنون فقط دوهزار هکتار از این باغ باقی مانده است. «کرشیش» نیز در نقشهاش مساحت باغ در تهران را 144هزار مترمربع برآورد کرده که این میزان در مقایسه با نقشهی قبلی تهران بسیار کمتر است.
وقتی جا برای زندگی کم آوردیم درختان را نابود کردیم
این محقق تهران قدیم اظهار کرد: در اواسط سلطنت ناصرالدینشاه قاجار، جا برای زندگی مردم کم بود. بنابراین برخی افراد کمدرآمد مجبور شدند برای زندگی به حاشیههای شهر بروند، تا اینکه در سال 1284 هجری قمری شاههای قاجار تصمیم به گسترش تهران گرفتند و برج و باروی «شاهطهماسب» را تخریب کردند تا مساحتی حدود چهار برابر این برج و بارو را ایجاد کنند. بعد از آن «عبدالغفار همدانی» نقشهی تهران را با 12 دروازه تهیه کرد. در این نقشه تعدادی خانه - باغ پراکنده وجود داشت که متأسفانه بقیهی آنها زیر ساختوساز از بین رفتهاند.
او با اشاره به اینکه بیشترین باغها از نظر وسعت در نقشهی «عبدالغفار» در محلهی «دولت» مشخص شده بودند، گفت: برخی باغها مانند باغی که در ضلع غربی خیابان حافظ امروزی قرار دارد، حدود 100هزار مترمربع مساحت داست. تعدادی باغ نیز به شکل جدید بهعنوان پارک مانند پارک «امینالدوله» ایجاد شده بودند. براساس آماری که سال 1318 هجری قمری از تهران گرفته شده است، 215 باغ در تهران وجود داشت که اکنون همهی آنها از بین رفتهاند و فقط چهار باغ شامل «کاخ گلستان» که 80 درصد آن در دورهی پهلوی تخریب شد، «پارک اتابک» که اکنون سفارت روسیه در آن قرار دارد، «باغ فرمانفرما» که کاخ مرمر امروزی در آن قرار دارد و «باغ سفارت انگلیس» باقی ماندهاند.
حسینی افزود: در دورهی پهلوی اول، این باغ - شهرها براثر توسعهی شهر، افزایش جمعیت و سیاستهای نوسازی که قدری با چاشنی قاجارستیزی همراه بود، از بین رفتند و فقط باغ - شهر شمیران که شکلگیریاش از مدتی قبل آغاز شده بود، باقی ماند. هرچند نیمی از این باغ - شهر نیز بعد از دههی 60 نابود شد. تا قبل از انقلاب اسلامی چون هنوز در تهران، زمین کافی برای زندگی وجود داشت و یک اشرافیت با موقعیت تثبیتشده در تهران بود که نمیگذاشت چیزی بیشتر از دورهی پهلوی اول نابود شود و از سوی دیگر، دولت موفق شده بود کنسرسیوم را به سمت شهرکهایی مانند اکباتان و غرب سوق دهد، به همین دلیل شمیران تا أن زمان، مورد هجوم قرار نگرفت؛ ولی بعد از انقلاب اسلامی، با از بین رفتن این سه دلیل، شمیران نیز مانند دیگر باغ - شهرها روبه نابودی رفت.
چقدر اعتبار برای آموزش نگهداری از فضای سبز صرف شده است؟
به گزارش ایسنا، در این نشست رییس انجمن مفاخر معماری ایران نیز اظهار کرد: براساس آمار ارائهشده، ماهانه 14میلیارد تومان برای نگهداری از فضای سبز هزینه میشود؛ یک پرسش در این زمینه مطرح میشود که سالانه چقدر از این اعتبار برای آموزش مردم با هدف نگهداری از این فضای سبز صرف شده است؟
علیرضا قهاری گفت: این مردم هستند که شهر را شهر میکنند و حضورشان باعث میشود که یک شهر نشان داده شود. در واقع، تهران بدون مردم هیچ ارزشی ندارد؛ اما این نکته اهمیت دارد که این مردم تا چه میزان با شهر و حقوقشان در این زمینه آشنا هستند.
او در ادامه از مدیران شهری خواهش کرد تا مردم را با حقوقشان دربارهی داشتن فضای سبز و نگهداری از این فضا آشنا کنند و افزود: باید دید از 14میلیارد تومان اعتبار، سهم مردم از آموزش مردم در رابطه با طبیعت و درخت چقدر است؟ اگر از همهی جوانان تهرانی برای حفظ شهر تهران کمک بخواهیم، مطمئنم بدون هیچ چشمداشتی میآیند.
سابقهی ایجاد سبزهمیدان در لندن
به گزارش ایسنا، یک کارشناس ارشد بناها و بافتهای تاریخی نیز در این زمینه اظهار کرد: برای معمارانی که با زدن طرحهای عجیب و غریب درختان را نابود میکنند، متأسفم.
