• چهارشنبه / ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ / ۰۹:۵۰
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 91051811263

محمدرحيم اخوت از تابستان‌هاي نوجواني‌اش مي‌گويد

محمدرحيم اخوت از تابستان‌هاي نوجواني‌اش مي‌گويد

محمدرحيم اخوت از تابستان‌هاي نوجواني‌اش مي‌گويد كه با كتاب و سينما و تئاتر پر مي‌شده است.

محمدرحيم اخوت از تابستان‌هاي نوجواني‌اش مي‌گويد كه با كتاب و سينما و تئاتر پر مي‌شده است.

اين داستان‌نويس پيشكسوت در گفت‌وگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره تابستان‌هاي نوجواني‌اش مي‌گويد: ما هم مثل بقيه هم‌سن و سالان‌مان تابستان‌ها را به گشت و گذار مي‌گذرانديم والبته خواندن هم بود. اصفهان با وجود رودخانه پر آبي كه الآن خشك شده است‌، تفريحگاه ما بود.

او درباره شروع به مطالعه در سال‌هاي نوجواني عنوان مي‌كند: من از نوجواني شروع به خواندن كتاب كردم. آن سال‌ها براي كرايه كتاب به حجره آشيخ عبدالرزاق كه در چهارباغ پهلوي بود، مي‌رفتيم. در كتاب‌فروشي او كتاب‌هاي دست دوم كرايه مي‌گرفتيم، هفته‌اي دو ريال. بسياري از افراد اهل قلم اصفهان مثل منوچهر بديعي هم در مصاحبه‌هاي‌شان از حجره آشيخ عبدالرزاق ياد كرده‌اند.

اخوت مي‌گويد: در اصفهان كتاب‌فروشي‌‌هاي ديگري چون تأييد و مشعل هم بودند كه در چهارباغ قرار داشتند؛ اما اين‌ها فقط كتاب‌فروشي بودند و كتاب كرايه نمي‌دادند.

او در پاسخ به اين‌كه چه كتاب‌هايي را در نوجواني‌اش بيش‌تر مي‌خوانده است، اظهار مي‌كند: در آن زمان ما خيلي انتخاب نداشتيم و هرچه را به دست‌مان مي‌رسيد، مي‌خوانديم. بيش‌تر كتاب‌هاي كرايه‌‌يي را مي‌خوانديم كه شامل كتاب‌هاي جوان‌پسندي چون ترجمه‌ها و رمان‌هاي حسينقلي خان مستعان مي‌شد و يا ترجمه‌هايي كه اغلب از فرانسه به فارسي برگردانده مي‌شدند. مجلاتي چون سپيد و سياه‌، تهران مصور و اطلاعات و كيهان هفتگي را نيز مي‌خوانديم. همچنين يك كتابخانه‌ي عمومي در خيابان چهارباغ كنار مدرسه‌ي چهارباغ بود كه هنوز هم آن‌جاست، من به اين كتابخانه مي‌رفتم و كتاب‌هاي جدي را در آن‌جا مي‌خواندم. اين كتابخانه نقش بزرگي در شكل‌گيري ديدگاه من در باره‌ي ادبيات داشت. در آن‌جا خبري از رمان نبود و ما بيش‌تر كتاب‌هاي ادبيات كهن را مي‌خوانديم و در واقع اين كتابخانه مطالعه‌ي جدي ما را دربر داشت.

اخوت درباره‌ي ديگر سرگرمي تابستان‌هاي نوجواني‌اش، مي‌گويد: در تابستان‌ها من تقريبا هر روز به سينما مي‌رفتم. چندين سينما در خيابان چهارباغ بود؛ مانند سينما ماياك،‌ سينما ايران،‌ سينما همايون، سينما آسيا و ... .

او همچنين يادآور مي‌شود: من زاده‌ي سال 1324 هستم و اين حرف‌ها به اوايل دهه‌ي 40 برمي‌گردد؛ زماني كه من 16 ـ ‌17ساله بودم و دبيرستان مي‌رفتم و افتاده بودم توي خط مطالعه‌ي جدي و علاقه‌ي من به سينما و تئاتر از همان زمان‌ها شروع شد. اصفهان از معدود شهرهايي است كه سابقه‌ي طولاني تئاتر دارد و دو ساختمان تئاتر در اصفهان بود به نام تئاتر اصفهان و تئاتر سپاهان كه كساني چون مهدي مميزيان، علي‌محمد رجايي و دخترانش در آن‌جا تئاترهاي حرفه‌‌يي برگزار مي‌كردند. من هم در آن زمان در سطح دانش‌آموزي تئاتر بازي مي‌كردم و يك بار در انجمن ايران ـ آمريكا روي صحنه‌ي تئاتر عمومي رفتم.

او سپس درباره‌ي تفاوت نوجواني كردن در روزگار حال با سال‌هاي نوجواني‌ خودش مي‌گويد: من مثل هر آدم مسن ديگري يك حس نوستالژي به جواني‌ام دارم و خاطرات تلخ و شيريني از آن روزها در ذهنم هست. اما نوجواني ما با الآن قابل مقايسه نيست. امكانات جوانان امروز بسيار بيش‌تر از ماست. ما تنها كانالي كه براي برآوردن خواسته‌هاي‌مان داشتيم، يكي كتابخانه و كتاب خواندن بود و ديگري سازمان‌هاي فرهنگي. اما امروز جوانان امكانات زيادي دارند. اينترنت و سرگرمي‌هاي بسياري براي آن‌ها فراهم است. در زمان ما شهرها هم كوچك بود. آن زمان در اصفهان حتا پارك‌هاي امروز هم نبود و كناره‌هاي رودخانه مسيري براي قدم زدن نبود. تنها خياباني كه در آن‌جا مي‌شد قدم زد، خيابان چهارباغ بود كه پاتوق‌هايي براي نشستن داشت و افراد در آن قدم هم مي‌زدند.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha