علی خزاعیفر معتقد است: نسل جدید مترجمان نوعی فارسی ترجمهزده را اساس کار خود قرار دادهاند.
این مترجم و عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان، اظهار کرد: در مورد ترجمه ادبی میتوان گفت دو روش وجود دارد؛ روش اولی که در ایران نیز رواج دارد، این است که ما تا جایی که میتوانیم نزدیک به متن اصلی حرکت کنیم و به آن وفادار باشیم، اگرچه امکان دارد حاصل کار خیلی روان نباشد، اما مهم این است قرابتی را که تا حدی پذیرفتنی است، وارد فارسی کنیم.
او ادامه داد: این کار میتواند دو حسن داشته باشد؛ اول اینکه ما به نویسنده و طرز بیان او وفاداریم و دوم اینکه مقداری از قابلیتهای زبانی را میتوانیم وارد فارسی کنیم یا قابلیتهای بالقوه فارسی را بسط دهیم که خیلی از مترجمان ما در این سطح ترجمه میکنند.
خزاعیفر درباره روش دیگر ترجمه توضیح داد: در روش دوم که خیلی هم در ایران متداول نیست، اینگونه است که ما یک اثر ادبی را که ترجمه میکنیم، اثری ادبی در کنار آن خلق کنیم و سعی کنیم با اصطلاحات، تعبیرات و زبان آشنایی فارسی ترجمه کنیم که در این نوع ترجمه مترجم خیلی به تکتک کلمات و تعبیرات نویسنده پایبند نیست، بلکه هدفش این است که متنی را که ترجمه میکند، خیلی رنگ و بوی ترجمه به خودش نگیرد و بیشتر به تالیف نزدیک باشد تا به ترجمه.
این مترجم درباره این دو روش ترجمه اظهار کرد: هر کشور و هر نویسندهای به یکی از این نمونه روشهای ترجمه تمایل دارد. اما من فکر میکنم انتخاب یکی از این روشها به عوامل متعددی بستگی دارد. مثلا فرض کنید گاهی یک رمان خیلی معمولی را برای یک خواننده متوسط ترجمه میکنیم که در اینگونه رمانها ترجمه به روش اول خیلی نیاز نیست و بیفایده است اینکه ما بخواهیم قرابتی زبانی ایجاد کنیم و بخواهیم متعهد باشیم به طرز بیان نویسنده، زیرا خوانندهای که آن رمان را میخواند، دوست دارد رمانی روان بخواند و از آن بگذرد.
او افزود: اما اگر یک اثر خیلی سنگین ادبی را که از اهمیت زبانی خاصی برخوردار است، بخواهیم ترجمه کنیم، چون چنین آثاری مخاطبان متفاوتی دارد، اشکالی ندارد که زبانی ثقیلتر را انتخاب کنیم و به متن اصلی نیز وفادارتر باشیم. البته عوامل دیگری همچون ذوق و سلیقه مترجمان و توان مترجمان نیز موثر است، زیرا بعضی توان این را که خیلی آشنا به فارسی ترجمه کنند، ندارند، یعنی قدرت تالیف آنها کم است، ولی میتوانند ترجمه قابل قبولی ارایه کنند. به نظر من، هیچکس حق ندارد بگوید که در ترجمه چه روشی را به کار ببریم، زیرا گاهی اوقات مقداری تغییر، جابهجایی و حذف در بعضی ترجمهها اجتنابناپذیر است.
خزاعیفر اضافه کرد: در روش دومی که به آن اشاره کردیم، گفته شد که مترجمان بیشتر به خواننده و زبان فارسی توجه دارند. شاید در دورهای اقتضا میکند که ما روان و آشنا ترجمه کنیم، ولی در دوره دیگری اقتضا میکند که به روش دیگری ترجمه کنیم. این نشان میدهد که عامل زمان در ترجمه خیلی موثر است.
مدیرمسؤول فصلنامه "مترجم" در خصوص ترجمههایی که اکنون صورت میگیرد، معتقد است: نسل جدیدی که ترجمه میکند مقدار زیادی از فارسی اصیلی که گفتیم، استفاده نمیکند که این نشان میدهد یا به آن فارسی اعتقادی ندارد یا با آن آشنایی ندارد. مترجمان نسل امروز در حقیقت به نوعی فارسی جدیدشده ترجمه میکنند که من چون خواننده سبک فارسی اصیل بودهام، اینگونه ترجمهها خیلی به دلم نمینشیند.
او افزود: به هر حال میتوان گفت که آنها با آن نوع ترجمه فاصله گرفتهاند و نوعی فارسی ترجمهزده را اساس کار خودشان قرار دادهاند. البته این فارسی به نظر غلط نمیرسد، اما میتوان گفت آن فارسی اصیلی که در آن دوره وجود داشته یا بعضی مترجمان هنوز به آن روش ترجمه میکنند، در ترجمه مترجمان جدید دیده نمیشود.
او تاکید کرد: نسل جدیدی که اینگونه ترجمهها را میخوانند از آنها لذت میبرند چراکه میتوان گفت تغییری که در زبان ایجاد شده به خاطر گذشت زمان طبیعی است.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: از میان مترجمانی که هماکنون ترجمه میکنند من کارهای آقای عبدالله کوثری را خیلی میپسندم چون هر دو روشی را که گفتم، با هم آمیخته است. از طرف دیگر هم سعی میکند خیلی به متن اصلی و نویسنده متعهد باشد و هم خیلی از ترکیبات و تعبیرات آشنا و فارسی استفاده میکند. من ترجمههای او را نمونههای خوبی از ترجمههای مدرن فارسی میدانم و میتوانم بگویم اکثر مترجمان ادبی خیلی با او فاصله دارند.
انتهای پیام
نظرات