مهدی معمارزاده با اشاره به پیشینهی 500 سالهی تهران توضیح داد: محلهی عودلاجان نقطه شروع شکلگیری تهران است. با حرکت از مرکز تهران به جهات مختلف جغرافیایی به باغهایی با قدمت بیش از 100 سال میرسیم؛ باغ «اعتمادالدوله»، باغ «نگارستان»، باغ «بهارستان» (مجلس)، باغ «ظلالسلطان» (مسعودیه)، باغ «امیر اتابک» (سفارت روسیه)، باغ «عشرتآباد» (پادگان سپاه)، باغ «ایلخانی» (بانک ملی مرکزی)، باغ «ملکالکتاب رشتی» (سفارت آلمان) و باغ «لالهزار». اینها از معدود باغهایی هستند که بخشهایی از آنها تا امروز باقی مانده است؛ اما باغ نگارستان از قدیمیترین باغهاست که از دورهی صفوی باقی مانده و فتحعلیشاه آنجا را به باغی باشکوه تبدیل کرد. متأسفانه اکنون تنها اثر بازمانده از آن باغ بزرگ به حوضخانهی فتحعلیشاهی معروف است.
وی ادامه داد: در قرن هفدهم میلادی در لندن برای جلوگیری از تخریب یک درخت، خانهها را دور آن درخت میساختند تا مانع خراب شدنش شوند. در آن زمان، سبزهمیدان در لندن بهوجود آمد؛ ولی در تهران، نخستین سبزهمیدان با ایجاد خیابان «بوذرجمهری» (15 خرداد کنونی) ایجاد شد. در فرهنگ لغات انگلیسی، «سبزهمیدان» قطعه زمینی است که در آن باغچهای محصور باشد. در واقع، در فضای «سبزهمیدان» ترکیب معماری و مناظر طبیعی نهفته است.
او همچنین در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به طرحهایی که برای جدا کردن شهرری از تهران مطرح شدهاند، گفت: کسانی که میخواهند ری را از تهران جدا کنند، افرادی هستند که فهمی از این شهر ندارند؛ ارتباط تهران با لذتهای دنیایی در تجریش و لذتهای معنوی در شهر ری شکل گرفت، چگونه میتوان این دو لذت را از یکدیگر جدا کرد.
طرح تفصیلی جدید، کمر تهران را میشکند
این کارشناس حوزهی میراث فرهنگی معتقد است: طرح تفصیلی تهران به هیچوجه یک طرح کارشناسی نیست. با دستکاریهایی که در طرح نخستین برای ایجاد طرح جدید انجام شد، کمر تهران میشکند.
به گزارش ایسنا، در ادامهی این نشست، پنلی با حضور آرش نورآقایی، پرویز طلایی - از موسسهی منظر پایدار - و فریبرز جبارنیا - از مرکز مطالعات جهان باغ ایرانیان - با موضوع باغهای ایرانی و گردشگری برگزار شد.
فرهنگ، قاتل طبیعت است
نورآقایی در این پنل اظهار کرد: اگر بخواهیم دربارهی ماهیت وجودی خانه - باغها صحبت کنیم، تنها چیزی که میتوان بر آن تأکید کرد موثر بودن وجود این خانه -باغها برای جذب گردشگران است؛ اما نکتهای که هیچگاه نباید از آن چشم پوشید، این است که فرهنگ همیشه قاتل طبیعت است. این نظر، مخالف اعتقاد برخی است که میگویند طبیعت بخشی از فرهنگ است. اساسا مسألهی توسعهی پایدار تا کنون مطرح نشده است. در ایران موفق شدهایم 15 اثر تاریخی را جهانی کنیم. این در حالی است که هنوز میراثی طبیعی را از کشورمان جهانی نکردهایم. هرچند صحبتهایی دربارهی جنگلهای «هیرکانی» شده است، ولی هنوز نتوانستهایم این کار را عملی کنیم.
او با اشاره به اینکه ما هرگز فرهنگ را به اندازهی طبیعت مورد توجه قرار ندادهایم، گفت: باغ «پهلوانپور» در مهریز یزد هرچند در فهرست میراث جهانی بهعنوان یکی از باغهای ایرانی به ثبت رسیده، ولی چون هیچ بنای قابل توجهی ندارد، بسیاری از افراد حتا نامش را نیز نمیدانند و مورد بیمهری زیادی قرار گرفته است.
خانه - باغهای کوچک را حفظ کنیم
در ادامه، پرویز طلایی نیز در سخنانی گفت: قبلا درختها را پرورش میدادیم، رشد میکردند، بعد از آن میبریدیم و میسوزاندیم؛ دست کم قدر درختان را میدانستیم، ولی حالا حتا قدر درختان را نمیدانیم. اکنون وظیفه داریم حداقل از خانه - باغهای کوچکی که هنوز در تهران هستند، مراقبت کنیم.
جبارنیا نیز اظهار کرد: مردم ما عوض شدهاند. آنها متعلق به 100 سال گذشته نیستند. شرایط فکری آنها بسیار متفاوت شده است. ما به جای برنامهریزی برای آینده باید بهدنبال فضاهایی باشیم که به دردمان بخورد. باغها اکنون املاکی شخصی هستند که هیچ کسی اجازهی ورود به آنها را ندارد.
انتهای پیام
نظرات